نوشتاری در ارتباط با دو سریال آکتور و رهایم کن

سجاد غنی پور خبرنگار پول و تجارت ، دو سریال اکتور و رهایم کن تا حدودی از نظر مخاطبان,مورد اقبال قرار گرفت.
در این نوشتار بسیار کوتاه دلایل این اقبال را به لحاظ ساختاری مورد بررسی قرارمی دهم.
در ابتدا بایستی به انواع کارگردانی به لحاظ زیبایی بصری و چشم انداز اشاره کنم.
۱_کارگردانی محسوس
۲_کارگردانی نا محسوس
در کارگردانی محسوس,آنچنان زرق و برق و همخوانی و همگونی
عناصر بصری مانند:لباس ، دکور، نور و حرکت دوربین وجود دارد که
بیننده و مخاطب بجای آنکه در داستان وقصه غوطه ور شود توجهش به
آن زرق و برق خصوصا حرکت دوربین میزانسن در نظر گرفته شده،جلب میشود.
در سریال اکتور اکثر پلانها دارای عمق بسیار و با زاویه دوربین رو به
بالا است.سوای بحث فنی که دلایل ایجاد عمق میدان چیست و چرایی
انتخاب زاویه دوربین رو به بالا،این نوع تصویرگری و پلان
بندی،مخاطب را به یاد شاهکار اورسن ولز،یعنی همشهری کین می
اندازد.دلایل این نوع کادربندی مجالی میخواهد که در این نوشتار نمیگنجد.
اما به چشم مخاطب این نوع کادر بندی آنقدر تازه و بدیع است که میتوان
گفت یکی از دلایل موفقیت این دو سریال (سوای بازیگر و…)شیوه
کارگردانی محسوس برای مخاطب می‌باشد.درسریال رهایم کن نیز که از
یکی از سکوهای اینترنتی پخش میشد,حرکت دوربین و میزانسن بسیار دقیق
با چینش بازیگرها در قاب,به صورت محسوسی همان روش سریال اکتور
را به لحاظ ساختاری در پیش گرفته بود.
تنها تفاوت این دو سریال در فیلمنامه و نوع روایتی بود که فیلمنامه نویسانش درنظر گرفته بودند.از این حیث،سناریوی آکتور بدلیل فراز و فرودهای بیشتر،با اقبال بیشتری از نظر مخاطبان مواجه شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *