- اخبار اقتصادی -به گزارشخبرگزاری تسنیم، اخیرا سیدعلی مدنیزاده، دومین وزیر اقتصاد دولت چهاردهم، روز گذشته در حاشیه جلسه شورای گفتگو با بخش خصوصی با اشاره به مشکلات قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، از اصلاح این قانون بهعنوان پیششرط حرکت به سمت تکنرخیسازی یاد کرد.او بیان کرد: «ما تلاش میکنیم تغییراتی به وجود بیاوریم که بازار ارز یک نرخ دارای بوده باگردید و بانک مرکزی بتواند آن را در چارچوب سیهست شناور مدیریتگردیده کنترل کند تا افزایشنرخ ارزبهصورت جهشی نباگردید و اقتصاد ثبات پیدا کند.»این وعده در حالی مطرح خواهد گردید که پیشتر نیز وزرای اقتصاد در دولتهای سیزدهم و چهاردهم تلاشهایی مشابه دارای بودند که به شکست انجامید.گران کردن ارز به نیت تک نرخ سازی؛ تجربه ای شکست خوردهتجربههای شکستخورده دولتهای سیزدهم و چهاردهم در تک نرخ سازی ارزعبدالناصر همتی، نخستین وزیر اقتصاد دولت چهاردهم، در دیماه 1403 در کمیسیون اقتصادی مجلس تأکید کرد که ارز باید «شناور مدیریتگردیده و تکنرخی» باگردید، چراکه وجود چندین نرخ همزمان امکانپذیر نیست.سید احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، نیز در اسفند 1402 در شورای گفتگو دولت و بخش خصوصی هستان یزد بیان کرده قرار دارای بود: «چندیننرخی قرار دارای بودن ارز موجب خلل در صادرات، رانت و فساد و مشکلات تولید گردیده هست؛ قطعاًنرخ ارزبازار آزاد را به رسمیت نمیشناسیم.»با این حال، در عمل هر دو تجربه جز انتقال نرخ رسمی به کانال بالاتر و بازگشت مجدد شکاف میان بازار آزاد و رسمی نتیجهای ندارای بود.آخرین تجربه تکنرخیسازی در دولت چهاردهم نیز بار دیگر ناکام ماند؛ چراکه با راهاندازی بازار توافقی و کشف نرخ جدید در محدوده 65 هزار تومان، فاصله 25 تا 30 درصدی میان بازار آزاد و نرخ رسمی مجدداً بازگشت. این در شرایطی قرار دارای بود که تا قبل از این اتفاقنرخ ارزرسمی حدود 47 هزار تومان ونرخ ارزدر بازار ازاد در محدوده 62-63 هزار تومان قرار دارای بود.اما تجربه تک نرخ سازی ارز در دولت سیزدهم نیز نتیجه متفاوتی با تجربه تک نرخ سازی دولت چهاردهم ندارای بود. زمانی که سیهست گذاری اقتصادی سعی دارای بود تا با حذف ارز 4200 تومانی،نرخ ارزرسمی را بانرخ ارزغیر رسمی در حدود 25 هزار تومان تک نرخی کند. این در حالی هست که نرخ غیررسمی بهسرعت جهش کرد و پروژه تکنرخیسازی شکست خورد.چرخه معیوب: چرا تکنرخیسازی بارها شکست میخورد؟سؤال کلیدی این هست که چرا تمامی تلاشهای دولتها برای تکنرخیسازی ارز شکست میخورد؟ چرا به فاصله کوتاهی پس از افزایش نرخ رسمی، دوباره شکاف میان نرخ رسمی و آزاد پدیدار خواهد گردید؟مدافعان سیهست افزایش نرخ رسمی میگویند که وقتی نرخ آزاد بالاتر هست، صادرکنندگان انگیزهای برای عرضه ارز در نرخ رسمی ندارند. بنابراین با نزدیککردن نرخ رسمی به نرخ آزاد، عرضه در سامانههای رسمی افزایش یافته و سرانجام بازار به تعادل میرسد.اما تجربه تاریخی نشان داده که این هستدلال در عمل درست از آب درنمیآید.واقعیت این هست که در بازار غیررسمی، تقاضاهای نامشروع همچون قاچاق کالا، فرار سرمایه، سفتهبازی و پول داغ وجود دارد کهنرخ ارزرا همواره بالاتر میبرند. صادرکنندگان غیرنفتی در شرایط ریسک بالا ترجیح میدهند ارز خود را در سامانههای رسمی عرضه کنند، اما فعالان غیررسمی با نقدینگی بیشتر نرخ بالاتری پیشنهاد میدهند و بازار آزاد دوباره از نرخ رسمی فاصله دریافت میکند.این چرخه بیش از چهار دهه هست که در اقتصاد ایران تکرار خواهد گردید.پرسش کلیدی؛ چرا پروژه تکنرخیسازی شکست میخورد؟سؤال اساسی این هست که چرا تمامی تلاشهای دولتها برای تکنرخیسازی ارز شکست میخورد؟ چرا به فاصله کوتاهی پس از افزایش نرخ رسمی، دوباره شکاف میان نرخ رسمی و آزاد پدیدار خواهد گردید؟ آیا راهی برای مهار چرخه تورم وجود دارد که صرفاً در «گران کردن ارز رسمی» خلاصه نشود؟هستدلال اصلی مدافعان افزایش نرخ رسمی این هست که وقتی ارز آزاد بالاتر هست، صادرکنندگان انگیزهای برای عرضه ارز در نرخ رسمی ندارند و آن را در بازار آزاد میفروشند. بنابراین با نزدیککردن نرخ رسمی به آزاد، عرضه افزایش یافته و سرانجام بازار به تعادل میرسد. اما تجربه مکرر نشان داده هست که چنین اتفاقی رخ نمیدهد.واقعیت بازار: سایه تقاضاهای نامشروععلت اصلی ناکامی در یکسانسازی، وجود تقاضاهای نامشروع در بازار غیررسمی هست؛ تقاضایی که ناشی از قاچاق کالا، فرار سرمایه، سفتهبازی و پول داغ هست.وقتی نرخ رسمی به نرخ بازار آزاد نزدیک خواهد گردید، صادرکننده برای کاهش ریسک ترجیح میدهد ارز خود را در سامانه رسمی عرضه کند.اما فعالان غیررسمی با نقدینگی بیشتر حاضرند نرخ بالاتری پیشنهاد دهند و همین امر مجدداً نرخ بازار آزاد را بالاتر میبرد. این چرخه نزدیک به چهار دهه هست که در اقتصاد ایران تکرار خواهد گردید.چرخه معیوب و سراب تکنرخیسازیواقعیت این هست که در شرایط کنونی، هرچقدر نرخ رسمی افزایش یابد، بازار غیررسمی با کوچکترین شوکی باز هم بالاتر میرود و فاصله جدیدی ایجاد خواهد گردید. نتیجه آنکه سیهستگذار ناگزیر از تثبیت یک نرخ رسمی تازه هست؛ روندی که عملاً «تکنرخیسازی» را به یک سراب تبدیل کرده هست.تا زمانی که بسترهای نهادی و ساختاری لازم برای ایجاد یک بازار کارا و شفاف ارز فراهم نشود و ریشههای تقاضای غیرمولد مهار نگردد، هرگونه تلاش برای تکنرخیسازی صرفاً به معنای «گرانتر گردیدن ارز رسمی» خواهد قرار دارای بود، بیآنکه به ثبات یا عدالت در اقتصاد بینجامد.انتهای پیام/
دیدگاهها