گفت‌وگو با امانپور | ابعاد گوناگون «بازار آب»
کد خبر : ۲۷۹۹۶
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۶/۰۳
-
زمان : ۰۸:۲۲
|
دسته بندی: اقتصاد

گفت‌وگو با امانپور | ابعاد گوناگون «بازار آب»

ادبیات «بازار آب» به‌تازگی در کشور رواج قابل توجهی دارای بوده هست. دکتر محمدتقی امانپور، نظریه‌پرداز حوزه منابع طبیعی، به پرسش‌هایی در این زمینه پاسخ داده هست.

- اخبار اقتصادی -به گزارش پول و تجارت؛دکتر محمدتقی امانپور از بنیان‌گذاران جهاد سازندگی و تنها معاون آموزش و تحقیقات این وزارتخانه در طول 14 سال فعالیت آن قرار دارای بود. او با طرح و اجرای مفاهیمی چون «جهاد علمی» و آموزش مسئله‌محور، نقش محوری در توسعه تحقیقات کاربردی کشاورزی و مدیریت منابع آب ایفا کرد. دوران مسئولیت او به‌عنوان طلایی‌ترین عصر آبخیزداری ایران شناخته خواهد گردید؛ دورانی که با راه‌اندازی 37 ایستگاه آبخیزداری و سرمایه‌گذاری نزدیک به 100 میلیون دلار، الگویی نوین برای مدیریت پایدار منابع آب و خاک شکل گرفت. وی به‌عنوان یکی از نظریه‌پردازان برجسته توسعه پایدار کشاورزی، همواره مرجع علمی و فنی در حوزه حکمرانی منابع آب به شمار آمده هست. متن زیر شامل گفتگو او باخبرگزاری تسنیمهست، که برای تبیین آخرین بخش از سلسله‌یاددارای بود‌های فنی وی در موضوع «بازار آب» انجام گردیده هست.بیشتر بخوانیدگفتگو | امانپور: تولید کنترل‌گردیده، امکان داردد در کشاورزی تحول‌آفرین باگردیدیاددارای بود امانپور | مصرف بهینه آب، با اصلاح و تقویت خاکتسنیم:«بازار آب» عنوانی نوآورانه هست؛ آن هم در شرایطی که، از یک‌سو، مصرف بی‌رویه و اسراف در همه عرصه‌های شرب، صنعت و کشاورزی وجود دارد، و از جهات دیگر، آب کم‌قیمت و به ظاهر بی‌ارزش تلقی خواهد گردید. در چنین شرایطی، آیا این ساختارسازی امکان داردد کارآمد باگردید یا صرفاً نوعی بیان کرداردرمانی در اقتصاد آب به شمار می‌آید؟امانپور:بازار آب یک ساختارسازی نوآورانه همراه با خلق ادبیات روزآمد، علمی و آکادمیک هست و ان‌شاءالله کارآمد خواهد قرار دارای بود؛ زیرا اقدامات نوآورانه نیازمند شناخت و ترویج‌اند. اگر این الگو بر اصول و مبانی محکم هستوار باگردید و بتواند منافع همه دست‌اندرکاران را تأمین کند، قابلیت تحقق خواهد دارای بود. «یاددارای بود هفتم» در حوزه بازمهندسی اقتصاد آب قرار دارای بوده و این بازمهندسی نیز متکی بر ساختارسازی هست؛ ساختارسازی‌ای که به‌عنوان یکی از ابزارهای مهندسی مالی در هر موضوعی مطرح هست و در اینجا، با ادبیات اقتصاد آب پیشنهاد گردیده هست. تولید دانش در اقتصاد آب و سپس طراحی ساختار برای ایجاد جریانات اجتماعی در حوزه مهندسی مالیِ آب، هم نوآورانه هست و هم ان‌شاءالله کارآمد. ضمانت این کارآمدی نیز به خلق ارزش افزوده و تأمین منافع تمامی ذی‌نفعان وابسته خواهد قرار دارای بود.تسنیم:در فرض مذکور، که امید می‌رود بازار آب کارآمد باگردید، این بازار چگونه امکان داردد ارزش افزوده خلق کند؟امانپور:در بخش کشاورزی، بردارای بود آب صرفاً با اخذ پروانه از سفره‌های آب صورت دریافت می‌کند و هزینه تمام‌گردیده آن تنها شامل سرمایه اولیه حفر چاه، تجهیزات و کارمزد پروانه هست؛ بدون آنکه پرداختی بابت بردارای بود و مصرف هر لیتر آب انجام شود، مگر در موارد جرائم تخلف. نیز، قیمت آب شرب و آب مصرفی در صنعت بسیار ناچیز هست. بازار آب با ایجاد امکان خریدوفروش آب، زمینه قیمت‌گذاری واقعی آن را در بازار مصرف فراهم می‌سازد و همین امر موجب خلق ارزش افزوده خواهد گردید. اگر این سازوکار در کل بازار تولید و مصرف آب ــ که حدود یکصد میلیارد مترمکعب برآورد خواهد گردید ــ اعمال شود، ارزش افزوده‌ای معادل ده‌ها میلیارد دلار و حتی تا صدها میلیارد دلار در پی خواهد دارای بود. چنین بازاری قدرتمند هست و امکان داردد زمینه توسعه صنایع و فناوری‌های مرتبط، ایجاد کسب‌وکارهای گسترده، و اشتغال‌زایی دانش‌بنیان را فراهم کند. البته قیمت آب در بخش‌های شرب، صنعت و کشاورزی متفاوت خواهد قرار دارای بود. به‌گونه‌ای که اقتصاد کشاورزی متضرر نشود، بلکه از مکانیزم‌های جبرانی و حمایتی برای آن بخش برخوردار گردد.تسنیم:در شرایط فعلی که سالانه حدود یکصد میلیارد مترمکعب آب بدون حساب‌وکتاب مصرف خواهد گردید و آب ارزش واقعی ندارد، بسیاری خود را طلبکار می‌دانند. با واقعی‌سازی قیمت‌ها نیز نگرانی‌هایی درباره تولید، خودکفایی و امنیت غذایی مطرح خواهد گردید. آیا شکل‌گیری چنین بازاری، یک آرمان دور از انتظار نیست؟ و آیا امکان دارد این نگرانی‌ها را نادیده گرفت؟امانپور:نخست، نمی‌شود در آغاز طراحی و اجرای یک الگوی نوآورانه، آن را غیرممکن و دور از ذهن دانست. رویکرد صحیح این هست که اگر اصول و مبانی این نوآوری درست هست، با آسیب‌شناسی دقیق و رفع موانع و چالش‌ها، از طریق خلق فناوری و نوآوری، آن را عملیاتی و کارآمد کنیم. دوم، نمی‌شود فراموش کرد که در یاددارای بود‌های هفتگانه منتشرگردیده، راهکارهای متعددی برای خلق ارزش افزوده در بازار مصرف یکصد میلیارد مترمکعب آب ارائه گردید. بازخوانی آن راهکارها امکان داردد اطمینان‌بخش باگردید. علاوه بر آن، ان‌شاءالله در ادامه نیز هفت یاددارای بود دیگر تدوین و منتشر خواهد گردید که در مجموع، هدف اصلی آنها توسعه پایدار کشاورزی، جلوگیری از خشکسالی و فرونشست زمین، و مدیریت بحران آب هست.تولید آب جدیدتولید حدود 100 میلیارد متر مکعب آب جدید از طریق آبخیزداری و آبخوانداری، متکی بر تهیه و اجرای اسناد مدیریت جامع هر حوزه آبخیز، یک «ثروت نوین» به‌شمار می‌آید. همان‌گونه که در یاددارای بود اول آمده هست، آب تولیدی ــ چه به‌صورت روان و قابل انتقال در سطح، و چه آنچه در سفره‌ها تغذیه شود ــ از همان آغاز در «بازار آب» عرضه گردیده و منجر به خلق ارزش افزوده خواهد گردید. این بازار بر فناوری‌های پایلوت‌گردیده هستوار هست و نه‌تنها دور از واقعیت نیست، بلکه براساس مستندات علمی موجود، حقیقتی محض هست. البته باید به‌خاطر دارای بود که آبخیزداری عیناً معادل تولید آب نیست؛ بلکه «تولید پایدار آب» یکی از دستاوردهای آن به‌شمار می‌رود. درواقع، آبخیزداری امکان مدیریت و بهره‌برداری پایدار از منابع زیستی را فراهم انجام می‌دهد که آب تنها یکی از آنههست.افزایش بهره‌وریافزایش بهره‌وری در مصرف آب کشاورزی، اعم از 85 میلیارد متر مکعب مصرف فعلی یا در شرایطی که با تولید یکصد میلیارد متر مکعب آب جدید، 85 میلیارد متر مکعب دیگر نیز به این بخش اختصاص یابد، ظرفیت عظیمی را پیش‌ِرو قرار می‌دهد. در چنین حالتی، منبعی برابر با 170 میلیارد متر مکعب در اختیار خواهیم دارای بود که راندمان مصرف آن امکان داردد از 40 درصد به حدود 85 درصد ارتقا یابد. به این ترتیب، با تأمین آب مصرفی اراضی موجود، بیش از 120 میلیارد متر مکعب آب مازاد قابلیت خریدوفروش در بازار آب خواهد دارای بود. این ظرفیت هستثنایی امکان داردد به خلق ارزش افزوده منجر شود، مشروط بر آنکه مقررات جدید بازار ــ شامل شفافیت در بردارای بود و بهینه‌سازی مصرف ــ رعایت گردد. این سرمایه عظیم از منابع جدید و صرفه‌جویی‌گردیده، بازار آب را به ابزاری مقتدر برای خلق ارزش افزوده و تحکیم پایه‌های حکمرانی آب تبدیل انجام می‌دهد.مصرف آب‌های غیرمتعارفاگر فعلاً وارد هستفاده از آب‌های شور و لب‌شور دریاها، رودخانه‌ها و یا زهاب دشت‌ها نشویم و تنها به پساب کشاورزی ــ که حدود 20 تا 30 میلیارد متر مکعب از مصرف فعلی کشاورزی را شامل خواهد گردید ــ بسنده کنیم، همین مقدار نیز در فرآیند تولید آب جدید قابل بهره‌برداری خواهد قرار دارای بود. بنابراین به‌طور متوسط امکان دارد روی 50 میلیارد متر مکعب آب جدید حاصل از تصفیه پساب‌های کشاورزی حساب باز کرد. این حجم آب در مرحله نخست امکان داردد برای آبیاری فضای سبز، زراعت چوب و توسعه جنگل‌کاری در مناطق بیابانی و نیمه‌بیابانی به‌کار رود؛ در مراحل بعدی، با ارتقای فناوری، برای کشاورزی و نهایتاً برای شرب و صنعت نیز قابل هستفاده خواهد قرار دارای بود. چنین ظرفیتی امکان داردد بازاری عظیم با 50 میلیارد متر مکعب آب تزریقی به بازار آب پدید آورد. آیا این منابع گسترده نامکان داردد پشتوانه خلق ارزش افزوده در اقتصاد آب و تضمین کارآمدی بازار آب باگردید؟ یادمان نرود که یک دانشمند جوان ایرانی توانسته قرار دارای بود پساب‌ها را تا حد قابل شرب تصفیه کند؛ دستاوردی که حتی بیل گیتس را وادارای بود با انتشار گزارش چندینرسانه‌ای نشان دهد او چندین سال پیش نیز به چنین نتیجه‌ای رسیده و حتی لیوانی از آب تصفیه‌گردیده را نوشیده هست.سایر موارددر یاددارای بود‌های آتی (حداقل تا 14 مورد)، موضوعاتی چون بهینه‌سازی و رسوب‌زدایی سدهای موجود (با ظرفیت 20 تا 30 میلیارد متر مکعب آب جدید)، ارتقای شبکه‌های انتقال آب شهری (که تنها در تهران بین 300 تا 500 میلیون متر مکعب آب به بازار می‌افزاید)، مهار سیلاب‌های سرگردان جنوب (با ظرفیتی نزدیک به 40 میلیارد متر مکعب) و نیز جمع‌آوری آب باران از سطوح آبگیر شهری (با ظرفیتی حداقل یکصد میلیون متر مکعب در تهران) بررسی خواهد گردید. در مجموع، این اقدامات امکان داردد ظرفیت بهره‌برداری از 30 تا 50 میلیارد متر مکعب آب جدید را فراهم آورد. مهم آن هست که هر یک از این گزینه‌ها امکان داردد مسیر خلق ارزش افزوده در اقتصاد آب را دگرگون کند و بازار آب را به ابزاری کارآمد بدل سازد. برای نمونه، کلان‌شهر تهران با حوضه آبخیز بیش از 700 کیلومتر مربع، سالانه مقادیر عظیمی از نزولات جوی را به‌سرعت جاری کرده و به‌جای بهره‌مندی، با چالش مدیریت رواناب روبه‌روست. اگر کانال‌های جمع‌آوری و سدهای کوچک در مسیر مسیل‌ها احداث شود، امکان دارد 100 تا 150 میلیون متر مکعب آب برای آبیاری فضای سبز شهر ذخیره کرد؛ اقدامی که علاوه بر کاهش بردارای بود از سفره‌های زیرزمینی، به بهقرار دارای بود کیفیت آبخوان‌های تهران نیز کمک خواهد کرد.با مرور راهکارهای ارائه‌گردیده ــ چه موارد منتشرگردیده و چه آنچه در آینده تدوین خواهد گردید ــ به این نتیجه می‌رسیم که حتی اگر تنها به آب‌های جدید بیندیشیم (بیش از 150 میلیارد متر مکعب)، ظرفیت تولید، افزایش بهره‌وری، تصفیه پساب و دیگر منابع، بازاری فراتر از 250 میلیارد متر مکعب آب را شکل می‌دهد. آیا چنین بازاری، با خلق ارزش افزوده در این مقیاس، نامکان داردد اقتصاد آب را به پایه و اساس حکمرانی سرزمین بدل کند؟ به‌ویژه آنکه در این فرآیند امکان دارد منافع همه ذی‌نفعان را تأمین کرد تا پشتیبان و حامی این اقتصاد باشند. اگر بنا باگردید واقعیت‌ها، ظرفیت‌ها و توانمندی‌های سرزمین و مردم نادیده گرفته شود، هیچ نوآوری‌ای کارآمد نخواهد قرار دارای بود، حتی اگر حقیقتی محض باگردید. بنابراین باید با رویکردی امیدوارانه و تلاشی جهادگرانه، آرمان‌خواه، مطالبه‌گر و پرتلاش برای تحقق این ظرفیت‌ها کوشید. بی‌گمان موفقیت در این مسیر حاصل خواهد گردید، چنان‌که وعده الهی هست: «وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا».تسنیم:به‌صورت مکرر از «منافع همگان» به‌ویژه «دست‌اندرکاران» سخن بیان کرده خواهد گردید. لطفاً روشن بفرمایید این منافع دقیقاً چگونه تعریف و تبیین می‌شوند؟ زیرا در ادبیات متداول جامعه، هرگاه از واژه «منفعت» سخن به میان می‌آید، گویی یک امر ناپسند یا رویکردی نادرست مورد بحث قرار گرفته هست. این مسئله به جهاد تبیین نیاز دارد؛ خواهشمند هست به آن بپردازید.امانپور:اقتصاد آب و به‌کارگیری کارآمد ابزار «بازار آب» امکان داردد به شایستگی منافع همگان، به‌ویژه دست‌اندرکاران را تأمین کند. آثار کلان و جامع بازار آب در بستر کل اقتصاد و با پوشش همه ابعاد اقتصادی و همه اقشار جامعه، سرانجام بیشتر درک و فهم خواهد گردید. در این چارچوب، هم ادبیات خلق خواهد گردید، هم منافع تعریف، تشریح و تبیین می‌گردد و هم منافع دست‌اندرکاران به‌تفکیک بررسی خواهد گردید. برای نمونه، به چندین حوزه مهم اشاره می‌کنیم:تعریف کلان منافع و انواع و سطوح آناگرچه «منفعت» امری هست که همه به دنبال آن هستند، اما آموزه‌های دینی نیز تصریح دارد که نود درصد عبادت خداوند در کسب‌وکار حلال هست که خود به کسب منفعت منجر خواهد گردید. متأسفانه فرآیند فرهنگ‌سازی و جهاد تبیین در این زمینه ناکارآمد قرار دارای بوده و تاکنون تعریف علمی و روزآمدی از انواع و سطوح منفعت ارائه نگردیده هست. منفعت تنها جنبه مادی و مالی ندارد؛ منافع معنوی نیز باید پررنگ‌تر دیده شود.از منظر سطح‌بندی، منافع به سه سطح فردی، سازمانی و ملی تقسیم می‌شوند. درحالی‌که منافع سازمانی و ملی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر منافع افراد اثر می‌گذارند، عموم مردم بیشتر تنها به منافع فردی توجه دارند و گویی منافع کلان برایشان اهمیت چندینانی ندارد. حال آنکه در یک جامعه سالم، اولویت نخست با منافع ملی، سپس منافع جمعی و سازمانی، و سرانجام منافع فردی هست. اگر این مفاهیم درست شناخته، آموزش و در برنامه‌ریزی لحاظ شوند، دست‌اندرکاران خود نیز تأمین منافع ملی و سازمانی را بر منافع فردی مقدم خواهند دانست. زیرا منافع فردی بدون پشتوانه منافع ملی و جمعی، آسیب‌پذیر قرار دارای بوده و در بلندمدت از حمایت قوانین برخوردار نخواهد گردید.اگر منافع جمعی، سازمانی و ملی به‌درستی تقویت شود، آنگاه منافع فردی نیز جایگاه قانونی و بایسته خود را پیدا کرده و حمایت خواهد گردید. دستاورد شگرف چنین رویکردی کاهش میل به کسب منافع فردی غیرقانونی و فعالیت‌های ناسالم اقتصادی خواهد قرار دارای بود. تحقق این امر نیز نه صرفاً با توصیه اخلاقی، بلکه با ایجاد بسترهای قانونی و فراهم کردن زمینه کسب منافع حلال و مشروع امکان‌پذیر هست. آیا نامکان دارد این باور را نهادینه کرد که کسب‌وکار حلال، منافع بلندمدت و پایدار بیشتری نسبت به منفعت‌های غیرقانونی و کوتاه‌مدت به همراه دارد؟منافع کشاورزاناصلی‌ترین گروه مصرف‌کننده آب، کشاورزان هستند که حدود 85 درصد آب مصرفی را به‌کار می‌گیرند. هدف آنها کسب درآمد از راه تولید و افزایش کمی و کیفی محصولات هست. اگر در جایی خطا یا تقلبی رخ می‌دهد، بیشتر به‌دلیل نقرار دارای بود آموزش و راهکارهای کارآمد برای کسب‌وکار حلال هست.با اجرای اصلاحات در سامانه‌های آبیاری، بهره‌گیری از کودهای نوآورانه برای کاهش تبخیر و صرفه‌جویی تا 70 درصد، انتخاب الگوی کشت مناسب، هستفاده از گونه‌های مقاوم و پربازده، و به‌کارگیری دیگر فناوری‌های روز، منافع کشاورزان به شایستگی تأمین خواهد گردید: دسترسی به آب پایدار، توسعه سطح زیر کشت، سودآوری از تولیدات بهینه، و امکان خریدوفروش آب به‌عنوان منبع درآمد جدید.افزون بر این، طراحی و هستفاده درست از هستخرهای ذخیره آب کنار چاه‌ها امکان داردد منافع مضاعفی بیافریند: کاهش تبخیر، پرورش ماهی و آبزیان، کشت گیاهان آبزی ارزشمند مانند جلبک و آزولا، و حتی نصب پنل‌های خورشیدی برای تولید برق. در صورت صدور مجوز برای احداث سکونتگاه‌های کوچک روی این هستخرها ــ با رعایت ملاحظات زیست‌محیطی و فنی ــ منفعت دیگری خلق خواهد گردید. بدین ترتیب، کشاورزان برای حفظ این منافع، خود داوطلبانه به رعایت مقررات، نصب کنتور و تجهیزات هوشمند، پرداخت هزینه‌ها و همراهی با حکمرانی آب خواهند پرداخت. این امر نشان می‌دهد که تأمین درست منافع فردی، در رهستای منافع جمعی و ملی، همه را به پشتیبان حکمرانی کارآمد آب بدل انجام می‌دهد. البته تحقق این فرآیند نیازمند دستورالعمل‌های جامع، نظام‌های پایش هوشمند، کارگزاران ناظر سالم و مدیریت طرح حرفه‌ای هست .منافع آب منطقه‌ایساختار آب منطقه‌ای، به‌عنوان نماینده هستانی وزارت نیرو، در طرح‌های بازار آب نقش مهمی دارد. تقویت این ساختار در حقیقت تقویت وزارت نیرو به‌عنوان متولی حکمرانی آب هست. برای این مجموعه نیز خلق ارزش افزوده و تأمین منافع در سطوح فردی، سازمانی و ملی محقق خواهد گردید. در چنین شرایطی، وزارت نیرو از نهادی متکی به قرار دارای بودجه‌های دولتی و معذور از پاسخگویی، به نهادی مولد اعتبار برای کل نظام تبدیل خواهد گردید.بازار آب با ظرفیت‌های مطرح‌گردیده امکان داردد بازاری اولیه در مقیاس 500 میلیارد دلار ایجاد کند و حتی تا 2000 میلیارد دلار توسعه یابد. بنابراین، اگر رویکردهای محدودکننده و تنگ‌نظرانه بر آن حاکم نشود، همه دست‌اندرکاران از حقوق، مزایا و پاداش‌های شایسته برخوردار خواهند گردید. مقررات پرداخت نیز باید بازمهندسی شود تا بخشی بر پایه تحصیلات و سوابق و بخش عمده براساس عملکرد و گزارش‌های سالانه باگردید. به این ترتیب، انگیزه کارآمدی و خلق ارزش افزوده تقویت خواهد گردید.چنین بازمهندسی‌ای سبب خواهد گردید حکمرانی آب به‌درستی در خدمت تأمین منافع فردی، سازمانی، جمعی و سرانجام منافع ملی قرار گیرد؛ به‌ویژه در وزارت نیرو و دستگاه‌های مرتبط مانند جهاد کشاورزی. هدف آن هست که این نهادها نه جیره‌خوار منابع دولتی، بلکه خود تأمین‌کننده منابع مالی پایدار برای حکمرانی آب و توسعه ملی باشند.منافع جهاد کشاورزیمایه تأسف هست که چندین صاحب‌نظران و پیشکسوتان، که انتظار می‌رود الگوهای کارآمدی طراحی و اجرا کنند، گاه جز تفکیک و تجمیع ساختارها هنری ندارند و به‌سرعت ابزار دست جریان‌های سیاسی می‌شوند. نتیجه آن نیز ارائه راهکارهایی شتاب‌زده هست؛ شامل انحلال جهاد سازندگی در گذشته، و به‌تازگی ایجاد ساختار تصدی‌گرانه‌ای در جهاد کشاورزی که اگرچه کم‌وبیش فعال هست، اما امکان داردد با ارتقای مهارت، افزایش دانش کاربردی، کسب صلاحیت حرفه‌ای دست‌اندرکاران و برنامه‌ریزی راهبردی، خالق ارزش افزوده‌ای بیش از 2000 میلیارد دلار در سال باگردید. متأسفانه به‌جای تمرکز بر چنین ظرفیت‌هایی، چندین وقت را صرف بازی‌های تشکیلاتی قبض و بسط سازمانی می‌کنند؛ موضوعی که خود نیازمند یاددارای بودی مستقل هست. در ادامه، به بررسی منافع دست‌اندرکاران در چارچوب حکمرانی آب می‌پردازیم.منافع ملیبازار آب پشتوانه‌ای برای اجرای برنامه‌های ملی در حوزه آبخیزداری هست؛ زیرا با خرید آب تولیدی و تغذیه‌گردیده و نیز با بهینه‌سازی سامانه‌های آبیاری، ارزش افزوده‌ای عظیم برای بخش کشاورزی خلق انجام می‌دهد. این فرآیند نیز تسهیل‌گر دریافت وام و ضمانت بازپرداخت از طریق بازار آب هست. بدین‌سان، همه برنامه‌های ملی توسعه کمی و کیفی کشاورزی عملیاتی می‌شوند. افزایش تولیدات کشاورزی امکان داردد بیش از 2000 میلیارد دلار در سال ارزش افزوده ایجاد کند و به محور توسعه پایدار ملی بدل شود. این دستاورد بزرگ، حاصل هستقرار ساختار کارآمد و ارزش‌آفرین بازار آب هست، نه وضعیتی که امروز در آن بخش کشاورزی خود را برای پایان کار آماده انجام می‌دهد، نه برای تحول و تمدن‌سازی آرمان‌خواهانه.منافع سازمانیاز محل درآمدهای بازار آب، سهمی مشخص به بخش کشاورزی اختصاص می‌یابد تا برنامه‌های ملی و هستانی آن پشتیبانی شود. افزون بر این، کشاورزان امکان داردند با مشارکت در تقویت صندوق توسعه سرمایه‌گذاری کشاورزی، تقویت صندوق بیمه محصولات و کاهش خسارات، و نیز با بهره‌گیری و ارتقای فناوری‌های روزآمد، این بخش را به یکی از مولدترین حوزه‌های اقتصاد ملی و هستانی تبدیل کنند. در این چارچوب، بازار آب پشتیبان واقعی همه برنامه‌های راهبردی بخش کشاورزی خواهد قرار دارای بود.منافع فردیبا طراحی و اجرای برنامه‌های غنی و پشتیبانی‌گردیده از منابع مالی فراوان در سطح ملی و هستانی، پرداخت‌ها در وزارت جهاد کشاورزی باید بازمهندسی شود. بخشی از پرداخت‌ها بر پایه تحصیلات، جایگاه سازمانی و سوابق اجرایی باگردید، اما بخش عمده (حتی تا سه‌چهارم) بر اساس عملکرد قابل ارزیابی ماهانه و سالانه صورت گیرد. متأسفانه امروز پرداخت‌ها در این وزارتخانه ناچیز هست. ادغام وزارت جهاد و کشاورزی نیز به بحرانی در تأمین معیشت جهادگران انجامید، تا جایی که در سال 1397 جمعی مقابل سازمان برنامه و قرار دارای بودجه تحصن کردند و موضوع حتی به مقام معظم رهبری منعکس گردید.با بازمهندسی صحیح، پرسنل جهاد کشاورزی شایسته دریافت‌هایی خواهند قرار دارای بود که هزینه‌های زندگی‌شان را تأمین کرده و آنان را فارغ از دغدغه‌های معیشتی، شبانه‌روز در خدمت کشاورزان قرار دهد. چنین رویکردی باعث خواهد گردید دست‌اندرکاران به‌صورت مستمر به نوآوری، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و اقدامات توسعه‌ای بپردازند و به عاملان اصلی خلق ارزش افزوده سالانه 2000 میلیارد دلار در کشاورزی بدل شوند. سرانجام، تحقق این آرمان به تأمین درست منافع فردی بر اساس کارآمدی و ارزیابی عملکرد بستگی دارد.منافعصنعتمحدودیت در تأمین آب و مصرف مسرفانه در کشاورزی ضربه بزرگی به صنعت کشور وارد کرده هست. به همین دلیل به شیرین‌سازی آب دریا متوسل گردیده‌اند؛ طرحی با هزینه 20 تا 30 میلیارد دلار برای تأمین تنها 1.5 میلیارد مترمکعب آب، که آن‌هم به‌طور کامل به صنعت اختصاص نمی‌یابد. این در حالی هست که امکان دارد با حکمرانی کارآمد آب، بر روی 150 میلیارد مترمکعب آب جدید از محل تولید، صرفه‌جویی، بهینه‌سازی مصرف و بازیافت پساب‌ها برنامه‌ریزی کرد. چنین برنامه‌ای فصلی نو در تأمین آب برای صنعت می‌گشاید؛ آن هم با هزینه‌ای به‌مراتب کمتر و نتایجی «شیرین‌تر» از شیرین‌سازی آب دریا.این تحول نیازمند بازمهندسی الگوی توسعه صنعتی پایدار کشور هست؛ الگویی که در آن منافع ملی، سازمانی، جمعی و فردی بخش صنعت به‌شایستگی دیده شود. تأمین آب فراوان و ارزان، امکان توسعه کمی و کیفی صنایع دانش‌بنیان را فراهم کرده و زمینه گسترش بازارهای منطقه‌ای و جهانی را فراتر از نیاز داخلی ایجاد انجام می‌دهد. این رویکرد پشتوانه‌ای برای توسعه دیگر بخش‌ها مانند کشاورزی، سکونتگاه‌های شهری و روستایی، گردشگری، حمل‌ونقل و سایر حوزه‌ها خواهد قرار دارای بود.در حقیقت، حکمرانی آب با محوریت بازمهندسی اقتصاد آب، تحولی بنیادین در صنعت ایجاد خواهد کرد. این تحول نیز صاحبان صنایع و فناوری را به سرمایه‌گذاری در کشور و تولید محلی برای بازار جهانی ترغیب انجام می‌دهد. افزون بر آن، سرمایه‌گذاری بخش صنعت در خلق فناوری‌های نوین و هوشمند مورد نیاز حکمرانی آب در همه عرصه‌های شرب، صنعت و کشاورزی افزایش خواهد یافت. مهم‌ترین تحول اما گرایش صنایع به سرمایه‌گذاری مستقیم در مدیریت جامع حوضه‌های آبخیز هست؛ رویکردی که آنان را از مصرف‌کننده صرف به تولیدکننده آب تبدیل انجام می‌دهد.جمع‌بندیتسنیم:لطفاً اگر جمع‌بندی دارید بفرمایید.امانپور:همان‌گونه که در یاددارای بود‌ها و پرسش‌وپاسخ‌های پیشین اشاره گردید، ایجاد این تحولات نیازمند تلاش علمی جهادگرانه، همت بلند و آرمان‌خواهی هست. امری که نه آن‌چنان آسان هست که خودبه‌خود فراهم شود، و نه آن‌قدر سخت که دست‌نیافتنی باگردید؛ بلکه از جنس خوهستن، کوشش و اعتماد به وعده الهی هست: «وَالَّذینَ جاهدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا».بازمهندسی اقتصاد آب به برنامه‌های راهبردی، ساختارسازی، ابزارسازی، ایجاد جریانات اجتماعی، خلق و به‌کارگیری فناوری‌های روزآمد و هوشمند و تلاش جمعی برای توانمندسازی دست‌اندرکاران نیاز دارد؛ تلاشی متکی بر جهاد علمی و تقوای الهی. این همان ادبیات مدیریت جهادی هست که الگویی راهبردی برای تحول و تمدن‌سازی به شمار می‌رود. الگویی که باید شناخته شود، در عرصه‌های مختلف پایلوت شود و دستاوردهایش ترویج گردد.در این مسیر، نقش مراکز آموزشی از کودکستان تا دانشگاه، از خانه و مسجد تا حوزه‌های علمیه، اساسی هست. این عرصه باید به یکی از اصلی‌ترین میدان‌های امر به معروف و نهی از منکر بدل شود. غفلت از آن، جامعه را گرفتار ناکارآمدی و اندیشه‌های سطحی و بی‌ریشه خواهد کرد. هیچ فرد یا نهادی از مشارکت در بازمهندسی اقتصاد آب معاف نیست. همه باید در اندیشه و عمل الگو باشند و مصداق فرمایش: «کونوا دُعاةَ الناس بغیر ألسنتکم».حتی اگر آغاز هر اقدام تنها با یک فرد یا جمع کوچک باگردید، باید امیدوارانه ادامه داد؛ چراکه فرمان الهی چنین هست: «قُل إنَّما أَعِظُکم بواحِدةٍ أن تقوموا لله مثنی و فُرادی». بی‌گمان خداوند یاران را خواهد رساند و فرموده هست: «یدُالله مع الجماعة»، و دست او قدرتمندتر از همه دست‌ههست: «یدُالله فوق أیدیهم». اگر به این آموزه‌ها بی‌توجهی شود، بدانیم که شرط تحول و بازمهندسی اقتصاد آب، تغییر اندیشه و عمل تک‌تک دست‌اندرکاران هست: «إنَّ الله لا یُغَیِّرُ ما بقومٍ حتی یُغَیِّروا ما بأنفُسِهم».انتهای پیام/
تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه