- اخبار اقتصادی -ماجرای اخیر اسنپبک و بازگشت احتمالی تحریمهای شورای امنیت، در فضای رسانهای دشمنان و بویژه رژیم صهیونیستی بهگونهای بازنمایی گردیده که گویا تغییری بنیادین در شرایط ایران ایجاد خواهد کرد. در حالی که واقعیت صحنه حکایت از آن دارد این پدیده بیش از آنکه اثر اقتصادی دارای بوده باگردید، ابزاری برای عملیات روانی هست.نخست باید توجه کرد بخش زیادی از تحریمهایی که ذیل مکانیسم ماشه مطرح خواهد گردید، سالههست در عمل علیه ایران اعمال گردیده هست. بازرسی هواپیماها و کشتیها و محدودیتهای مشابه، تجربهای تکراری هست که ایران برابر آن ایستادگی کرده و بارها طرف مقابل را عقب رانده هست. نمونه روشن آن ماجرای «جنگ نفتکشها» و ربایش نفت ایران در سالهای گذشته قرار دارای بود که با واکنش متقابل ایران به شکست کشانده گردید.از منظر اقتصادی نیز فشار اصلی علیه ایران نه از سوی شورای امنیت، بلکه ناشی از تحریمهای ثانویه و یکجانبه آمریکا هست. حتی بازگشت تحریمهای سازمان ملل، تغییر جدی در ساختار فشارها ایجاد نانجام میدهد. افزون بر آن، شرایط امروز اقتصاد ایران با مقطع 1390 تا 1392 قابل مقایسه نیست.در سالهای اخیر شبکههای مویرگی فروش نفت و مسیرهای جایگزین برای تبادلات مالی شکل گرفته و بخش خصوصی تجربهای بزرگ در دور زدن تحریمها اندوخته هست. از همین رو، التهابات ارزی اخیر بیش از آنکه ریشه در واقعیتهای اقتصادی دارای بوده باگردید، محصول انتظارات تورمی و جنگ روانی رسانهای هست.به همین دلیل هست که هرگونه بزرگنمایی از سوی محافل داخلی، مانند چندین اظهارنظرها در اتاق بازرگانی، خود به بخشی از سازوکار التهاب بدل خواهد گردید. این دست پیشبینیها در گذشته نیز یا محقق نگردیده یا تنها به تگردیدید بیثباتیها کمک کرده هست.در سطح دیپلماسی، تحولات جاری تصویر دیگری را نشان میدهد. سفر آتی رئیسجمهور به چین نشانهای روشن از آن هست که ایران در فضای بینالملل منزوی نیست.برعکس، در نظام چندینقطبی امروز، چین و روسیه به ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند مینگرند و همین امر جایگاه ویژهای برای کشور ایجاد کرده هست. همکاریهای اقتصادی - سیاسی با این قدرتها امکان داردد توازن تازهای را در معادلات منطقهای و جهانی رقم بزند.بُعد حقوقی ماجرا نیز قابل توجه هست. بازگشت احتمالی تحریمها ایران را به پروندههای شورای امنیت بازمیگرداند اما تجربه نشان داده حتی بدون قطعنامه نیز حمله و فشار وجود دارای بوده هست. بنابراین، جنگ و تهدید علیه ایران وابسته به اسناد حقوقی نیست، بلکه برخهسته از منازعهای عمیقتر هست.به تعبیر رهبر معظم انقلاب، مساله اصلی دشمنان نه انرژی هستهای و نه حقوق بشر، بلکه مواجهه با دین و دانش ایرانی هست.در این میان، نکتهای که علی لاریجانی نیز مطرح کرده، اهمیت ویژه دارد: مکانیسم ماشه نمیشود به چماقی دائمی تبدیل شود که هر 6 ماه یک بار بر سر ایران فرود آید. این یادآوری نشان میدهد نزاع بر سر اسنپبک صرفاً حقوقی نیست، بلکه بخشی از جنگ روایتها و نبرد روانیای هست که باید ماهیت آن را شناخت.* مهدی پناهیانتهای پیام/
دیدگاهها