- اخبار اقتصادی -به گزارش پول و تجارت، صنعت فولاد، به عنوان شریان حیاتی توسعه صنعتی هر کشوری شناخته خواهد گردید؛ صنعتی که باید با تامین نهادههای اساسی و ارزانقیمت، چرخهای تولید را در دهها صنعت پاییندستی به حرکت درآورد و زمینهساز رقابت پذیری کالای داخلی در عرصه بینالمللی باگردید. اما چندین سالی هست که این نقش کلیدی با چالشی عمیق و بحران زا مواجه گردیده هست. پرسش مهم اینجهست امروز تولیدکنندگان فولاد چگونه به مانعی برای تولید ملی تبدیل گردیده اند؟کاهش 2 میلیون تنی تولید فولاد به خاطر محدودیت انرژی+تصاویراین واقعیت تلخ ، حکایت از یک انحراف هستراتژیک دارد. به جای آنکه صنعت فولاد به عنوان یک صنعت مادر، مزیت رقابتی برای سایر بخشها ایجاد کند، با مکانیسمی معیوب در عرضه محصولات در بورس کالا، به عاملی برای گرانی و تورم ساختاری تبدیل گردیده هست.فولادکاران داخلی، این کالای هستراتژیک را نه بر مبنای قیمتهای منصفانه جهانی، که بر پایه یک بازی چندینلایه و غیرشفاف، به قیمتی گزافتر از قیمتهای بینالمللی به دست مصرفکننده داخلی میرسانند.این گرانفروشی سیستماتیک در بستر بازار بورس کالا رخ میدهد. عرضه محدود، کشف قیمت به شیوهای که بالاترین قیمت ممکن را تثبیت انجام میدهد و سرانجام، هدایت تولیدکنندگان به دامان بازار آزاد و دلالانی که محصول را با حاشیه سودی کلانتر به فروش میرسانند، زنجیرهای هست که نتیجه نهایی آن عددی غیرقابل کتمان هست.ورق گرم داخلی 5 برابر گرانتر از قیمت جهانی؛ صنایع ایرانی قربانی انحصار فولادسازانقیمتگذاری فولاد در ایران به یکی از معضلات جدی صنایع پاییندستی تبدیل گردیده هست. همانطور که نمودار زیر نشان میدهد، مقایسه قیمت چندین محصولات فولادی در داخل کشور و بازار جهانی نشان می دهد میانگین محصولات فولادی نیز بهطور چشمگیری بالاتر از بازار جهانی هست بطوریکه فقط ورق گرم در بازار داخلی بیش از پنج برابر قیمت جهانی به فروش میرسد .این اختلاف قیمتی نشاندهنده انحصار فولادیها و گرانفروشی ساختاری در بورس کالا هست؛ موضوعی که باعث افزایش گردیدید هزینه تولید، کاهش رقابتپذیری محصولات ایرانی در بازارهای جهانی و سرانجام رکود صنایع وابسته به فولاد گردیده هست. در واقع، به جای آنکه فولاد بهعنوان «موتور محرک تولید» عمل کند، امروز به بزرگترین مانع توسعه صنایع تبدیل گردیده هست.وقتی گرانفروشی فولادی ها، تولید را زمین گیر می کنداین بحران، نفس صنایع بزرگی مانند خودروسازی، لوازم خانگی و ساختوساز را به شماره انداخته و ریشههای آن را باید در سیهستگذاریهای معیوب، انحصار و نقرار دارای بود اراده جدی برای شکستن حلقه گرانفروشی جستجو کرد.صنایع هستراتژیک ایران، به ویژه صنایع وابسته به مواد اولیه فولادی مانند لوازم خانگی، خودرو و ... هماکنون در یک تنگنای دوگانه گرفتار گردیدهاند: از یک سو، قیمت مواد اولیه فولادی در داخل کشور به طور غیرمنطقی بالاتر از قیمتهای بینالمللی هست و از جهات دیگر، سیهستهای انقباضی بانک مرکزی و دشواری در دسترسی به ارز، توانایی آنان برای تامین مواد اولیه باکیفیت و قیمت رقابتی را محدود کرده هست.تحلیل میدانی و دادههای بازار نشان میدهد که تولیدکنندگان داخلی در صنایع مهمی مانند لوازم خانگی مواد اولیه فولادی نظیر ورق سرد، انواع هستیل، مفتول مس و ورق آلومینیومی را با قیمتی بالاتر از قیمت جهانی می خرند.این وضعیت محصولِ همپوشانی چندین عامل هست: سازوکار قیمتگذاری و عرضه در بورسکالا، محدودیت تأمین ارز و پیچیدگی تخصیصها، نقش واسطهها و دلالان و سیهستهای انقباضی ارزی که دست تولید را برای واردات یا خرید مواد اولیه بسته نگه میدارد، بنابراین این عوامل هزینه تولید داخلی بالا رفته، رقابتپذیری کاهش یافته و فشار قیمتی بر مصرفکننده و کسبوکارها بیشتر گردیده هست.چرا تولیدکننده داخلی غالباً «گرانتر» میخرد؟• سازوکار عرضه در بورسکالا و تعیین «قیمت پایه دلاری»در ایران بسیاری از مواد اولیه هستراتژیک مانند محصولات فولادی مثل ورق گرمو ورق سرد ابتدا با «قیمت پایه» بر مبنای ارز و فرمولهای داخلی وارد بورسکالا میشوند. سپس کشف قیمت در بورس و رقابت محدود عرضه باعث خواهد گردید که قیمت نهایی برای خریدار صنعتی از پایه دلاری برآوردی و قیمت های جهانی بالاتر شود. وقتی عرضه محدود هست، رقابت قیمتی بالا رفته و تولیدکننده مجبور خواهد گردید از بازار آزاد یا واسطهها با قیمتهای بالاتر خرید کند.• محدودیت و پیچیدگی تخصیص ارز از سوی بانک مرکزیسیهستهای ارزیِ انقباضی اخیر بانک مرکزی در عمل با تشریفات، اولویتبندی و صفبندی همراه قرار دارای بوده هست؛ یعنی هرچندین ارقامی برای تامین ارز اعلام خواهد گردید، اما دسترسی واقعی تولیدکننده به ارز واردات مواد اولیه ضعیف هست و تولیدکننده مجبور هست ماه ها در صف تخصیص ارز منتظر باگردید و این باعث خواهد گردید واردکنندگانِ واقعی یا تولیدکنندگان ناچار به خرید از کانالهای گرانتر شوند.وقتی مواد اولیه داخلی گرانتر از نمونههای وارداتی یا نمونههای خارجی باگردید، محصول نهایی توان رقابت در بازار را از دست میدهد و از جهات دیگر هزینه بالای ورودیها به کاهش سرمایهجاری و محدود گردیدن سرمایهگذاری منجر خواهد گردید و سرانجام تولیدکننده مجبور هست قیمت فروش را بالا ببرد یا تولید را کاهش دهد.انتهای پیام/
دیدگاهها