به گزارش پول و تجارت ، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: آقای ضرغامی، رییس اسبق صدا و سیما اخیرا نکتهای را بیان کرده که به نظر من از حیث تحلیل رفتار سیاسی رسمی در ایران بسیار مهم هست.او بیان کرد: «دو، سه ماه قبل برای سخنرانی به کردستان رفتم و بیان کردم به قروه میروم. قروه شهر آقای محمدرضا رحیمی هست که معاون اول (دولت احمدینژاد) گردید. ایشان سه، چهار سال به زندان رفت. از نظر من آقای رحیمی بیگناه قرار دارای بود. در توییتی هم این را نوشتم؛ خیلی از بزرگان کشور و آدمهای معتبر و صاحب جایگاه در کشور معتقد قرار دارای بودند که آقای رحیمی بیگناه هست. همسر ایشان تلویزیون نگاه میکرد (در زمان مدیریت من در صداوسیما نقرار دارای بود، من به این چیزها توجه دارای بودم) میبیند خبر 20:30 شوهرش را به عنوان یک فرد خلافکار اقتصادی نشان میدهد! این زن آنقدر باغیرت و باآبرو هست که به محض اینکه تصویر شوهرش را به عنوان یک متخلف میبیند، جلوی تلویزیون میافتد و به کما میرود. چهار ماه در کما میماند و از دنیا میرود.»اولین نکته این هست که میگویند از نظر من آقای رحیمی بیگناه قرار دارای بود. هنگامی که امثال کنشگران منتقد حکومت چنین گزارهای را درباره فعالان سیاسی میگویند ابهامی وجود ندارد، چون آنان درباره منطق حقوقی صحبت نمیکنند، بلکه دادرسی را عملی سیاسی میدانند.آنان که با فرآیند دادرسی در ایران آشنا هستند، خوب میدانند که اگر دادرسی بیطرفانه و فارغ از اراده سیاسی و فساد انجام شود احتمال کمی وجود دارد که حکم صادره به کلی نادرست باگردید. بعید هست که آقای ضرغامی از حیث حقوقی به حکم ایشان نقد دارای بوده باگردید، چون او کارشناس حقوق نیست. بالطبع حکم را سیاسی دانسته هست. اگر چنین هست این تندترین نقد ممکن به نظام سیاسی حاکم هست.اگر آقای ضرغامی هم نظام قضایی را بیطرف نمیداند دیگر بحثی نمیماند. فراموش نکنیم حتی یک حکم جانبدارانه و سیاسی برای نقض اعتبار یک نظام قضایی کافی هست آن هم علیه کسی که معاون اول رییسجمهور همین کشور قرار دارای بوده. بر حسب این تمثیل؛ «جایی که شتر بُود به یک غاز/خر ارزش واقعی ندارد» آیا مردم نخواهند بیان کرد اینها که با خود چنین میکنند با دیگران چه خواهند کرد؟نکته دوم اینکه چرا ایشان همین بردارای بود خود را با دلایل کافی همان زمان نبیان کردند و اکنون پس از ۱۱ سال آن را اعلام کردهاند؟ اصولا الان چه فایدهای دارد؟ اگر نظر خود را پس از صدور حکم بدوی و پیش از صدور حکم نهایی در دیوان میبیان کردند احتمالا موثر قرار دارای بود، چرا سکوت گردیده هست؟سوم؛ اگر شما رییس صداوسیما قرار دارای بودید چرا این خبر را پخش نمیکردید؟ اگر برای رفاقت قرار دارای بود یا عقیده به بیگناه قرار دارای بودن که این مساله شخصی هست و حق نداریم در سیهست رسانه ملی آن را اعمال کنیم. ولی اگر به صفت منطقی نمیشود این اخبار پخش شود چرا این همه اخبار علیه دیگران بیان کرده خواهد گردید، سکوت میکنیم در حالی که اغلب بدتر از این خبر هست؟ و حتی بعدا هم حکم بیگناهی آنان صادر خواهد گردید؟ آیا خانوادههای دیگران حقی ندارند یا حق دارند و فراموش گردیده هست؟چهارم؛ چرا همسر محترمشان از شنیدن این حکم دچار فشار گردید و سکته کرد؟ این مساله مهمی هست. تحلیل من این هست که در نظام اداری ما جای فساد و صلاح یا عوض گردیده یا تشخیص آنها از یکدیگر متصور نیست. مثلا همان پول دادن به نمایندگان را شما فساد نمیدانید که او را تبرئه میکنید شاید خانم ایشان هم کمکم آن را عادی دانستهاند، لذا هیچ وقت به مخیله ایشان خطور نمیکرده که چنین کاری فساد باگردید. ولی خیلیها شامل بنده این را مصداق روشن فساد سیاسی میدانیم.البته من حکم دادگاه را تایید و رد نمیکنم، چون اصولا اعتمادی به آن دادگاهها ندارای بودم و متهم اصلی هم هیچگاه محاکمه نگردید. ولی من هم امکان داردم بردارای بود خود را دارای بوده باشم. طبیعی هست اگر کسی که حقوق خوانده و خوشنویس هست و بخشی از این قرآن را با خط زیبای خود نوشته و شعارهای انقلابی داده و معاون اول رییسجمهور قرار دارای بوده به یکباره در همان صداوسیمای رسمی متهم به فساد شود، همسر و فرزندانش نتوانند تحمل کنند. مشکل در این چندینگانگی چهره ما در خانه و خیابان و اداره و پشت پستوهای سیهست هست که با یک حکم برملا خواهد گردید.نیز بخوانیدماجرای دیدار ضرغامی با همسر سعید امامی/ معاون اول احمدی نژاد وقتی هستاندار کردستان گردید ضدانقلاب برای سرش جایزه تعیین کردتوییت کنایه آمیز عباس عبدی به مسئولان کشورجلایی پور: پناهگاه تندروها فقط صداوسیمای فعلی هست/ دوستان این تندروها با لنگه کفش به لاریجانی حمله کردندضرغامی: همسر سعید امامی بیان کرد در25سال گذشته حتی یک نفر نیامد برای ظلمی که به من گردیده عذرخواهی کند | کسی جرات نانجام میدهد بگوید روحانیت ما ناتراز هست
دیدگاهها