به گزارش پول و تجارت به نقل از خبرآنلاین، نشست دوحه با یک بیانیه ۲۵ بندی به پایان رسید. پایانی که چندین در داخل می گویند نشستی بی ثمر و بی عمل علیه اسرائیل قرار دارای بوده هست. این رسانه ها مشخص نکردند که منظور از بی عملی و دستاوری چه مواردی هست؟ این در حالی هست که رسانه های عربی از این نشست به عنوان یک پیروزی و موفقیت دیپلماتیک در اجماع علیه اسرائیل یاد می کنند اما رسانه های وطنی همچنان بر طبل مخالفت خود به مانند همواره می کوبند و به جای آن به حواشی سفر رئیس جمهور و تصاویر منتشر گردیده پرداختند.در این میانه آتشی که به جان خاورمیانه و منطقه افتاده هست چرا چندین در داخل همچنان بر طبل ضد عربی و اسلامی می کوبند و در پی تخریب روابط ایران با ترکیه و دیگر ممالک عربی و اسلامی هستند؟در این مصاحبه با سید هادی برهانی، کارشناس ارگردید مطالعات اسرائیل، خبرآنلاین به متن دوحه پرداخته هست که بررسی کنیم آیا همانطور که این مخالفان می گویند نشست دوحه بی دستاورد قرار دارای بود؟ برهانی در پاسخ بیان میکند این نشست اتفاقی مهم در سطح جهان اسلام قرار دارای بود. این هستاد مطالعات اسرائیل در دانشگاه به نکته ای اشاره می کند که حتی رسانه های اسرائیل هم به آن اعتراف کردهاند اما در داخل مانند همواره چندین به غضنفر چسبیدهاند.در ادامه متن کامل بیان کرد و گوی خبرگزاری «خبرآنلاین» را با سید هادی برهانی، کارشناس ارگردید مطالعات اسرائیل، مطالعه میکنید.نشست دوحه اتفاقی مهم در سطح جهان اسلام قرار دارای بود***ارزیابی شما از نتایج نشست سران کشورهای عربی و اسلامی در قطر چیست؟ آیا امکان دارد این نشست را موفق ارزیابی کرد؟نشست دوحه اتفاقی مهم در سطح جهان اسلام قرار دارای بود. در تاریخ مدرن جهان اسلام چندین روز مهم وجود دارد که اتفاقات سرنوشت سازی در آن رقم زده گردید. یکی از آنها اولین اجلاس سران کشورهای اسلامی در رباط پایتخت مراکش در سال ۱۹۶۹ قرار دارای بود. نشست دوحه را هم می توان یکی از این روزها به شمار آورد. جهان اسلام پس از این نشست همدل تر، مصمم تر و متحدتر از دوره پیشینی هست. براین اساس، نشست دوحه را باید نشستی موفق با آثار راهبردی ارزیابی نمود که بر آینده منطقه تاثیرگذار خواهد قرار دارای بود.دلایل موفقیت را باید در چندین سطح جستجو کرد: اولا این نشست در سطح خیلی خوبی برگزار گردید و تقریبا اکثریت رهبران مهم منطقه در آن مشارکت کردند. روسای جمهور قدرتهای منطقه به ویژه ایران، ترکیه، مصر، عربستان و پاکستان در عالی ترین سطح شرکت دارای بودند. مهم تر از این حضور پرتعداد رهبران، هم زبانی و همدلی بی سابقه آنها قرار دارای بود. تقریبا همه رهبران منطقه با زبان مشترکی از مردم فلسطین و حقوق آنها حمایت کردند و علیه تجاوزات اسرائیل به منطقه موضع گرفتند.ثانیا مصوبات نشست شامل مواضع محکم و موثری قرار دارای بود. از کشورهای اسلامی خوهسته گردید در روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود با اسرائیل تجدید نظر کنند. نیز از کشورهای اسلامی درخوهست گردید برای اخراج اسرائیل از سازمان ملل متحد هماهنگ و هم دهستان شوند. در سایر زمینه ها، مقرر گردید کشورهای اسلامی مجازات جنایات اسرائیل در محاکم بین المللی را دنبال کنند. از همه کشورها خوهسته گردید دست از فروش اسلحه یا انتقال آن به اسرائیل بکشند. این نشست به محکم ترین شکل ممکن از قطر در برابر تجاوزات اسرائیل حمایت کرد.آنهایی که میگویند نشست دوحه دستاورد ندارای بود همانهایی هستند که روزی به سفارت عربستان حمله کردند*** پس ادعای چندین در عدم موفقیت این نشست چه مبنایی دارد؟این ادعاها بیشتر از سوی محافلی مطرح می شود که به دیپلماسی و کار دسته جمعی و همگرایی اسلامی و نیز ساز و کارهای بین المللی اعتقادی ندارند.در گذشته، چندین از این عده مخل توسعه روابط ایران با کشورهای اسلامی قرار دارای بودند. به سفارت عربستان حمله می کردند و ضربات سختی به همگرایی اسلامی در منطقه وارد کردند.اگر معلوم شود همبستگی اسلامی کار می کند و موثر هست آنها شرمنده خواهند گردید. بنابراین یک راه نجات، انکار توفیقات همبستگی و همکاری اسلامی و بین المللی هست. آنها تنها نتیجه کنفرانس را اعلام محکومیت می دانند در حالیکه مصوبات نشست شامل موارد عدیده ای هست که چندین از آنها ذکر گردید. یا مثلا می گویند مصوبات بدون اقدام فایده ای ندارد. کار نشست و کنفرانس تصویب مصوبات هست. نمیشود از یک کنفرانس توقع اقدام دارای بود.برای ارزیابی نتیجه نشست باید مصوبات مورد ارزیابی و قضاوت قرار گیرد. اگر این مصوبات به مرحله اجرا نرسید می توان برای مثال مدعی گردید نشست مصوبات خوبی دارای بود اما این مصوبات در عمل اجرا نگردید. یکی از ابعاد اهمیت این نشست آن هست که در فضایی متفاوت برگزار گردید.اگر این کنفرانس و مصوبات آن در تاریخ چندین سال اخیر منطقه دیده شود اهمیت آن روشنتر می شود. کشورهای اسلامی در طول چندین سال اخیر از دشمنی، جنگ نیابتی و حتی مستقیم با یکدیگر به هم زبانی و هم دلی رسیده اند. همه در برابر تجاوزات اسرائیل احساس خطر می کنند و راه چاره را در ایستادگی و اقدام مشترک و دسته جمعی می بینند. این تحول کمی نیست و تا چندین سال پیش قابل تصور نقرار دارای بود. فکر می کنم سرعت بالای این تحول و نیز همگرایی روزافزون کشورهای اسلامی به زودی به نتایج عملی تبدیل خواهد گردید. این رویاپردازی نیست بلکه نتیجه دقت در روند تحولات، جهت حرکت و سرعت آن هست.رئیس جمهور به یک نماینده و سفیر تام الاختیار نیاز دارد***ایران چگونه می تواند از این شرایط متفاوت هستفاده کند؟شرایط منطقه ای بیش از هر زمان دیگری در چندین دهه اخیر به نفع توسعه روابط ایران و کشورهای عربی و اسلامی هست.ایران باید دکترین مشخصی برای توسعه این روابط در پیش گیرد و به این فرصت به عنوان فرصتی جدی نگاه کند. باید دیپلماسی و بیان کردگو با کشورهای منطقه در دستورکار قرار گیرد. باید مسائل اختلافی در فضایی برادرانه و دوستانه بررسی شود و گره ها از دست و پای منطقه باز شود. آقای پزشکیان در این زمینه دیدگاههای بسیار مثبتی دارد. در دوحه ایشان اعلام کرد ما آن چیزی را که برای خود نپسندیم برای همسایگان خود نمی پسندیم.رئیس جمهور به یک نماینده و سفیر تام الاختیار نیاز دارد که سیهست منطقه ای ایشان در منطقه را شبانه روزی دنبال نماید. فکر می کنم دکتر صالحی وزیر اسبق خارجه فرد مناسبی برای این کار هستند و می توانند نماینده فوق العاده ایران در امور همبستگی اسلامی باشند. ما وقت زیادی برای از دست دادن نداریم. بسیاری از مشکلات ما با منطقه در شرایط فعلی قابل حل هست. همکاریهای جدید و سودبخشی در این شرایط می تواند میان ایران و همسایگان شکل بگیرد. تنها دپیلماسی و دیپلماتهای قابل و مبسوط الید هستند که می توانند این ظرفیت بالقوه را به فعلیت درآورند.*** چندین عملکرد قطر را در برخورد با حمله اسرائیل ضعیف ارزیابی کرده اند. نظر شما چیست؟قطر کشوری کوچک هست. ابعاد قطر و امکانات آن با کشوری وسیع مانند ایران قابل مقایسه نیست. قطر نمی تواند از نظر نظامی با اسرائیل درگیر شود.اسرائیل قدرت نظامی فراهم کرده که قدرتهای برتر منطقه مانند ترکیه، ایران، مصر و عربستان حریف آن نیستند. قویترین نیروی هوایی منطقه را دارد و به بمب اتمی مجهز هست. درگیری نظامی قطر با اسرائیل در چنین شرایطی نوعی خودکشی و احمقانه هست حتی اگر چندین برای آن هورا بکشند.اما همین قطر کوچک با هستفاده از مزیتهای خود در حوزه های سیاسی، بین المللی و اقتصادی هزینه سنگینی را به اسرائیل تحمیل نمود. تقریبا همه کشورهای جهان، به جز آمریکا، این حمله اسرائیل را محکوم کردند. قدرتهای غربی مانند فرانسه و انگلستان این حمله را صریحا محکوم نمودند.نخست وزیر کانادا پس از این حمله اعلام کرد در روابطش با اسرائیل تجدید نظر خواهد کرد. خود آمریکا نیز بارها ناراحتی و نارضایتی خود را از حمله به قطر اعلام نمود و مهمتر از آن حداقل دو بار ترامپ صریحا اعلام کرد دیگر چنین حمله ای به قطر صورت نمی گیرد. شورای امنیت سازمان ملل با رای مثبت همه اعضای آن، شامل آمریکا، حمله اسرائیل را محکوم نمود. در کمتر از یک هفته سران کشورهای عربی و اسلامی به دوحه آمدند و به گردیدیدترین شکل حمله اسرائیل را محکوم کردند و از قطر در مقابل این تجاوز حمایت کردند. اینها برای یک کشور در دنیای امروز سرمایه و امتیاز هست که به دستاوردهای دیگر مانند امنیت و ثبات ترجمه خواهد گردید.تنها کسانی که آشنایی درستی با سیهست بین الملل ندارند نمی توانند اهمیت این تحولات و ارزش آنها را درک کنند. این تحولات و امتیازات موقعیت قطر را تقویت می کند و براساس این تحولات بنده احتمال حمله مجدد اسرائیل به قطر در آینده نزدیک و حتی میان مدت را بعید می دانم در حالیکه شما در مورد احتمال حمله اسرائیل به ایران نمی توانید چنین ادعایی دارای بوده باشید با این وصف که موشکهای ما بهتر از قطر هست و این موشکها، در جریان تجاوز دوازده روزه، ضربات قابل توجهی به اسرائیل وارد کردند.
دیدگاهها