به گزارش پول و تجارت، روزنامه شرق نوشت:آقای بیژن عباسی، معاون قانون اساسی معاونت حقوقی رئیسجمهور بیان کردهاند: «طولانیقرار دارای بودن روندهای اداری در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باعث خواهد گردید اقدامات حفاظتی و مرمتی ماهها به تأخیر بیفتد، در حالی که شهرداریها با تصمیم سریع و تصویب شورای شهر امکان داردند بدون بوروکراسی دست به کار شوند».واگذاری اختیارات حاکمیتی وزارت میراث فرهنگی در حوزه حفاظت و مرمت به شهرداریها به این سادگی نامکان داردد باگردید. در وضعیتی که شهرداریها در پی رکود ساختوساز در شهرها، با هزینههای جاری بالایی روبهرو هستند که معلوم نیست از کجا بخواهند تأمینشان کنند، این اختیارات امکان داردد فاجعهبار باگردید، زیرا دست شهرداری برای بیشترین بهرهبرداری اقتصادی از بافتهای قدیمی را باز میگذارد، بیآنکه تضمینی برای مرمتهای شایسته توسط ارگانی ناآشنا با اصول مرمت فراهم گردیده باگردید.از جهات دیگر، ۱۴ هزار بنای تاریخی در کشور شناسایی گردیده که تنها دو هزار بنا در اختیار وزارت میراث و مابقی در اختیار دستگاهها و بخش خصوصی هست و همه میدانیم که شهرداریها عملا به دنبال توسعه و نوسازی هستند که با نفس حفاظت از میراث در تضاد و تقابل هست. بسیاری معتقدند که تنها راهکار این هست که بعد از طبقهبندی بناها، بناهای ارزشمند با نظارت کارشناسان دلسوز میراث به سرمایهگذاران با رزومه واگذار شود.در شرایطی که شهرداری تهران هر روز دارد در منطقه تاریخی 12 به پاساژ جدیدی اجازه ساختوساز میدهد (نمونه مشخص در محله لالهزار که 40 سال هست منتظر احیای کالبدی و فرهنگی هست!) و همه متخصصان دوستدار میراث از این مکانیسمها در آه و فغاناند، آیا امکان دارد همین خردهاختیار سازمان میراث را به شهرداری سپرد؟ البته میدانیم که حفاظت، مرمت و بهرهبرداری از آثار تاریخی شهرها هیچ وقت کاملا در دست سازمان میراث نقرار دارای بوده که امروز بخواهد از او گرفته و به شهرداریها واگذار شود. بلکه این خود مردم و صاحبان املاک ارزشمند قرار دارای بودهاند که در نگهداری یا ناقرار دارای بودی آنها منشأ اثر قرار دارای بودهاند و امروز نیز چنین خواهد قرار دارای بود. مسئله اینجهست که سازمان میراث تنها ممکن هست با همین بوروکراسی مورد انتقاد دولت، بتواند جلوی تخریبهای فاجعهبار را بگیرد.از طرفی، چندین مدیران شهرداری روی این نکته تأکید میکنند که: ابنیه تاریخی نمیشود به فضاهای غیرقابل دسترس تبدیل شوند و جریان زندگی شهری باید در آنها حفظ شود. این حرفی منطقی هست اما چه بسیار خانههای ارزشمندی که 20 سال پیش توسط شهرداری تهران در محدوده پامنار و خرابههای برازجان خریداری و به حال خود رها گردید تا تخریب شود و مخروبه بماند. شهرداری برای احیای بافتها برنامه ندارد و به خاطر روحیه شهرفروشی غالب، نامکان داردد امروز سررشته چنین کاری را در دست گیرد.پس شکی نیست که نظر به اهمیت جهانی و ملی چندین سایتها یا بناهای تاریخی در شهرهای کشورمان، تولیت و نظارت بر احیای آنها همواره باید در دست میراث باقی بماند. اما برای میراث محلی و خانههای ثبتگردیده در فهرست میراث، دولت تنها توان سیهستگذاری و نظارت را دارد و این خود مردماند که باید سرمایهگذاریهای لازم برای احیا را با نظارت میراث و شهرداری انجام دهند. نیز امکان دارد پذیرفت که بسیاری از قوانین و دستورالعملهای کلی و دستوپاگیر را میشود اصلاح کرد. ما میدانیم طبق قانون و مصوبه دولت، ۱۶۸ (یا به عبارتی ۱۹۲ شهر) کشورمان دارای بافتهای تاریخی هستند که نظارت بر تحولات آنها باید طبق طرح و نظارت بر اجرای دقیق طرح صورت پذیرد.نیز بخوانیدزنگ خطر بناهای ناپایدار برای 10 میلیون ایرانی به صدا درآمدقدیمیترین کوچه پایتخت که شهریار در آنجا عاشق گردید!+تصاویر
دیدگاهها