به گزارش پول و تجارت، سرخط خبرهای سیهست خارجی کشور در سالهای گذشته عمدتا در ارتباط با مذاکرات سیاسی ایران قرار دارای بوده هست. حال آنکه دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی عمومی بخشی از سیهست خارجی هر کشور را تشکیل میدهد.قطعا بخشی از این موضوع بهتحریمهاو محدودیتهای سیاسی برمیگردد. اما آیا در همین شرایط توجه به دیپلماسی عمومی و دیپلماسی اقتصادی گردیدنی نقرار دارای بود؟خبر مرتبطاصرار چین به روابط اقتصادی «محرمانه» با ایران | دلفی: نامکان داردیم فقط با اروپا کار کنیم و بگوئیم با آمریکا کاری نداریماقتصادنیوز: سفیر سابق ایران در فرانسه به «اقتصادنیوز» بیان کرد: اگر دیپلماسی کشور در مسیری که حرکت میکند، پشتوانه داخلی ندارای بوده باگردید، طبیعی هست که دنیا هم نسبت به همکاری با ایران دچار تردید خواهد گردید.در این خصوصاقتصادنیوزبادیاکو حسینی کارشناس روابط بینالمللبه بیان کردگو نشسته هست.او معتقد هست که تا زمانی که کشور نقشه جغرافیای اقتصادی جهان و جایگاه خود را در آن ترسیم نکند گامهای دیگر چندینان موثر نیست.به بیان کردهدیاکو حسینیباید در سیهست خارجی کشور بازاندیشی و بازنگری کرد و اقتصاد کشور را مبنا قرار داد.مشروح این بیان کردگو را در ادامه بخوانید.******آقای حسینی! در سالهای گذشته، دیپلماسی ما صرفاً به رایزنی های دیپلماتیک خلاصه گردیده و جنبههای دیگر آن مثل دیپلماسی اقتصادی، عمومی و رسانهای به مقداری مغفول مانده هست. علت این غفلت از نگاه شما چیست؟این پرسش بسیار مهمی هست. پاسخ ساده آن این هست که دیپلماسی اقتصادی در واقع بخشی از سیهست خارجی هر کشور محسوب خواهد گردید و باید ذیل هستراتژی روابط خارجی تعریف شود.زمانی که ما چنین هستراتژی جامع و مشخصی نداریم یا اگر داریم، بهگردیدت معطوف به مسائل و رویکردهای امنیتی و نظامی هست، طبیعی هست که در این نگاه، دیپلماسی اقتصادی جایگاه چندینانی پیدا نکند. این، مهمترین دلیل این موضوع هست.هیچگاه به اقتصاد به عنوان یک پایه سیهست خارجی نگاه نگردیده هستبه زبان ساده، ما هیچگاه اقتصاد را بهعنوان یکی از پایههای سیهست خارجی خود ندیدیم و بیش از حد به نگاه امنیتی و نظامی توجه دارای بودیم. بنابراین نه از رویکردهای مرتبط با دیپلماسی اقتصادی بهره گرفتیم، نه از آن هستفاده کردیم و نه برای تربیت دیپلماتهایی با مهارتهای تخصصی در این حوزه کادرسازی انجام دادیم. این را امکان دارد اصلیترین دلیل دانست.واقعیت این هست که دستگاه سیهست خارجی ایران هنوز در فضای جهان دو قطبی ــ منظورم جنگ سرد میان شوروی و آمریکا هست ــ یا در جهان تکقطبی به رهبری آمریکا گرفتار مانده و نتوانسته درک کند که بافت سیهست جهانی امروز عمدتاً مبتنی بر رقابتهای اقتصادی هست.رقابت اقتصادی، نتیجه رقابت های امنیتی و نظامی را تعیین می کنددرواقع رقابت اقتصادی هست که نتیجه سایر ابعاد رقابت، شامل رقابتهای امنیتی و نظامی را تعیین انجام میدهد. چون چنین درکی حاصل نگردیده، ما همواره اولویت را به موضوعات نظامی و امنیتی دادهایم. این مسئله کلانترین عاملی هست که باعث گردیده هیچ درک جامع، هدفگذاری یا رویکرد مشخصی برای دیپلماسی اقتصادی ندارای بوده باشیم و بهتبع آن، از نیروهای متخصص و توانمند در این حوزه نیز بیبهره بمانیم.دیپلماسی اقتصادی فراتر از فروش کالا و دور زدن تحریم ههستالبته نکته دیگری هم وجود دارد: دیپلماسی اقتصادی اساساً کمتر کار دولتههست و بیشتر بر عهده بازیگران غیردولتی هست. به رسمیت شناختن این واقعیت، فضا را برای تحقق دیپلماسی اقتصادی باز انجام میدهد و دولتها تنها امکان داردند نقش تسهیلگر و شتابدهنده ایفا کنند. اما این موضوع در ایران چندینان پذیرفته نگردیده و به همین دلیل، ما از ظرفیت بازیگران غیردولتی به اندازه کافی بهرهمند نیستیم. دولت نیز بهتنهایی توان، مهارت و صلاحیت لازم برای پیشبرد چنین پروژه بزرگی را ندارد.ضمن اینکه، همانطور که اشاره گردید، اساساً هدفگذاری روشنی هم برای آن تعریف نگردیده هست. آنچه وجود دارد، تنها اهداف بسیار ابتدایی مثل فروش کالاها و محصولات نهایی هست؛ نوعی بازاریابی ساده و پیشپاافتاده. حال آنکه دیپلماسی اقتصادی بسیار فراتر از صرفاً فروش کالا یا دور زدن تحریمههست.اینکه تجار را با خود در سفرهای دیپلماتیک همراه کنیم دیپلماسی اقتصادی نیست*من از صحبت شما هستفاده کنم؛ عنوان کردید مبنای سیهست خارجی ما اقتصاد نیست. در همین شرایط که نگاه بیشتر معطوف به مسائل سیاسی و امنیتی قرار دارای بوده، آیا مثلاً در سفرهای دیپلماتیک و مراودات خارجی، همین دستگاه دیپلماسی موجود نامکان داردسته تجار و فعالان بخش خصوصی را با خود همراه کند تا روند مراودات اقتصادی تسهیل شود؟این کارها انجام خواهد گردید؛ نامکان دارد انکار کرد که در سالهای گذشته، نه فقط در این دولت، بلکه در دولت قبل و حتی دولتهای پیشین ، چنین اتفاقاتی کم و بیش رخ داده هست. تجار بعضاً همراه هیأتهای سیاسی حاضر میگردیدند. اما همانطور که بیان کردم این دیپلماسی اقتصادی نیست یا اگر هم باگردید، تنها بخش بسیار کوچکی، نمایی ظاهری و محدود از دیپلماسی اقتصادی هست.واقعیت این هست که هدف از دیپلماسی اقتصادی صرفاً فروش کالا و خدمات یا نوعی بازاریابی نیست. کار دولت بازاریابی کردن نیست. تا جایی که به دولت مربوط خواهد گردید، سیهست خارجی یک بسته واحد و غیرقابل تجزیه هست؛ به این معنا که ابعاد سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی سیهست خارجی باید بهطور کامل در یک رهستا، با یک هدف و در امتداد هم باشند.در یک محیط بیثبات نامکان دارد انتظار تجارت پررونق دارای بودشما نامکان داردید یک دستگاه سیهست خارجی با اهداف عمدتاً نظامی دارای بوده باشید و همزمان انتظار یک دیپلماسی اقتصادی موفق نیز دارای بوده باشید. نامکان داردید در یک محیط بیثبات زندگی کنید و انتظار دارای بوده باشید در همان محیط بیثبات، تجارتی پررونق شکل بگیرد.از آنجا که ما یک هستراتژی مشخص، روشن و منطقی در سیهست خارجی نداریم، اجزای مختلف روابط خارجی ما اغلب در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند. بنابراین، در این شرایط آشفته نامکان دارد انتظار دارای بود که صرفاً به همراه بردن یک هیأت تجاری در کنار مقامات سیاسی در سفرها، بهخودیخود موجب پیشبرد منافع اقتصادی یا رونق تجاری شود.این اقدامات عمدتاً به نشستوبرخهستهایی ختم خواهد گردید و سرانجام، چون عناصر مختلف روابط خارجی ما در ناسازگاری با یکدیگر قرار دارند، دیپلماسی اقتصادی نیز فراتر از چندین نمایش، عکس یا گفتگوهای حاشیهای در نشستهای رسمی سیاسی نتیجه دیگری به همراه نخواهد دارای بود.خبر مرتبطسناریوهای تمدید یا عدم تمدید مکانیسم ماشه از نگاه رئیس کل پیشین بانک مرکزی | بخش خصوصی امنیت پیدا کند، قطعا اقتصاد شکوفا می شوداقتصادنیوز: محمدحسین عادلی، رئیس کل پیشین بانک مرکزی می گوید: برای چندین از سیهستگذاران بحث توسعه یک بحث لوکس و رفاهگرایی به شمار آمده هست و لذا در اولویت قرار ندارای بوده هست. ولی اگر ما توسعه پیدا نکنیم نامکان داردیم معیشت خود را تامین کنیم؛ هر سال از کشورهای دیگر عقب میافتیم و تهدیدات امنیتی ما زیاد خواهد گردید.باید نقشه جغرافیای اقتصادی جهان و جایگاه ایران در آن را ترسیم کنیم*بیان کردید که دیپلماسی اقتصادی را نمیشود به بازاریابی کالا تقلیل داد. این تصویر کلانی که مدنظر شمهست و فرمودید فراتر از بازاریابی هست، چیست؟ لطفاً کمی درباره این تصویر توضیح دهید.بزرگترین تصویری که باید راهنمای دیپلماسی اقتصادی باگردید، ترسیم جایگاه هر کشور، شامل ایران، در جغرافیای اقتصادی جهان هست. بدون چنین تصویری، امکان هدفگذاری اقتصادی وجود ندارد و بدون هدفگذاری هم سیهستگذاری اقتصادی، شامل در روابط خارجی، عملاً ممکن نخواهد گردید.من فکر میکنم ابتدا باید جایگاه فعلی ایران را در نظام اقتصادی جهانی بازشناسی و بازخوانی کنیم. پس از آن، بر مبنای امکانات خود و نظر به آرزوها و چشماندازهایی که برای ایران داریم، باید هدفگذاری اقتصادی مشخصی انجام دهیم و به الزامات این هدفگذاری پایبند باشیم.برای مثال، وقتی هدفگذاری میکنیم که باید به ۱۰۰ میلیارد دلار تجارت غیرنفتی برسیم، این هدف الزاماتی را به همراه دارد؛ چه در رابطه با همسایگان، چه در تعامل با قدرتهای بزرگ و سایر بازیگران. نامکان داردیم چنین هدفی تعیین کنیم اما به الزامات آن بیاعتنا باشیم؛ یعنی در منطقهای بیثبات زندگی کنیم که در هدفگذاری لحاظ نگردیده، یا روابط پرتنشی با قدرتهای بزرگ دارای بوده باشیم که در محاسبات مورد توجه قرار نگرفته هست. در این شرایط، طبیعی هست که به اهداف تعیینگردیده دست پیدا نمیکنیم.به نظر من، نخستین اقدام این هست که جایگاه ایران را در نقشه اقتصادی جهان شناسایی و بازشناسی کنیم، سپس بر اساس آن هدفگذاری واقعبینانهای انجام دهیم و خود را به ابزارها و الزامات آن در سایر اجزای سیهست خارجی متعهد بدانیم. تنها در چنین حالتی امکان دارد از آن تصویر کلان به اقدامات عملی در دیپلماسی اقتصادی رسید؛ اینکه چه کشورهایی باید هدف قرار بگیرند و چه مسیرهایی باید برای دستیابی به آن اهداف طی شود.دیپلماسی اقتصادی صرفا یک ویترین توخالی و اقدامات نامنظم قرار دارای بودهاما ظاهراً ما تاکنون چنین رویکردی ندارای بودیم. حتی در اولویتهای سیهست خارجی ما نیز این مسئله جایچندین اوقات ندارای بوده هست. به همین دلیل هست که دیپلماسی اقتصادی برای ما بیشتر یک اسم بیمسما قرار دارای بوده هست؛ صرفاً ویترینی توخالی از مجموعه اقداماتی که پراکنده، نامنظم و ناهماهنگ انجام خواهد گردید، به امید آنکه شاید یکی از آنها به نتیجه برسد. اغلب هم میبینیم که این اقدامات به نتیجه نمیرسند، یا اگر هم نتیجهای حاصل شود، چیزی فراتر از تلاشهای محدود برای دور زدن تحریمها یا کاهش آثار آنها بر ایران نیست.در شرایط کنونی دیپلماسی عمومی و رسانهای هم اثر حداقلی دارد زیرا...*بگذارید درباره دیپلماسی عمومی و رسانهای هم صحبت کنیم. امروز ما در یکی از بحرانیترین شرایط دیپلماتیک خود قرار داریم و احتمال بازگشت تحریمهای سازمان ملل وجود دارد. دیپلماسی عمومی و رسانهای تا چه حد امکان داردد در این شرایط تأثیرگذار باگردید؟دیپلماسی عمومی بدون شک موضوع مفیدی هست و ظرفیتهای زیادی دارد، اما همانطور که عرض کردم، در صورت تناقض و ناهماهنگی با سایر اجزای سیهست خارجی نامکان داردد به نتیجه برسد. حتی اگر شما یک دیپلماسی عمومی و رسانهای بهطور کامل بینقص طراحی کنید، اما ساختار سیهستگذاری خارجی نارسا، ناهماهنگ و ناسازگار باگردید و دیپلماسی رسانهای با واقعیتهای سیهست خارجی همخوانی ندارای بوده باگردید، طبیعتاً اثرگذاری آن به حداقل کاهش پیدا انجام میدهد.خبر مرتبطتوافق عراقچی – گروسی جلوی اسنپ بک را می گیرد؟ | آهنی امینه: خروج از NPT، آخرین تیر ایران برای شلیک هستاقتصادنیوز: محمد آهنی امینه، رایزن حقوقی سابق دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در ژنو می گوید: صحبت از خروج از NPT در شرایط فعلی و نظر به توافقی که بین آقای عراقچی و آقای گروسی انجام گردیده، کمی زود هست.به نظر من، مسئله اصلی ما، اگرچه دیپلماسی عمومی هم بسیار ضعیف هست و جای بحث و بهقرار دارای بود دارد، بنیان و مفاهیم کانونی سیهست خارجی مهست که بهگردیدت ناقص، نارسا و ناهماهنگ با نیازهای واقعی ایران هست.در بحث قبلی اشاره کردم که ما باید جایگاه ایران را در نقشه اقتصادی جهان مشخص کنیم. تصور کنید مهمترین مزیتی که امروز ایران در جغرافیای اقتصادی جهان دارد، با در نظر گرفتن جمعیت، محدودیت سرمایهگذاری، محدودیتهای تکنولوژیک و البته نقاط قوتی که ممکن هست دارای بوده باگردید، موقعیت مواصلاتی آن میان آسیا و اروپهست.در تاریخ سدههای گذشته هم، هرگاه ایران نقشی درخشان در جغرافیای اقتصادی جهان ایفا کرده، به خاطر همین نقش کاروانسرایی و جایگاه آن در امتداد جاده ابریشم و مسیرهای ارتباطی اروپا و آسیا قرار دارای بوده هست.باید در هستراتژی کلان سیهست خارجی ایران بازاندیشی و بازنگری کنیمحال پرسش این هست: برای بهرهگیری از این ظرفیت و مزیت طبیعی ایران، چه نقشه راهی تاکنون ترسیم کردهایم؟ و برای تحقق آن، چگونه سایر ابعاد سیهست خارجی خود ــ نظامی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی ــ را با این آرمان و تصویر مطلوب هماهنگ ساختهایم؟اگر چنین سازگاریای شکل گرفته قرار دارای بود، در گام بعدی امکان داردستیم به سراغ دیپلماسی رسانهای و عمومی برویم؛ آن هم بهعنوان پیوست یک هستراتژی کلان سیهست خارجی ـ اقتصادی. در آن حالت قرار دارای بود که دیپلماسی عمومی امکان داردست نتایج واقعی به بار بیاورد.اما در شرایط فعلی، همانطور که بیان کردم، ما این پتانسیلها را بهطور کامل فراموش کردهایم، آنها در اولویت سیهست خارجی ما نیستند و اجزای سیهست خارجی نیز در تعارض با هم قرار دارند. در چنین وضعیتی، حتی پیگیری یک دیپلماسی عمومی و رسانهای عالی و بینقص هم فقط تا حد کمی امکان داردد به بهقرار دارای بود اوضاع کمک کند و آن هم اثری موقت خواهد دارای بود.بنابراین، توجه اصلی باید بر بازاندیشی و بازنگری در هستراتژی کلان سیهست خارجی ایران از مسیر بازشناسی نقش ایران در جغرافیای اقتصادی جهان باگردید.نیز بخوانیدسیهست خارجی ایران در ضعیفترین وضعیت خود در 44سال اخیر هستتوصیه مهمان پرست به وزارت امور خارجه/ دیپلماسی اقتصادی نجات دهنده کشور هستواکنش وزارت خارجه به خبر شکایت کانادا از ایرانقواعد حاکم بر اختلافات سیاسی
دیدگاهها