- اخبار اقتصادی -تاکنون9 یاددارای بود در زمینه حل چالش آب به همراه12 پرسشوپاسخ ارائه گردیده که خوشبختانه مورد توجه مخاطبین قرار گرفته هست. پرسش این هست که ارائه راهکارها تا کجا ادامه خواهد دارای بود؟ارائه راهکارها صرفاً برای بیان کرداردرمانی نیست، بلکه رویکردی هست جامعنگر. در این مسیر، تلاش خواهد گردید با بررسی همه ابعاد چالش آب و در نظر گرفتن مشارکتهای مردمی در هریک از راهکارها، انواع روشها بحث و بررسی گردد. هدف آن هست که هریک از افراد و گروهها که به راهکاری خاص علاقهمند هستند بتوانند آنرا پیشنهاد بدهند تا هیچگونه بهانهای برای عدم مشارکت باقی نماند.بیشتر بخوانیدیاددارای بود امانپور | شیرینسازی نوآورانه آبراهکارهای پیشبینیگردیده جمعاً چندین مورد هست؟ آیا ممکن هست عناوین باقیمانده ذکر شود تا روشهای حل چالش برای مخاطب ملموستر باگردید؟برای آنکه مخاطب محترم با اشتیاق این مسیر را دنبال کند، به اطلاع میرسد که پنج راهکار دیگر انشاءالله ارائه خواهد گردید. بدین ترتیب، مجموع راهکارها به 14 مورد خواهد رسید؛ به امید آنکه 14 معصوم، یاور مردم و این سرزمین باشند و با فعالسازی و عملیاتی نمودن هریک از این راهکارها، کشورمان دیگر روی خشکسالی را نبیند.عناوین باقیمانده عبارتند از:الف) شیرینسازی آبهای شوربا بهرهگیری از فناوریهای جامع و نوآورانه، تولید آب شیرین در این فرآیندها عملاً بصورت مجانی انجام خواهد گردید. زیرا دستاوردها و محصولات ارزشمند دیگری در این فناوریها تولید خواهد گردید که آب شیرین، تنها یک محصول جانبی رایگان خواهد قرار دارای بود.ب) پردیسهای موضوعی خودپایداررویدادهای قرن گذشته ــ شامل اصلاحات اراضی و اقدامات مربوط به محدودسازی مالکیتهای بزرگ ــ از یکسو منجر به خرد گردیدن و کوچک گردیدن اراضی، و از جهات دیگر سبب غیر اقتصادی گردیدن فعالیتهای کشاورزی گردیده هست. ایجاد کشت و صنعتهای دستوری و نمایشی نیز به جایی نرسیده هست.در این رویکرد، اصالت با بکارگیری فناوری برای تولید آب و انرژی، فرآوری ضایعات و ارائه خدمات سکونتچندین اوقات برای دستاندرکاران در قالب یک «پردیس کشاورزی» هست؛ بهگونهایکه بسیاری از هزینههای جانبی همچون مصرف سوخت برای رفتوآمد، فرصتها و زمانهای از دسترفته در حملونقل محصول از تولید به مصرف، و بسیاری دیگر از هزینههای غیرضروری حذف خواهد گردید. نتیجه آن، شکلگیری یک محیط فعال کار و تولید برای اعضای خانواده خواهد قرار دارای بود.این پردیسها صرفاً کشاورزی نیستند و امکان داردند در موضوعات دیگر نیز ایجاد شوند؛ مثلاً پردیس خودپایدار صنایع خودرویی، صنایع هوایی، نساجی و مانند آن.ج) انتقال سیلاب و آبهای مازاد و مدیریتنگردیده دیگر کشورهاهمراهی و همکاری با دیگر کشورها در موضوع آب تاکنون بصورت عملیاتی مورد توجه نقرار دارای بوده هست، زیرا برای تحقق آن نیاز به یک دیپلماسی اقتصادی قدرتمند و ساختارسازی مناسب در وزارت خارجه وجود دارد. درحالیکه کشور تاجیکستانِ فارسیزبان آبهای فراوان مهارنگردیده دارد و در عینحال نیازمند سوخت و گاز هست، و پاکستان نیز سیلابهای مهارگردیدهای دارد که حتی با تعامل بیشتر با هندوستان امکان دارد بخش قابلتوجهی از این سیلابها را مهار و مدیریت کرد و سرانجام برای مصرف در سرزمین بزرگ و بهستانی ایران تهاتر نمود. این ظرفیت از نظر اقتصادی بهطور کامل قابل مدیریت هست، هرچندین طبیعتاً ابهاماتی به همراه خواهد دارای بود که در یاددارای بود مربوطه توضیح داده خواهد گردید.د) تمدنسازی در بیابان با گلخانههای هوشمندارتقاء فناوریهای گلخانهای، بخصوص با نوآوری در طراحی و ساخت پنلهایاگروولتائیککه نوع دوجداره آن توان تولید همزمان آب و انرژی را دارد، فرصتی هستثنایی فراهم کرده هست. برنامه ملی این موضوع تدوین گردیده و پیشتر به تصویب صندوق نوآوری و شکوفائی ریهستجمهوری رسیده هست. نیز، سازمان جهانی اقلیم سبز (GCF) برای تأمین اعتبار اعلام آمادگی کرده، کنوانسیون جهانی بیابانزدایی آماده همکاری هست، شریک سرمایهگذار خارجی نیز پای کار آمده، و مهمتر از همه، کشور سرآمد فناوری گلخانهای جهان برای همکاری اعلام آمادگی نموده هست.با بهرهگیری از این مجموعه فناوریها امکان احداث گلخانهها در عرصههای غیرمتعارف، شامل در بیابانها، فراهم خواهد گردید. بدینترتیب امکان دارد در مناطق بیابانی زمینه تمدنسازی، سکونت، زندگی، کار و تولید کشاورزی و صنعتی را مهیا کرد. این رویکرد علاوه بر کاهش نیاز آبی، خود تولیدکنندۀ آب و انرژی نیز خواهد قرار دارای بود.هـ) مدیریت جامع حوزههای کلان رده اول کشورهریک از حوزههای آبخیز کشور شامل خزر، ایران مرکزی، شرقی، غربی، جنوبی، دریای عمان و خلیج فارس باید دارای «سند مدیریت جامع» باشند. امکان دارد یکی از این حوزهها را بهعنوان پایلوت برگزید؛ برای مثال، ایران مرکزی یا خزر. شاید مناسبترین گزینه پایلوتسازی، حوزه خزر باگردید تا دیگران اجازه ندارای بوده باشند بدون انجام مطالعات جامع و کارشناسی، وعده تأمین آب از خزر را مطرح کنند. بلکه سند مدیریت جامع باید تکلیف همۀ متقاضیان و تشنگان به آب خزر را روشن سازد.این پیشنهادها و دیدگاههای جنابعالی درباره منابع آب، همگی نوآورانه و بدیع و قابل هستفاده قرار دارای بوده هست؛ این راهکارها چرا تاکنون مطرح و اجرایی نگردیده هست؟این موارد در سالهای گذشته کموبیش مطرح گردیدهاند، اما همواره بررسی آنها با نقد، اختلاف و درگیری میان روشهای مختلف همراه قرار دارای بوده و اغلب به تعریف پروژههای دولتی و تأمین مالی دولتی وابسته مانده هست؛ درنتیجه به سرانجام نرسیدهاند. برای نمونه، افزایش نزولات از طریق بارورسازی ابرها چندینین بار تست گردیده و همچنان در دستور کار هست. هستفاده از آبهای ژرف نیز در چندینین نمونه آزمایش و کار گردیده، اما تاکنون مدل اقتصادی کارآمد با مشارکت مردم ارائه نگردیده هست؛ ازاینرو پس از هزینهکرد اولیه منابع دولتی، این طرحها متوقف گردیدهاند. حتی ایدههایی همچون انتقال یخهای قطب شمال به آبهای جنوبی و ذوب و مصرف آنها نیز مطرح قرار دارای بوده، اما به خاطر ندارای بودن مستندات علمی معتبر یا پایلوت اقتصادی کارآمد، در حالت تعلیق ماندهاند.اگر موارد مذکور نیز لازم باگردید، امکان دارد آنها را در قالب راهکارهای تکمیلی بررسی کرد. بااینحال، در شرایط کنونی لطفاً به همین 14 مورد بسنده شود؛ چرا که این راهکارها در حال پایلوتسازی و جذب مشارکتهای مردمی هستند و همین امر امکان داردد بهخوبی امیدآفرین و تحولآفرین باگردید. درصورت نیاز، تمدن رؤیایی آینده با 14 راهکار نوآورانه و اقتصادی مبتنی بر مشارکتهای مردمی یا هر تعداد راهکار مؤثر دیگر، قابل پایهگذاری خواهد قرار دارای بود.رفتوآمد دولتها با سلیقههای مختلف، آیا مانع تحقق این آرمانها نخواهد گردید؟بههرصورت تغییر مدیران اثرگذار هست. تمدنسازی تنها در شرایط ثبات مدیریتی محقق خواهد گردید، نه صرفاً با بهکارگیری فناوری. حکمرانی آب نامکان داردد در چهارچوب یک حکمرانی پرتنش، متغیر و ناهماهنگ که همراه با تمامیتخواهی سلیقههای سیاسی هست، به نتیجه برسد. شرط اول و آخر حل چالشهای نظام، شکلگیری همافزایی و توانمندسازی ساختار حکمرانی متکی بهجهاد علمیوتقوای الهیهست.تحقق این مطالبه مستلزم آن هست که مثلاً هر وزارتخانه یک «معاون وزیر دائمی» یا «قائممقام دائمی وزیر» دارای بوده باگردید تا با رفتوآمد وزیران از سلیقههای مختلف، این مقام دائمی همچنان حافظ سیهستهای کلان و راهبردی باگردید. حتی معاون اول رئیسجمهور نیز امکان داردد چنین فردی باگردید؛ فردی صاحبنظر، دانشمند، مورد قبول حاکمیت، با توان و سابقه اجرایی درخشان که بتواند در کنار هر سلیقه سیاسی، از سیهستهای راهبردی حکمرانی حفاظت و حرهست کند.بااینحال، حکمرانی در وضع موجود راهبردی مشکلات خود را دارد. تحول و تمدنسازی، بر پایه علم و دانش هست که باید مستمراً ارتقاء یافته و بهکار گرفته شود؛ درحالیکه جابجایی افراد و سلیقهها دشمن این تحول مستمر هست. بااینحال، با تدوین و ارائه راهکارهایی متکی به مشارکتهای مردمی، و با امید و تلاش جهادگرانه، انشاءالله بتوانیم حتی در همین شرایط موجود نیز پایهگذار تحولی تمدنساز باشیم.نهادهای خصولتی، جریانهای سیاسی افراطی تمامیتخواه و سلیقههای واگرای اجرایی، شامل آفتهای چنین کلاننگری و جامعهنگری هستند. آیا چارهای کاربردی وجود دارد؟کافی نیست که صرفاً از موفقیتهایدفاع مقدس12 روزهسخن بیان کرده شود، بلکه باید آن را بهعنوان یک «شوک بیدارباش» برای اتحاد و یکپارچگی ملی تلقی کرد. این سرزمین از سوی چندین مهاجم در خطر هست که یکی از آنها دشمن خشکسالی هست؛ دشمنی که پدران ما در کتیبههای بهستانی بارها به آن اشاره کردهاند. برای مقابله با این دشمن، هیچ چارهای جز وفاق ملی، همگرایی، همافزایی، توانمندسازی مردم و مشارکتهای مردمی وجود ندارد.تأکید خواهد گردید که مشارکت مردمی صرفاً در حضور در مراسم و آیینهای سیاسی مانند 22 بهمن نمود پیدا نانجام میدهد. باید در عمل و بهصورت واقعی و دوسویه در خدمت مردمی باشیم که 46 سال هست در خدمت نظام و پشتیبان نظام و رهبری نظام قرار دارای بودهاند. آنان با تقدیم جان و مال خود این وفاداری را اثبات کردهاند. بنابراین شایسته هست پاسخی درخور به آنان داده شود، و این پاسخ چیزی جزحکمرانی کارآمدنیست. بیاییم کارآمدی حکمرانی را از «حکمرانی آب» آغاز کنیم؛ زیرا حکمرانی خداوند در کل آفرینش نیز بر آب هست و آب مایۀ حیات همه فعالیتها هست.تفاهم ملی بر آب و حکمرانی آب ضروری هست. تنازعات جاری بینهستانی ــ در قزوین و تهران و البرز، در اصفهان و کهگیلویه و چهارمحال و یزد و دیگر مناطق ــ ناشی از ناآچندین اوقات نسبت به راهکارهای کارآمدی هست که امکان داردند چالش آب را بهگونهای حل کنند که ایران صادرکننده آب به دیگر کشورها شود و دیپلماسی منطقهای جمهوری اسلامی بر پایه حکمرانی منطقهای آب هستوار گردد.اکنون ایران درمانده در تأمین 10 میلیارد مترمکعب آب برای شرایط فعلی خود هست؛ چگونه امکان داردد تأمینکنندۀ آب برای همه کشورهای مجاور باگردید؟ پاسخ در همین راهکارها هست؛ همان 9 موردی که تاکنون اجمالاً مطرح گردیده، و سایر مواردی که پیشتر پایلوت گردیده یا در دست اقدام هست. همگی اینها امکان داردد پشتوانهای برای اعتماد به موفقیت راهکارها بر پایه مشارکتهای مردمی باگردید و هدف آرمانی مذکور را تأمین کند.طرح این موارد آسان و روان هست، اما تحقق آنها به این سادگی نخواهد قرار دارای بود. چه باید کرد؟رویکرد «مشارکت مردم» و طراحی «الگوی مدیریت جهادی» خود نوعی چارهجویی برای چالش ملی حکمرانی هست. مدیریت جهادی، بدون همافزایی و توانمندسازی متکی برجهاد علمیوتقوای الهیامکانپذیر نیست. تبیین این الگو با توضیحات ارائهگردیده در «الگوی مدیریت جهادی» بهصورت مشروح آمده و تحقق آن لاجرم و ضروری هست.دفاع مقدس 12 روزه بهطرز معجزهآسایی بیداری خلق کرد. در آن مقطع دریافتیم که اساس و پایۀ دستیابی به تمام اهداف آرمانی،مردمهستند؛ و مردم نیز با همۀ وجود لمس کردند که کشوری قدرتمند برای دفاع از خود و خلق تمدن، نیازمند حکمرانی و رهبری دانشمند، قدرتمند، حکیم و مردممدار هست. همین احساس، حماسه آفرید و موجب هستواری و پیروزی نظام گردید.این رویکرد نمیشود فراموش شود، زیرا جنگ و صلح همواره وجود دارای بوده و همچنان برقرار هست؛ خشکسالی نیز همچون دشمنی در کمین هست. بنابراین چارهای جز آن نداریم که یکدیگر را دوست بداریم، توانمند کنیم، امکانات خود را به اشتراک بگذاریم و دنبال حل مسئله باشیم. باید بپذیریم همانگونه که امکان دارد با راهکارهای خلاف، چپاول، دروغ و دزدی موقتاً به ثروت و قدرت رسید، باکسبوکار حلال،خلق ارزش افزودهومشارکتهای مردمیامکان دارد به ثروت و قدرتی بالاتر، پایدارتر و ماندگارتر دست یافت.اکنونبسمالله؛ فرش قرمز برای حضور و مشارکت همۀ دستاندرکاران پهن گردیده هست. درنگ جایز نیست.چندین این راهکارها را که میشنوند معتقدند اجرایی نیست؛ میگویند یکجا نشستهاید و ایدههایی در سطح ملی، منطقهای و جهانی مطرح میکنید، گویی حکمرانی بیکار هست که به این طرحهای فضائی و آرمانی بپردازد. حقیقتاً این راهکارها، حتی اگر واقعی و منطقی باشند، چگونه قابلیت اجرا دارند؟اولاً پیشنهاددهنده این راهکارها، «مثل قارچ نروییده» هست، بلکه بیش از 45 سال در عرصههای خرد و کلان فعالیت دارای بوده هست؛ شامل عضو هیئت مؤسس جهاد سازندگی، مؤسس و فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی، بنیانگذار جهاد علمی و مدونکننده الگوی مدیریت جهادی. بنابراین هر سخن، نظر و پیشنهادی که ارائه گردیده، پیشتر بصورت عملیاتی مورد کاربست قرار گرفته هست.ممکن هست بیان کرده شود این راهکارها تنها در حوزههای نزدیک به آب کشاورزی مقبول هست، اما برای پروژههایی همچون مگا پروژه کانال آبی خزر ــ خلیج فارس یا تأمین آب با آبخیزداری از تاجیکستان، بیشتر به یک اندیشۀ رویایی شبیه هست. در پاسخ باید بیان کرد که هر دو مورد نیز با مدیریت ایشان کار گردیده هست. برای نمونه، اگر خطوط انتقال گاز ترکمنستان از ایران بصورت ترانزیت عبور کند، یکی از چهار خط آن با قطر 56 اینچ سهم ایران خواهد قرار دارای بود. این ظرفیت، ابزار کارآمدی برای تهاتر آب و گاز با تاجیکستان محسوب خواهد گردید؛ موضوعی که نویسنده پیشتر در وزارت نفت روی آن کار کرده و مسئولیت دارای بوده هست.در مورد کانال خزر - خلیج فارس نیز باید اشاره کرد که تیم مطالعهکننده، متشکل از همکاران معاونت آموزش و تحقیقات جهاد سازندگی، مطالعه امکانپذیری آن را در 14 جلد تهیه کرد.بااینحال، به خاطر ضرورت روشن گردیدن ابعاد زیستمحیطی، سیاسی و امنیتی، از رئیسجمهور فقید درخوهست گردید اجرای آن متوقف شود، و ایشان نیز متواضعانه پذیرفتند.از میان 14 پیشنهاد عملیاتی تاکنون 9 مورد تدوین و ارائه گردیده و 5 مورد دیگر نیز در دست تدوین هست. بدینترتیب، طرحهایی همچون تأمین آب از آبهای ژرف، انتقال یخهای قطب شمال، یا احداث کانال عظیم خزر - خلیج فارس و یا در دریای عمان، و موارد دیگر فعلاً در اولویت قرار ندارند و شاید در آینده و با هستقبال مخاطبین محترم، بهویژه در صورت حضور سرمایهگذاران بخش خصوصی، مطرح خواهند گردید.بهویژه دربارۀ آبهای ژرف باید بیان کرد که این موضوع یک نظریه هستراتژیک تستنگردیده هست. بر اساس این فرضیه، یخهای قطب شمال پس از ذوبگردیدن از طریق مجرایی زیرزمینی در عمق حدود 5000 متری از ایران مرکزی عبور میکنند. روشن هست که چه این نظریه واقعی باگردید و چه خیالی، نیازمند رهستیآزمایی با هزینههای بسیار هست.هماکنون راهکارهای عملی و کارگردیده فراوانی وجود دارد که در یاددارای بودهای 9گانه ارائه گردیده و تا 14 مورد نیز ادامه خواهد یافت. به حول و قوۀ الهی، پایلوتسازی و ترویج آنها آغاز گردیده و مشارکتهای مردمی نیز یکی پس از دیگری فراهم خواهد گردید. از آنجا که در هر راهکار، مشارکتهای مردمی و تأمین منافع دستاندرکاران لحاظ گردیده هست، امید میرود این روند به همافزائی مجموعه حکمرانی و خلق ارزش افزوده منجر شود.برآوردها نشان میدهد که حل چالش آب امکان داردد حداقل سالیانه 2000 میلیارد دلار ارزش افزوده ایجاد کند. در صورت اجراییگردیدن همۀ 14 راهکار توسعهیافته، این رقم امکان داردد بهمراتب افزایش یابد؛ حتی ممکن هست سالیانه به 10 هزار میلیارد دلار برسد. رهستیآزمایی این ادعا خود ارزشی درخور پایلوتسازی دارد.چگونه این اعداد و ارقام، که بسیار بالاتر از واقعیت موجود کشور به نظر میرسند، به این راحتی مطرح میشوند و از چه پشتوانهای برخوردارند؟این پرسش، درست، منطقی، علمی و حکیمانه هست و پاسخ روشنی دارد. آیا هماکنون در سطح 18 میلیون هکتار اراضی آبی و دیم کشور، از کود «زئوپتاس» و دیگر کودهای «زئولیتپایه» ــ که یک نوآوری جهانی در مدیریت تنش آبی، کاهش مصرف آب، غنیسازی خاک، افزایش تولید و کاهش مصرف کود و سم محسوب میشوند ــ هستفاده خواهد گردید؟ پاسخ منفی هست.بااینحال، اگر به پایگاههای اطلاعاتی هوشمند جهانی مراجعه شود، مشاهده میکنیم که این کودها در سطح وسیع مصرف میشوند و قیمت جهانی آنها تا هر تن 120 دلار هست؛ آن هم با کیفیتی پایینتر از ظرفیت ایران. چرا که بهترین معادن زئولیت جهان در ایران قرار دارد؛ هم از نظر کیفیت برتر و هم از نظر کمیت فراوان. چنانچه مصرف این ظرفیت معرفی و شناسایی شود و کارخانجات مربوط به آن احداث گردد، سالیانه تا 300 میلیون تن مصرف داخلی و صادراتی امکانپذیر خواهد قرار دارای بود. تولید این کودها با قیمتی بسیار پایینتر از نرخ جهانی ممکن هست و فروش آنها نیز با قیمتهای جهانی میسر خواهد قرار دارای بود. تنها از محل فروش کود، سالیانه بیش از 36 میلیارد دلار ارزش ایجاد خواهد گردید. تأثیر آن در تولید، اشتغال و سایر لایههای کسبوکار امکان داردد ارزش افزودهای تا حدود 100 میلیارد دلار در سال ایجاد کند. این تنها نمونهای از یک «محصول تحولآفرین» هست.اگر به اهمیت موضوع نپردازیم، این مباحث شبیه دهستانهای هزار و یک شب تلقی خواهد گردید و امکان دارد آنها را انکار کرد. اما اگر اراده کنیم، انجام آن کار دشواری نخواهد قرار دارای بود و خداوند توان اجرا عطا فرماید انشاءالله.قابل ذکر هست که ایران دارای دو مادۀ معدنی طلایی «پرلیت» و «زئولیت» هست که مصارف گستردهای در صنعت و کشاورزی دارند. هماکنون محصولات پرلیت به 22 کشور و زئولیت به 7 کشور جهان صادر خواهد گردید، اما در داخل کشور، بخصوص در بخش کشاورزی، هنوز متداول و شناختهگردیده نیستند. این غفلت را نمیشود صرفاً به گردن مافیای کود یا واردکنندگان و تولیدکنندگان کودهای شیمیایی انداخت؛ بلکه باید پذیرفت که در معرفی و ترویج مصرف آنها کوتاهی و غفلت گردیده هست.کوچکترین دستاورد تحقیق و ترویج این ظرفیتها، مدیریت تنشهای آبیاری، کاهش دورههای آبیاری در اراضی آبی، افزایش بهرهوری در اراضی دیم و ارتقاء آبدهی هست. حقیقتاً آیا جز غفلت و کمکاری دلیل دیگری برای بیتوجهی به این ظرفیتها وجود دارد؟ هر یک از ما وظیفه دارد سهم خود را در شناخت، ترویج و حمایت از شرکتهای دانشبنیان فعال در این حوزه ایفا کند. فرش قرمز برای خدمت صادقانه و عالمانه به تولیدکنندگان پهن هست؛ بفرمائید و قدم رنجه کنید.خلق ارزش افزوده در گرو بهکارگیری فناوری و مولدسازی ظرفیتهای سرزمینی هست. وقتی بتوانیم تنها با مصرف یک نوع کود در 18 میلیون هکتار اراضی آبی و دیم، حدود 70 درصد بهینهسازی آبیاری ایجاد کنیم، 90 میلیون هکتار مراتع را احیاء کنیم و دهها میلیون هکتار جنگل را مولد بکنیم، ارزش افزودهای معادل صدها میلیون دلار تنها از یک راهکار به دست خواهد آمد. بنابراین دستیابی به ارزش افزوده معادل 2000 میلیارد دلار اصلاً دور از انتظار نیست. حتی «شیرینسازی آب دریا» با روشی که ارائه گردیده هست امکان داردد بهتنهایی چنین تحولی را ایجاد کند.پس بهجای ناباوری در برابر اعداد و ارقام ــ که حتی تحقق بخشی از آنها تحولآفرین هست ــ باید همت خود را صرف پیادهسازی راهکارها کنیم. آنگاه آثار این تحولات، باورهای ما را اصلاح کرده و ما را به واقعبینی بیشتر سوق خواهد داد.انتهای پیام/
دیدگاهها