فرصت‌سوزی ۸۰۰میلیارددلاری نفت؛ از گلابی چینی تا بنزین/ قوامی: ارز تک‌نرخی بدون مدیریت محکوم به شکست است
کد خبر : ۳۴۳۷۱
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۶/۲۹
-
زمان : ۱۵:۱۲
|
دسته بندی: اقتصاد

فرصت‌سوزی ۸۰۰میلیارددلاری نفت؛ از گلابی چینی تا بنزین/ قوامی: ارز تک‌نرخی بدون مدیریت محکوم به شکست است

نایب‌رئیس کمیسیون برنامه و قرار دارای بودجه مجلس شورای اسلامی سوءمدیریت انرژی، پروژه‌های نیمه‌تمام و تأمین مالی پرهزینه را ریشه اصلی تورم ایران دانست و هگردیدار داد که اقتصاد کشور با افزایش مصرف سوخت و فشار هزینه تولید روبه‌روست.

- اخبار اقتصادی -به گزارش پول و تجارت، ایران در سال‌های اخیر با چالش‌های جدی در حوزه انرژی و مدیریت منابع نفت و گاز مواجه قرار دارای بوده هست؛ از یک‌سو رگردید مصرف بنزین و گازوئیل باعث گردیده کشور ناچار به واردات فرآورده‌های نفتی شود و از جهات دیگر، هگردیدارها درباره کاهش فشار گاز و ناتوانی در تأمین سوخت صنایع در سال‌های پیش‌رو زنگ خطر جدی برای آینده اقتصاد ایران به صدا درآورده هست.تک نرخی گردیدن ارز به تورم دامن می‌زند/ بار روانی مکانیسم ماشه عامل اصلی نوسان دلارهادی قوامی، نایب‌رئیس کمیسیون برنامه و قرار دارای بودجه مجلس شورای اسلامی، در گفتگو با تسنیم با تشریح ابعاد این بحران، بر سوءمدیریت در بهره‌برداری از منابع و هدررفت فرصت‌های بزرگ اقتصادی کشور تأکید انجام می‌دهد. او معتقد هست که سیهست‌های ناکارآمد در حوزه انرژی نه تنها به «پول‌پاشی» گسترده و یارانه‌های پنهان غیرهدفمند منجر گردیده، بلکه بستر قاچاق سوخت و اتلاف منابع ملی را نیز فراهم کرده هست.قوامی در این گفتگو با اشاره به تجربه کشورهای موفق نفتی همچون نروژ، تأکید انجام می‌دهد که نفت و گاز باید به پشتوانه‌ای برای توسعه پایدار و ثروت بین‌نسلی تبدیل شود، نه اینکه با ورود مستقیم به قرار دارای بودجه جاری، زمینه‌ساز تورم، فقر و نارضایتی اجتماعی شود.تسنیم: نظر به تحریم‌ها و شرایط ارزی کشور، وضعیت صادرات و واردات ایران در سال‌های اخیر چگونه قرار دارای بوده هست؟هادی قوامی: از سال 1391 که تحریم‌ها گردیدت گرفت، ما با مشکلات ارزی متعددی مواجه گردیدیم. صادرات نفتی به سختی انجام خواهد گردید و ناچاریم درآمدهای نفتی را در حساب‌های ترهستی نگه داریم که هم پرریسک هست و هم هزینه‌های زیادی به کشور تحمیل انجام می‌دهد. با این حال، مجموع صادرات دولت و بخش خصوصی در سال‌های اخیر به‌طور متوسط حدود 70 تا 80 میلیارد دلار قرار دارای بوده هست. در مقابل، نیازهای ارزی ما برای واردات کالاهای اساسی و ماشین‌آلات حدود 60 میلیارد دلار هست. بنابراین اگر کل صادرات (نفتی و غیرنفتی) را در نظر بگیریم، تراز تجاری ما مثبت هست؛ اما اگر نفت را کنار بگذاریم، اقتصاد ایران همواره با کسری تجاری مواجه قرار دارای بوده هست؛ چه قبل و چه بعد از انقلاب.قوامی: تنها دوره‌ای که اقتصاد ایران بدون نفت مازاد تجاری دارای بود به عصر صفویه برمی‌گرددتسنیم: در طول تاریخ معاصر، آیا مقطعی وجود دارای بوده که اقتصاد ایران بدون نفت هم مازاد تجاری دارای بوده باگردید؟قوامی: بله، تنها دوره‌ای که اقتصاد ایران بدون اتکا به نفت مازاد تراز تجاری دارای بود، دوره صفویه هست. در این دوره، درآمدهای ارزی ناشی از صادرات به درستی مصرف می‌گردید؛ مثلاً در حفر قنوات و توسعه زیرساخت‌های کشاورزی. اگر به اقتصاد ایران در عصر صفویه نگاه کنیم، یکی از دوران‌های درخشان تاریخ اقتصادی کشور هست. در دوره زندیه هم وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارای بود، اما از دوره قاجار به بعد، شرایط تغییر کرد.در دوره قاجار، انگلیسی‌ها ساختار اقتصادی ایران را به‌گونه‌ای طراحی کردند که تجارت در خدمت واردات قرار گرفت. در حالی که در عصر صفویه، تجارت در خدمت تولید قرار دارای بود؛ مثلاً پارچه‌های ابریشمی تولید داخل از نقاط مختلف کشور جمع‌آوری می‌گردید و به اروپا صادر می‌گردید و درآمد حاصل از آن دوباره به اقتصاد همان مناطق برمی‌گشت. اما در دوره قاجار، سیهست «درهای باز» دنبال گردید و تجارت به‌جای حمایت از تولید داخلی، به سمت واردات محور گردیدن رفت.قوامی: با وجود کشف نفت در سال 1285 در مسجدسلیمان، این درآمدها صرف تقویت بنیان‌های واقعی اقتصاد نگردید. در دوره پهلوی دوم، ایران نزدیک به 6 میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد، عددی که بعد از انقلاب هیچ‌گاه تکرار نگردید. اما درآمدهای سرشار نفتی هم به واردات اختصاص یافت. به‌ویژه پس از کودتای 1332 و سقوط دولت مصدق، کنسرسیومی متشکل از شرکت‌های انگلیسی، آمریکایی، هلندی و فرانسوی کنترل نفت ایران را در دست گرفت و سهمی اندک به کشور پرداخت می‌کرد.بعد از شوک نفتی سال 1979، قیمت نفت پنج تا شش برابر گردید و قرار دارای بودجه ایران از حدود 200 تا 300 میلیارد تومان به 1500 میلیارد تومان رسید. اما باز هم این درآمدها صرف توسعه نگردید، بلکه به واردات کالاهای مصرفی اختصاص یافت. در حالی که می‌گردید این منابع را در یک صندوق ذخیره و صرف توسعه زیرساخت‌ها کرد، همان سیهست «درهای باز» ادامه یافت و فرصت بزرگ توسعه اقتصادی از دست رفت.دولت‌های نهم و دهم با وجود درآمد 800 میلیارد دلاری نفت، فرصت تاریخی توسعه زیرساخت‌ها را از دست دادندتسنیم: این فرصت‌ها به‌ویژه در دولت‌های نهم و دهم چگونه مدیریت گردید؟قوامی: در دولت‌های نهم و دهم، ما با دومین موج بیماری هلندی بعد از سال 1353 مواجه گردیدیم. بیماری هلندی یعنی درآمدهای ارزی ناشی از نفت به جای تقویت تولید و زیرساخت، از مسیر واردات از دسترس اقتصاد ملی خارج خواهد گردید. طی 7 تا 8 سال، حدود 700 تا 800 میلیارد دلار ارز وارد کشور گردید. قرار دارای بودجه سال 1390 با درآمد 115 میلیارد دلاری نفت بسته گردید؛ نفتی که در آن زمان تا 120 دلار هم فروخته می‌گردید.اما متأسفانه این منابع عظیم عمدتاً صرف واردات گردید. حتی در بازار می‌گردید کالاهایی مثل «گلابی چینی» را به راحتی دید. البته در بخش‌هایی مانند سدسازی، مسکن، اتوبان‌سازی و گازرسانی به روستاها اقدامات خوبی انجام گردید، اما حجم اصلی منابع به واردات اختصاص یافت. در حالی که ما حساب ذخیره ارزی دارای بودیم که برای مقابله با نوسانات ایجاد گردیده قرار دارای بود و بعدها در سال 89 صندوق توسعه ملی هم تأسیس گردید. نزدیک به 180 میلیارد دلار وارد حساب ذخیره ارزی گردید، اما حدود 150 میلیارد دلار آن توسط دولت بردارای بود گردید و صرف هزینه‌های جاری کشور گردید، در حالی که باید حداقل نیمی از آن به ایجاد زیرساخت‌ها اختصاص می‌یافت.قوامی: با آن درآمد بی‌سابقه نفتی، امکان داردستیم همه شهرهای کشور را به شبکه ریلی وصل کنیم و این شبکه را به کارخانه‌ها و بنادر متصل سازیم. امروز دو سوم بار کشور در مسیرهایی جابه‌جا خواهد گردید که ریل وجود دارد، اما به‌دلیل اینکه این ریل‌ها به مراکز تولیدی و بنادر وصل نگردیده‌اند، عملاً بار به جاده منتقل خواهد گردید. مثلاً کارخانه پتروشیمی در خراسان باید بار خود را با کامیون تا 50 یا 100 کیلومتر حمل کند تا به راه‌آهن برسد.اگر در آن دوره هر هستان به شبکه ریلی متصل می‌گردید، کارخانه‌های سیمان، فولاد، پتروشیمی و معادن سنگ آهن امکان داردستند بار خود را مستقیم از طریق ریل جابه‌جا کنند. هزینه حمل‌ونقل ریلی یک‌سوم جاده‌ای هست و مصرف سوخت به‌گردیدت کاهش پیدا می‌کرد. یک لوکوموتیو 40 واگن را به‌دنبال خود می‌کگردید؛ بنابراین تقاضا برای حمل‌ونقل جاده‌ای کاهش می‌یافت و مصرف گازوئیل به جای 140 میلیون لیتر روزانه، امکان داردست 50 تا 60 میلیون لیتر کمتر شود.قوامی:  آن دوره اوج درآمدهای نفتی در تاریخ ایران قرار دارای بود. از زمان کشف نفت در سال 1285 تا سال 1383، کل درآمد نفتی کشور به‌اندازه درآمد 8 سال دولت‌های نهم و دهم نقرار دارای بود. امکان داردستند با یک کار بزرگ و تاریخی، برای صدها سال در ذهن مردم ماندگار شوند، اما متأسفانه این فرصت از دست رفت.تسنیم: بعد از آن، در دولت یازدهم چه وضعیتی به‌وجود آمد؟قوامی: با آغاز دولت یازدهم و روی کار آمدن آقای روحانی، همزمان تحریم‌ها تگردیدید گردید و قیمت نفت کاهش پیدا کرد. دیگر از آن وفور درآمدهای نفتی خبری نقرار دارای بود. بنابراین بهترین فرصت تاریخی اقتصاد ایران، به‌جای آنکه به موتور محرک توسعه تبدیل شود، به تهدیدی برای اقتصاد کشور بدل گردید.وی افزود: از آغاز تحریم‌ها در سال 1391 ما با مشکلات جدی ارزی روبه‌رو گردیدیم. صادرات نفت به سختی انجام خواهد گردید و منابع حاصل از آن در حساب‌های ترهستی پرریسک نگهداری خواهد گردید. با وجود این، مجموع صادرات دولت و بخش خصوصی در سال‌های اخیر حدود 70 تا 80 میلیارد دلار قرار دارای بوده و نیاز ارزی کشور برای واردات کالاهای اساسی و ماشین‌آلات حدود 60 میلیارد دلار هست. بنابراین اگر نفت را هم در نظر بگیریم، تراز تجاری مثبت هست، اما بدون نفت، اقتصاد ایران همواره با کسری مواجه قرار دارای بوده؛ چه پیش و چه پس از انقلاب.تنها دوره‌ای که اقتصاد ایران بدون اتکا به نفت مازاد تجاری دارای بود، دوره صفویه هست. در آن زمان تجارت در خدمت تولید قرار دارای بود و درآمد حاصل از صادرات به توسعه زیرساخت‌ها اختصاص می‌یافت. اما از دوره قاجار به بعد، به‌ویژه با نفوذ انگلیسی‌ها، تجارت در خدمت واردات قرار گرفت و سیهست درهای باز، اقتصاد ایران را وارد چرخه کسری کرد.قوامی: پس از جنگ، برنامه‌های توسعه فرصتی جدی قرار دارای بود تا از درآمدهای نفتی برای ایجاد زنجیره تولید و آمایش سرزمینی هستفاده کنیم. اما در دولت‌های نهم و دهم، با دومین بیماری هلندی مواجه گردیدیم. درآمدهای نفتی در آن دوره حدود 700 تا 800 میلیارد دلار قرار دارای بود؛ قرار دارای بودجه سال 90 با 115 میلیارد دلار نفتی بسته گردید. اما متأسفانه بخش اعظم این درآمدها صرف واردات گردید؛ از کالاهای مصرفی تا اقلام غیرضروری. در حالی که امکان داردستیم شبکه ریلی کشور را کامل کنیم و صنایع و بنادر را به خطوط اصلی راه‌آهن متصل سازیم.در همان دوره، حساب ذخیره ارزی و سپس صندوق توسعه ملی ایجاد گردید. نزدیک به 180 میلیارد دلار وارد حساب ذخیره گردید اما 150 میلیارد دلار آن توسط دولت بردارای بود و صرف هزینه‌های جاری گردید. اگر نیمی از این منابع صرف زیرساخت‌ها می‌گردید، امروز بخش زیادی از مشکلات حمل‌ونقل و مصرف انرژی ندارای بودیم.تسنیم: بعد از انقلاب و پایان جنگ تحمیلی چه فرصت‌هایی برای تغییر این روند وجود دارای بود؟قوامی: برای مثال، امروز دو سوم بار کشور در مسیرهایی جابه‌جا خواهد گردید که ریل وجود دارد، اما چون این خطوط به مراکز تولیدی و بنادر وصل نگردیده‌اند، بارها از طریق جاده منتقل خواهد گردید. این مسئله هزینه حمل‌ونقل را چندین برابر کرده و مصرف سوخت را بالا برده هست. اگر صنایع و معادن به ریل متصل قرار دارای بودند، مصرف گازوئیل روزانه امکان داردست به‌جای 140 میلیون لیتر، 50 تا 60 میلیون لیتر کمتر شود. این یعنی صرفه‌جویی عظیم در منابع ملی.قوامی: امروز مصرف بنزین ما بعضی روزها به 150 میلیون لیتر می‌رسد. به همین دلیل، ناچاریم سالانه بین 4 تا 6 میلیارد دلار بنزین و گازوئیل وارد کنیم. این یک خطر بزرگ هست. از جهات دیگر، به‌دلیل اینکه فشارافزایی در میادین گازی انجام نخواهد گردید، از سال 1405 به بعد با افت فشار روبه‌رو خواهیم گردید و قادر به تأمین گاز بسیاری از واحدهای صنعتی نخواهیم قرار دارای بود. به نظر من سخت‌ترین سال‌های پیش‌روی اقتصاد ایران سال‌های 1405 و 1406 هست.تسنیم: چندین کارشناسان معتقدند یارانه‌های پنهان انرژی یکی از معضلات اصلی اقتصاد ایران هست. دیدگاه شما چیست؟قوامی: واقعیت این هست که قیمت حامل‌های انرژی در ایران بسیار پایین هست. ما روزانه حدود 2٫4 میلیون بشکه نفت خام را به پالایشگاه‌ها می‌دهیم تا تبدیل به بنزین، گازوئیل و سایر فرآورده‌ها شود. ارزش این فرآورده‌ها با نرخ جهانی چیزی حدود روزی 300 میلیون دلار هست، اما در داخل با قیمت‌هایی بسیار پایین‌تر عرضه می‌شوند.این در واقع نوعی پول‌پاشی در اقتصاد ایران هست. وقتی بنزین لیتری 3 هزار تومان یا گازوئیل 600 تومان عرضه خواهد گردید، طبیعی هست که قاچاق به کشورهای همسایه مثل افغانستان، پاکستان و ترکیه رونق بگیرد. ما به جای تخصیص بهینه منابع، فرصت‌سوزی و حتی ضد ارزش ایجاد می‌کنیم.قوامی: نروژ یک هستثنا در میان کشورهای نفتی هست. این کشور درآمدهای نفتی خود را وارد قرار دارای بودجه نانجام می‌دهد، بلکه آن را در صندوق ثروت ملی ذخیره کرده و در بورس‌های جهانی سرمایه‌گذاری انجام می‌دهد. امروز ارزش این صندوق بیش از 1300 میلیارد دلار هست. نروژ تنها در شرایط خاص مثل بلایای طبیعی تا سقف 2 درصد درآمد نفتی را وارد قرار دارای بودجه انجام می‌دهد.اما در ایران، در اوج درآمدهای نفتی همان وضعی را داریم که در حضیض درآمدی داریم؛ منابع صرف هزینه‌های جاری خواهد گردید. ثروت نفتی به‌جای آنکه به کاهش فقر و کنترل تورم کمک کند، چندین اوقات منجر به نارضایتی اجتماعی خواهد گردید. ثروتی که به‌درستی مدیریت نشود، امکان داردد به جای فرصت، تهدید ایجاد کند.آسیب‌شناسی ریشه‌های تورم در ایرانتسنیم: آقای قوامی! یکی از پرسش‌های اساسی این روزها در حوزه اقتصاد ایران، مسئله تورم هست. به اعتقاد شما ریشه اصلی تورم در کشور چیست؟قوامی: ببینید، تورم ایران همه دلایل ممکن را در خود جمع کرده هست. از نقدینگی و دلایل پولی گرفته تا عوامل روانی، سمت عرضه و تقاضا، و حتی مشکلات ساختاری در اجرای طرح‌های عمرانی. مثلاً یکی از دلایل مهم تورم، طولانی گردیدن زمان اجرای پروژه‌های عمرانی هست.ما در پیوست قرار دارای بودجه برای هر طرح عمرانی معمولاً زمان 4 ساله تعریف می‌کنیم، اما متوسط عمر پروژه‌های عمرانی کشور امروز به بیش از 20 سال رسیده هست. این یعنی پروژه‌ها به جای اینکه بعد از چندین سال به بهره‌برداری برسند و عرضه کالا یا خدمت ایجاد کنند، به مدت طولانی صرفاً منابع می‌بلعند و سمت تقاضا را تحریک می‌کنند. نتیجه‌اش هم فزونی تقاضا بر عرضه و فشار تورمی هست.الان در کشور حدود 1600 طرح ملی نیمه‌تمام داریم که برای تکمیل آن‌ها چیزی حدود 7000 هزار میلیارد تومان منابع لازم هست. در حالی که سالانه کمتر از 10 درصد این رقم برایشان اختصاص داده خواهد گردید؛ بنابراین این طرح‌ها نه تنها تمام نمی‌شوند، بلکه به پروژه‌هایی شبیه «آثار بهستانی» بدل گردیده‌اند!تسنیم: یعنی طولانی گردیدن طرح‌ها خودش به تنهایی یک موتور تورم‌زهست؟قوامی: دقیقاً. وقتی پروژه‌ای طولانی خواهد گردید، دائم در حال مصرف منابع هست و عرضه‌ای هم ایجاد نانجام می‌دهد. به جای اینکه منابع به طرح‌های با پیشرفت بالای 90 درصد اختصاص یابد و سریع به بهره‌برداری برسد، طرح‌های جدید هم مرتب تعریف می‌شوند و این چرخه تورم‌زا ادامه دارد.از طرف دیگر، برای تأمین مالی این طرح‌ها هم به سمت روش‌های پرهزینه می‌رویم. مثلاً در قرار دارای بودجه 1404 پیش‌بینی گردیده که 850 هزار میلیارد تومان اوراق مالی منتشر شود. این اوراق در عمل هزینه بالایی دارد؛ پیمانکار وقتی طلبش را با این اوراق دریافت می‌کند، باید کارمزد 17 درصد به کارگزار بدهد، 28 درصد هم هزینه سود اوراق هست؛ یعنی در مجموع چیزی حدود 45 درصد هزینه اضافی! طبیعی هست که این فشار به پیمانکار منتقل خواهد گردید و او هم برای جبران، یا کیفیت پروژه را پایین می‌آورد یا هزینه تولید را افزایش می‌دهد.قوامی: پیمانکار وقتی گرفتار چنین تأمین مالی پرهزینه‌ای باگردید، دیگر نامکان داردد کار شایسته انجام دهد. محصولش «تولید ناب» نیست و قابلیت صادراتی ندارد. در گذشته شرکت‌های ایرانی در منطقه پروژه‌های مهمی مثل جاده‌سازی در ترکمنستان انجام می‌دادند و ارزآور قرار دارای بودند؛ اما امروز همان شرکت‌ها زمین‌گیر گردیده‌اند، چون نظام تأمین مالی غلط، آن‌ها را فرسوده و بی‌انگیزه کرده هست. عوامل روانی هم بسیار اثرگذار هست. وقتی فضای عمومی کشور دچار بی‌اعتمادی نسبت به آینده خواهد گردید، انتظارات تورمی بالا می‌رود و خودش عاملی برای افزایش قیمت‌ههست. به بیان دیگر، در اقتصاد ایران حدوداً هر عاملی که در دنیا امکان داردد به تورم منجر شود، اینجا حضور دارد و عمل انجام می‌دهد.تک نرخ سازی ارز آری یا خیر؟تسنیم: آقای دکتر، موضوع اصلی این گفتگو دیدگاه شما درباره وضعیت کنونی ارز هست. وزارت اقتصاد بر تک‌نرخی گردیدن ارز تأکید دارد، اما بانک مرکزی معتقد هست نظر به ماهیت صادرات و واردات کشور، این امر فعلاً ممکن نیست. نظر شما چیست؟هادی قوامی: ببینید، در قانون برنامه، ما «شناور مدیریت‌گردیده» داریم؛ نبیان کرده‌اند ارز «شناور مطلق» باگردید. نکته کلیدی در این عبارت «مدیریت‌گردیده» هست. یعنی باید مصارف ارزی کشور به‌طور دقیق مدیریت شود. بانک مرکزی به تنهایی مسئول نیست؛ وزارتخانه‌هایی مانند صمت، جهاد کشاورزی، بهدارای بود و درمان و دیگر نهادهای مصرف‌کننده ارز هم باید اولویت‌بندی کنند.قوامی: در شرایط کنونی خیر. تجربه نشان داده از سال 97 به بعد، هر وقت به سمت تک‌نرخی کردن ارز رفتیم، شاهد جهش‌های گردیدید قرار دارای بودیم و نهایتاً دوباره دو یا چندین نرخ در بازار شکل گرفت. وقتی نتوانید تمام تقاضاهای ارزی اقتصاد را با یک نرخ پاسخ دهید، طبیعی هست که نرخ‌های متعددی شکل بگیرد. یعنی ما باید واردات را اولویت‌بندی کنیم. واردات حیاتی و ضروری در اولویت باگردید؛ مثلاً دارو یا ماشین‌آلات مورد نیاز بخش تولید. اما امروز این‌طور نیست؛ هر وزارتخانه‌ای ممکن هست بیش از سهم تخصیصی خود سفارش ثبت کند. این بی‌دقتی باعث فشار روی منابع ارزی خواهد گردید.وی افزود: هنر وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی این هست که مدیریت را جدی بگیرند. مدیریت ارزی فقط وظیفه بانک مرکزی نیست؛ تمام ارکان دولت باید به دقت پایش کنند تا حداقل 10 تا 15 میلیارد دلار از تقاضای غیرضروری کاهش یابد. این کار کمک انجام می‌دهدنرخ ارزدر همان چارچوب شناور مدیریت‌گردیده باقی بماند و دچار پرش‌های گردیدید نشود.سؤال: امکان داردید مثالی از اولویت‌بندی بدهید؟قوامی: بله. در حوزه دارو، ما در داخل کشور ظرفیت بالایی داریم. مثلاً در هستان البرز انواع کارخانه‌های دارویی فعال هستند که علاوه بر تأمین نیاز داخل، توان صادرات نیز دارند. اگر ارز تخصیصی به واردات دارو یا مواد اولیه را دقیق مدیریت کنیم، هم به تولید داخلی کمک کرده‌ایم هم نیاز ارزی کشور را کاهش می‌دهیم.وی افزود: اگر مدیریت ارزی به‌طور جدی و هماهنگ بین بانک مرکزی و وزارتخانه‌ها اجرا شود، امکان دارد فشار بر منابع ارزی را کم کرد و بازار را در حالت شناور مدیریت‌گردیده تثبیت نمود. این رویکرد به‌مراتب کارآمدتر از تلاش‌های عجولانه برای تک‌نرخی کردن ارز در شرایط فعلی هست.هادی قوامی: ما در هستان البرز کارخانه‌ای داریم که با سرمایه‌گذاری خارجی در نظرآباد راه‌اندازی گردیده و توانایی تأمین کل نیاز انسولین کشور را دارد و حتی امکان داردد صادرات هم دارای بوده باگردید. اما به خاطر وجود رانت‌ها و پیچیدگی‌های اداری در وزارت بهدارای بود، واردات انسولین ادامه دارد و این فرصت بزرگ داخلی نادیده گرفته خواهد گردید.برای مثال، انسولینی که در ایران حدود 70 هزار تومان قیمت دارد، از همان مبدأ خارجی وارد خواهد گردید و سپس از ایران به بصره صادر گردیده و با قیمت 300 هزار تومان فروخته خواهد گردید. این یعنی بخش بزرگی از منابع ارزی کشور صرف وارداتی خواهد گردید که امکان تولید داخل دارد. اگر مدیریت ارزی جدی باگردید، امکان داردیم این کارخانه‌ها را به ظرفیت اسمی برسانیم و واردات انسولین را به صفر کاهش دهیم.نایب رئیس کمیسیون مجلس بیان کرد:  وقتی تولید داخلی انسولین به ظرفیت کامل برسد، تقاضای ارزی برای واردات آن از 100 درصد به حدود 20 درصد (فقط برای مواد اولیه) کاهش پیدا انجام می‌دهد. از طرفی این کارخانه امکان داردد بخشی از ارز مورد نیازش را از طریق صادرات تأمین کند. بنابراین، فشار ارزی کشور به‌طور محسوسی کم خواهد گردید. این همان «مکانیک اقتصاد» هست که اگر درست کار کند، مدیریت ارز ساده‌تر خواهد گردید.وی افزود: متأسفانه ساختار اقتصاد ما از دوران قاجار تاکنون بیشتر در خدمت تجارت و واردات قرار دارای بوده تا تولید. این یعنی گروه‌های خاصی از واردات سودهای کلان می‌برند و عملاً انگیزه‌ای برای حمایت واقعی از تولید داخلی باقی نمی‌گذارند. نتیجه این هست که منابع ارزی کشور هدر می‌رود.کنستانتره فولاد صادر می کنیم، از مابقی فلزات گرانبهای داخل آن غافلیمسؤال: به غیر از دارو، در سایر بخش‌ها هم مثال دارید؟قوامی: بله، در حوزه معدن و صنایع معدنی مثل فولاد. ما سال‌ههست کنسانتره فولاد صادر می‌کنیم. داخل همین کنسانتره‌ها فلزات گران‌بهایی مثل پالادیوم، طلا، نقره و دیگر عناصر وجود دارد. وقتی این کنسانتره‌ها از گمرک خارج می‌شوند، آیا ارزش واقعی‌شان محاسبه خواهد گردید؟ چندین اوقات ارزش واقعی این صادرات چندینین برابر رقمی هست که به‌عنوان کنسانتره فولاد ثبت گردیده هست. این یعنی ما علاوه بر ماده خام، فلزات گران‌بها را هم حدوداً مجانی صادر می‌کنیم.قوامی: باید صیانت و نظارت جدی شود. وقتی ما مواد خام را با ارزش پایین صادر می‌کنیم و نظارت دقیقی بر محتوای آن نداریم، در واقع به اقتصاد کشور آسیب می‌زنیم. اگر این مواد در داخل فرآوری شود، ارزش افزودهٔ آن چندین برابر خواهد گردید. مثلاً به جای صادرات کاتد مس، آن را به محصولات نهایی تبدیل کنیم و بفروشیم. این یعنی اشتغال بیشتر، درآمد ارزی بالاتر و کاهش نیاز به واردات.وی در پایان افزود: مدیریت درست منابع ارزی فقط وظیفه بانک مرکزی نیست؛ همه دستگاه‌ها باید پای کار باشند. حمایت از تولید داخل، اولویت‌بندی واردات، جلوگیری از رانت‌ها و فرآوری مواد خام امکان داردد فشار ارزی کشور را کم کند. در این صورت امکان داردنرخ ارزرا در چارچوب «شناور مدیریت‌گردیده» کنترل کرد، بدون آنکه شاهد جهش‌های ناگهانی و ناپایدار باشیم.انتهای پیام/
تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه