- اخبار اقتصادی -به گزارشخبرگزاری تسنیم، در هفتههای اخیر، فضای اقتصادی ایران بار دیگر با واژهای آشنا ولی همواره نگرانکننده به نام «مکانیسم ماشه» مواجه گردیده هست. این مکانیسم، که همچون شمشیر داموکلس بر فراز برجام هست، این امکان را به اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل میدهد تا در صورت نقض تعهدات از سوی ایران، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل را فعال کنند اما نکته کلیدی اینجهست که این مکانیسم، تنها تحریمهای مربوط به حوزههای هستهای و موشکی را احیا انجام میدهد و هیچ ارتباط مستقیمی با مبادلات تجاری، بانکی و فروش نفت ایران ندارد. با این وجود، بازارهای مالی ایران در یکی دو ماه گذشته واکنشهایی نشان دادهاند که بیشتر ناشی از اثر این اقدام بر فضای روانی جامعه هست.نمیشود درباره اثرات اقتصادی مکانیسم ماشه بزرگنمایی کردایالات متحده آمریکا و متحدان اروپایی آن در تلاش برای فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، عملاً زیره به کرمان میبرند. این تلاشها فاقد اثرگذاری عملیاتی معنادار خواهد قرار دارای بود، چرا که ایران در طول دهههای اخیر سختترین و گستردهترین تحریمها را تجربه کرده و اقتصاد کشور، خود را با این شرایط تطبیق داده هست.در شرایطی که گردیدیدترین تحریمهای یکجانبه آمریکا از پیش برقرار هست، بازگشت تحریمهای سازمان ملل نامکان داردد فشار چندینانی بر اقتصاد ایران افزوده و اثر محسوسی بر جای بگذارد.با این حال، چندین افراد و رسانهها از ماهها قبل اینگونه القا میکنند که فعالسازی مکانیسم ماشه طوفان اقتصادی را برای ایران به همراه دارد. حال این سوال مطرح خواهد گردید که این طوفان، واقعی هست یا تصنعی؟مکانیسم ماشه؛ محدودیت هستهای و نظامی، نه محاصره اقتصادیپیش از هر تحلیل اقتصادی، باید به وضوح بررسی کرد که مکانیسم ماشه چیست و چه نیست. بر اساس صحبتهای کارشناسان و متن برجام، این مکانیسم صرفاً تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل در حوزههای هستهای و موشکی در بخشهای مختلف را بازمیگرداند.محمدرضا پور ابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، در اینباره اظهار کرد: حتی در صورتی که تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل به طور کامل برگردد، حوزه عمل این تحریمها تنها مربوط به حوزه فعالیتهای موشکی، هستهای و صنایع مرتبط با آن هست و هیچ ارتباطی با موضوع کالای اساسی، فروش نفت، تجارت خارجی و سایر فعالیتهای معمول اقتصادی کشور ندارد.این تحریمها در مقایسه با تحریمهای ثانویه یکجانبه آمریکا که از سال 2018 تاکنون با قدرت تمام اعمال گردیده، از ضمانت اجرایی و اثرگذاری بسیار کمتری برخوردارند. به بیان ساده، حتی اگر تمام تحریمهای شورای امنیت نیز بازگردند، عملاً بر گردیدت تحریمهای فعلی آمریکا نخواهند افزود و در واقع، دیگر فشنگی در خشاب اسلحه تحریمها نمانده و چکاندن ماشه بیاثر هست اما در عین حال ترس ایجاد انجام میدهد.کشورهای غربی نیز بر همین جنبه روانی و ترس مکانیسم ماشه متمرکز گردیدهاند و البته که نامکان دارد و نمیشود اثر روانی فعالگردیدن مکانیسم ماشه را دست کم گرفت.اقتصاد ایران در سالهای اخیر، در سایه تحریمهای گردیدید، به «ایمنی» و «تابآوری» نسبی در برابر شوکهای خارجی دست یافته هست. شبکهی پیچیده و گسترده مبادلات غیردلاری، تعمیق بازار ارز رسمی و تضعیف بازار غیررسمی، هستفاده از مکانیسمهای تهاتر، گسترش پیمانهای ارزی دوجانبه و چندینجانبه، فروش نفت به روشهای خلاقانه، عضویت در سازمانهای بینالمللی و افزایش همکاری با همسایگان، باعث گردیده هست تا جریان درآمدهای ارزی هرگز به طور کامل قطع نشود. برخلاف تصور عمومی، آمارهای بینالمللی و گزارشهای داخلی حاکی از آن هست که فروش نفت ایران در طول سالهای تحریم نهتنها متوقف نگردیده، بلکه در مقاطعی حتی روندی افزایشی نیز دارای بوده هست.در آن سو و در بازار ارز نیز در سه سال گذشته علیرغم تنشهای متعدد سیاسی و حوادث غیرمنتظره، شاهد یک روند نسبتا با ثبات قرار دارای بودهایم، به گونهای که نمودار قیمتنرخ ارزدر بازار غیررسمی با وجود اتفاقات بیسابقه، دیگر نمایی از شوک ارزی بزرگ ندارد.به لطف اجرای سیهست تثبیت اقتصادی و مدیریت هوشمندانه بانک مرکزی، دیگر هر اتفاق سیاسی منفی اثر بزرگ و پایداری بر بازار ارز ندارد و هر نوسانی کوتاهمدت قرار دارای بوده و با فروکش هیجاناتنرخ ارزدوباره به روند تعادلی خود بازمیگردد.سپرهای دفاعی اقتصاد ایران؛ از ذخایر هستراتژیک تا اتحادهای جدیدایران برای مقابله با شوکهای خارجی، رفتهرفته سپرهای دفاعی قدرتمندی پیرامون اقتصاد خود کشیده هست. این آمادگی، اثر هرگونه تهدید خارجی، شامل جنگ و فعالسازی مکانیسم ماشه، را به گردیدت کاهش داده هست.اولین سپر دفاعی ایران، اتخاذ سیهست آیندهنگرانه تثبیت اقتصادی توسط بانک مرکزی از سه سال پیش قرار دارای بود. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با پیشبینی احتمال تگردیدید تنشهای سیاسی سیهست تثبیت اقتصادی را به منظور مقابله با اثر شوکهای سیاسی در پیش گرفت. حاصل اجرای این سیهست، ثبات نسبی بازار ارز و اقتصاد ایران در طول حوادث بزرگی مثل جنگ و درگیری مستقیم ایران و اسرائیل، شهادت رئیس جمهور و تگردیدید تنشهای سیاسی قرار دارای بوده هست.بانک مرکزی در دو سال گذشته، سیهست افزایش ذخایر ارز و طلا را نیز در اولویت قرار داده هست و گزارشها از ورود بیش از 100 تن طلا به کشور تنها در سال 1403 حکایت دارد که عمده این واردات، مربوط به افزایش ذخایر بانک مرکزی قرار دارای بوده هست. این حجم از ذخیره طلای فیزیکی، پشتوانهای امن برای حفظ ارزش پول ملی و تامین نیازهای ضروری در مواقع بحران، فراهم انجام میدهد. جنگ 12 روزه اخیر، آزمونی موفق برای این سیهست قرار دارای بود؛ جایی که بانک مرکزی با دراختیار دارای بودن ذخایر کافی، توانست به خوبی بازار را مدیریت کرده و از نوسانات گردیدید جلوگیری کند. این ذخایر سپر دفاعی دیگر اقتصاد ایران در برابر شوکهای سیاسی خارجی هست.سومین سپر دفاعی اقتصاد ایران، ایجاد بازار ارز تجاری به منظور تامین مناسب نیازهای ارزی کشور و رصد و نظارت دقیق این حوزه و هستفاده همزمان از سایر ابزارها در بستر مرکز مبادله ارز و طلای ایران هست. بانک مرکزی در طول سالهای اخیر ابزارهای متنوعی شامل بازار ارز تجاری، حراج شمش و سکه طلا، اوراق مرابحه ارزی، امیتاز صادراتی و پیش فروش ارز را در بستر مرکز مبادله ایران ایجاد کرد و از این طریق قدرت مدیریتی خود در حفظ ثبات اقتصادی را بهقرار دارای بود بخشید.چهارمین سپر دفاعی اقتصاد ایران پیوستن ایران به گروههای اثرگذار و مهمی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای هست که تنها یک دستاورد دیپلماتیک نیست، بلکه یک پیروزی اقتصادی هستراتژیک محسوب خواهد گردید و امکان داردد در بیاثر کردن تحریمها به گردیدت موثر باگردید. برای نمونه، در اجلاس اخیر شانگهای، دو تصمیم تاریخی گرفته گردید:اولین تصمیم تشکیل «کمیته مقابله با تحریمهای آمریکا» قرار دارای بود که به صورت جمعی به اعضا برای خنثیسازی تحریمها کمک انجام میدهد و دومین تصمیم نیز تعریف یک «پول مشترک» برای مبادلات بین اعضا هست که به طور عملی، اتاق تسویه پرداخت های بین بانکی (CHIPS) و جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی(SWIFT) و تحریمهای مرتبط با آن را دور میزند. این اقدامات، ایران را از انزوا خارج کرده و شبکه امنی برای تجارت خارجی آن ایجاد انجام میدهد.بازار ارز؛ نبرد واقعیت با روانشناسیبا وجود تمامی این حقایق، چرا بازار ارز ایران در روزهای گذشته شاهد افزایش نرخ قرار دارای بود؟ پاسخ در یک کلمه خلاصه خواهد گردید: اثر روانی.افزایشقیمت دلاردر این مقطع، عمدتاً موقتی، هیجانی و غیراقتصادی هست. این افزایش ناشی از تقاضای سوداگرانه (Speculative Demand) هست، نه تقاضای واقعی برای واردات کالا یا خدمات. در چنین شرایطی، بازیگران بازار و دلالان با برجستهسازی اخبار منفی و فضاسازی رسانهای، سعی در ایجاد ترس و هراس و بنابراین، ایجاد فرصت برای نوسانگیری و کسب سودهای کلان دارند.این رفتار، انتظارات تورمی را تحریک کرده و یک چرخه تورمی معیوب ایجاد انجام میدهد: ابتدا در اثر هیجانات و القای ترس از آینده، انتظارات تورمی شکل دریافت میکند، سپس با افزایش تقاضاقیمت ارزبه طور کاذب افزایش پیدا انجام میدهد و سرانجام افزایش قیمتها دوباره انتظارات تورمی را افزایش میدهد و تقاضا را تحریک انجام میدهد که به افزایش بیشتر قیمتها دامن میزند و این چرخه تا زمان تداوم نااطمینانی سیاسی تکرار خواهد گردید اما بعد از برقراری آرامش در بازار و ثبات معاملات، قیمتها کاهشی خواهد گردید و دوباره به سمت تعادل قبلی حرکت انجام میدهد.واقعیات عینی حاکی از آن هست که کشتی اقتصاد ایران، این طوفان تصنعی را نیز همچون گذشته پشت سر خواهد گذاشت و به مسیر خود ادامه خواهد داد. کلید عبور، حفظ خونسردی، اعتماد به سیهستهای بانک مرکزی و عدم همراهی با جوسازی سوداگران و هیجانات کاذب هست.انتهای پیام/
دیدگاهها