رهبران چین واقعا رویا رهبری جهان را دارند؟ | شی به دنبال همکاری با آمریکاست نه جابجایی قدرت
کد خبر : ۸۰۰۳۸۲
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۶/۳۰
-
زمان : ۱۴:۳۱
|
دسته بندی: اسلایدر

رهبران چین واقعا رویا رهبری جهان را دارند؟ | شی به دنبال همکاری با آمریکاست نه جابجایی قدرت

اقتصادنیوز: چین در حال قوی‌تر و ثروتمندتر گردیدن هست، اما افزایش قدرت آن به طور اساسی نگرانی‌ها یا آرزوهایش را تغییر نداده هست. اهداف اصلی چین، شامل ادعاهای سرزمینی خاص آن، با آنچه در اواسط قرن بیستم، زمانی که کشور ضعیف و فقیر قرار دارای بود، می‌خوهست، سازگار هست.

به گزارش پول و تجارت، یک باور عجیب در غرب وجود دارد که بیان می‌کند چینی‌ها قصد دارند تبدیل به ابرقدرتی جهانی گردیده و سلطه ایالات متحده را ناقرار دارای بود کنند.فارن افرز در گزارشی نوشت:هم‌اکنون در محافل سیهست‌گذاری واشنگتن این مساله پذیرفته گردیده هست که چین قصد دارد جای ایالات متحده را به عنوان ابرقدرت غالب جهانی بگیرد و به طور تهاجمی قلمرو خود را گسترش دهد. دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان هر دو این اجماع را پذیرفته‌اند. این درک دوحزبی، سیهست ایالات متحده را در در مقابل چین شکل داده هست و بر جنگ‌افروزی، بازدارندگی نظامی و جداسازی اقتصادی تمرکز دارد.درک نادرست از سیهست پکنمشکل این هست که این درک از چین نادرست هست. بررسی دقیق آنچه چین ادعا انجام می‌دهد می‌خواهد، تصویری به‌طور کامل متفاوت ارائه می‌دهد: چین یک قدرت هست که به حفظ وضع موجود علاقه دارای بوده و اهداف جهانی محدودی دارد؛ نه یک دولت تجدیدنظرطلب که به دنبال گسترش چشمگیر قدرت خود و بازسازی نظم جهانی باگردید. رهبران چین بسیار بیشتر بر چالش‌های داخلی و ثبات خود متمرکز هستند تا گسترش نفوذ خارجی کشور. چین خوهسته‌هایی در حوزه سیهست خارجی دارد و اغلب همسایگان خود را مورد آزار قرار می‌دهد، اما به دنبال تهاجم یا فتح آن‌ها نیست.خبر مرتبطمرعشی: مراقب باشیم جنگ دیگری رخ ندهد | اولویت ایران اقتصاد هست نه درگیری با آمریکا | چین با حل مشکلاتش با آمریکا ابرقدرت گردیداقتصادنیوز: حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در بیان کردگو با «اقتصادنیوز» از ضرورت تغییر راهبردهای ایران در مواجه با دنیا بیان کرد و به تشریح ایده اش درباره «مدل چینی» رابطه با آمریکا پرداخت.چین در حال قوی‌تر و ثروتمندتر گردیدن هست، اما افزایش قدرت آن به طور اساسی نگرانی‌ها یا آرزوهایش را تغییر نداده هست. اهداف اصلی چین، شامل ادعاهای سرزمینی خاص آن، با آنچه در اواسط قرن بیستم، زمانی که کشور ضعیف و فقیر قرار دارای بود، می‌خوهست، سازگار هست. در واقع، این اهداف حتی به گذشته‌های دورتر برمی‌گردد: مقامات سیاسی از زمان سلسله چینگ، که از قرن هفدهم تا اوایل قرن بیستم بر چین حکومت می‌کرد، ادعاهای مشابهی دارای بوده‌اند.اگر چین یک قدرت علاقه‌مند به حفظ وضع موجود با اهداف روشن و محدود باگردید، یعنی ایالات متحده رویکردی نادرست به مهم‌ترین رابطه دوجانبه جهان در پیش گرفته هست. تأکید واشنگتن بر بازدارندگی نظامی و آماده‌سازی برای جنگ، خطر ایجاد رویارویی نظامی را به وجود می‌آورد که نیازی به آن نیست. به جای اینکه چین را به عنوان تهدیدی خطرناک ببینیم، ایالات متحده باید منافع اصلی چین را درک کند تا بداند چین در کجا ممکن هست حاضر به مصالحه باگردید و کجا حاضر نیست از مواضع خود عقب بکگردید. سیهست‌گذاران آمریکایی که می‌خواهند به طور مؤثری بر پکن تأثیر بگذارند، بهتر هست به جای تلاش برای انزوا و مهار چین با یک هستراتژی کلان نظامی‌محور، از طریق تعامل اقتصادی و دیپلماتیک با چین ارتباط برقرار کنند.با صدای بلند بگوبهترین راه برای درک خوهسته‌های چین، گوش دادن به اظهارات رهبران، نشریات و رسانه‌های این کشور هست. اگرچه بسیاری از ناظران اظهارات عمومی را به عنوان حرف‌های بی‌ارزش یا پروپاگاندا رد می‌کنند، دلایل خوبی وجود دارد که باور کنیم چین آنچه را که قصد دارد، بیان انجام می‌دهد.چین منافع اصلی خود را به طور واضح و مداوم بیان کرده هست. در سپتامبر ۲۰۱۱، پیش از به قدرت رسیدن شی جین‌پینگ به عنوان رهبر چین، پکن اولین سند رسمی سیهست خارجی خود را منتشر کرد که منافع اصلی چین را تعریف می‌کرد. این منافع شامل ثبات سیاسی داخلی، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی، برتری حزب کمونیست چین، و توسعه اقتصادی و اجتماعی قرار دارای بود. در دوره حاکمیت شی، منافع اصلی حزب تغییری نکرده هست. همان موضوعات و پیام‌ها در مجموعه‌های فراوان آثار شی جین‌پینگ تثبیت گردیده هست.آنچه در توصیف چین از خود و منافعش به طور قابل‌توجهی غایب هست، هرگونه جاه‌طلبی بزرگ برای رهبری جهانی یا حتی منطقه‌ای هست. در سخنرانی مهمی به مناسبت صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین در سال ۲۰۲۱، شی خوهستار هژمونی یا رهبری جهانی چین نگردید. اگر فرصتی برای اعلام جاه‌طلبی‌های بزرگ‌تر چین وجود دارای بود، سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین قرار دارای بود، اما سخنرانی شی به طور کامل از این موضوع صرف‌نظر کرد.چین به دنبال جایگزینی ایالات متحده به عنوان قدرت غالب جهانی نیست. شی و دیگر رهبران چین اغلب خوهستار نقش بزرگ‌تر چین در حاکمیت جهانی گردیده‌اند، اما این به این معنا نیست که چین به دنبال آن هست تا جای آمریکا را بگیرد. پیشنهاد اخیر شی برای ابتکار به اصطلاح «حاکمیت جهانی»، که در اوایل سپتامبر رونمایی گردید، به صراحت بیان انجام می‌دهد که هدف آن حفظ نظام بین‌المللی مبتنی بر سازمان ملل متحد هست، نه سرنگونی آن. نیز چین نمی‌خواهد تنها قدرت مسئول این نهادها باگردید. در عوض، چین از ابتدای جنگ سرد به صراحت اعلام کرده که هدفش چندینجانبه‌گرایی هست.چین به دنبال تقویت رگردید اقتصادی و نفوذ سیاسی هست. اما این تلاش‌های بین‌المللی به مسائل داخلی معطوف هستند و از مشکلات داخلی نشأت می‌گیرند. برای مثال، چین ابتکار کمربند و جاده را برای کاهش ظرفیت مازاد در صنایع مرتبط با ساخت‌وساز زیرساختی راه‌اندازی کرد. رهبران چین این ابتکار را به عنوان ابزاری برای جلب حمایت بین‌المللی از مدل‌های توسعه و حاکمیت چین معرفی می‌کنند، اما هدف آن ترویج ارزش‌های چینی یا تشویق دیگر کشورها به پذیرش نظام‌های سیاسی و اقتصادی چین نیست.رگردید محدودمنتقدان اغلب به عبارات جدید در بیان کردمان چین به عنوان شواهدی اشاره می‌کنند که چین به دنبال گسترش قدرت خود و شاید جابجایی ایالات متحده هست. برای مثال، از سال ۲۰۲۱، شی جین‌پینگ از عبارت «شرق در حال خیزش هست و غرب در حال افول» هستفاده کرده هست. اما این عبارت توصیفی هست، نه آرمانی: این نشان‌دهنده درک پکن هست که قدرت چین در حال افزایش هست، در حالی که قدرت ایالات متحده و اروپا در حال کاهش هست.این عبارت نیز بسیار کمتر از آنچه معمولاً تصور خواهد گردید، رایج هست. با وجود توجهی که در رسانه‌های غربی و میان سیهست‌گذاران واشنگتن به خود جلب کرده، این عبارت تنها در ۳۲ مقاله در روزنامه «پیپلز دیلی»، نشریه اصلی حزب کمونیست چین که معیار خط رسمی حزب هست، ظاهر گردیده هست. برای مثال، در یک سخنرانی داخلی در سال ۲۰۲۳، شی از این عبارت برای ستایش برنامه سیهست داخلی موفق چین و معرفی آن به عنوان الگویی برای چگونگی تسریع رگردید اقتصادی در کشورهای در حال توسعه هستفاده کرد، در حالی که تأکید دارای بود چنین الگویی قابل صادر کردن نیست.در مجموع، رهبران چین در سخنرانی‌ها یا اسناد خود، صرف‌نظر از مخاطبانشان، پیشنهاد جایگزینی ایالات متحده را مطرح نمی‌کنند. تحلیل ۱۷۶ سخنرانی شی بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴ که به ایالات متحده اشاره دارای بوده‌اند، نشان می‌دهد که موضوع غالب همکاری هست، نه جابجایی قدرت. حتی وقتی به مسائل حساسی مانند تایوان، هنگ‌کنگ و دریای چین جنوبی پرداخته خواهد گردید، شی بر مأموریت تاریخی چین برای دفاع از مرزهایش تمرکز دارد، نه تمایل به گسترش قلمرو. اشاره به ایالات متحده اغلب با مفاهیمی مانند تعامل، همکاری و توسعه همراه هست، نه تقابل.بازگشت به آیندهتمرکز پکن بر سیهست داخلی، نگرانی‌ها درباره حاکمیت داخلی، و مسائل مربوط به مرزهای فوری و ثبات منطقه‌ای موضوع جدیدی نیست. بیان کردمان درباره تایوان، برجسته‌ترین نقطه تنش برای حاکمیت چین، نمونه‌ای از ریشه‌های تاریخی این مسئله هست. ادعاهای چین بر تایوان در روایت ملی ریشه دارند که برای قرن‌ها دوام آورده هست.سایر نگرانی‌های سرزمینی چین نیز دست‌کم به یک قرن پیش بازمی‌گردد. مثلا هنگ‌کنگ و ماکائو، که به ترتیب از سال‌های ۱۸۴۱ و ۱۵۵۷ تحت هستعمار بریتانیا و پرتغال قرار دارای بودند، در اواخر دهه ۱۹۹۰ به چین بازگردانده گردیدند. حاکمیت چین بر تبت، چینگهای، و سین‌کیانگ به سلسله چینگ بازمی‌گردد که چندین از سرزمین‌های خراج‌گذار سابق مینگ در شمال غربی چین و آسیای مرکزی را فتح کرد و آن‌ها را به عنوان هستان‌های جدید بازسازماندهی کرد. چینگ در سال ۱۷۲۰ تبت را تصرف کرد و تا سال ۱۹۱۲ بر آن حکمرانی کرد، زمانی که تبت عملاً مستقل گردید تا اینکه رهبران CCP در سال ۱۹۵۰ آن را دوباره به زور ضمیمه کردند.اگرچه چین در مورد تایوان یا دیگر ادعاهای حاکمیتی دیرینه خود کوتاه نمی‌آید، اما نشان داده که حاضر به مصالحه در مورد دیگر مرزها هست.نیز بخوانیدشی جین‌پینگ و ترامپ در تماسی تلفنی گفتگو کردند+ جزئیاتتوصیه مهم چین به آمریکا و انگلیس درباره آینده افغانستانادعای جدید درباره سفر ترامپ به چینچین و آمریکا به توافق رسیدند؟/ جزئیات مهم درباره مذاکرات پکن و واشنگتن در اسپانیا
تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه