طبیعت فراموش شده | چرا محیط زیست در ذهنیت سیاستمداران چپ و راست جایی ندارد؟
کد خبر : ۸۰۰۵۳۸
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۶/۳۰
-
زمان : ۲۲:۰۹
|
دسته بندی: اسلایدر

طبیعت فراموش شده | چرا محیط زیست در ذهنیت سیاستمداران چپ و راست جایی ندارد؟

اقتصادنیوز: آیا به‌طور کلی نظام حکمروایی جمهوری اسلامی برای محیط‌ زیست اولویتی جداگانه قائل هست؟

به گزارش پول و تجارت، عزت‌الله ضرغامی، وزیر سابق میراث فرهنگی و کنشگر سیاسی منتسب به طیف اصول‌گرا، به‌تازگی تصویری از خود در طبیعت منتشر کرده که روی پلی ایستاده و پایین پل و در مسیر رودخانه زباله‌های زیادی ریخته گردیده و منظر را مخدوش کرده هست. آقای ضرغامی در مطلبی نوشت: «یه مسلمون به ائمه جمعه بگه، در کنار شعارهای درست «مرگ بر این و آن»، با شعار «زنده‌باد طبیعت» هم به جنگ زباله بروند و کارزار پاکسازی طبیعت همراه با مردم را رهبری کنند. وضع محیط زیست و آلودگی‌های بصری و بهدارای بودی اصلاً خوب نیست.» معمولاً مقامات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ایران وقتی از سِمت‌های اجرایی خود خارج می‌شوند، شور کنشگری برمی‌دارند و بعضاً نقدهایی به شیوه حکمرانی دولت‌ها و گروه‌ها در عرصه‌های مختلف وارد می‌کنند.«جواد حیدریان» درهفته‌نامه تجارت‌روز آتینوشت: اگرچه نقد سیاسی اظهارات این مقامات عالی‌رتبه دولت سابق اکنون مدنظر نیست، اما این اظهارنظر آقای ضرغامی باعث گردید این ذهنیت در چندین از فعالان محیط زیستی شکل بگیرد که آیا سیهستمداران ذهنیتی پایدار نسبت به محیط‌ زیست دارند؟ اگر چنین هست چرا در موقعیت اجرایی که قرار دارند، دلسوز محیط‌ زیست نیستند. نیز این پرسش مطرح گردیده که چرا سیهستمداران تا امروز که کشور گرفتار ابرچالش‌های آب و فرونشست زمین و دیگر ابرچالش‌های محیط زیست گردیده، کمتر به چالش‌های این حوزه پرداخته‌اند؟ تفاوت نگرش‌های سیاسی و اجرایی اعضای دولت‌ها و احزاب اصلاح‌طلب و اصول‌گرا با یکدیگر در مورد محیط‌ زیست چیست؟ آیا به‌طور کلی نظام حکمروایی جمهوری اسلامی برای محیط‌ زیست اولویتی جداگانه قائل هست؟کدام جریان سیاسی بیشتر دغدغه محیط زیست دارای بوده هست؟از ابتدای انقلاب در سال ۱۳۵۷ تا امروز، هیچ جریان سیاسی اصلی در ایران محیط‌ زیست را در اولویت راهبردی خود قرار نداده هست. اما امکان دارد تفاوت‌ها را در نحوه نگرش آنها به توسعه و در موارد نادری در حفاظت از محیط‌ زیست مشاهده کرد. اصلاح‌طلبان دهه‌۷۰ به بعد رویکرد متفاوتی در پیش گرفتند. در دولت‌های سیدمحمد خاتمی، بحث توسعه پایدار، محیط زیست و حقوق نسل‌های آینده بیشتر در ادبیات سیاسی و اجرایی دیده گردید. سازمان حفاظت محیط زیست تقویت گردید و مفاهیمی مانند «آمایش سرزمین» یا «توسعه پایدار» وارد بیان کردمان رسمی گردیدند. اصلاح‌طلبان به خاطر تاکید بر جامعه مدنی و آزادی مطبوعات، فرصت بیشتری برای شکل‌گیری بیان کردمان زیست‌محیطی فراهم کردند. بسیاری از انجمن‌های مردم‌نهاد (NGO) در این دوره شکل گرفتند.اصول‌گرایان اما رویکرد متفاوتی دارای بودند. نگاه اصول‌گرایان عموماً «توسعه‌محور» و بیشتر بر امنیت، اقتصاد دولتی و پروژه‌های عمرانی متمرکز قرار دارای بوده هست. محیط زیست در این جریان بیشتر در حاشیه دیده گردید. در دولت احمدی‌نژاد، بسیاری از پروژه‌های عمرانی (سدسازی، انتقال آب، صنایع سنگین) بدون ارزیابی زیست‌محیطی جدی اجرا گردیدند. البته چندین اصول‌گرایان عدالت‌خواه در سال‌های اخیر با زبان دینی یا اخلاقی به بحران آب و زمین توجه کرده‌اند، اما این نگاه بیشتر واکنشی و فردی قرار دارای بوده هست تا برنامه‌مند.در سال‌های نخست انقلاب، مسئله محیط زیست حدوداً غایب قرار دارای بود. اولویت با جنگ، بازسازی و عدالت اقتصادی تعریف‌گردیده در قالب دولتی‌کردن اقتصاد قرار دارای بود. طبیعت بیشتر به‌مثابه منبعی برای توسعه دیده گردید، نه موضوعی برای حفاظت. در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ خورشیدی، جریانی غیرحزبی و عمدتاً مردمی شکل گرفت که محیط زیست را به دغدغه اصلی خود تبدیل کرد. این جریان از دل جامعه مدنی و روشنفکری برآمده و گاه به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر قرار دارای بوده، اما مستقل از سیهست رسمی حرکت کرده هست. اما چرا محیط زیست در مانیفست جریان‌های سیاسی ایران کم‌اهمیت قرار دارای بوده هست؟غلبه سیهست بقا و امنیت از مهم‌ترین دلایل هست. از جنگ ایران و عراق تا مناقشات منطقه‌ای و تحریم‌ها، همواره امنیت و سیهست خارجی بر اولویت‌های داخلی چیره قرار دارای بوده هست. در چنین فضایی، محیط زیست لوکس یا حاشیه‌ای به نظر آمده هست. اغلب سیهستمداران اساساً متوجه مسئله محیط‌ زیست نگردیدند، تا اکنون که اوضاع به‌گردیدت بحرانی هست.نگاه کوتاه‌مدت به اقتصاد از دیگر دلایل کم‌اهمیت قرار دارای بودن محیط‌ زیست در نگاه سیهستمداران ایرانی هست. جریان‌های سیاسی عمدتاً توسعه را در قالب پروژه‌های عمرانی یا هستخراج منابع می‌دیدند. طبیعت به‌عنوان سرمایه‌ای مصرفی تلقی می‌گردید. منطق اقتصاد نفتی، منابع طبیعی را کالای مصرفی می‌داند، نه میراث نسل‌ها.ضعف جامعه مدنی و فشار اجتماعی را نیز باید در نظر گرفت. در کشورهای دیگر، احزاب سبز و کنشگران محیط زیست، سیهستمداران را به پاسخگویی وامی‌دارند. اما در ایران، ضعف ساختاری جامعه مدنی و محدودیت فعالیت‌های مستقل باعث گردید محیط زیست به مطالبه جدی عمومی بدل نشود. درنهایت جریان‌های سیاسی ایران بیشتر ایدئولوژیک قرار دارای بوده‌اند و کمتر به حوزه‌های نوین سیهست مانند محیط زیست توجه دارای بوده‌اند. از جهات دیگر از جنگ تا تحریم و بحران‌های اقتصادی، همواره مسائل فوری‌تر بر دستور کار سیاسی غلبه دارای بوده‌اند. محیط زیست به خاطر اثرات درازمدت، کمتر در اولویت قرار گرفته هست. اگرچه اصلاح‌طلبان در مقایسه با اصول‌گرایان توجه بیشتری به محیط زیست دارای بوده‌اند، اما در مجموع، محیط زیست در ایران هیچ‌گاه به‌عنوان «بیان کردمان غالب» در سیهست از سوی هیچ‌یک از طیف‌ها و احزاب سیاسی مطرح نقرار دارای بوده هست. دلیل اصلی این غیبت، ترکیب بحران‌های امنیتی و اقتصادی، نگاه مصرفی به طبیعت، و ضعف جامعه مدنی قرار دارای بوده هست.سایه مسائل سیاسی و اقتصادی بر محیط‌ زیستمحیط‌ زیست ایران طی چهار دهه گذشته با چالش‌های عمیقی روبه‌رو قرار دارای بوده هست. اکنون شاید بتوان به‌صراحت بیان کرد که تمام دولت‌ها در پنج دهه اخیر، عملکردهای چندینان متفاوتی در حوزه محیط‌ زیست ندارای بوده‌اند. محیط زیست در ایران با چالش‌های عمیقی مانند بحران آب، آلودگی هوا، تخریب جنگل‌ها و انباشت زباله روبه‌رو هست. این مسائل به خاطر پیچیدگی و تاثیرات بلندمدتشان، نیازمند توجه جدی و سیهست‌گذاری‌های کلان هستند. اما آیا اصول‌گرایان به‌عنوان یک جریان سیاسی تاثیرگذار، این موضوع را در اولویت قرار داده‌اند؟ برای پاسخ به این پرسش، باید به چندین جنبه توجه کرد. مهم‌ترین این جنبه‌ها بیان کردمان سیاسی اصول‌گرایان، عملکرد آنها در حوزه محیط زیست و نمونه‌هایی از موضع‌گیری چهره‌هایی مانند ضرغامی هست. اصول‌گرایان به‌طور سنتی بر مسائلی مانند امنیت ملی، اقتصاد مقاومتی، فرهنگ و حفظ ارزش‌های انقلابی تمرکز دارای بوده‌اند. این اولویت‌ها ریشه در تاریخ سیاسی و ایدئولوژیک آنها دارد که اغلب بر حفظ نظام و مقابله با تهدیدات خارجی یا داخلی متمرکز قرار دارای بوده هست. محیط زیست، به خاطر ماهیت فرابخشی و نیاز به همکاری‌های بین‌المللی و بلندمدت، چندین اوقات در حاشیه این اولویت‌ها قرار گرفته هست. این موضوع نه‌تنها در میان اصول‌گرایان، بلکه در کل ساختار سیاسی ایران قابل‌مشاهده هست، جایی که مسائل اقتصادی و سیاسی غالباً بر موضوعات زیست‌محیطی سایه می‌اندازند. بااین‌حال، این به معنای بی‌توجهی کامل نیست. چندین سیهستمداران اصول‌گرا، مانند ضرغامی، به‌صورت موردی به این مسائل پرداخته‌اند، اما این توجه اغلب فردی و پراکنده قرار دارای بوده و به سیهست‌گذاری منسجم تبدیل نگردیده هست.پست اخیر عزت‌الله ضرغامی در شبکه‌های اجتماعی که در آن به آلودگی طبیعت و نقش ائمه جمعه در ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست اشاره کرده، نمونه‌ای از تلاش برای جلب‌توجه عمومی به این موضوع هست. او با پیشنهاد «زنده‌باد طبیعت» و دعوت از ائمه جمعه برای رهبری کارزار پاکسازی طبیعت، نشان می‌دهد که دست‌کم در سطح بیان کردمانی، چندین چهره‌های اصول‌گرا به اهمیت محیط زیست آگاه هستند. بااین‌حال، این اظهارات بیشتر جنبه توصیه‌ای و نمادین دارند تا برنامه‌ای مشخص برای حل ابرچالش‌های زیست‌محیطی. ضرغامی در گذشته نیز، به‌ویژه در گفتگو با معصومه ابتکار، محیط زیست را یک موضوع فرابخشی و فراجناحی دانسته و بر ضرورت حل مناقشات سیاسی به نفع حفاظت از طبیعت تاکید کرده قرار دارای بود. این نشان می‌دهد که او، به‌عنوان یک چهره اصول‌گرا، حداقل در سطح بیان کردار به اهمیت این موضوع توجه دارد.یکی از دلایل کم‌توجهی اصول‌گرایان به محیط زیست ممکن هست به ساختار تصمیم‌گیری و اولویت‌بندی در نظام سیاسی ایران مربوط باگردید. مسائل زیست‌محیطی اغلب به‌عنوان موضوعاتی بلندمدت و غیرفوری تلقی می‌شوند، درحالی‌که اصول‌گرایان بیشتر بر مسائل فوری مانند اقتصاد یا امنیت تمرکز دارند. نیز، نقرار دارای بود اجماع بین‌المللی در میان اصول‌گرایان درباره موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی، که چندین اوقات به‌عنوان پروژه‌های غربی دیده خواهد گردید، امکان داردد مانع از توجه جدی به این حوزه شود. این در حالی هست که فعالان محیط زیست، حتی در میان اصول‌گرایان، بارها هگردیدار داده‌اند که بحران‌هایی مانند کم‌آبی امکان داردد پایداری سرزمینی ایران را تهدید کند.پست اخیر آقای ضرغامی امکان داردد نشانه‌ای از تغییر تدریجی در بیان کردمان چندین اصول‌گرایان باگردید، اما این تغییر هنوز به سیهست‌گذاری‌های کلان و اقدامات عملی تبدیل نگردیده هست. محیط زیست در ایران نیازمند توجهی فراتر از شعارها و اظهارات فردی هست. اصول‌گرایان، مانند دیگر جریان‌های سیاسی، برای مقابله با ابرچالش‌هایی مانند بحران آب و آلودگی طبیعت، باید از بیان کردمان‌سازی به سمت برنامه‌ریزی‌های منسجم و همکاری‌های فراجناحی حرکت کنند. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، اظهاراتی مانند آنچه ضرغامی مطرح کرده، بیشتر در حد یک ژست سیاسی یا اجتماعی باقی خواهد ماند تا یک راه‌حل واقعی.تحمیل محیط‌ زیست بر سیهستبررسی جایگاه محیط‌ زیست در سیهست ایران مسئله قابل‌توجهی هست. محیط‌ زیست هرگز در اولویت سیهست‌گذاران ایرانی نقرار دارای بوده، اما رویه‌های تخریبی و هجمه ویرانگر تغییر اقلیم، خشکسالی، فرسایش خاک، فرونشست زمین، آلودگی هوا در شهرهای مختلف کشور و دیگر تنش‌های محیط‌ زیستی، موجب بروز تنش‌های جدی در حوزه سلامت گردیده و این بحران خود را بر دولتمردان تحمیل کرده هست. اگرچه عزت‌الله ضرغامی توصیه کرده که ائمه جمعه به‌جای تکرار چندین شعارهای سیاسی، درباره محیط‌ زیست و طبیعت سخن بگویند؛ اما عیسی کلانتری بر این باور هست که دیگر برای فهم این مسائل دیر گردیده، اما واقعیت تخریبی محیط‌ زیست خود را به عرصه‌های سیاسی و تصمیم‌گیری تحمیل کرده هست. این اظهارات پرسشی جدی را پیش می‌کگردید؛ جریان‌های سیاسی در ایران طی چهار دهه گذشته چه اندازه به محیط‌ زیست اهمیت داده‌اند و اساساً آیا دغدغه‌ای در این زمینه دارای بوده‌اند؟عیسی کلانتری، رئیس اسبق سازمان حفاظت محیط‌ زیست و وزیر کشاورزی دولت هاشمی‌رفسنجانی به تجارت روز آتی بیان می‌کند: در طول سال‌های پس از انقلاب، هیچ جریان سیاسی حمایت معناداری از محیط‌ زیست نکرده هست. یا گروه‌ها بیش از حد سیهست‌زده قرار دارای بودند یا اساساً مفهوم محیط‌ زیست را درنیافته‌اند. توسعه پایدار بدون توجه به محیط‌ زیست معنا ندارد، اما در ایران نه جریان چپ و نه جریان رهست حتی حمایت لفظی جدی هم از محیط‌ زیست نکرده‌اند. تنها در مواردی معدود رهبر انقلاب سخنانی در این زمینه دارای بوده‌اند، اما در عمل توصیه‌های ایشان نتیجه‌ای در عملکرد دولت‌ها ندارای بوده هست. به باور او، ریشه این بی‌توجهی در «فهم نکردن مفهوم محیط‌ زیست» هست. نظام آموزشی ما، از مدارس تا دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه، درباره بسیاری از موضوعات سخن بیان کرده‌اند، اما محیط‌ زیست جایی در اولویت‌های آنان ندارای بوده هست. وقتی مفهومی درک نشود، جایچندین اوقات در سیهست هم پیدا نانجام می‌دهد.کلانتری در پاسخ به این پرسش که آیا سخنان اخیر ضرغامی و توصیه او به ائمه جمعه را امکان دارد تغییری در رویکرد گروه‌های سیاسی شامل اصول‌گرایان دانست، تصریح انجام می‌دهد: «این تغییر نیست، بلکه پیامدهای محیط‌ زیستی خود را بر جامعه تحمیل کرده‌اند. گردوغبار، آلودگی هوا، بی‌آبی، شور گردیدن اراضی و ناقرار دارای بودی پوشش گیاهی و... چنان محسوس گردیده که مردم بدون آموزش رسمی هم آن را لمس می‌کنند. وقتی تهران سالانه بیش از ۲۵۰ روز هوای آلوده دارد یا تالاب‌ها و رودخانه‌ها خشکیده‌اند، دیگر صحبت از محیط‌ زیست در تریبون‌های رسمی مثل تریبون امام جمعه، هنر نیست. بحران‌ها خودشان سخن می‌گویند.»به بیان کرده او، مردم بیش از مسئولان مسائل محیط‌ زیستی را درک می‌کنند. شهروندان آلودگی هوا را تنفس می‌کنند، زباله‌ها را می‌بینند و با بی‌آبی زندگی می‌کنند. اما در دوره‌های مختلف دولت‌داری در ایران بعد از انقلاب، محیط‌ زیست هیچ‌گاه اولویت دولت‌ها و جریان‌های سیاسی نقرار دارای بوده هست.کلانتری به مسئله قرار دارای بودجه نیز اشاره انجام می‌دهد که سازمان حفاظت محیط‌ زیست در بهترین شرایط سه در هزار قرار دارای بودجه کشور را دریافت کرده هست. آن هم عمدتاً صرف پرداخت حقوق کارکنان خواهد گردید. بنابراین عملاً سهمی از قرار دارای بودجه کلان کشور برای برنامه‌های محیط‌ زیستی در نظر گرفته نگردیده هست. بی‌توجهی به قرار دارای بودجه نشانگر اهمیت ندارای بودن محیط‌ زیست و منابع طبیعی برای دولت‌ههست و همین بی‌توجهی به خودی خود نشان می‌دهد تا چه اندازه بحران‌ها و ابرچالش‌های محیط‌ زیست اکنون ایران محصول چنین رویکردهایی در ساختارهای تصمیم‌گیری و سیهست‌گذاری هست.رویه‌های موجود شامل فرونشست، خشکسالی، بحران آب، زباله و... نشان می‌دهد که چشم‌انداز موجود چندینان امیدوارکننده نیست. آنچه پیش‌رو داریم، تگردیدید آلودگی هوا، ناقرار دارای بودی منابع آب و خاک و گسترش بحران‌ههست. این مسائل فقط زیست‌محیطی نیستند؛ پیامدهای سیاسی و امنیتی هم در پی خواهند دارای بود. جامعه امروز دیگر نسبت به مسائل محیط‌ زیست بی‌تفاوت نیست.کلانتری درباره تفاوت دولت‌ها در نگرش به محیط‌ زیست و اینکه آیا در دولت‌هایی مانند هاشمی، خاتمی یا روحانی توجه بیشتری به محیط‌ زیست گردیده هست، پاسخ می‌دهد: تفاوت معناداری میان دولت‌ها وجود ندارد. در همان دوره‌ها سدهای متعددی بدون مطالعات زیست‌محیطی ساخته گردید. کارخانه‌های زیادی بدون مجوز لازم احداث گردیدند و بعداً مجبور قرار دارای بودیم برایشان مجوز صادر کنیم. این نشان می‌دهد که اهمیت واقعی به محیط‌ زیست وجود ندارای بوده و اکنون نیز وجود ندارد. تفاوت ما با کشورهای دیگر در دانش و درک توسعه پایدار هست. آنان از دهه ۱۹۶۰ میلادی توسعه پایدار را فهمیدند، اما ما هنوز آن را درنیافته‌ایم. بحران‌های زیست‌محیطی ناگزیر ما را وادار می‌کنند به محیط‌ زیست بیندیشیم، اما جریان‌های سیاسی و دولت‌ها در ایران همچنان ضرورت این موضوع را به‌طور جدی نفهمیده‌اند.«اصول‌گرا»، «اصلاح‌طلب» و محیط زیستشهرام اتفاق، پژوهشگر اقتصاد سیاسی محیط‌ زیست، در تحلیلی انتقادی نسبت به عملکرد هر دو جریان سیاسی به‌خصوص اصلاح‌طلبان در حوزه محیط‌ زیست برای تجارت روز آتی نوشته هست: این روزها، شاهد این هستیم که شخصیت‌های گوناگونی از هر دو جناح و به‌ویژه جناح «اصلاح‌طلب»، دل‌نگران مسئله محیط زیست، آب، مافیا و... گردیده‌اند. اما باور این دعاوی، حتی برای مردم کوچه و بازار نیز دشوار هست؛ چه رسد به اینکه خرده‌فرهستی در اقتصاد سیاسی هم دارای بوده باشید.از زمان خاتمه جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۸ تاکنون (شهریور ۱۴۰۴)، حدود ۳۶ سال سپری گردیده هست. در طی این ۳۶ سال گذشته، «قوه مجریه» حدود ۱۱ سال در اختیار جناح‌های موسوم به «اصول‌گرا» (احمدی‌نژاد و رئیسی) قرار دارای بوده و مدت ۲۵ سال یعنی «ربع قرن»، این قوه در کنترل جناح‌های موسوم به «اصلاح‌طلب» (هاشمی، خاتمی، روحانی و پزشکیان) قرار دارای بوده هست. در ۳۶ سال گذشته، سایر ارکان قدرت، ازجمله قوه مقننه، شورای شهر و شهرداری‌ها نیز به نسبت‌های مختلفی در اختیار هر دو جناح قرار دارای بوده‌اند. به‌عنوان نمونه، جناح‌های موسوم به «اصلاح‌طلب» اکثریت مطلق را در مجلس ششم در اختیار دارای بودند و در مجلس دهم نیز جمع ایشان (۱۵۸ نفر با نام فراکسیون امید) امکان داردستند نقش تعیین‌کننده در مجلس دارای بوده باشند.به هستناد آنچه بیان کرده گردید، جناح‌های موسوم به «اصلاح‌طلب»، همچون «اصول‌گرایان»، نقشی مستقیم و غیرقابل‌انکار در وضعیت فعلی کشور دارای بوده و دارند و نامکان داردند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند، یا جناح رقیب را یگانه عامل بحران‌های کنونی قلمداد کنند.ممکن هست بیان کرده شود که «اصلاح‌طلبان» از قدرت و اختیارات کافی برای حل مشکلات کشور برخوردار نقرار دارای بوده‌اند یا ممکن هست ادعا کنند که صرفاً در حد یک «تدارکات‌چی» انجام وظیفه می‌کرده‌اند. در این صورت، مدعیان باید به این پرسش پاسخ بدهند که پس به چه دلیلی هر چهار سال یک‌بار با اشتیاق تمام، تلاش می‌کردند تا مسند قدرت را تسخیر کنند و چرا هر چهار سال یک‌بار مردم را با هزار وعده و وعید پای صندوق رای می‌کشانده‌اند تا پیروز انتخابات شوند؟ آیا این شیفتگی اصلاح‌طلبان به حضور در ساختار قدرت، ناشی از شوق به خدمت قرار دارای بوده؟ یا به این دلیل قرار دارای بوده که تمایل دارای بودند در موهبات قدرت و رانت سهیم باشند؟ البته ادعای بی‌اختیاری «اصلاح‌طلبان» چندینان باورپذیر نیست و در نقد این ادعا، امکان دارد به فهرست بلندبالایی از مسائل کشور اشاره کرد که امکان حل‌وفصل آنها از سوی «اصلاح‌طلبان» میسر قرار دارای بوده و آنها، یا هیچ کاری نکردند یا بسیار بد عمل کردند.شاهد اول: در صنعت نفت، سال‌های متمادی گازهای مشعل هدر رفته هست. این تلفات، افزون بر زیان اقتصادی هنبیان کرد، تخریب‌های محیط زیستی گسترده‌ای را هم به دنبال دارای بوده هست و به‌رغم اینکه تکنولوژی، تجهیزات و پیمانکاران بهره‌برداری از گازهای فلر در ایران موجود قرار دارای بوده، «اصلاح‌طلبان» همچون «اصول‌گرایان»، هیچ کاری در این حوزه نکردند. به‌طوری که از منظر «گردیدت فلرینگ»، ایران، بدترین رتبه‌های جهان را به خود اختصاص داده هست.شاهد دوم: نخستین جشن خودکفایی گندم، نخستین‌بار در سال ۱۳۸۳ و در دولت خاتمی برگزار گردیده هست. برگزاری این جشن، سبب گردید تا دولت‌های بعدی نیز خودکفایی در گندم را یک فضیلت اقتصادی تلقی کنند و در رقابت با دولت خاتمی، جشن‌های مشابهی را در سال 13۸۵ (دولت احمدی‌نژاد) و 13۹۵ (دولت روحانی) بازتکرار کنند.شاهد سوم: پروژه ۴۶ هزارهکتاری آبیاری دشت سیستان، که سرمایه نجومی صرف اجرای آن گردیده و ثمری هم ندارای بوده، در سال ۱۳۹۴ و در زمان دولت روحانی منعقد گردیده هست.شاهد چهارم: محمد درویش مدعی هست که در دوران هشت‌ساله ریهست‌جمهوری روحانی، تلاش گردیده تا «سند ملی امنیت غذایی» برای صیانت از آب کشور تصویب شود. اما اصلاح‌طلبان تن به این اصلاحات ندادند و درنهایت، دولت رئیسی مجاب خواهد گردید تا آن را تصویب کند.شاهد پنجم: شمار بسیاری از کارخانه‌های فولاد و پتروشیمی احداث‌گردیده در مناطق کم‌آب و بی‌آب کشور، در دوره دولت‌های «اصلاح‌طلبان» احداث گردیده هست.شاهد ششم: شمار فراوانی از پروژه‌های فاقد الحاقیه محیط زیستی، در دوران «اصلاح‌طلبان» انجام گردیده هست.افزون بر مواردی که در حوزه «محیط زیست» بیان کرده گردید، در سایر حوزه‌ها نیز «اصلاح‌طلبان» کارنامه موفقی ندارای بوده‌اند. به‌عنوان نمونه، ناتوانی در حل مشکل «تورم اقتصادی» یک نمونه بارز آن در عرصه «اقتصاد» هست. در یک نمونه دیگر، زمانی که اکثریت کرسی‌های مجلس ششم در اختیار «اصلاح‌طلبان» قرار دارای بود، بهاءالدین ادب، نماینده سنندج، «طرح لغو گزینش» را به مجلس ششم تقدیم انجام می‌دهد تا یک‌بار برای همواره، رویکرد تقسیم افراد جامعه به «خودی و غیرخودی» خاتمه یابد. اما نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس، به جای هستقبال از این طرح، به مخالفت با آن برمی‌خیزند و از قواعد تبعیض‌آمیز «گزینش و تفکیک خودی از غیرخودی» دفاع می‌کنند.موارد یادگردیده تنها مشتی نمونه خروار هست و نشان می‌دهد که «اصلاح‌طلبان»، کارنامه درخشان‌تری نسبت به «اصول‌گرایان» ندارند. اما از نگاه بخش خاموش جامعه، سهم «اصلاح‌طلبان» در به‌وجود آوردن نابسامی‌های کنونی کشور، کمتر از «اصول‌گرایان» نیست.البته هر کسی که با الفبای اقتصاد سیاسی آشنا باگردید، می‌داند که مسئله اصلی سیهستمداران (از ضرغامی و احمدی‌نژاد گرفته تا خاتمی و روحانی) دستیابی به اهداف سیاسی هست و محیط‌زیست نیز، چندین اوقات ابزاری برای تحقق این اهداف خواهد گردید. یک روز روحانی مدافع دریاچه ارومیه خواهد گردید و روز دیگر ضرغامی، ایستاده بر روی پلی در دل طبیعت، نسبت به وجود زباله‌های آن محل ابراز نگرانی انجام می‌دهد. اما این ترفندهای سیاسی هم مانند صاحبانشان، عمر مفید دارند. چنان‌که افشاگری کلانتری درباره مافیای آب زمانی امکان داردست باورپذیر باگردید که خودش بر صندلی وزیر کشاورزی نشسته قرار دارای بود. اما اکنون، آنچه کلانتری افشا انجام می‌دهد، اطلاعات سوخته‌ای هست که پیشاپیش همه از آن مطلع گردیده قرار دارای بودند. جمع‌بندی من این هست که اگر قرار باگردید، «مسئله محیط زیست ایران» را، به تفکیک دو جناح «اصلاح‌طلب» و «اصول‌گرا» تحلیل کنیم، هردو کارنامه تاسف‌باری دارند و هیچ‌کدام نامکان داردند با ژست «محیط زیست‌دوستی»، دیگری را مقصر جلوه بدهند.محیط زیست در برنامه‌های توسعه دولت‌هامحیط‌ زیست در برنامه‌های توسعه مسیری پرفرازونشیب پیموده هست. در برنامه‌های اول تا پنجم، نگاه به محیط زیست عمدتاً ابزاری و تابع اهداف اقتصادی بهره‌بردارانه قرار دارای بوده هست. یعنی منابع طبیعی همچون آب، جنگل و مرتع بیشتر به‌منزله موتور توسعه دیده می‌گردیدند تا سرمایه‌های بین‌نسلی. بااین‌حال، در برنامه ششم توسعه برای نخستین‌بار محیط زیست در یک ماده به‌عنوان موضوعی خاص و راهبردی مطرح گردید و در ماده‌ای دیگر اقداماتی برای دولت تعیین گردید. این تغییر نشان‌دهنده رگردید بیان کردمان محیط زیستی در سطح قانون‌گذاری قرار دارای بود، اما تجربه اجرا بار دیگر نشان داد که شکاف عمیقی میان اسناد قانونی و واقعیت سیهست‌گذاری وجود دارد. از مهم‌ترین چالش‌ها امکان دارد به نقرار دارای بود ضمانت اجرایی قوانین و مقررات، اولویت‌یافتن پروژه‌های اقتصادی بر ملاحظات زیست‌محیطی، ضعف در پایش و ارزیابی و ناکارآمدی در حفاظت از منابع طبیعی اشاره کرد. جنگل‌ها و مراتع تخریب می‌شوند، سفره‌های آب زیرزمینی با سرعتی نگران‌کننده کاهش می‌یابد و آلودگی هوا و خاک همچنان بر سلامت جامعه سایه افکنده هست.برنامه هفتم توسعه در شرایطی تدوین گردید که چهار مسئله بنیادین باید در کانون توجه قرار گیرد: نخست، ایجاد سازوکارهای قوی برای اجرای قوانین محیط زیستی؛ دوم، حفاظت جدی از منابع طبیعی کشور به‌عنوان سرمایه‌ای غیرقابل جایگزین؛ سوم، ارزش‌گذاری اقتصادی زیست‌بوم‌ها و منابع طبیعی برای روشن کردن هزینه‌های تخریب؛ و چهارم، توسعه سامانه‌های پایش و نظارت موثر. در کنار این مسائل، متناسب‌سازی جرایم زیست‌محیطی با ارزش واقعی خسارت‌ها و تقویت دیپلماسی محیط زیستی امکان داردد جایگاه ایران را در تعاملات جهانی ارتقا دهد.با این همه، باید اذعان کرد فارغ از رویکرد دولت‌ها و بنیه‌های سیاسی و حزبی آنها تعارض میان اهداف اقتصادی کوتاه‌مدت و ضرورت‌های زیست‌محیطی در عمل همچنان حل‌نگردیده باقی مانده هست. فشار تحریم‌ها و بحران‌های مالی دولت‌ها را به سمت بهره‌برداری بیشتر از منابع طبیعی سوق می‌دهد و ضعف نهادهای مدنی و رسانه‌ای مانع از آن خواهد گردید که محیط زیست به مطالبه‌ای جدی در افکار عمومی تبدیل شود. بنابراین، آینده سیهست‌های محیط زیستی ایران بیش از آنکه به تدوین برنامه‌های توسعه وابسته باگردید، به اراده سیاسی برای اجرای آنها و پذیرش محیط زیست به‌عنوان بنیان امنیت ملی و رفاه عمومی بستگی دارد.مصرف ایران و سیهست خودکفاییچندین گزارش‌ها از یکسری از آمارهای رسمی نشان می‌دهد حدود ۹۰ درصد حیات وحش کشور در چندین دهه اخیر از میان رفته، مساحت جنگل‌ها حدوداً نصف گردیده، ایران رتبه اول فرسایش خاک را در جهان به خود اختصاص داده و سالانه نزدیک به دو میلیارد تن از خاک خود را از دست می‌دهد. این فرسایش به بیابان‌زایی منجر گردیده و امروز حدود ۷۰ درصد دشت‌های ایران دچار افت گردیدید منابع آب زیرزمینی‌اند؛ به‌گونه‌ای که در نیمی از آنها ادامه کشت‌وکار حدوداً غیرممکن گردیده هست. سطح آب‌های زیرزمینی به‌طور میانگین حدود ۱۰ متر افت کرده و بسیاری از دریاچه‌ها و تالاب‌ها خشکیده یا در معرض خشکیدن قرار گرفته‌اند. در کنار این وضعیت، آلودگی هوا، آب و خاک نیز به تهدیدی جدی برای سلامت و توسعه پایدار کشور بدل گردیده هست.بررسی سیهست‌های کلان کشور در این سال‌ها نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین عوامل فشار بر منابع طبیعی، اجرای طرح‌های گسترده خودکفایی قرار دارای بوده هست. هدف اصلی این سیهست، تامین امنیت غذایی و کاهش وابستگی به واردات قرار دارای بود. به همین دلیل سطح اراضی کشاورزی به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافت و حجم تولید محصولات نیز نسبت به ابتدای انقلاب حدود چهار برابر گردید. بخشی از این افزایش تولید ناشی از بهره‌وری و فناوری نقرار دارای بوده، بلکه عمدتاً از طریق بردارای بود بیشتر از منابع آب کشور صورت گرفته هست.از اوایل دهه 60 شمار چاه‌های کشور از حدود ۴۰ هزار حلقه به نزدیک یک میلیون حلقه رسیده هست. نیز تعداد سدهای ساخته‌گردیده از ۱۹ سد با ظرفیت ۱۳ میلیارد مترمکعب پیش از انقلاب به بیش از ۳۰۰ سد با ظرفیت مخزن ۷۵ میلیارد مترمکعب رسیده هست. این توسعه عظیم منابع آبی، اگرچه در کوتاه‌مدت تولید کشاورزی را افزایش داد، اما فشار سنگینی بر طبیعت وارد کرده هست. طبق شاخص‌های بین‌المللی، سهم پایدار انسان از منابع آب تجدیدپذیر ایران نمی‌شود بیش از ۴۰ میلیارد مترمکعب در سال باگردید، اما هم‌اکنون بردارای بود بخش کشاورزی به‌تنهایی بیش از ۸۰ میلیارد مترمکعب هست. پیامد این وضعیت در خشکیدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها، افت گردیدید سطح آب زیرزمینی و تگردیدید فرسایش خاک به‌وضوح دیده خواهد گردید. حتی رودخانه‌های پرآبی همچون کارون و سپیدرود به کسری جدی دچار گردیده‌اند و آورد رودخانه کرخه به یک‌پنجم متوسط گذشته رسیده هست. دریاچه‌ها و تالاب‌های داخلی کشور نیز یا خشکیده‌اند یا در وضعیت بحرانی به‌سر می‌برند. مسئله مهم این هست که با وجود هزینه‌های بسیار بالای زیست‌محیطی، سیهست خودکفایی کشاورزی به اهداف کامل خود نیز نرسیده هست. درحالی‌که در آغازی انقلاب کمتر از ۱۰ درصد غذای کشور از خارج وارد می‌گردید، امروز این رقم به بیش از ۴۰ درصد رسیده هست. پایداری محیط زیست ایران نیازمند مجموعه‌ای از اقدامات اصلاحی هست: بازنگری در الگوی کشت، توسعه فناوری‌های نوین آبیاری، توجه به ارزش اقتصادی منابع طبیعی، تقویت نظارت بر بردارای بود آب، و ایجاد تعادل میان اهداف کشاورزی، صنعتی و زیست‌محیطی. تنها در این صورت امکان دارد از ادامه روند نگران‌کننده تخریب سرزمین جلوگیری و مسیر توسعه پایدار را برای نسل‌های آینده هموار کرد.البته مسئله محیط‌ زیست و بی‌تفاوتی دولت‌ها و دولتمردان مختص دوران بعد از انقلاب نیست. مهدی رفعتی‌پناه‌مهرآبادی در کتاب «توسعه و تخریب؛ بررسی سیهست‌های محیط‌ زیستی دولت ایران طی برنامه‌های عمرانی (۱۳۵۷-۱۳۲۷)» به بررسی وضعیت محیط‌ زیست پیش از انقلاب پرداخته که ظاهراً در مقابل عملکرد گروه‌های سیاسی درون نظام قدرت بعد از انقلاب قابل‌تامل هست.کتاب توسعه و تخریب به بررسی سیهست‌های محیط‌ زیستی ایران در فاصله سال‌های ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷ می‌پردازد و می‌کوگردید نشان دهد چرا در ایران عصر پهلوی، برخلاف تجربه غرب، جنبش اجتماعی زیست‌محیطی شکل نگرفت. نویسنده در چهارچوبی انتقادی، توسعه آمرانه و شبه‌مدرنیستی پهلوی را موجب ناپایداری محیط‌ زیستی و اجتماعی می‌داند و معتقد هست، فقدان مشارکت مردمی، تمرکز قدرت در دولت، و اولویت یافتن رگردید اقتصادی بر حفاظت از طبیعت از عوامل اصلی این ناکامی قرار دارای بوده هست.کتاب با تکیه بر منابع گسترده، قوانین، مقررات و نهادهای مرتبط با محیط‌ زیست را طی پنج برنامه عمرانی بررسی انجام می‌دهد و نشان می‌دهد چگونه اقداماتی چون ملی گردیدن جنگل‌ها و مراتع، ملی گردیدن آب‌ها، تصویب قوانین شکار و تاسیس سازمان‌های متعدد، به‌جای ایجاد سازوکار پایدار برای حفاظت، بیشتر به ابزاری در خدمت اهداف سیاسی و اقتصادی دولت بدل گردیدند. نویسنده بر این باور هست که جهش درآمدهای نفتی دهه ۱۳۵۰ فاصله دولت از جامعه را افزایش داد و هرچندین چندین پیشرفت‌ها در حوزه‌هایی مانند کاهش مصرف زغال یا گسترش مناطق حفاظت‌گردیده حاصل گردید، اما در مجموع روندهایی چون جنگل‌زدایی، بیابان‌زایی، آلودگی آب‌وهوا و کاهش تنوع زیستی گردیدت گرفت.نیز بخوانیدتوصیه ضرغامی به ائمه جمعه؛ در کنار شعارهای« مرگ بر این و آن»، شعار «زنده باد طبیعت» هم بدهید!/کارزار پاکسازی طبیعت همراه با مردم را رهبری کنیدچالش حذف 4800 نیروی افغان خدمات شهری به روایت سروریتصاویر نگران‌کننده از سد لتیان تهران | زنگ خطر به صدا درآمد | ۴ علت کاهش ذخایر آب لتیانگران گردیدن بی‌سابقه برق در آمریکا
تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه