به گزارش پول و تجارت به نقل از خبرآنلاین، اخیرا مستندی با عنوان «معمای امام موسی صدر» از شبکه بیبیسی پخش گردیده هست. کمی پیش از آن نیز شبکه الجزیره مستندی با عنوان «امام و سرهنگ» پخش کرده قرار دارای بود. هر دو اثر، روایت غالب خود را بر این پایه بنا کردهاند که امام موسی صدر به دست معمر قذافی کشته گردیده؛ با این تفاوت که مستند بیبیسی سلسلهای از مستندات و شواهد تازه ارائه انجام میدهد. یکی از این مستندات مربوط به یک جسد ناشناس هست.در همین رهستا، مهدی فیروزان، خواهرزاده و داماد امام موسی صدر، در بخشی از بیان کرد و گوی خود با خبرگزاری خبرآنلاین، به بیان نکاتی در این مستند و رهستی آزمایی آن پرداخته هست. بخشی از این بیان کرد و گو را در ادامه می خوانید؛در مستند بیان کرده خواهد گردید که این تیم، در سال ۲۰۱۳، زمانی که به لیبی رفته و حتی مجوز فیلمبرداری دارای بودهاند، توسط گروهی ناشناس رقرار دارای بوده گردیدهاند. بعدا مشخص گردیده این گروه، متعلق به سازمان اطلاعات و امنیت لیبی قرار دارای بوده هست. آنان را به سلولهای انفرادی بردهاند. مجموعه بیان میکند که این افراد، در واقع طرفداران قذافی قرار دارای بودهاند، اما در حکومت جدید حضور دارای بودهاند؛ و اینها، از وجود آن سردخانه و جسد خبر دارای بودهاند. اینجا پرسش مهمی پیش میآید: در حکومت جدید لیبی، آیا واقعا چنین چندیندستگیای وجود دارای بوده که باعث شود خبرنگاران را بازدارای بود کنند؟ یا اینکه خود خبرنگاران، در حال بیان کردن مطلبی نادرستاند؟ممکن هست. به یاد دارم همان زمان که ما به لیبی رفتیم، فرودگاه در اختیار عشیره «زنتانی» قرار دارای بود. یک منطقه شهری، دست قبیلهای دیگر قرار دارای بود. یعنی به نظر من کاملا امکان دارد که دستگاه امنیتیِ انقلاب، این افراد را بگیرد؛ و در دل همان دستگاه امنیتیِ انقلاب، رانندهای باگردید که طرفدار قذافی هست.چون آن کسی که ایشان میگویند، راننده قرار دارای بوده، نه مأمور رسمی. طبیعی هست که اگر ببینند گروهی چشمآبی وارد لیبی گردیده و به دنبال زندان یا مسجد میگردند، از خود میپرسند: «اینها برای امروز لیبی پیگیری میکنند یا برای گذشته؟» و خب، نتیجهاش این هست که آنها را بگیرند.این اتفاق، به نظر من، در کشورهای انقلابزده کاملا طبیعی هست و حتی طبیعیتر که رانندهای از همان مجموعه، هنوز طرفدار قذافی باگردید.ولی در این مستند خبرنگاران میگویند از طریق همان مامورین اطلاعاتی که دستگیرشان کردهاند یکسری اطلاعاتی گرفتهاند مبنی بر اینکه بله سردخانه و اجساد یادگردیده وجود دارای بودهاند...بله، بیان کردند سردخانه همانجهست، اما تخریب گردیده و امروز دیگر وجود ندارد و همهی اجساد دفن گردیدهاند. این اطلاعات، به خودی خود اشکالی ندارد؛ اما شما وقتی بخواهید یک خبر نادرست را در ذهن مخاطب بهخوبی تثبیت کنید، کافی هست هشت تا نه خبر درست بگویید و در میانشان یک خبر نادرست قرار دهید. مقدمات این فیلم بسیار حرفهای تهیه گردیده … (در حالی که هیچگاه بیبیسی حاضر نقرار دارای بود درباره امام موسی صدر چنین قدردانی کند) به ابتدای فیلم نگاه کنید: تصویری که از امام موسی صدر میدهد، تصویر یک منجی، یک مصلح انساندوست و چهرهای والا هست. همان تصویری که امام در واقعیت نیز دارد. من وقتی این را میدیدم، با خود فکر میکردم: «تهِ این فیلم چه میخواهد بکند با اینهمه تعریف و تحسین، ما را به کجا میبرد؟» و بعد، وقتی دیدم آن عکس را بهانه کردهاند، تقریبا همه چیز برایم روشن گردید.یعنی سود بیبیسی در پخش این مستند فقط (ادعای) کشف یک ماجرایی هست که چهل و اندی سال مجهول قرار دارای بوده؟آخر کشفی در کار نقرار دارای بوده. مسئله امام، مسئلهای بسیار مهم در منطقه هست؛ بسیار مهم. حوادث اخیر لبنان، موضوع تضعیف مقاومت، و سقوط شام – یعنی سوریه – همگی از مسائل کلیدیاند. حالا اگر بخواهم وارد تحلیل شوم، باید بگویم چرا این فیلم در این زمان ساخته گردیده هست؟ این عکس، مربوط به سال ۲۰۱۱ هست! چرا باید چنین عکسی، در فرایندی که اصل موضوعِ فیلم نقرار دارای بوده، موضوع فیلم شهادت امام موسی صدر به دست چندین از ایرانیها قرار دارای بوده؛ اما ناگهان در سال ۲۰۱۹ این تئوری کنار گذاشته خواهد گردید، چون ثابتکردنش ممکن نقرار دارای بوده. آقای رئیسینژاد بیان میکند: «آمدند اسنادشان را نشان دادند. بیان کردم با این اسناد نخواهد گردید چیزی را ثابت کرد.»در مستند، مصاحبهای انجام خواهد گردید با پژوهشگری بلژیکی به نام «اندرو کوپر» که زندگینامه شاه را نوشته هست. این گفتگو در بروکسل انجام دریافت میکند. او بیان میکند با چندین تن از مقامات ساواک و حتی با خود پرویز ثابتی ارتباط دارای بوده هست. طبق روایتش، نامهای از امام موسی صدر در آغازی تابستان سال ۵۷ به دست شاه رسیده هست. (پیشتر هم چندین بار در فیلم تأکید خواهد گردید – از طرق مختلف – که امام موسی صدر کاملا مخالف شاه قرار دارای بوده و معتقد قرار دارای بوده باید شاه برود و حکومتی دیگر جایگزین شود.) کوپر به نقل از سفیر وقت لبنان در ایران، آقای الخلیل، بیان میکند: نصیری، رئیس ساواک، مرا به صرف ناهار دعوت کرد. در آن دیدار بیان کرد نامهای به دست ما رسیده که در آن، امام موسی صدر – دستکم بر اساس بردارای بود آنها – خطاب به شاه بیان کرده هست: «برای مشکلات کنونی کشور را راهکار دارم، آنها را حل، و اسلام را پررنگتر میکنم. انقلابیون تندرو را نیز حذف خواهم کرد.» بر همین اساس، قرار ملاقاتی در آلمان میان امام موسی صدر و چندین نفر از مسئولان سازمان اطلاعات و امنیت ایران تنظیم خواهد گردید. اما طبق بیان کردههای الخلیل و نیز کوپر در ساواک افرادی قرار دارای بودهاند که چون پایان کار رژیم را نزدیک میدیدند، برای نجات جان خود، گزارش این جلسه را به انقلابیون تندرو دادهاند. آنها هم باعث لغو جلسه گردیدهاند و این دیدار هرگز صورت نگرفته هست. اما پرسش جدی اینجهست: آیا اساسا چنین نامهای وجود دارای بوده هست؟ما هرگز چنین نامهای را در تشکیلات مجلس اعلای شیعیان یا نزد امام موسی صدر ندیدهایم. اما اگر کسی بخواهد ادعا کند که انقلابیون ایران در رقرار دارای بودن امام دست دارای بودهاند، ناچار هست دهستانی بسازد که این فرضیه را قابل باور جلوه دهد. خب، اگر واقعا چنین نامهای فرستاده گردیده قرار دارای بود، باید نسخهای از آن در ساواک موجود باگردید. مکاتبهها، گفتگوها و حتی تصمیمی که به چنین نامهای منتهی گردیده، میبایست اثری از خود در بایگانی ساواک بجا گذاشته باگردید. اما هیچ سندی از این دست وجود ندارد. در آن سه جلد کتاب اسناد ساواک که منتشر گردیده، تمام مدارک مربوط به امام موسی صدر بررسی گردیده و چنین چیزی دیده نخواهد گردید.پرویز ثابتی – بهعنوان یک عنصر امنیتی و مغز هستراتژیک در ساختار ساواک – همچنان معتقد قرار دارای بود که انقلاب رفتنی هست و جمهوری اسلامی دوام نخواهد آورد. او هستراتژی مشخصی دارای بود: نخست، هنگامی که تغییر حکومت قطعی گردید، بتواند در براندازی نقش ایفا کند؛ و دوم، در ساختار حکومت بعدی جایچندین اوقات برای خود دستوپا کند. ثابتی و جمعی از رجال ردیف اول شاه، حتی تا پنج شش ماه پس از بهمن ۵۷، بر این باور قرار دارای بودند که رژیم جدید سقوط خواهد کرد و برای آن طرحهای فراوان میریختند. بنابراین، باید اظهارات ثابتی را بر اساس دستورکار سیاسی خودش سنجید.حال، اگر ادعا بر این هست که این نامه را ثابتی دیده، کوپر به آن اشاره کرده و نصیری هم از آن سخن بیان کرده، معنایش این هست که در ساختار ساواک گردش کرده هست. پس باید نسخهای از آن جایی باقی مانده باگردید. اما نه در اسناد ساواک اثری از آن هست، و نه در دفتر امام، نامهای با آن مضامین خطاب به شاه وجود دارد.همه اسناد ساواک در اختیار ما قرار گرفته و این صرفا تحلیل نیست، بلکه عین واقعیت هست: هیچ نامهای از امام با چنین متن و محتوایی، و هیچ سندی دال بر نقش انقلابیون ایران در رقرار دارای بودن امام، وجود ندارد.بسیار کوشیده گردید که قذافی از اتهام رقرار دارای بودن امام تبرئه شود، و برای این هدف دهستانهای بسیاری ساخته گردید. تا پیش از سقوط قذافی، خانواده امام همواره درگیر رد کردن این سناریوهای جعلی قرار دارای بود. بدتر از همه اینکه چندین مسئولان ما این جعلیات را باور میکردند و ما مجبور قرار دارای بودیم آنها را متقاعد کنیم که اشتباه میکنند.واقعیت آن هست که افرادی که در روزهای نخست رقرار دارای بوده گردیدن امام، با اعتقاد به شهادت ایشان، عملا سبب گردیدند پیگیری این پرونده توسط دولت ایران متوقف شود، امروز باید پاسخگو باشند. براساس اظهارات هانیبال قذافی، امام تا سال ۲۰۰۹ در قید حیات قرار دارای بوده و از زندانی به زندان دیگر منتقل میگردیده هست.نیز بخوانیدروایت شهادت امام موسی صدر از زبان سید حسن نصرالله + فیلمپیام صریح لبنان به لیبی؛ سرنوشت امام موسی صدر مشخص شود، پسر قذافی را تحویل می دهیمهمسر امام موسی صدر درگذشتحکایت رقرار دارای بوده گردیدن امام موسی صدر در لیبی
دیدگاهها