به گزارش پول و تجارت به نقل از روزنامه جمهوی اسلامی، اینکه بیان کردهاند «تجربه از علم بالاتر هست» چون یک حقیقت غیرقابل تردید هست، باید در کشورداری مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.ما که قریب نیم قرن هست کشورداری را با سازوکار نظام جمهوری اسلامی تجربه کردهایم، لازم هست با هستفاده از نتایج این تجربه، عملکرد نظام را ارزیابی کنیم. ارزیابی به این معنا نیست که به رسم دولتمردان ما همواره بگوئیم سفر پرباری دارای بودیم، کارهای خوبی انجام دادهایم، همه چیز سر جای خودشان قرار دارند و اصلاً جای نگرانی نیست. ارزیابی واقعبینانه اینست که قوتها و ضعفها در کنار هم دیده شوند و در اظهارنظر دولتمردان انعکاس یابند. در یک دولت مردمی و نظام اسلامی، دستاندرکاران اجرائی باید در واقعنگری و واقعگوئی پیشتاز باشند و همین روحیه زمینهساز اقدام برای تصحیح عملکردها باگردید.ما با تجدید نظر بنیادی در روشهای کشورداری امکان داردیم هستقلال ایران و تداوم نظام جمهوری اسلامی را تضمین کنیم. برای کسب موفقیت در این عرصه قبل از هر چیز باید اشتباهاتمان را بپذیریم و خود را منزه از خطا ندانیم.امروز، دو جریان فکری و عملی برای اظهارنظر درباره آینده وجود دارد که یکی از آنها بیان میکند همه چیز قابل قبول هست و باید همین وضعیت ادامه یابد و دیگری درست در نقطه مقابل قرار دارد و بیان میکند هیچ نقطه مثبتی وجود ندارد و همه چیز باید از اساس و بنیان تغییر کند.روشن هست که این دو نظریه در دو طرف افراط و تفریط قرار دارند و باید به نظریه سوم که متعلق به جریان اعتدالی هست روی آورد. نظریه سوم اینست که از طریق یک ارزیابی واقعبینانه باید ضعفها و قوتها را شناخت و به تصحیح ضعفها و تقویت قوتها پرداخت.بنیانیترین اصلی که باید مورد تجدید نظر و بازبینی قرار گیرد، تشخیص اولویت هست. سؤال اساسی اینست که ما باید به تقویت بنیه داخلی بپردازیم یا قبل از آن به سراغ مسائل خارجی برویم و یا همزمان، هر دو را در دستور کار قرار دهیم؟پاسخ این سؤال را امکان دارد از تجربه نزدیک 5 دهه گذشته به دست آورد. در این مدت به ویژه سه دهه اخیر اولویت را به مسائل خارجی دادیم و از داخل بهستثنای یکی دو مورد غفلت کردیم. امروز که به عملکرد گذشته نگاه میکنیم، به روشنی امکان داردیم نتیجهگیری کنیم که در بخش خارجی توفیقی ندارای بودیم و در مسائل داخلی غیر از همان یکی دو مورد که مورد توجه قرار دارای بودند در بقیه موارد دچار خسران گردیدهایم.مهمترین موضوعی که در داخل از فهرست اولویتها حذف گردید، معیشت مردم و رفاه عمومی قرار دارای بود. این درست هست که مردم ما برای سیر کردن شکم خود انقلاب نکردند و موضوعات بسیار بالاتر و مهمتری موردنظرشان قرار دارای بود ولی این واقعیت را نامکان دارد انکار کرد که هرگز نامکان دارد با شکم گرسنه، اهداف والا را دنبال کرد. برای محقق ساختن اهداف معنوی و مادی به ویژه در سطح کشورداری و جامعه به رفاه نسبی نیاز هست و به همین دلیل باید موضوعات داخلی به ویژه معیشت مردم و رفاه عمومی را در اولویت قرار داد.نتیجه ارزیابی واقعبینانه در عملکرد کشورداری نیم قرن اخیر اینست که ما باید مسائل داخلی را در اولویت قرار دهیم و رفاه نسبی عموم مردم را در صدر فهرست اولویتها بنشانیم. بسیار بدیهی هست که فقط در صورت برخورداری از بنیه قوی داخلی امکان دارد منافع ملی را حفظ کرد و در سطح منطقه و جهان به اهداف مشروع و انساندوستانه رسید. اگر بنیه داخلی قوی باگردید، پشتوانه مردمی حکمرانی تأمین خواهد گردید و حکمرانان فقط با پشتوانه داخلی هست که امکان داردند گامهای بلندی در سیهست خارجی بردارند و حکمرانی خود را به الگوئی برای کشورها و ملتها تبدیل کنند.نیز بخوانیدتوصیه هاشمی طبا به تندروهای مخالف پزشکیان؛ اگر دغدغه مملکت و مردم دارید...مروری بر تاریخچه فحاشی سیاسی در ایران/ با این سلاح ترور شخصیتی و فحاشی، باید فاتحه اخلاق سیاسی در کشور را خواندهممیهن: این چه وضعی هست که یکی از آنها برای سر ترامپ جایزه تعیین انجام میدهد و روز دیگر با ریزپرنده ناف ترامپ را نشانه میروند؟/ آقای اژهای نمیخواهند اقدامی کنند؟واکنش نماینده مجلس به طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور/ تندروها اختلافافکنی میکنند
دیدگاهها