به گزارش پول و تجارت، ایران درحالی وارد پنجمین سال از خشکسالی شدید خواهد گردید که ناترازیهای گسترده در زمینه انرژی، موجب نارضایتی بسیاری از مردم شده هست. تغییرات اقلیمی و اشتباهات و غفلتهای مدیریتی را امکان دارد به عنوان علل اصلی این بحران دانست. دولت پزشکیان اما از برنامههای خود برای گذر از بحران بیان میکند.
خاموشی در سطح کشور
پاتریک وینتور در گاردین نوشت: ایران با چندین بحران جدی در حوزه منابع روبرو هست. بحرانهایی که ناشی از تغییرات اقلیمی، تحریمهای گسترده و اشتباهات پیدرپی دولت هست. خاموشیهای برنامهریزیشده یا ناگهانی تقریباً هر روز و در جای جای ایران رخ میدهند.
رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، صراحتاً درباره ابعاد این بحران بیان میکند: «هماکنون مشکل آب، برق و گاز داریم. پشت سدها هیچ آبی نیست و چاههای زیر پای ما هم خشک شدهاند. کسانی که ادعا میکنند آب هست، بیایند و به ما نشان دهند کجا این آب وجود دارد.»
خشکسالی شدید و کاهش بارشها علت اصلی هستند
نزدیک به پنج سال هست که ایران با خشکسالی گسترده مواجه هست. کارشناسان معتقدند که تغییرات اقلیمی نیز این روند را تشدید کرده هست. کاهش پیوسته میزان بارش، بهویژه در تهران که سال گذشته تنها ۱۵۸ میلیمتر باران دارای بود (۴۲٪ کمتر از میانگین بلندمدت)، همراه با مصرف بیش از حد آب، بهویژه در بخش کشاورزی، برداشت غیرمجاز آبهای زیرزمینی و پروژههای مهندسی پرهزینه و ناکارآمد، به بحران دامن زده هست.
در تابستان سال جاری میانگین میزان آب نوزده سد ایران، تنها بین سه تا پانزده درصد از ظرفیت کل قرار دارای بود. نیز اوضاع در سه سد پایتخت، یعنی لار، مالو و امیرکبیر، در محدوده بحرانی قرار دارد. تلاشها برای کاهش 25 درصدی مصرف آب تهران نیز هنوز به نتیجه نرسیده هست. در این میان، دولت از اتخاذ برنامههایی برای توقف دو ساله تمام ساختوسازها در این شهر خبر داده هست. ایران در آستانه خشکی کامل شیرآبها قرار دارد.
چارهای جز تغییر روشهای کشاورزی نداریم
شینا انصاری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، درباره بحران بیان میکند: «ایران در کمربند خشک زمین قرار دارد و مال سالهاست که با این چالشها مواجهیم؛ اما در طی سه دهه گذشته، میانگین دما به میزان ۱.۸ درجه سانتیگراد افزایش یافته و در طی پنج سال گذشته نیز، میزان کلی بارشها 30 درصد کاهش یافته هست. به گفته انصاری، ایران اکنون در پنجمین سال متوالی خشکسالی قرار دارد.
معاون رئیسجمهور در ادامه بیان کرد: اشتباهاتی هم در گذشته رخ داده هست، مانند قرار دادن صنایع پرمصرف آب در مناطق خشک یا اسکان جمعیتهای بزرگ در مناطقی که منابع آب کافی ندارند. او بیان میکند: «به خاطر محدودیتهای بزرگ، چارهای جز تغییر چندین روشهای کشاورزی نداریم؛ چرا که مسئله آب، حساسیت اجتماعی بالایی دارد.
خطر فرونشست زمین جدی است
علائم کمبود آب در سراسر کشور مشهود هست؛ از خشک شدن دریاچهها و سدها گرفته تا فرونشست زمین در چندین شهرهای تاریخی مانند اصفهان. حتی ترکهای ایجادشده روی خطوط اصلی راهآهن تهران-مشهد هم نشان از تشنگی ایران میدهد. بحران درحدی هست که به تازگی با کاهش فشار آب، برجنشینها با مشکل قطعی مکرر آب مواجهاند. حتی در خوزستان هم بهرهوری نخلها به نصف رسیده هست.
مهدی جمالینژاد، استاندار اصفهان، بیان میکند: «فرونشست زمین دیگر شبیه زمینلرزهای که خاموش شده باشد نیست، بلکه بیشتر به یک آتشفشان فعال شباهت دارد.»
مدارس، مساجد، بیمارستانها و بسیاری از زیرساختهای حیاتی با خطر فرونشست مواجهاند و چندین حتی تخلیه یا تخریب شدهاند. تنها در هفته گذشته، سه فرونشست بزرگ در مرکز اصفهان رخ داد و چاههایی به عمق ۷ تا ۱۵ متر در مسیرهای عمومی ایجاد گردید.
وضعیت دریاچه ارومیه نشانه خشکسالی شدید است
عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی، درباره برداشت بیش از حد آب بیان میکند: «در حوضه آبریز اصفهان سالانه ۱.۱ تا ۱.۲ میلیارد متر مکعب آب برداشت میکنیم که به شدت به فرونشست زمین منجر شده هست. اکنون در محدوده ۲۷۰۰ کیلومتر مربعی اصفهان و تالاب گاوخونی، ۲۳ میلیارد متر مکعب خلأ زیرزمینی وجود دارد. چنین شکافی باعث تخریب بناهای تاریخی، جادهها، کارخانهها و حتی مدارس شده هست.
خشک شدن دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران از دیگر نشانههای خشکسالی شدید هست. ارومیهای که زمانی بزرگترین دریاچه خاورمیانه قرار دارای بود، اکنون تنها نیم متر آب دارد. اثرات خشکسالی مداوم و تبخیر شدید آب همراه با سدسازی و کشاورزی بیش از حد و غیراصولی، موجب چنین وضعیتی شده هست.
به نقطه بیبازگشت رسیدهایم
علیرغم وجود طرحهای پیشنهادی برای مدیریت بحران مانند برداشت آب از دریای خزر و یا جلوگیری از برداشت آب کشاورزان، هنور هیچ اقدام جامع و کافی برای حل این بحران در ایران وجود ندارد.
به گفته بنفشه زهراعی، رئیس موسسه مطالعات آب دانشگاه تهران، دریاچه ارومیه به نقطه بیبازگشت رسیده و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، دیگر هیچ اثری از دریاچه نخواهد ماند. برداشت بیرویه آب برای آبیاری زمینهای کشاورزی رو به گسترش اطراف دریاچه، موجب خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه شده هست. از بین رفتن دریاچه تبعات گستردهای دارد و فقط محدود به توفانهای نمکی و گرد و خاک نخواهد قرار دارای بود؛ افزایش بیماریها و سرطانها و مهاجرت عظیم جمعیت نیز از نتایج تاسفبار این امر خواهد قرار دارای بود.
دبیر کل فدراسیون صنعت آب ایران، علیرضا شریعت، بیان میکند که بستر نمکی حاصل از خشکی دریاچه، نور خورشید را به شدت منعکس انجام میدهد. این پدیده وضعیتی را ایجاد انجام میدهد که کارشناسان آن را «اثر جزیره گرمایی شهری» مینامند. در مقیاس منطقهای، چنین اثری دمای هوا را افزایش داده و شرایط آب و هوایی را به سمت شرایط گرمتر و خشکتر سوق میدهد. این بدان معناست که از این پس، مناطق اطراف ارومیه مانند بازرگان، کردستان و حتی آذربایجان شرقی باید با آب و هوایی گرمتر و خشکتر از گذشته روبرو شوند. شریعت بیان میکند: «این عادیسازی خطرناکترین بخش داستان هست. وقتی مردم دیگر نسبت به زمین و منابع طبیعی خود حساسیت نشان نمیدهند و فاجعه به یک واقعیت روزمره تبدیل خواهد گردید.»
محدودسازی کشاورزی و توسعه شهری
مسئولیت اصلی مدیریت منابع آب بر عهده وزارت نیرو هست، اما وزارت جهاد کشاورزی، وزارت کشور، استانداران و نمایندگان مجلس نیز هر یک وظایفی دارند که هماهنگی میان آنها بهطور کامل برقرار نیست.
انصاری تأکید انجام میدهد: «سدهای بسیاری بدون ارزیابی زیستمحیطی ساخته شدهاند، اما از سال ۱۹۹۴ انجام این ارزیابیها الزامی شده هست. ما اولویتبندی منابع آب را بازنگری کردهایم و دریاچهها و تالابها اکنون در صدر اولویتها قرار دارند. نظر به تخلیه کامل منابع زیرزمینی، تلاش داریم توسعه شهری و فعالیتهای صنعتی را محدود کنیم.»
کشاورزی ۸۸ درصد از مصرف آب کشور را به خود اختصاص میدهد، درحالی که تنها منجر به۱۰ تا ۱2 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور خواهد گردید. بسیاری معتقدند که مصرف آب کشاورزان باید نصف برسد و کشت چندین محصولات که به آب زیادی نیاز دارند، مانند برنج و هندوانه، باید کاهش یابد و یا کلا متوقف شود..
انصاری بیان میکند: «به خاطر محدودیتها، ناچار به تغییر بنیادی در روشها و سیاستهای کشاورزی هستیم. تغییر سیستمهای آبیاری و نوع محصولات اهمیت دارد، اما کافی نیست. در چندین مناطق مرکزی ایران، کشاورزی برنج شبیه ژاپن قرار دارای بود که باید تغییر کند.»
او معتقد هست ایران میتواند از تجربه تاریخی خود بهره ببرد؛ یعنی استفاده از قناتها و بادگیرها در شهرهای قدیمی که نمونهای از روشهای هوشمندانه سنتی ایرانیان هست. انصاری هشدار میدهد که پیروی کورکورانه از روشهای غربی، مشکلات فعلی را تشدید کرده هست.
افزایش تقاضا برای انرژیهای تجدیدپذیر
ایران دارای سومین ذخایر نفتی جهان هست و کاهش مصرف سوختهای فسیلی برای اقتصاد این کشور، دشوار هست. با این حال، تقاضا برای انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه خورشیدی و بادی، در بخش خصوصی رو به افزایش هست.
هدف دولت ساخت ظرفیت 12هزار مگاواتی از انرژی تجدیدپذیر تا پایان برنامه توسعه سال ۲۰۲۸ هست. نیز رئیسجمهور ایران هدف بلندپروازانه 30 هزار مگاواتی را برای چهار سال آینده تعیین کرده هست.
انصاری نیز به کاهش فلرینگ گاز (سوختن بیرویه گاز در استخراج نفت) اشاره انجام میدهد که سالانه ۳۸ میلیون تن گازهای گلخانهای تولید انجام میدهد،عدیی تقریباً برابر با کل سالانه انتشار گازهای نروژ یا سوئد.
با این حال، سرعت تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر خشکسالی ممکن هست سرانجام خیلی سریع باشد و مدیریت آن سختتر از توان عملیاتی دولت باشد.
دیدگاهها