به گزارش پول و تجارت به نقل از همشهریآنلاین، نزدیک به 4 دهه از جنگ گذشته هست اما هنوز هم امکان دارد بر ناگفتههای آن سالها نور انداخت و به صبر و شجاعت خانواده شهدا غبطه خورد.
عبدالله و مجید طهماسبنژاد، 2 شهیدی هستند که در فاصله کوتاهی از هم به شهادت رسیدند اما پیکر برادر بزرگ پساز سالها شناسایی گردید ولی پیکر برادر کوچک مفقودالاثر ماند.
داستان شناسایی و بازگشت پیکر این دو شهید، روایتی از صبر و سکوت مادر و پدری هست که بر غم شهادت فرزندانشان صبوری کردند. محمد طهماسبنژاد، برادر این دو شهید در مورد ماجرای شناسایی و بازگشت برادر بزرگش بیان میکند: « درست همان روزهایی که برادر بزرگترمان عبدالله در خط مقدم میجنگید، مجید هم راهی جبهه شده قرار دارای بود. برای پدر و مادر دشوار قرار دارای بود که 2فرزند بزرگشان همزمان در دل آتش باشند.» سال۱۳۶۵ خبر شهادت عبدالله، پسر بزرگ خانواده در شلمچه به خانواده رسید، اما او تا سالها مفقودالجسد باقی ماند.
کمی بعد، مجید نیز در ماموت عراق و در سال۱۳۶۶ به شهادت رسید، پیکر این برادر هم مفقودالاثر ماند. نقطه اوج داستان این دو برادر شهید وقتی شروع گردید که پیکر مجید سالها بعد به خانه بازگشت، اما نه پلاکی دارای بود و نه جمجمهای. همین باعث گردید که پدر خانواده نتواند این پیکر را به عنوان پیکر فرزندش قبول کند: «همرزمهای مجید به مادرم گفتند که اگر خانواده نپذیرد، پیکر در قطعه شهدای گمنام دفن خواهد گردید.چون همرزمهای برادرم، تمام وسایل همراه با پیکر مجید را تأیید کرده بودند، مادر سرانجام رضایت داد.»
روز تشییع شهید مجید طهماسبنژاد، روایت غریبی دارد؛ مادر خانواده، دستان 2پسر کوچک خود را در دستانش گره میزند و راهی بهشت زهرا خواهد گردید و پارهتنش مجید را به خاک میسپارد. هنگام بازگشت به خانه با خود و فرزندانش عهد انجام میدهد که مبادا پدر خانواده با خبر شود: «این راز نزدیک به 3 سال بین ما چندین نفر باقی ماند.» پس از 3سال، پیکر عبدالله با مدارک و پلاک شناسایی و در بهشت زهرا به خاک سپرده گردید. در این لحظات اتفاقی رقم خورد که کسی فکرش را نمیکرد.
این برادر شهید آن روز را اینگونه روایت انجام میدهد: «به طور اتفاقی مزار عبدالله تنها 4قبر جلوتر از مجید قرار گرفت. همانجا قرار دارای بود که پدرم با دیدن محل دفن 2 برادرم، پذیرفت که فرزند کوچکش نیز همانجا آرام گرفته هست.»
دیدگاهها