به گزارش پول و تجارت، قلبنور صدیق در یکی از اردوگاهـ بازداشتگاههای بدنام اویغورها و دیگر اقلیتهای مسلمان در سراسر استان غربی سینکیانگ چین کار میکرد. این معلم زبان چینی بیان میکند او را وادار کردند در دو اردوگاه درس بدهد؛ جایی که به گفتۀ او بازداشتشدگان در معرض شکنجه، تحقیر و کنترل اجباری باروری قرار داشتند.
مسعود یوسف حصیرچین در گزارشی در اکوایران نوشت: پس از حدود ۹ ماه کار در این اردوگاهها در سال ۲۰۱۷، خود صدیق هم به اجبار عقیم گردید. این تجربۀ هولناک باعث گردید که در سال ۲۰۱۹ به هلند مهاجرت کند.
او به بخش بالکان رادیو اروپای آزاد بیان کرد: «التماس کردم که مرا برای عمل جراحی نبرند. گفتم که دیگر نمیتوانم و نمیخواهم بچهای بیاورم. اما باز هم عقیم شدم.»
برآورد خواهد گردید طی هشت سال گذشته بیش از یک میلیون مسلمان ــاویغورها و دیگر اقوام قزاق، قرقیز، تاجیک و ازبکــ در شبکۀ گستردۀ اردوگاههای با سطح امنیتی بالای چین در سینکیانگ ناپدید شده باشند.
پکن مدعی هست این مراکز، اردوگاههای آموزش فنی برای مقابله با افراطگرایی مذهبیاند. اما فعالان، گروههای حقوق بشری و بازداشتیهای سابق از تجاوز، سقط جنینهای ناخواسته و کار اجباری در این اردوگاهها سخن گفتهاند.
چندین گروههای حقوق بشری و پارلمانهای غربی، چین را به ارتکاب نسلکشی در این منطقه متهم کردهاند؛ ادعایی که پکن رد انجام میدهد.
«فریادها را میشنیدم»
صدیق که ازبکتبار هست، در دبستانی در اورومچی، مرکز استان سینکیانگ، تدریس میکرد که در فوریۀ ۲۰۱۷ از سوی مقامات احضار گردید.
سپس او را مجبور کردند شغل تازهای بپذیرد: تدریس زبان چینی در یک اردوگاهـبازداشتگاه تماممردانه. صدیق متعهد به عدم افشای مشاهدات گردید و یک مأمور پلیس او را هر روز به محل کار جدیدش میبرد و برمیگرداند.
او بیان کرد: «دستهایشان را بسته بودند و باید چهاردستوپا به "کلاسها" وارد میشدند. از هر نظر زجر میکشیدند. چندین اوقات از اتاقهای دیگر فریاد و التماس برای کمک میشنیدم.»
به گفتۀ صدیق، تمام بازداشتیها اویغور بودند؛ اقلیتی ترکزبان در شمالغرب چین. سینکیانگ پیشتر صحنۀ شورشهای جداییطلبانهای قرار دارای بود که با سرکوب شدید دولتی مواجه گردید.
او بیان کرد: «این افراد فقط علمای دینی نبودند، بلکه از همۀ اقشار بودند: دانشگاهی، بازرگان، نیکوکار، پزشک و حتی کسانی که در خارج تحصیل کرده بودند.» این سخنان ادعای مقامات را که اردوگاهها برای آموزش «بیسوادان» طراحی شده، نقض انجام میدهد.
«این افراد نیازی به آموزش بیشتر نداشتند ــبیشترشان بسیار تحصیلکرده بودند. تنها "جرم"شان این قرار دارای بود که اویغور بودند.»
در اردوگاهها، بازداشتیها مجبور بودند زبان چینی را بهطور فشرده بیاموزند، سرودهای میهنپرستانۀ چینی بخوانند و ویدئوهای تبلیغاتی حزب کمونیست چین را تماشا کنند. بیشترشان در سلول زندگی میکردند.
عقیمسازی اجباری
پس از شش ماه، صدیق به را به یک اردوگاه مخصوص زنان منتقل کردند، جایی که شاهد کنترل اجباری باروری قرار دارای بود.
او بیان کرد: «همۀ آنها را به اجبار عقیم کردند. به آنها قرصهای ناشناسی میدادند که عادت ماهانهشان را متوقف میکرد. حتی دخترانی که ازدواج نکرده بودند به اجبار عقیم شدند.»
صدیق به یاد میآورد که یک دختر جوان را با برانکارد بردند و بعدتر مُرد.
او بیان کرد: «حداکثر ۱۹ سال دارای بود. فکر میکنم از بس مجبور قرار دارای بود قرص بخورد بدنش دیگر توان تحمل نداشت.»
خود صدیق هم در ۴۷ سالگی مجبور گردید یک وسیلۀ داخلرحمی (IUD) برای جلوگیری از بارداری بگذارد.
این وسیله باعث خونریزی شدید و درد دائمی گردید. بیمار گردید، به اجبار بازنشستگی زودهنگام گرفت و عقیم گردید.
او بیان کرد: «سرانجام عقیمم کردند. مثل بقیه مجبورم نکردند قرص بخورم اما عمل جراحی روی من انجام دادند.»
ترک چین
مقامات چینی خروج اویغورها و دیگر اقلیتهای مسلمان از کشور را تقریباً ناممکن کردهاند.
اما صدیق توانست پس از عبور از موانع و ممنوعیتهای بوروکراتیک به اروپا برود.
دخترش، که در هلند زندگی انجام میدهد، برای او دعوتنامۀ سفر به اروپا فرستاد. گرفتن گذرنامه حدود ۹ ماه طول کشید. به همسر اویغورش اجازۀ خروج از کشور ندادند.
او بیان کرد: «مهمترین نکته این قرار دارای بود که من ازبک هستم. اگر اویغور بودم، هرگز نمیتوانستم خارج شوم.»
صدیق در سال ۲۰۱۹ پس از ورود به هلند پناهندگی گرفت. او علیه سرکوب اویغورها و دیگر اقلیتهای مسلمان در چین سخن گفته و همین باعث شده هدف فشار پکن قرار گیرد.
پلیس چین با صدیق تماس گرفت و همسرش را تهدید کرد.
آنها گفتند: «این کار را نکن. اگر به حرف ما گوش بدهی، کمک میکنیم شوهرت از کشور خارج شود، یا تو برگردی تا دوباره با هم باشید.»
اما او نپذیرفت: «هر کاری میخواهید بکنید. من سکوت نخواهم کرد. همین را گفتم.»
به گفتۀ صدیق، شوهرش را مجبور کردند از او طلاق بگیرد و اکنون هیچ ارتباطی با او ندارد.
دیدگاهها