به گزارش پول و تجارت، محمد علی نژاد در گزارشی در هفته نامه تجارت فردا درباره وضعیت پول و بانک در سال 2075 نوشته هست؛
هوا کمی سردتر از چیزی قرار دارای بود که به خاطر میآوردم. با یک چشم برهم زدن، از آشفتگی و شلوغیهای سال 2025 به سکوت تقریباً ترسناک یک فضای شهری ناآشنا پرتاب شده بودم. تاریخ روی یک هولوگرام شناور در مقابل چشمانم میدرخشید: 20 سپتامبر ۲۰۷۵. 50 سال در زمان به جلو سفر کرده بودم و قرار قرار دارای بود یک روز در آینده زندگی کنم. بعد از خارج شدن از شوک اولیه فضای عجیبوغریبی که در آن قرار داشتم و حظ بردن از دیدن ماشینهای پرنده، نفس عمیقی کشیدم ولی یک سوال ساده و درعینحال حیاتی ذهنم را مشغول کرد: «این یک قطعه طلایی که برای امرارمعاش از گذشته آوردم را چطور باید به پول رایج این زمان تبدیل کنم؟»
با لمس ناخودآگاه جیب خالی شلوارم، قدم به خیابانی گذاشتم که گویی از یک فیلم علمی-تخیلی بیرون آمده قرار دارای بود. ساختمانها با خطوطی صاف و منحنیهای روان ساخته شده بودند و سطوحشان انرژی خورشیدی را جذب میکرد. اما چیزی که مرا شگفتزده کرد، نبود هیچ تابلو یا نشانه آشکاری از یک «بانک» به شکل کلاسیک آن قرار دارای بود. نه ستونهای سنگی عظیم، نه ویترینهای ضخیم شیشهای، و نه حتی خودپردازی که بشناسم.
یک لحظه احساس درماندگی کردم. یک مسافر زمان بیپول در آینده. عالی قرار دارای بود!
ناگهان، یک نور ملایم آبیرنگ در چندین قدمی من از کف پیادهرو تابید و یک رابط کاربری هولوگرافیک سهبعدی در هوا شکل گرفت. متنی روان و زیبا به فارسی، انگلیسی و چندین زبانی که نمیشناختم ظاهر گردید: «به سامانه یکپارچه مالی خوش آمدید. چگونه میتوانم کمک کنم؟»
صدایی آرام و زنانه، شبیه به دوست دلسوزی قرار دارای بود که انگار از ناکجاآباد میآمد، پرسید: «ظاهراً برای اولینبار هست که از خدمات ما استفاده میکنید. اجازه میدهید راهنماییتان کنم؟»
مبهوت، گفتم: «بله... ولی من... یک غریبهام.»
صدا با مهربانی پاسخ داد: «همه دوستان از جایی شروع میکنند. نگران نباشید. برای تایید هویت و ایجاد یک حساب موقت برای شما، نیاز به اسکن بیومتریک دارم. لطفاً به نقطه نور سبزرنگ نگاه کنید.»
پرتو نازکی از نور سبز از داخل هولوگرام بیرون آمد و چشمانم را اسکن کرد. کمتر از یک ثانیه طول کشید.
«هویت ناشناس تایید گردید. بر اساس الگوهای ایریس و ریتم زیستی منحصربهفردتان، یک کیف پول دیجیتال موقت برای شما ایجاد گردید. خوش آمدید، مهمان.»
در مقابل من، یک نمودار سهبعدی از داراییهایم ظاهر گردید. عدد کنار آن صفر قرار دارای بود، اما زیرش نوشته قرار دارای بود: «اعتبار اولیه: ۱۰۰ واحد اعتباری بر اساس استاندارد بینالمللی انرژی (IES) به شما تعلق گرفت تا بتوانید خدمات اولیه را تجربه کنید.»
پول نقد؟ حساب بانکی؟ کارت اعتباری؟ همه این مفاهیم محو شده بودند. پول به «اعتبار» مبتنی بر انرژی تبدیل شده قرار دارای بود. واحد پول جهانی، بر پایه مقدار انرژیای که یک فرد یا جامعه میتواند تولید یا ذخیره کند، سنجیده میگردید. دیگر خبری از تورم افسارگسیخته، نوسانات ارزی یا بانکهایی که با وامهایشان دنیا را به آشوب میکشیدند، نبود.
صدا -که اسمش را «ایلیا» گذاشته بودم- توضیح داد: «سیستم مالی کنونی یک شبکه غیرمتمرکز جهانی هست. ما دیگر «بانک» به معنای قدیمی آن نداریم. ما «مرکز تبادل ارزش» هستیم. ارزش شما در این شبکه، تنها بر اساس پولی که در یک حساب خوابیده نیست، بلکه بر اساس مهارتها، مشارکتهای اجتماعی، نوآوریها و حتی تولید انرژی شخصی شما محاسبه خواهد گردید. پس تولید انرژی را شروع کنید. البته یادتان باشد، حذف کربن هم میتواند به شما اعتبار بیشتری بدهد»
برایم باورنکردنی قرار دارای بود. پول دیگر یک شیء یا عدد ثابت نبود؛ یک جریان زنده و پویا قرار دارای بود که مستقیماً به بهرهوری فرد گره خورده قرار دارای بود.
ایلیا پیشنهاد کرد برای درک بهتر، به یک «مرکز تجربه مالی» بروم. با دنبال کردن نشانگرهای نوری روی زمین، به ساختمانی شیشهای و هوشمند رسیدم که بیشتر شبیه یک گالری هنری یا پارک علمی قرار دارای بود تا یک موسسه مالی. در داخل، مردم -البته تعداد کمی- در حال گشتن بودند و با رابطهای کاربری مختلفی تعامل داشتند.
در یکی از ایستگاهها، فردی روی صندلی راحتی نشسته قرار دارای بود که یک کلاه نورانی روی سرش قرار دارای بود. ایلیا توضیح داد: «اینها در حال معامله در «بازار ایده» هستند. آنها ایدههای نوآورانه خود -از طراحی یک محصول جدید تا یک نظریه علمی- را در شبکه به اشتراک میگذارند و دیگران بلافاصله با اختصاص اعتبار از آن ایده حمایت میکنند. اگر ایده در آینده به نتیجه برسد، همه حامیان به نسبت سرمایهگذاریشان سود میبرند. ریسک و سرمایه بهطور شفاف و جمعی مدیریت خواهد گردید.»
برایم کمی آشنا قرار دارای بود، در گذشته این کار را شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه (VCها) انجام میدادند. ولی حالا نوعی کرادفاندینگ با اعتبار شخصی انرژی شکل گرفته قرار دارای بود.
در ایستگاه دیگر، یک دیوار عظیم شفاف، جریان زنده تراکنشهای انرژی را در سطح شهر نشان میداد. میتوانستی ببینی چگونه یک خانواده با فروش مازاد انرژی تولیدی پنلهای خانگی خود به همسایهاش، اعتبار کسب انجام میدهد، یا چگونه یک هنرمند با خلق یک اثر دیجیتال منحصربهفرد، اعتبار دریافت انجام میدهد.
تقریباً هیچ خللی به امنیت شبکه تراکنشها وارد نمیگردید. هر تراکنش با یک الگوی بیومتریک پیچیده -ترکیبی از اسکن شبکیه، امواج مغزی و حتی ریتم ضربان قلب- امضا و در یک زنجیره بلوکی جهانی ثبت میگردید که دستکاری در آن غیرممکن قرار دارای بود. به نظر میرسید کلاهبرداری، دزدی هویت و پولشویی به موزههای تاریخ سپرده شده بودند.
ناگهان ذهنم به گذشته برگشت، تلاشهایی که برای پسانداز انجام میدادم و حق بیمهای که برای بازنشستگی پرداخت میکردم.
با کنجکاوی، از ایلیا پرسیدم: «پس پسانداز برای آینده چطور؟ بازنشستگی؟»
او پاسخ داد: «مفهوم «پسانداز» به آن شیوه قدیمیاش منسوخ شده. ارزش شما در شبکه، بر اساس سرمایه اجتماعی و مهارتهای شماست که البته مدام در حال تغییر هست. در «بازار مهارت»، شما میتوانید مهارتهای خود -مثلاً تدریس ادبیات کهن یا تعمیر روباتهای خانگی- را به نسلهای بعدی آموزش دهید و اعتبار کسب کنید. سیستم بهطور خودکار یک سبد متعادل از سرمایهگذاری در پروژههای پایدار و کمریسک جهانی برای شما ایجاد انجام میدهد. شما نه مالک یک عدد ثابت، بلکه سهامدار یک اکوسیستم زندهاید.»
لحظهای در جای خود ایستادم و مبهوت به این دنیای جدید خیره شده بودم، به یاد ترافیک، صفهای طولانی بانک، استرس تبدیل طلا و ارز، نگرانی از کاهش ارزش پول و تمامی پیچیدگیهای سیستم قدیمی افتادم. در اینجا، پول از یک ابزار قدرت و انباشت ثروت، به یک ابزار سیال برای تبادل واقعی «ارزش» و «انرژی» بین انسانها تبدیل شده قرار دارای بود. تمرکز از «داشتن»، به «بودن» و «مشارکت کردن» تغییر کرده قرار دارای بود، انگار اقتصاد اگزیستانسیالیست شده باشد.
با اعتبار اولیهای که داشتم، یک نوشیدنی گرم از یک دستگاه کافه خودکار خریدم. تراکنش آنی انجام گردید. فقط یک حس رضایت و تایید از طرف سیستم آمد: «ممنون که در چرخه اقتصاد انرژی مشارکت کردید.»
صدای لرزش ساعت هوشمندم به من یادآوری کرد که زمان بازگشت فرا رسیده هست. هنگام بازگشت تنها یک چیز در ذهنم مانده قرار دارای بود: آینده، دیگر درباره پول در بانکها نیست. درباره «ارزش و اعتبار» در شبکهای از اعتماد هوشمند و انسانی هست. و این، شاید زیباترین شکل ثروت هست که میتوانستم تصور کنم.
بانکها و وضعیت پول در سال ۲۰۷۵
پس از گذراندن پنج دهه تحولات شگرف در فناوری، اقتصاد و جامعه، بانکها دیگر همان نهادهای شناختهشده قرن بیستم نیستند؛ پول به کالایی فراگیر و دیجیتال بدل شده که فراتر از کارت و اسکناس حرکت کرده و ذهنیت انسانها را نیز تغییر داده هست. البته احتمالاً شکل و شمایلی که پول و بانک در سال 2075 داشته باشند با تصویر ذهنی من، تفاوت زیادی داشته باشد. ولی امکان دارد تحولات زیر را با درصدی از احتمال در آینده بانکداری و نظام پولی مشاهده کرد.
سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز (DAOs) و بانکداری آینده
تا سال ۲۰۷۵، احتمالاً سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز به نهادهای اصلی مدیریت مالی تبدیل شدهاند. این سازمانها که بر پایه قراردادهای هوشمند و فناوری بلاکچین عمل میکنند، بخش عمدهای از خدمات بانکی شامل وامدهی، سپردهگذاری و مدیریت پرتفوی را بهصورت کاملاً خودکار انجام میدهند. این DAOهای مالی با نگهداری میلیاردها دلار در خزانههای نقد خود، قابلیتهای پیشرفتهای در زمینه مدیریت ریسک و بهینهسازی عملکرد ارائه میدهند.
برخلاف بانکهای سنتی که هنوز بر ساختارهای سلسلهمراتبی متکی هستند، DAOهای مالی تصمیمگیری را بر اساس رایگیری اعضای شبکه انجام میدهند. این روش باعث شده که سرعت تصمیمگیری برای تغییرات نرخ بهره، تایید وامها و ایجاد محصولات جدید از هفتهها و ماهها به دقایق و ساعات کاهش یابد. نیز، هزینههای عملیاتی پایینتر این سازمانها امکان ارائه نرخهای بهره رقابتیتری را فراهم کرده هست.
فناوری کوانتومی و امنیت بانکها
در سال ۲۰۷۵، محاسبات کوانتومی به بخش جداییناپذیر امنیت بانکی تبدیل شده هست. بانکها برای مقابله با تهدیدات کوانتومی، الگوریتمهای رمزنگاری پساکوانتومی (Post-Quantum Cryptography) را بهطور کامل پیادهسازی کردهاند. این فناوری نهتنها از حملات کوانتومی محافظت انجام میدهد بلکه قابلیتهای جدیدی برای تشخیص کلاهبرداری و پیشبینی ریسک ارائه میدهد.
استفاده از کامپیوترهای کوانتومی در تشخیص کلاهبرداری نتایج قابلتوجهی بهدست آورده هست. چندین بانکها با استفاده از مدلهای یادگیری ماشین کوانتومی توانستهاند دقت تشخیص کلاهبرداری را به طرز شگرفی بهبود داده و سرعت پردازش تراکنشها را افزایش دهند. در سطح جهانی، این فناوری سالانه چندین میلیارد دلار صرفهجویی در هزینههای ناشی از کلاهبرداری ایجاد کرده هست.
محاسبات کوانتومی نیز در مدلسازی ریسک و بهینهسازی پرتفوی کاربرد گسترده یافته هست. این فناوری قابلیت تحلیل چندین میلیون سناریوی بازار را در کسری از ثانیه فراهم انجام میدهد و امکان پیشبینی بحرانهای مالی قبل از وقوع آنها را ممکن ساخته هست.
هوش مصنوعی و شخصیسازی خدمات
تا سال ۲۰۷۵، هوش مصنوعی به قلب سیستم بانکی تبدیل شده هست. بانکها از الگوریتمهای یادگیری عمیق برای ارائه خدمات فوقشخصی استفاده میکنند که قادر به تحلیل رفتار مالی هر مشتری و ارائه توصیههای بلادرنگ هستند. این سیستمها میتوانند نیازهای مالی مشتریان را پیشبینی کرده و راهحلهای پیشگیرانه ارائه دهند.
مطالعات نشان میدهند که بانکها با استفاده از هوش مصنوعی میتوانند سالانه چندصد میلیارد دلار ارزش اضافه ایجاد کنند. این فناوری در زمینههایی همچون مشاوره مالی خودکار، مدیریت دارایی هوشمند و پردازش وامها کاربرد گسترده یافته هست.
احراز هویت بیومتریک و امنیت
سیستمهای احراز هویت بیومتریک در سال ۲۰۷۵ به استاندارد طلایی امنیت بانکی تبدیل شدهاند. این فناوریها که شامل تشخیص چهره، اثرانگشت، تشخیص صدا و حتی الگوهای رفتاری خواهد گردید، لایههای چندگانه امنیت ایجاد کردهاند. سیستمهای احراز هویت مبتنی بر ابر قابلیت کار در تمام دستگاهها و کانالها را فراهم کرده و تجربه یکپارچهای برای کاربران ایجاد کردهاند. نکته مهم این هست که سیستمهای بیومتریک آینده بر اصل حریم خصوصی از طراحی (Privacy by Design) بنا شدهاند. دادههای بیومتریک در قالب بردارهای ناشناس ذخیره میشوند و کاربران کنترل کاملی بر نحوه استفاده از اطلاعات خود دارند.
پول قابلبرنامهریزی و قراردادهای هوشمند
یکی از تحولات بنیادین سال ۲۰۷۵، گسترش پول قابلبرنامهریزی هست. این نوع پول که بر پایه قراردادهای هوشمند عمل انجام میدهد، قابلیت اجرای خودکار شرایط از پیش تعریفشده را دارد. بهعنوان مثال، وجوه میتوانند بهصورت خودکار پس از تایید تحویل کالا آزاد شوند یا پرداختها براساس شرایط بازار تنظیم شوند.
بانکهای قابلبرنامهریزی امکان تعریف قوانین پیچیده برای مدیریت نقدینگی، بازده خودکار و مدیریت ریسک را فراهم کردهاند. این سیستمها قادر به نظارت فوری بر شرایط بازار و تنظیم خودکار نرخهای بهره، الزامات وثیقه و تخصیص سرمایهگذاری براساس پارامترهای ریسک از پیش تعریفشده هستند.
ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی (CBDCs)
تا سال ۲۰۷۵، اکثر کشورهای جهان ارزهای دیجیتال بانک مرکزی خود را بهطور کامل راهاندازی کردهاند. این ارزها که با فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند ترکیب شدهاند، امکان کنترل دقیق سیاستهای پولی و نظارت آنی بر جریان نقدینگی را فراهم کردهاند.
CBDCها قابلیت برنامهریزی دارند و میتوانند برای اهداف خاص مانند خرید کالاهای ضروری یا پرداخت در بازه زمانی مشخص محدود شوند. این ویژگی به دولتها امکان اجرای سیاستهای محرک اقتصادی هدفمند را میدهد.
قابلیت تعامل بلاکچینها
یکی از چالشهای اصلی دهههای گذشته، جداسازی شبکههای بلاکچین مختلف قرار دارای بود. تا سال ۲۰۷۵، این مشکل با توسعه پروتکلهای قابلیت تعامل حل شده هست. سیستمهای مالی کنونی قادر به انتقال بدون درز ارزش و داده بین شبکههای مختلف هستند.
پروتکلهای مختلف امکان اتصال انواع مختلف دفاتر کل را فراهم کردهاند. این فناوری از فرآیند تراکنش دوفازی استفاده انجام میدهد که اطمینان میدهد همه طرفها متعهد به تراکنش باشند قبل از اینکه پرداخت نهایی شود. این سیستم امکان ایجاد یک شبکه پرداخت جهانی را فراهم کرده که ارسال پول بین نهادهای مالی مختلف بهسادگی ارسال ایمیل ممکن شده هست.
قابلیت تعامل نیز به ایجاد استخرهای نقدینگی مشترک و محصولات مالی پیچیدهای منجر شده که از قابلیتهای منحصربهفرد چندین شبکه بلاکچین بهرهبرداری میکنند. این امر به کاهش قابلتوجه هزینههای تراکنش و افزایش کارایی منجر شده هست.
تغییرات ساختاری در بانکداری
بانکهای سال ۲۰۷۵ دیگر نهادهایی متمرکز نیستند بلکه بهصورت شبکهای از خدمات مالی هوشمند عمل میکنند. شعب فیزیکی به کلی منسوخ شده و جای خود را به شعب مجازی و سیار دادهاند. این شعب سیار که بر بستر وسایل نقلیه خودران عمل میکنند، خدمات مالی را به مناطق روستایی و محروم میرسانند.
بانکها با فینتکها بهصورت گسترده همکاری میکنند؛ این همکاریها به ایجاد محصولات جدید، افزایش حجم سپردهها و کاهش هزینههای عملیاتی منجر شده هست.
نئوبانکها و کیفپولهای دیجیتال
تا سال ۲۰۷۵، نئوبانکها بخش عمدهای از بازار بانکداری را در اختیار گرفتهاند. این بانکهای کاملاً آنلاین که بیش از یک میلیارد مشتری جهانی دارند، ارزش تراکنشهای آنها چندده هزار دلار هست. نئوبانکها با ارائه تجربه کاربری برتر، کارمزدهای پایینتر و خدمات شخصیسازیشده، بخش قابلتوجهی از مشتریان بانکهای سنتی را جذب کردهاند. این بانکها از فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای ارائه خدمات مالی هوشمند استفاده میکنند.
در 50 سال آینده، کیف پولهای دیجیتال به بزرگترین منبع پرداخت تبدیل شدهاند و نیمی از تمام تراکنشهای نقاط فروش را تشکیل میدهند. کیف پولهای دیجیتال امکان ذخیره انواع مختلف ارز، رمزارز، توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) و حتی مدارک هویت دیجیتال را فراهم کردهاند. این کیف پولها با سیستمهای احراز هویت بیومتریک پیشرفته محافظت میشوند و امکان پرداختهای فوری و امن را در سراسر جهان فراهم میکنند.
بهرغم پیشرفتهای چشمگیر، سیستم مالی سال ۲۰۷۵ با چالشهایی نیز روبهرو هست. نگرانیهای حریم خصوصی پیرامون استفاده گسترده از دادههای بیومتریک و هوش مصنوعی همچنان وجود دارد. نیز، وابستگی شدید به فناوریهای پیشرفته خطرات امنیت سایبری جدیدی ایجاد کرده هست. مسئله عدم تعادل دیجیتال نیز مطرح هست. چندین مناطق جهان هنوز دسترسی کاملی به زیرساختهای لازم برای استفاده از این فناوریهای پیشرفته ندارند. این امر ممکن هست باعث افزایش شکاف اقتصادی بین مناطق مختلف شود.
دیدگاهها