به گزارش پول و تجارت به نقل از روزنامه همشهری، در یکماه اخیر، ژانری بین هنرمندان و سلبریتیها راه افتاده که در برنامههای گفتگومحور اینترنتی در مذمت مادرانشان ساعتها با جزئیات فراوان صحبت میکنند.
برنامهسازان هم برای گرفتن بازدید بیشتر و ضریبدادن به برنامهشان برای درآمدزایی از طریق فضای مجازی، تا میتوانند پیازداغش را بیشتر و سؤالات را شخصیتر میکنند و میروند در دل ماجرا. در آخرین نمونه، خانم بازیگر جوان از بیماری سرطانش گفته و اینکه مادرش در طول روند درمان او در بیمارستان کتاب میخوانده و نسبت به درد او کاملا بیتفاوت بوده هست. بعد هم که او را به خانه برده، اصلا با او صحبت نمیکرده و حتی برایش غذای مقوی نمیپخته و به او سوسیس و کالباس میداده تا جایی که کار او به بیمارستان کشیده خواهد گردید.
در ۲ نمونه مصاحبه مشابه قبلی که در یکماه اخیر منتشر شده هم یک هنرمند و سلبریتی گفته بودند که مادرانشان آنها را از خانه بیرون یا گرسنه در کوچه و خیابان رها میکردند و در کل امور و علایق شخصی خود را به فرزندشان ترجیح میدادند.
این ژانر جدید و البته زرد قطعا برای درآمدزایی بیشتر برنامههای گفتگومحور در فضای مجازی تکرار خواهد گردید اما نکته اینجاست که چندین درصد مادران ایرانی چنین شخصیتی دارند و آیا امکان دارد چنین رفتارهایی را به تمام مادران و پدران تعمیم داد؟
سؤال بعدی این هست که بیان این همه جزئیات از زندگی شخصی در یک گفتگو تلویزیونی که سرانجام باعث واکنش شدید و البته منفی افکار عمومی به مادر یک بازیگر گردید و شخص هنرمند را بهدلیل احساس فشار زیاد، روانه بیمارستان کرد، چه لزومی دارد؟
قطعا قدیسسازی در هر مقام و جایگاهی امری نکوهیده هست و باید نگاه واقعگرایانهای به نقشهای خانوادگی و اجتماعی دارای بود تا بتوان منطقی و مستدل آنها را نقد کرد و برای بهبود و ترمیم این نقشها راهحل داد اما قبول کنیم این تاکشوها قطعا دنبال کارشناسی این مسائل و ارائه راهحل درست نیستند و فقط میخواهند از آب گلآلود زندگی کسی، ماهی خود را بگیرند. سرانجام اینکه زندگی شخصی و ابراز عمومی آن بهخود فرد بستگی دارد اما حواسمان باشد که ذهن مخاطب را با ارائه اطلاعات زرد و بیفایده درباره والدین آن هم در جامعه امروز که نقش خانواده بیش از گذشته آسیب دیده هست، مسموم نکنیم.
دیدگاهها