به گزارش پول و تجارت ، روزنامه ایران نوشت: حالا پدیده ارزانتر بودن قیمت چندین محصولات در بازار آزاد نسبت به قیمت کارخانه را شاهد هستیم. کارشناسان حوزه خودرو دلایل مختلفی را برای این موضوع مطرح کردهاند، اما مهمترین دلیل این هست که «اصلاح بازار» صورت گرفته هست و به نوعی و نسبتاً به پایان عصر سفتهبازی در مبحث خرید و فروش خودرو نزدیک میشویم.
تا همین یکی دو سال پیش، هر کس موفق میشد در طرحهای فروش فوری کارخانه ثبتنام کند، عملاً یک برگ برنده دارای بود؛ چون همان خودرو در بازار آزاد چندین ده میلیون تومان بالاتر دستبهدست میشد. این اختلاف، آتش دلالی و سفتهبازی را شعلهور نگه میداشت. امروز، اما همان حوالهفروشی دیگر جذابیتی ندارد. اختلاف قیمت کارخانه و بازار یا از بین رفته یا در مواردی حتی معکوس شده هست؛ این یعنی دلالی، که موتور محرک بخش بزرگی از تقاضا قرار دارای بود، عملاً خاموش شده هست.
طبق بررسی قیمتهای بازار خودرو در روز چهارشنبه ۲ مهر، قیمت بستیون T۷۷ در بازار حدود یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان هست، اما قیمت این خودرو در کارخانه ۲ میلیارد و ۱۵۲ میلیون تومان هست؛ در واقع قیمت بازار این خودرو از کارخانه ارزانتر هست. بستیون NAT در بازار یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان قیمت دارد، اما قیمت کارخانه آن یک میلیارد و ۲۳۵ میلیون تومان هست. قیمت هیوندای کونا در بازار ۴ میلیارد تومان هست، قیمت همین خودرو در سامانه ۴ میلیارد و ۵۹۲ میلیون تومان هست؛ یعنی قیمت سامانه این خودرو ۵۹۲ میلیون تومان از بازار گرانتر هست. قیمت جیلی آزکارا در بازار ۲ میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان و در سامانه ۲ میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان هست. نیسان کیکس در بازار ۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان قیمت دارد و سامانه ۳ میلیارد و ۴۵۰ میلیون تومان هست؛ گران بودن عجیب این خودرو در سامانه و ارزان بودن در بازار آزاد. این موضوع در میان خودروهای وارداتی بیشتر به چشم میخورد.
خودروسازان در ماههای اخیر بارها قیمت رسمی محصولات خود را افزایش دادهاند، دلیلش هم روشن هست: هزینه تولید بالا رفته، قطعات وارداتی با دلار گرانتر تمام خواهد گردید و شرکتها به سودآوری نیاز دارند. اما مصرفکننده نهایی توان پرداخت این ارقام را ندارد. وقتی کارخانه قیمتی را اعلام انجام میدهد که بالاتر از کشش واقعی بازار هست، نتیجه روشن هست: خودرو در معاملات آزاد زیر قیمت رسمی معامله خواهد گردید. این دقیقاً همان اتفاقی هست که این روزها در مورد بعضی مدلها رخ میدهد.
یک عامل مهم دیگر، تغییر انتظارات مصرفکنندگان هست. تا روز گذشته همه نگران بودند که اگر امروز نخرند روز آتی خودرو گرانتر خواهد گردید. همین ترس باعث میشد خریدها جلو بیفتد و تقاضا به طور مصنوعی و ظاهری بالا بماند. امروز، اما فضای ذهنی متفاوت هست: خیلیها خرید را عقب میاندازند، چون امید دارند قیمتها دیگر جهش نکند یا حتی کمی کاهش پیدا کند. این تعویق خرید بهظاهر کوچک، ضربه سنگینی به معاملات بازار زده هست. در واقع ترس از گران شدن محصول وجود ندارد و البته که همین موضوع خودرو را از حالت سرمایهای خارج کرده هست.
قیمت کارخانه بر اساس فرمولهای شورای رقابت یا تصمیمهای مدیریتی تعیین خواهد گردید؛ اما این عدد همواره بازتاب واقعیت بازار نیست. ممکن هست روی کاغذ خودرو ۱.۵ میلیارد تومان قیمت بخورد، ولی در بازار آزاد خریدار حاضر باشد فقط ۱.۱ میلیارد تومان بدهد. وقتی این شکاف تکرار شود، اعتبار «لیست کارخانه» هم کمرنگ خواهد گردید و بازار عملاً ساز خودش را میزند.
این پدیده بیشتر از آنکه به معنای «ارزان شدن واقعی خودرو» باشد، نشانه رکود هست. بازار آزاد دیگر توان کشیدن قیمتهای کارخانهای را ندارد و همین باعث شده ارزش معاملاتی بعضی مدلها پایینتر از نرخ رسمی کارخانه باشد. اگر این روند ادامه پیدا کند، خودروسازان ناچار خواهند گردید یا تولید را کاهش دهند، یا سیاستهای فروش (اقساطی، تخفیف، مشوق) را تغییر دهند تا دوباره مشتری جذب کنند.
دیدگاهها