به گزارش پول و تجارت، درحالیکه سیاستمداران مشغول رجزخوانی و اعلام مواضع تند علیه کشورهای تحریمکننده ایران هستند، مردم و آحاد اقتصادی، خود را برای آغاز دورانی جدید آماده میکنند. دورانی که ممکن هست با ریاضت اقتصادی، کاهش سطح رفاه و افزایش فقر همراه باشد.
با تشدید تحریمها کدام گروهها بیشترین آسیب را میبینند؟ این سوالی هست که هفته نامه تجارت روز آتی تلاش کرده هست به آن پاسخ دهد.
در همین رابطه محمد طاهری، سردبیر هفته نامه تجارت فردا در یادداشتی نوشت؛
اکنون که این گزارش را میخوانید، یا مکانیسم ماشه فعال شده و جامعه ایران بار دیگر در تنگنای تحریمهای شورای امنیت گرفتار شده یا با فعال شدن دیپلماسی، خطر بازگشت تحریمهای همهجانبه از سرمان گذشته هست. بازگشت «اسنپبک» به معنای احیای پنج قطعنامه تحریمی شورای امنیت هست که بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ علیه ایران وضع شدند. این قطعنامهها بهتدریج فشار سنگینی بر اقتصاد و معیشت مردم وارد کردند، بهگونهای که در آن سالها تجارت بینالمللی و انتقال پول تقریباً غیرممکن شده قرار دارای بود.
نظر به تجربه قبل، فعالان اقتصادی از چشمانداز پیش رو آگاه هستند و آثار انتظاری این شرایط را امکان دارد در بازارهای سرمایه، طلا، ارز و سایر بازارها مشاهده کرد. در روزهای اخیر، دولت تلاش کرده با اقدامات کوتاهمدت، اثرات روانی و اقتصادی بازگشت تحریمها را کاهش دهد. بااینحال، تجربه تاریخی به مردم آموخته هست که هرگاه مسئولان با اطمینان میگویند «نگران نباشید»، احتمالاً باید بیشتر نگران باشند.
اما چرا باید از عواقب مکانیسم ماشه نگران قرار دارای بود؟
سه نهاد مهم اقتصادی، در روزهای اخیر گزارشهایی درباره آثار اقتصادی و اجتماعی بازگشت تحریمها تهیه کردهاند. در این میان گزارش بانکمرکزی به نوعی بازسازی صحنه تحریمهای بینالمللی در میانههای دهه 1380 هست. جمعبندی گزارشها نشان میدهد که اگر دولت در شرایط کنونی نتواند شرایط را بهخوبی مدیریت کند و بهطور مشخص، موفق به تامین منابع مالی و بودجه خود نشود، احتمال بروز بحرانهای اجتماعی وجود دارد. هرچند بانک مرکزی اعلام کرده که در زمان مناسب، روندهای خلق پول را کنترل انجام میدهد اما نظر به واقعیتهای موجود، پولی شدن کسری بودجه و افزایش مستمر تورم در ماههای آینده، قطعی هست.
بانک مرکزی در گزارش خود تأکید کرده که در چهارچوب سیاستهای تدوینشده، با رعایت چندین ملاحظات، انتظارات جامعه را مدیریت انجام میدهد، اما موج پیش رو چنان عظیم و گسترده هست که احتمالاً سیاستهای پولی را هم بیاثر خواهد کرد. سیاستگذار پولی بر این باور هست که برای مقابله با آثار تشدید تحریمها، ضروری هست تامین ارز کشور بدون وقفه ادامه یابد و ذخایر کالاهای اساسی به میزان کافی نگهداری شود. نیز باید حساسیت ویژهای نسبت به تامین ارز موردنیاز حوزه دارو وجود داشته باشد تا با کمبود مواجه نشویم. رئیسکل بانک مرکزی، اطمینان داده که با رعایت این موارد و در صورت عدم بروز رخدادهای غیرمنتظره، امکان دارد تا پایان سال امور اقتصادی را بدون مشکلات اساسی پیش برد.
واقعیت این هست که اگر با فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران دوباره وارد دوره تحریمهای همهجانبه شود، شرایطی شبیه دهه ۱۳۸۰ شکل دریافت میکند که میتواند به بیثباتی اقتصاد منجر شود. مثل گذشته، اقتصاد ایران با محدودیت شدید در صادرات نفت و دسترسی به منابع ارزی روبهرو خواهد گردید و کاهش درآمدهای ارزی فشار زیادی بر بودجه دولت وارد انجام میدهد که به کسری بودجه منجر خواهد گردید. هماکنون بودجه دولت دستکم 800 هزار میلیارد تومان کسری دارد که این کسری در سال آینده میتواند بازهم افزایش پیدا کند. جنگ 12روزه هم بر اساس برآوردهای دولت، معادل 400هزار میلیارد تومان تعهد جدید ایجاد کرده و دولت برای جبران این مقدار کسری، از هر روشی که استفاده کند، منجر به افزایش تورم و تشدید فشار به مردم خواهد گردید.
تجربه دهه ۱۳۸۰ نشان میدهد که تحریمها باعث گسترش اقتصاد غیررسمی، و افزایش قابل توجه فساد و تقویت نقش گروههایی گردید که از مسیرهای قاچاق، امکان دور زدن تحریمها را داشتند. اینبار نیز چنین روندی تکرار خواهد گردید اما تفاوت مهم این هست که زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی ایران امروز آسیبپذیرتر از قبل هستند؛ تورم مزمن، کسری بودجه مزمن و کاهش اعتماد عمومی شرایطی ایجاد کرده که تابآوری جامعه در برابر فشارهای خارجی کمتر شده هست. از جهات دیگر در دهه 1380 اقتصاد ایران با ناترازی انرژی مواجه نبود اما در سال 1404 اقتصاد ایران گرفتار انواع ناترازی هست که کار را برای سیاستگذاران بسیار دشوار انجام میدهد.
نکته دیگر اینکه فعال شدن مکانیسم ماشه به معنی محاصره تحریمی ما و نگه داشتن مداوم ایران در چرخه نااطمینانی و بیثباتی هست. اینکه توان برنامهریزی از فعالان اقتصادی گرفته شود و اینکه در آمادهباش دائم به سر ببریم، از نظر اقتصادی، حاوی نتایجی هست که دستکمی از وقوع جنگ ندارد.
جامعه و اقتصاد ایران اکنون در آستانه ورود به «تونل وحشت» هست و به همین دلیل امروز باید با صراحت بیشتری سخن بیان کرد؛ بدون تصمیمگیری شجاعانه به منظور تنشزدایی داخلی و خارجی، مسیر فعلی میتواند به فاجعهای تمامعیار منجر شود.
دیدگاهها