قتل هولناک پدر به دست پسر ۴۰ ساله/ فکر می‌کردم پدرم باعث بدبختی من است
کد خبر : ۸۰۴۰۴۲
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۰۵
-
زمان : ۱۲:۲۲
|
دسته بندی: اسلایدر

قتل هولناک پدر به دست پسر ۴۰ ساله/ فکر می‌کردم پدرم باعث بدبختی من است

پول و تجارت: متهم پس از دستگیری و در بازجویی‌های اولیه به قتل پدرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا بیان کرد: با پدرم همواره جر و بحث داشتیم، اما شب حادثه چون شیشه مصرف کرده بودم حال خوبی نداشتم.

به گزارش پول و تجارت به نقل از مشرق، زمستان سال ۱۴۰۱ گزارش درگیری مرگبار خانوادگی به پلیس اعلام گردید. بلافاصله مأموران به محل حادثه که خانه‌ای در شهرری قرار دارای بود، رفتند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که پسری ۴۰ ساله به خاطر اختلاف با پدرش او را خفه کرده و پس از آن هم به مکانی نامعلوم گریخته هست.

پسرم پدرش را کشت و فرار کرد

همسر مقتول که شاهد درگیری قرار دارای بود به مأموران بیان کرد: وقتی پسرم با پدرش جر و بحث کرد، من فکر کردم مثل همواره چندین لحظه بعد بحث‌شان تمام خواهد گردید، اما آنها با هم گلاویز شدند و بعد هم پسرم او را کشت و فرار کرد.

در ادامه کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کردند.

در حالی که ردیابی‌ها برای دستگیری متهم ادامه دارای بود، مأموران ۵ روز بعد او را که در یکی از بوستان‌های نزدیک خانه‌شان پنهان شده قرار دارای بود دستگیر کردند.

آن شب برق نداشتیم و من دچار توهم شدم

متهم پس از دستگیری و در بازجویی‌های اولیه به قتل پدرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا بیان کرد: با پدرم همواره جر و بحث داشتیم، اما شب حادثه چون شیشه مصرف کرده بودم حال خوبی نداشتم. روی کاناپه کنار پدرم نشسته بودم و برق هم نداشتیم. ناگهان دچار توهماتی شدم و پدرم را عامل تمام بدبختی‌های زندگیم دیدم. از اینکه ۴۰ سالم شده قرار دارای بود و نه کاری داشتم و نه زن و زندگی، اعصابم به هم ریخت و ناگهان با پشت دست ضربه‌ای به صورت پدرم زدم.

وی ادامه داد: درگیر شدیم و او یقه‌ام را گرفت. من هم که در حال خودم نبودم، دستم را دور گردنش انداختم و گلویش را فشار دادم، روی زمین افتادیم. بعد من چرخیدم و روی سینه‌اش نشستم و با دست محکم گلویش را فشار دادم. با فریادهای مادرم که یک فندک در دستش قرار دارای بود و مدام می‌بیان کرد «ولش کن، کشتیش»، متوجه شدم او فوت کرده هست. وحشت‌زده کوله‌ام را برداشتم و از خانه فرار کردم.

با اعترافات صریح متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۴ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده گردید.

به پدرم گفتم جوانیم بر باد رفت

در ابتدای جلسه مشخص گردید که اولیای‌دم به خاطر ندامت متهم از مجازات او گذشت کرده و او را بخشیده‌اند.

سپس متهم به جایگاه رفت و در حالی که شرمنده و پشیمان قرار دارای بود، بیان کرد: من قصد کشتن پدرم را نداشتم. آن شب اصلا حال خوبی نداشتم چون برای اولین بار شیشه مصرف کرده بودم و در حال خودم نبودم. فکر می‌کردم پدرم باعث بدبختی من هست و باید با او برخورد کنم.

وی افزود: پدرم را نگاه کردم و دیدم چرت می‌زند و حس بدی گرفتم. به او گفتم در این زندگی هیچ کاری برایم نکردید، جوانیم بر باد رفت و مثل آواره‌ها زندگی می‌کنم. پدرم جواب سربالا داد و باعث گردید با او درگیر شوم. حالا هم شرمنده خانواده‌ام هستم و از کارم پشیمانم. امیدوارم آنها مرا ببخشند.

قاضی از متهم پرسید: پیش از این مواد مخدر مصرف می‌کردی؟

متهم جواب داد: چندین سالی گل و حشیش به صورت تفریحی استفاده می‌کردم.

قاضی سؤال کرد: بعد از مرگ پدرت کجا رفتی و چرا فرار کردی؟

متهم بیان کرد: وقتی دیدم پدرم نفس نمی‌کشد از ترسم چندتا لباس داخل کوله پشتی گذاشتم و در حالی که مادرم گریه می‌کرد از خانه فرار کردم تا دستگیر نشوم. شب‌ها در پارک و خیابان می‌خوابیدم تا اینکه ۵ روز بعد پلیس دستگیرم کرد.

با پایان رسیدگی به این پرونده و بر اساس گذشت اولیای‌دم، متهم با احتساب روزهای بازداشتی و مجازات از جنبه عمومی جرم، به‌زودی آزاد خواهد گردید.

 

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه