به گزارش پول و تجارت به نقل از خبرآنلاین، بابک صدرایی، کارشناس صنعت خودرو، بیان میکند بازار خودرو در ارزیابی شرایط بازار پس از فعال شدن مکانیسم ماشه بیان میکند بازار خودرو در آستانه تحمل قیمتی قرار گرفته و دیگر ظرفیت جهشهای سنگین سالهای گذشته را ندارد. به اعتقاد او، اگرچه تحولات سیاسی و اقتصادی بیتردید بر این بازار اثرگذار خواهند قرار دارای بود، اما رکود فعلی و کاهش توان خرید مردم اجازه تکرار تجربه دو برابر شدن قیمتها در فاصله کوتاه را نمیدهد.
او با اشاره به روند اخیر بازار توضیح میدهد که چندین خودروهای با قیمتهای کاذب، بهویژه خودروهای لوکس و جانبازی، حتی در مسیر نزولی قرار گرفتهاند. در مقابل اما خودروهای پرتیراژ داخلی و بخشی از وارداتیها ممکن هست به خاطر هزینههای تولید و نرخ ارز، رشد محدودی بین ۱۵ تا ۲۰ درصد را تا پایان سال تجربه کنند. از نگاه صدرایی، دیگر نمیتوان انتظار دارای بود که بازار خودرو در فاصله کوتاهی، مانند سالهای ۹۷ و ۹۸، با جهشهای ۱۰۰ درصدی روبهرو شود.
در ادامه بحث، این کارشناس صنعت خودرو به مسئله نوسازی و گسترش صنعت خودرو پرداخت و یادآور گردید که در سالهای اخیر، خودروسازان بیشتر درگیر بقای خود بودهاند تا توسعه. به گفته او، از زمانی که تحریمها فعال شده و حتی پیش از آن، صنعت خودرو درگیر روزمرگی بوده و تنها تلاش کرده هست نیاز بازار را تأمین کند تا از انفجار قیمتی و کسری عرضه جلوگیری شود. به همین دلیل، نوسازی واقعی که مستلزم فضای آزاد اقتصادی، برنامهریزی بلندمدت، همکاری جهانی و جذب سرمایه خارجی هست، عملاً محقق نشده هست.
انتقاد یک کارشناس خودرو از نحوه اجرای خصوصی سازی
از جهات دیگر، صدرایی به صراحت نقد خود را به خصوصیسازی صنعت خودرو مطرح و تاکید انجام میدهد، آنچه تاکنون در ایران اجرا شده، بیشتر جابهجایی مدیریتی بین گروهها بوده تا حضور واقعی بخش خصوصی. به باور او، تا زمانی که تحریمها برطرف نشود و سرمایهگذار خارجی و برندهای معتبر وارد کشور نشوند، واگذاری شرکتهای خودروسازی نهتنها کمکی به ارتقا نمیکند، بلکه میتواند مشکلات را بیشتر کند. صدرایی اضافه انجام میدهد تجربههای اخیر در واگذاری چندین واحدها به افراد فاقد صلاحیت صنعتی نشان داده هست که چنین اقداماتی نهتنها به بهبود کیفیت منجر نشده، بلکه دوباره واحدها به مدیریت دولتی بازگشتهاند.
در همین حال، او پیامد چنین خصوصیسازیهایی را «بیاعتمادی، سرخوردگی و بلاتکلیفی» توصیف انجام میدهد. به اعتقاد او، این روند به جامعه القا انجام میدهد که هیچ برنامه روشن و هدفمندی برای صنعت خودرو وجود ندارد. صدرایی با اشاره به تجربه کشورهایی چون کره جنوبی، ترکیه و هند تأکید انجام میدهد که این کشورها با اصلاحات اقتصادی، آزادسازی، ایجاد رقابت و فراهم کردن فضای امن برای سرمایهگذاری توانستند خصوصیسازی موفقی را رقم بزنند؛ مسیری که ایران هنوز به آن مرحله بلوغ نرسیده هست.
با این حال، او بر یک نکته کلیدی دیگر نیز تأکید دارد: بازار انحصاری خودرو حتی پس از خصوصیسازی صوری، انگیزهای برای ارتقای کیفیت ایجاد نکرده هست. صدرایی توضیح میدهد تنها زمانی کیفیت میتواند بهبود یابد که بخش خصوصی واقعی در فضای رقابتی و در تعامل با مناسبات اقتصاد آزاد جهانی فعالیت کند. او برای نمونه چین را مثال میزند که هر تولیدکننده برای بقا ناچار به رشد هست، زیرا در قالب یک برنامه توسعه صنعتی روشن حرکت انجام میدهد. در مقابل، در کشوری که برنامه توسعه وجود ندارد، تغییر مالکیت از دولتی به خصوصی تحول جدی به همراه نمیآورد و صرفاً شکل رانتها تغییر انجام میدهد.
واردات خودرو، شلخته و بی نظم انجام شده هست
در بخش دیگری از این گفتگو، واردات خودرو بهعنوان یکی از ابزارهای ایجاد رقابت مورد بحث قرار دریافت میکند. صدرایی با انتقاد از وضعیت فعلی واردات بیان میکند این روند تاکنون به شکل «شلخته و بینظم» انجام شده و نتوانسته اثرگذاری مورد انتظار را داشته باشد. به باور او، واردات زمانی میتواند نقش واقعی ایفا کند که شرکتهای حرفهای و توانمند وارد عرصه شوند، شبکه توزیع درست و خدمات پس از فروش مطمئن ارائه دهند و در عین حال سابقهای قابل اتکا داشته باشند. با این وجود، صدرایی تأکید انجام میدهد حتی همین واردات محدود نیز نسبت به نبود آن تأثیر مثبتی بر بازار گذاشته هست.
پیش بینی قیمت خودرو از مسیر مکانیسم ماشه
سرانجام، او به پیامدهای فعال شدن مکانیسم ماشه اشاره انجام میدهد و هشدار میدهد که اثرات این موضوع نهفقط در خودرو، بلکه در همه بخشهای اقتصادی نمایان خواهد گردید. صدرایی توضیح میدهد در کوتاهمدت، بازار خودرو به خاطر رکود و کاهش قدرت خرید، کشش جهشهای بزرگ قیمتی را ندارد. اما در بلندمدت، افزایش هزینههای تولید، دشوارتر شدن واردات و محدودیت در تأمین قطعات میتواند فشار سنگینی بر صنعت و مصرفکننده وارد کند. به گفته او، اگر دولت نتواند مدیریت ارزی و زنجیره تأمین قطعات را کنترل کند، احتمال افزایش قیمتها در افق طولانیمدت، بسیار جدی خواهد قرار دارای بود.
دیدگاهها