به گزارش پول و تجارت به نقل از ایلنا، در حالیکه رنج بزرگِ «فریز مزدی» در این شرایط سخت تورمی همچنان ادامه دارد و مسئولان دولتی بر طبل قناعت مردم و کارگران میکوبند، قیمتها هفتگی و روزانه در حال افزایش یافتن هست؛ هیچ قانون و مصوبهای هم نمیتواند جلوی شتاب بیامان قطار تورم را بگیرد.
جای بسیاری از کالاهای اساسی در سفرههای کارگران و مزدبگیران خالیست؛ در روزهای اخیر، رئیس اتحادیه فرآوردههای لبنی کشور با بیان اینکه هر روز شاهد افزایش قیمت لبنیات به خاطر افزایش قیمت تمام شده آن هستیم، بیان کرد: سیاستهای اشتباه دولت که اجازه صادرات شیر خشک را داده موجب نوسان قیمتها شده هست.
وی ادامه داد: عملا به سمتی میرویم که لبنیات را از سفره مردم در مجموع حذف کنیم و فقط به تولید شیر خشک و صادرات آن برگردیم.
از جهات دیگر، قیمت هر کیلو گوشت قرمز به بیش از یک میلیون تومان رسیده هست؛ خرید سه یا چهار کیلو گوشت قرمز نه تنها برای حداقلبگیران بلکه برای کارگری که ۲۰ یا حتی ۳۰ میلیون تومان حقوق ماهانه دارد اصلاً ساده نیست. در یک خانواده چهارنفره با ماهی ۲۰ میلیون حقوق، برای سرانه ماهی یک کیلو گوشت قرمز باید حدود یکچهارم دستمزد ماهانه هزینه شود؛ آیا این معادله برای خوردن فقط ماهی یک کیلو گوشت عادلانه هست؟
لازم نیست بزرگنمایی کنیم یا به سراغ دادههای میدانی برویم؛ آمار تورمی رسمی برای شهریورماه، خود تصویر روشنی از کوچک شدن سبد مصرفی فرودستان را به نمایش میگذارد؛ نرخ تورم نقطهبهنقطه در شهریورماه سال جاری با رسیدن به ۴۵.۳درصد، بیشترین سطح ۲۸ماه اخیر را ثبت کرده هست؛ از جهات دیگر، تورم اقلام غیر قابل جایگزین و غیر قابل حذف در صدر کالاها قرار گرفته هست. در شهریور متوسط قیمت اقلام خوراکی و آشامیدنی نسبت به ماه مشابه سال قبل ۵۷.۹درصد افزایش داشته هست. در میان اقلام خوراکی بالاترین تورم نقطهای به گروه نان و غلات مربوط هست. تورم نقطهای گروه نان و غلات در شهریور ماه ۹۴.۳درصد ثبت شده هست.
در واقع «نان» این سادهترین کالای سفرههای مردم، در شهریور امسال به نسبت شهریور سال قبل نزدیک به ۹۵ درصد گران شده هست.
دستمزد زیر ۲۰۰ دلار است!
حالا باید پرسید وقتی اقلام خوراکی در شهریور ۵۷.۹ درصد گران شده و قیمت نان از ابتدای سال تقریباً دو برابر شده هست، چرا حداقل دستمزد کارگران که قرار هست تنها منبع اداره زندگی یک خانواده باشد، همچنان ثابت مانده و فریز شده هست؟ حداقل دستمزدی که اگر با تمام مزایا و ملحقات و با نگاهی خوشبینانه ۲۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، با دلار ۱۱۰ هزار تومانی، به زیر ۲۰۰ دلار رسیده هست؛ در واقع کارگر با ماهی ۲۰ میلیون حقوق چیزی حدود ۱۸۰ دلار درآمد ماهانه دارد؛ مبلغی که در بسیاری از کشورها با حداقل دستمزد ساعتی ۲۰ یا ۲۵ دلار، فقط حقوق یک روز کارگر هست!
دستمزد ۱۸۰ دلاری یا حتی کمترِ کارگران از سوی دولت و مسئولان فریز شده هست و حرفی از ترمیم آن به میان نمیآید؛ این در حالیست که هزینههای زندگی و سبد معیشت از ابتدای امسال بیش از ۲۰۰ درصد افزایش قیمت داشته هست.
«فرامرز توفیقی» فعال کارگری با بیان اینکه «نان به تنهایی ۹۵ درصد گران شده هست، این نشان میدهد که سبد معیشت چه تورم عجیب و غریبی داشته هست» بیان کرد: تورم روزانه شده هست؛ دیگر نمیشود از تورم نقطه به نقطه صحبت کرد، نیاز به شاخصی به نام تورم روزانه داریم؛ اما چرا در این شرایط، وزیر کار و دولت از ممنوعیت ترمیم دستمزد صحبت میکنند؟ چرا مزد کارگران فریز شده هست؟
نرخ سبد معیشت ۲.۷ برابر شد
او افزود: سبد معیشت خانوارهای کارگری، یعنی همان سبدی که در بهمن ماه سال قبل در آستانه مذاکرات مزدی حدود ۲۴ میلیون تومان نرخگذاری شده قرار دارای بود، بیش از ۲.۷ برابر شده هست. این ادعا را خیلی راحت امکان دارد راستیآزمایی کرد؛ الان دولت و وزارت کار، دایره یارانهبگیران را مشخص کردهاند؛ سهم مسکن را حدود ۴۰ درصد در نظر گرفتهاند و با کنار گذاشتن این سهم، اگر درآمد سرانه هر عضو خانواده کمتر از ده میلیون تومان باشد، مستحق دریافت یارانه هست؛ به عبارتی یک خانواده ۳.۳ نفره (ابعاد استاندارد برای خانواده متوسط کارگری) برای اینکه بالای خط فقر بماند و یارانه نگیرد باید ۳۳ میلیون تومان جدا از سهم مسکن دستمزد داشته باشد. حالا اگر سهم مسکن را ۳۵ درصد در نظر بگیریم، وقتی ۶۵ درصد خط فقر مطلق ۳۳ میلیون تومان هست، کل درآمد یک خانواده بالای خط فقر که نیاز به یارانه ندارد، نزدیک به ۵۰ میلیون تومان هست.
توفیقی ادامه داد: نیاز به ضرب و تقسیم شاخصهای سبد معیشت نداریم؛ محاسبات وزارت کار برای یارانه به معنای این هست که سبد معیشت بسیار حداقلی برای یک خانواده متوسط حدود ۵۰ میلیون تومان هست و اگر درآمد کمتر از این باشد، خانواده نیاز به یارانه و کمک دولت دارد؛ حالا ۵۰ میلیون تومان کجا و دستمزد ۱۵ میلیون تومانی کارگران کجا؟!
خانوادههای کارگری برای زنده ماندن و بقا به ۵۰ میلیون تومان درآمد ماهانه نیاز دارند؛ غیر از این باشد، باید با یارانه و کالابرگ امور زندگی را مدیریت کنند؛ چرا کارگری که متخصص و باسابقه هست و از قضا در آستانه بازنشستگیست در اکثر موارد نصف این رقم هم درآمد ندارد؟ چرا دولت در شرایطی که نان ۹۵ درصد گران شده و نرخ سبد معیشت ۲.۷ برابر شده، قاطعانه بر سیاستِ ناعادلانهی «فریز مزدی» پافشاری انجام میدهد؟!
دیدگاهها