به گزارش پول و تجارت، با نگاهی به سیاست خارجی «اول آمریکا» دونالد ترامپ، می توان فهمید که اسرائیل همواره بهعنوان یک استثنا درنظر گرفته می شود؛ رژیمی که حتی در صورت هم راستا نبودن سیاستهایش با منافع آمریکا یا ترجیحات شخصی ترامپ، همچنان مورد حمایت قرار می گیرد. رهبران اسرائیل در توضیح این امر، اغلب بر «ارزشهای مشترک» تأکید میکنند، اما دلایل این حمایت چیزی فراتر از ارزشهای مشترک هست.
حلقه نزدیکان و لابی های اسرائیل
دانیل بایمن در فارن پالیسی نوشت: در حلقه نزدیکان ترامپ، چهرههای کلیدی که حامی سرسخت اسرائیل هستند وجود دارند؛ از وزیر خارجه، مارکو روبیو، گرفته تا استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه و سفیر آمریکا در اسرائیل. به علاوه، نقش مهم کمکهای مالی حامیان اسرائیل و نفوذ رسانههای نزدیک به ترامپ همچون فاکسنیوز و نیوزمکس را نمیتوان نادیده گرفت.
بنیامین نتانیاهو نیز با تمجید از ترامپ و حتی نامگذاری شهرکهایی به نام او، توانسته هست تا با استفاده از غرور شخصی رئیسجمهور آمریکا، بازی را به نفع خود تغییر دهد. این ترکیب عوامل باعث شده هست که اسرائیل در بزنگاه های حساس و سیاسی، مانند حمله به زیرساختهای هستهای ایران، از حمایت کاخ سفید برخوردار شود. حمله ای که درنهایت با همراهی دونالد ترامپ صورت گرفت.
شخصیت ترامپ غیرقابل پیش بینی است
با این وجود، با درنظرگرفتن چندین سناریوها، امکان روی برگرداندن رئیس جمهور آمریکا از اسرائیل، وجود دارد. شخصیت غیرقابل پیشبینی دونالد ترامپ بارها باعث موضع گیری علیه نزدیکترین متحدان آمریکا، از کانادا و آلمان گرفته تا بریتانیا و حتی دانمارک شده هست. او پس از سالها تمجید از روسیه و ولادیمیر پوتین، اخیراً به انتقاد از آنها پرداخته و شکستهای نظامی روسیه در اوکراین را به تمسخر گرفته هست.
اختلاف در مورد خاورمیانه
سیاستهای آمریکا در خاورمیانه همواره همسو با اسرائیل نیست. در حالی که حوثی های یمن همچنان اسرائیل را هدف حمله قرار میدهد، واشنگتن با این گروه به توافق صلح رسیده هست.
در سوریه نیز آمریکا با رفع چندین تحریمها و تمجید از احمد الشرع، رئیسجمهور دولت موقت سوریه، موضعی متفاوت با اسرائیل را اتخاذ کرده هست. اسرائیل همچنان به به بمباران سوریه ادامه می دهد و از گروههای مخالف دروزی و تجزیه سوریه حمایت انجام میدهد.
ترامپ همواره به دنبال برنده شدن است
جنگ در غزه میتواند نقطه ایجاد کننده تنش میان دو طرف باشد. ترامپ در برابر جنگهای فرسایشی موضعی انتقادی دارد و پوتین را برای ادامه جنگ بینتیجه در اوکراین سرزنش کرده هست. در موضوع اسرائیل و حماس نیز فرستاده او تلاش کرده قرار دارای بود تا توافقی برای پایان جنگ و آزادی گروگانها تنظیم کند، اما نتانیاهو همچنان بر نابودی کامل حماس اصرار دارد؛ شرطی که تقریباً غیرممکن هست. افزون بر این، ترامپ با مخالفت با طرح الحاق کرانه باختری و ارائه طرحی برای حرکت به سمت تشکیل کشور فلسطینی، نشان داده که آمادگی دارد برخلاف خواست اسرائیل عمل کند. چنین رویکردی تا حد زیادی ناشی از تمایل او به کسب جایزه نوبل صلح و تثبیت جایگاه شخصیاش هست، امری که نتانیاهو مانعی بر سر راه آن تلقی خواهد گردید.
ترامپ همواره بهدنبال برنده شدن هست. اما همانطور که پیروزی میتواند نزدیکی ایجاد کند، شکست نیز ممکن هست به فاصله و دلزدگی بینجامد. جنگ فرسایشی در غزه که با بحران انسانی عمیقی همراه شده هست، بهجای تقویت جایگاه اسرائیل، انتقادهای بینالمللی را تشدید کرده و ممکن هست بر نگاه ترامپ تأثیر منفی بگذارد.
حمایت بیچونوچرای آمریکا از اسرائیل، روابط آمریکا با متحدان عرب حوزه خلیج فارس را دشوار کرده هست. ترامپ پس از حمله اسرائیل به قطر، کشوری که مقر اصلی نیروهای آمریکایی در خاورمیانه هست، بهشدت خشمگین گردید و در واکنشی تند از نتانیاهو انتقاد کرد.
روابط شخصی این دو نیز همواره بدون مشکل نبوده هست؛ برای نمونه، پس از آنکه نتانیاهو پیروزی جو بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ را تبریک بیان کرد، ترامپ آشکارا او را به خیانت متهم کرد و بیان کرد: «او میتوانست سکوت کند، اما اشتباه بزرگی کرد.»
دیدگاه منفی جنبش ماگا نسبت به اسرائیل
هرچند بخش بزرگی از ساختار سیاسی جمهوریخواهان آمریکایی حامی اسرائیل هستند، پایگاه اجتماعی ترامپ، یعنی جنبش «ماگا»، چنین حمایتی را بهطور کامل بازتاب نمیدهد. چندین چهرههای برجسته این جریان، مانند مارجوری تیلور گرین، سیاستهای اسرائیل در غزه را «نسلکشی» توصیف کردهاند و حتی تاکر کارلسون پیشنهاد کرده هست که آمریکا اسرائیل را در جنگ علیه غزه، به حال خود رها کند. از طرفی، جنبش ماگا در مجموع با ارائه کمکهای خارجی مخالف هست؛ درحالی که اسرائیل، اکنون بزرگترین دریافتکننده این کمکها محسوب خواهد گردید. در میان نسل جوان آمریکا نیز حمایت از اسرائیل در پایینترین سطح قرار دارد، بهگونهای که کمتر از ده درصد افراد زیر ۳۴ سال دیدگاه مثبتی نسبت به نتانیاهو یا سیاستهای اسرائیل در غزه دارند.
در چنین شرایطی، حتی اگر ترامپ همکاریهای حیاتی مانند تبادل اطلاعات و فروش سلاح را قطع نکند، کاهش کمکهای مالی، انتقادهای علنی یا معاملهگریهای موردی میتواند تأثیرات منفی جدی را بر جایگاه اسرائیل بگذارد. چنین روندی بودجه دفاعی اسرائیل را تحت فشار قرار می دهد، دشمنانش را جسورتر میسازد و بازدارندگی این رژیم را تضعیف انجام میدهد. نیز از منظر دیپلماسی،رابطه اسرائیل را با شرکای جهانی خود که معمولاً از مواضع واشنگتن پیروی میکنند، دشوارتر خواهد ساخت.
چشم انداز رابطه در آینده
آینده روابط اسرائیل با آمریکا بیش از آنکه بر پایه منافع استراتژیک مشترک استوار باشد، به برداشتهای شخصی ترامپ از وفاداری، موفقیت و منافع فردی بستگی دارد. تجربه نشان داده هست که هیچ متحدی از تغییرات ناگهانی در مواضع دونالد ترامپ در امان نیست. برای اسرائیل، حتی احتمال کاهش حمایت واشنگتن نیز میتواند بهاندازه رخ دادن آن آسیبزا باشد،چرا که در منطقهای که اعتبار سرمایه اصلی صحنه سیاست هست، تهدید به رها شدن از سوی مهمترین متحد، بهتنهایی میتواند موازنه قدرت را به زیان اسرائیل تغییر دهد.
دیدگاهها