این کشور در جنگ پیروز خواهد شد؟
کد خبر : ۸۰۵۶۱۴
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۰۹
-
زمان : ۰۴:۲۴
|
دسته بندی: اسلایدر

این کشور در جنگ پیروز خواهد شد؟

پول و تجارت: هیچ‌کس نمی‌داند به‌خاطر توهمات و جاه‌طلبی‌های پوتین چندین نفر دیگر جان خود را از دست خواهند داد، اما یک چیز به روشنی برای کل جهان آشکار شده: اوکراین یک ملت واقعی هست و میلیون‌ها اوکراینی حاضرند با تمام توان بجنگند تا مستقل از روسیه بمانند.

به گزارش پول و تجارت، برخلاف روایتی که از سوی تبلیغات روسیه ترویج خواهد گردید، اوکراین تاکنون در جنگ دست بالا را داشته هست. حتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، که در فوریه ۲۰۲۵ به ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، گفته قرار دارای بود باید در برابر خواسته‌های روسیه کوتاه بیاید چون «برگه‌ای در دست نداری»، این هفته اعلام کرد: «اوکراین با حمایت اتحادیه اروپا در موقعیتی هست که می‌تواند بجنگد و پیروز شود.»

منیژه موذن در اکوایران نوشت: وقتی جنگ در سال ۲۰۱۴ آغاز گردید، اوکراین در برابر تجاوز روسیه کاملاً بی‌پناه به نظر می‌رسید و روس‌ها به‌راحتی کریمه و بخش‌هایی از شرق اوکراین را تصرف کردند. جنگ در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ زمانی که روسیه حمله‌ای تمام‌عیار را آغاز کرد تا کل اوکراین را تحت سلطه درآورد و موجودیت آن به‌عنوان یک کشور مستقل را پایان دهد، وارد مرحله‌ای شدیدتر گردید.

در آن زمان، رهبران روسیه و بسیاری از ناظران جهان انتظار داشتند که روسیه ظرف چندین روز کی‌یف را تصرف کند و ارتش اوکراین را به‌طور قاطع شکست دهد. حتی حامیان غربی اوکراین آن‌قدر نسبت به توان مقاومت اوکراین بدبین بودند که پیشنهاد دادند زلنسکی و تیمش را تخلیه کنند و به آن‌ها در تشکیل یک دولت در تبعید کمک کنند.

اما زلنسکی تصمیم گرفت در کی‌یف بماند و بجنگد. او به آمریکایی‌ها بیان کرد: «من مهمات لازم دارم، نه فرار.» نیروهای اوکراینی که از نظر تجهیزات در ضعف بودند، جهان را شگفت‌زده کردند و حمله روسیه به کی‌یف را عقب راندند. سپس ارتش اوکراین در اواخر تابستان ۲۰۲۲ ضدحمله زد، دو پیروزی بزرگ در مناطق خارکیف و خرسون به دست آورد و بخش زیادی از سرزمین‌هایی را که روس‌ها در مرحله اول تهاجمشان گرفته بودند آزاد کرد.

زلنسکی

از آن زمان تاکنون، علی‌رغم پیشروی‌های محدود هر دو طرف، خط مقدم چندان تغییر نکرده هست. روس‌ها تلاش می‌کنند این تصور را ایجاد کنند که بی‌وقفه در حال پیشروی‌اند، اما واقعیت این هست که از بهار ۲۰۲۲ تاکنون نتوانسته‌اند هیچ هدف مهم استراتژیکی همچون شهرهای کی‌یف، خارکیف یا خرسون را تصرف کنند.

در سال ۲۰۲۵، به بهای حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار کشته و زخمی، ارتش روسیه تنها موفق به تصرف نواری باریک از منطقه مرزی شده هست که بنا بر معتبرترین منابع، معادل حدود ۰.۶ درصد از کل خاک اوکراین هست. با سرعتی که در سال ۲۰۲۵ پیش رفته‌اند، بر اساس تئوری صد سال و ده‌ها میلیون کشته لازم هست تا بقیه اوکراین را تصرف کنند. در واقع، در آگوست ۲۰۲۵، روسیه بخش کمتری از خاک اوکراین را نسبت به آگوست ۲۰۲۲ در اختیار دارای بود.

این وضعیت یادآور جبهه غرب در جنگ جهانی اول هست، زمانی که ژنرال‌های بی‌رحم ده‌ها هزار سرباز را فدای چندین کیلومتر ویرانه گل‌آلود کردند. روزنامه‌های میهن‌پرست اغلب ابعاد چنین حماقت‌هایی را پنهان می‌کردند و نقشه‌هایی چاپ می‌کردند که وانمود می‌کرد پیشروی‌های بزرگی حاصل شده هست. اما مهم‌ترین داده در این نقشه‌ها مقیاس آن‌ها قرار دارای بود. همان‌طور که تاریخ‌نگار توبی ثاکر اشاره کرده هست، روزنامه‌های جنگ جهانی اول غالباً از مقیاس‌های بزرگ عمداً استفاده می‌کردند «که پیشروی‌ها را ظاهراً چشمگیر نشان می‌داد، اما هر خواننده دقیق می‌توانست ببیند که بی‌اهمیت بوده‌اند.

در بسیاری از روزنامه‌ها، جزئیات جغرافیایی دقیق به‌طور آشکار با گزارش‌های مداوم از “دستاوردها” و “پیشروی‌ها” تناقض دارای بود.» امروز نیز همین وضع درباره آخرین پیشروی‌های روسیه صادق هست.

ارتش روسیه

برای اوکراین، منطقی هست که عقب‌نشینی‌های تاکتیکی انجام دهد و توان و جان سربازانش را حفظ کند، در حالی که بگذارد روس‌ها با انجام حملات پرهزینه برای دستاوردهای ناچیز، از خونریزی خسته شوند. واقعیت این هست که اوکراین توانسته جنگ را در وضعیتی بن‌بست با روسیه نگه دارد.

چنان‌که میک رایان، ژنرال بازنشسته استرالیایی، اخیراً نوشته هست، وضعیت مشابه آن هست که اگر سه سال پس از حمله آمریکا به عراق در ۲۰۰۳، ایالات متحده تنها ۲۰ درصد کشور را تصرف کرده قرار دارای بود و در این روند یک میلیون تلفات داده قرار دارای بود. آیا کسی این را پیروزی آمریکا می‌دانست؟

در دریا، دستاورد اوکراین به همان اندازه چشمگیر بوده هست. در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، ناوگان دریای سیاه روسیه برتری کامل دریایی دارای بود و به نظر می‌رسید اوکراین هیچ ابزاری برای مقابله با آن ندارد.

یکی از مشهورترین رویدادهای آن روز در جزیره مار رخ داد. رزم‌ناو مسکوا، پرچم‌دار ناوگان دریای سیاه روسیه، پیامی رادیویی به پادگان کوچک جزیره فرستاد: «من یک ناو جنگی روس هستم. پیشنهاد می‌کنم سلاح‌هایتان را زمین بگذارید و تسلیم شوید تا از خونریزی و تلفات غیرضروری جلوگیری شود.» پاسخ پادگان چنین قرار دارای بود: «کشتی جنگی روس، گورتو گم کن.»اگرچه جزیره مار با سرعت به دست روس‌ها افتاد، اما در پایان ژوئن ۲۰۲۲ اوکراینی‌ها آن را پس گرفتند. تا آن زمان، مسکوا و چندین کشتی دیگر روسی به قعر دریای سیاه فرستاده شده بودند.

اوکراینی‌ها با استفاده نوآورانه از موشک‌ها و پهپادها توانستند برتری دریایی روسیه را خنثی کنند، ماهیت جنگ دریایی را تغییر دهند و باقی‌مانده ناوگان روسیه را وادار کنند در بندرهای امن و دور از جبهه پناه بگیرند.

در آسمان هم روسیه شکست خورده هست. در حالی که اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه‌ برتری هوایی قابل توجهی کسب کرد، روسیه هنوز نتوانسته کنترل آسمان اوکراین را به دست بگیرد. نیروی هوایی روسیه متحمل تلفات سنگینی شده هست، به‌ویژه در حمله اوکراین به ناوگان بمب‌افکن‌های استراتژیک روسیه در ژوئن.

جنگ اوکراین

روسیه در واکنش به اتکا به موشک‌های دوربرد و پهپادها برای ترساندن شهرهای اوکراین روی آورده هست. اوکراین از حمله متقابل به همان شیوه خودداری کرده و عمدتاً اهداف غیرنظامی در روسیه را نمی‌زند، اما پهپادهای اوکراینی توان چشمگیری در هدف‌گیری پایگاه‌های هوایی و زیرساخت‌ها، به‌ویژه پالایشگاه‌های نفت در صدها کیلومتری داخل خاک روسیه نشان داده‌اند.

اوکراینی‌ها همه این‌ها را بدون هیچ مداخله مستقیم نظامی از بیرون به دست آورده‌اند. تاکنون تنها طرف ثالثی که مستقیماً در جنگ مداخله کرده کره شمالی بوده هست که بیش از ۱۰ هزار سرباز برای جنگیدن در کنار روسیه فرستاده هست. کشورهای ناتو کمک‌های عظیمی در زمینه تسلیحات و منابع دیگر به اوکراین ارائه کرده‌اند، اما هیچ نیرویی از ناتو رسماً در نبردها حضور نداشته هست.

نیز باید یادآوری کرد که پیش از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ و مدتی طولانی پس از آن، کشورهای ناتو از دادن بسیاری از انواع تسلیحات سنگین پیشرفته به اوکراین خودداری کردند و استفاده از چندین دیگر را محدود ساختند. بعضی از این محدودیت‌ها هنوز هم برقرار هست.

بنابراین، اوکراینی‌ها در سال ۲۰۲۲ پیروزی‌های کی‌یف، خارکیف و خرسون را تنها با تسلیحات محدود به دست آوردند. اگر از همان آغاز حمایت کامل دریافت کرده بودند، ممکن قرار دارای بود تا پایان ۲۰۲۲ یا تابستان ۲۰۲۳ جنگ را ببرند، پیش از آنکه روسیه بتواند ارتش و اقتصاد جنگی خود را بازسازی کند.

در سال ۲۰۲۵، ضعیف‌ترین حلقه در دفاع اوکراین هنوز در ذهن دوستان غربی آن هست. از آنجا که روسیه نتوانسته برتری هوایی و دریایی به دست آورد یا دفاع‌های زمینی اوکراین را بشکند، استراتژی روسیه تلاش دارد با حمله به اراده آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها مواضع اوکراین را دور بزند.

با انتشار تبلیغاتی مبنی بر این‌که پیروزی روسیه اجتناب‌ناپذیر هست، روس‌ها امیدوارند آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها دلسرد شوند، حمایت خود از اوکراین را کنار بگذارند و آن را به تسلیم وادارند. تسلیم شدن در برابر این تبلیغات فاجعه‌ای خواهد قرار دارای بود نه تنها برای اوکراین، بلکه برای کشورهای ناتو که بخش بزرگی از اعتبار خود و نیز بهترین ابزار دفاعی‌شان در برابر تهدیدهای رو به رشد روسیه را از دست خواهند داد.

در حالی که روسیه همچنان ارتش و اقتصاد جنگی خود را گسترش می‌دهد، اروپا در حال تلاش برای مسلح شدن مجدد هست، اما در همین حین بزرگ‌ترین و باتجربه‌ترین نیروی رزمی که میان ارتش روسیه و ورشو، برلین یا پاریس ایستاده، ارتش اوکراین هست. ارتش‌های لهستان، آلمان و فرانسه هرکدام حدود ۲۰۰ هزار سرباز دارند که بیشترشان هرگز نبرد واقعی ندیده‌اند. در مقابل، ارتش اوکراین حدود یک میلیون سرباز دارد که اغلب آن‌ها کهنه‌سربازان جنگی‌اند.

پس از دو هفته‌ای که شاهد ورود جنگنده‌های روسی به حریم استونی و پرواز پهپادهای روسی بر فراز لهستان و رومانی (و شاید دانمارک) بوده‌ایم، اروپایی‌ها باید به این واقعیت بیندیشند که اگر روسیه روز آتی به اروپا حمله کند و آمریکا تصمیم بگیرد وارد جنگ نشود، بزرگ‌ترین دارایی نظامی اروپا ارتش اوکراین خواهد قرار دارای بود. ارتش آمریکا نیز چیزهای زیادی از تجربه میدانی اوکراین و صنایع پیشرفته تسلیحاتی آن برای آموختن دارد. به‌ویژه در زمینه جنگ پهپادی، نوآوری‌های اوکراین و گنجینه داده‌های آن را به رهبر جهانی بدل کرده هست. احتمالاً همین بخشی از دلیل هست که ترامپ اخیراً موضع حمایتی‌تری نسبت به اوکراین گرفته؛ او دوست دارد پشت برنده‌ها بایستد.

این‌که جنگ چگونه پیش خواهد رفت نامشخص هست، چرا که به تصمیم‌های آینده بستگی دارد. اما از یک جهت اساسی، پیروزی اوکراین پیشاپیش قاطع و برگشت‌ناپذیر هست. جنگ ادامه سیاست با ابزارهای دیگر هست. جنگ را آن طرفی می‌برد که به اهداف سیاسی‌اش برسد، نه کسی که زمین بیشتری دریافت می‌کند، شهرهای بیشتری ویران انجام می‌دهد یا آدم‌های بیشتری می‌کشد. و در اوکراین، آشکار هست که پوتین در رسیدن به هدف اصلی جنگی‌اش یعنی نابودی ملت اوکراین، شکست خورده هست.

جنگ اوکراین

پوتین در بسیاری از سخنرانی‌ها و مقالاتش استدلال کرده که اوکراین هرگز یک ملت واقعی نبوده هست.

برای نمونه، پیام اصلی مقاله بلندبالای او در ژوئیه ۲۰۲۱ با عنوان «درباره وحدت تاریخی روس‌ها و اوکراینی‌ها» همین قرار دارای بود. به گفته او، اوکراین یک موجودیت جعلی هست که قدرت‌های خارجی برای تضعیف روسیه تشویق و تقویت کرده‌اند. پوتین جنگ را آغاز کرد تا به جهان ثابت کند ملت اوکراین وجود ندارد، اوکراینی‌ها در واقع روس هستند، و اگر فرصتی به دست بیاورند، با شادی در «مادر روسیه» حل خواهند گردید.

هیچ‌کس نمی‌داند به‌خاطر توهمات و جاه‌طلبی‌های پوتین چندین نفر دیگر جان خود را از دست خواهند داد، اما یک چیز به روشنی برای کل جهان آشکار شده: اوکراین یک ملت واقعی هست و میلیون‌ها اوکراینی حاضرند با تمام توان بجنگند تا مستقل از روسیه بمانند.

ملت‌ها از تکه‌های خاک یا قطره‌های خون ساخته نمی‌شوند. آن‌ها از داستان‌ها، تصاویر و خاطراتی ساخته می‌شوند که در ذهن مردم جا دارند. فارغ از اینکه جنگ در ماه‌های آینده چگونه پیش برود، خاطره تهاجم روسیه، جنایت‌های روس‌ها و فداکاری‌های اوکراینی‌ها نسل‌ها به میهن‌پرستی اوکراینی نیرو خواهد بخشید.

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه