به گزارش پول و تجارت ، روزنامه هم میهن نوشت: بعضی وقتها در دیپلماسی ممکن هست که در مقطع خاصی یک طرف کوتاه بیاید و پارهای از عناصر را واگذار کنید تا در شرایط دیگری بتوانید مجدداً آنها را به دست بیاورید، اما از شرایط بد فعلی رها شوید.
در شرایط فعلی باید چندین اقدام اساسی در سیاست خارجی در پیش گرفتهشود یا از اقدامهایی اجتناب شود.
دوم اینکه ایران نمیشود به پر و پای آژانس بینالمللی انرژی اتمی بپیچد. آژانس یک نهاد فنی و تخصصی هست؛ هرچند که ممکن هست از آن به عنوان یک ابزار سیاسی هم استفاده شود، ولی تقابل با آژانس هیچ اعتبار بینالمللی برای جمهوری اسلامی نمیآورد. باید در رفتار با آژانس به عواقب و پیامدهای هر تصمیمی توجه کرد.
در شرایطی که ایران عضو پیمان عدم اشاعه (NPT) هست، نمیشود نظارت آژانس را بر اساس توافقنامه جامع پادمان به هیچ بهانهای قطع کند.حتی اگر کشورهایی به تاسیسات هستهای ایران حمله کردهباشند، باز هم نظارت و بازرسی آژانس شامل تعهدات ایران در پیمان عدم اشاعه هست.
نکته چهارم اینکه در مورد مذاکره باید توجه دارای بود که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا شخصیتی خاص دارد، در کلامش نوسان بسیار وجود دارد، اما پیشبینیناپذیری یک فرد از لحاظ منطق صوری خودش نوعی پیشبینیپذیری هست. کشورهای دیگر نمونههای بسیار خوبی در تعامل با دونالد ترامپ هستند. برای مثال ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را ببینید که چگونه در کاخ سفید مورد استقبال تند و توهینآمیز رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور آمریکا قرار گرفت و حالا بعد از گذشت چندین ماه چقدر وضعیتش تغییر کردههست و توانستههست حمایت آمریکا را جلب کند.
ما نمیشود مسائل و رویدادهای نظام بینالملل را مطلق و ایستا فرض کنیم. پویاییهای نظام بینالملل بسیار هستند و امکان دارد از فرصتهایی برای تغییر وضعیت بهره برد. توصیه من این هست که نخست اجازه ندهیم فضا متشنجتر شود، دوم اینکه به سمت تقابل تمامعیار نرویم، سوم باب مذاکره را نبندیم، چهارم با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تقابل نداشتهباشیم و البته از همه مهمتر؛ اینکه اینقدر هم ادعا نکنیم که تحریمها بیتاثیر هست.
همین که عدهای میگویند تحریمها چندان اثرگذاری میدانی ندارد و فقط اثر آن روانی هست، باید بدانند که تاثیر روانی خودش بزرگترین عامل برای ایجاد ناامنی روانی در کشور و تشدید تورم و فشار معیشتی مردم هست. حتی اگر فرض کنیم که تحریمها اثر میدانی هم نداشتهباشد و اثر آنها صرفاً روانی باشد، همین تاثیر روانی هم به سادگی قابل بازگشت به قبل نیست.
ایران سال ۱۳۹۴ با انعقاد برجام توانست قطعنامههای شورای امنیت را تعلیق کند و تحریمهای بینالمللی را عملاً در یک چارچوب زمانی مشخص لغو کرد. اما شرایط امروز ایران با شرایط دوران برجام بسیار متفاوت هست. تفاوتها محرز و بیّن هست. در آن دوران ایران در منطقه دست برتر را دارای بود، گروههای مقاومت فعال بودند و هنوز قبح حمله اسرائیل به خاک ایران شکسته نشدهقرار دارای بود، حماس، حزبالله و گروههای مقاومت عراقی در وضعیت امروز قرار نداشتند و نظام سوریه بشار اسد همچنان حاکم قرار دارای بود اما امروز یکی از راهبردهای بازدارنده جمهوری اسلامی برای ابراز قدرت در منطقه، در حالت بسیار ضعیفی قرار گرفتههست. نکته دیگر این هست که امروز تاسیسات هستهای ایران بمباران شدههست و بر اساس همه گزارشها و شواهد غنیسازی تعطیل شدههست.
نکته مهمی که وجود دارد این هست که در پرونده هستهای، هیچگاه به اندازه امروز، اروپا و آمریکا به یکدیگر نزدیک نبودند. این نزدیکی مواضع ناشی از جنگ اوکراین، تحولات امنیتی منتسب به ایران در اروپا و مسائلی از این قبیل هست. بنابراین وقتی سخن از این میرود که آیا ممکن هست بار دیگر مانند دوران برجام بازگشت و قطعنامهها را تعلیق کرد؟ جواب این هست که باید به عناصر اساسی اثرگذار بر دیپلماسی در شرایط فعلی توجه کرد. دیپلماسی هم خودش نوعی جنگ هست. بنابراین در مذاکره هم مثل جنگ باید عوامل و عناصر بازدارنده داشتهباشید. امروز ایران دیگر نمیتواند در مذاکره مشابه شرایط سال ۲۰۱۵ که برجام منعقد گردید عمل کند.
دیدگاهها