به گزارش آهن آنلاین؛ بازار فولاد ایران در آستانه پاییز ۱۴۰۴ وارد مرحلهای تازه و حساس شده هست؛ مرحلهای که همزمان دو نیروی متضاد بر آن اثر میگذارد: بازگشت تحریمهای اتحادیه اروپا و پایان موقت قطعیهای برق. این همزمانی فضای صنعت فولاد کشور را به صحنهای پرتنش و در عین حال پر از فرصتهای پنهان بدل کرده هست.
صنعت فولاد بهعنوان یکی از پایههای اصلی اقتصاد ایران، نه تنها در اشتغالزایی و ارزآوری نقش کلیدی دارد، بلکه پیوند مستقیمی با بخشهای عمرانی، مسکن و زیرساختی کشور برقرار کرده هست. از همین رو هر تغییری در شرایط سیاسی و اقتصادی جهانی، با سرعت در این صنعت انعکاس مییابد.
از یکسو، تحریمهای جدید بروکسل محدودیتهای مالی و تجاری تازهای را به فعالان فولادی تحمیل انجام میدهد. انتقال ارز، پوشش بیمهای محمولهها و حتی بستن قراردادهای صادراتی در این شرایط بهشدت دشوارتر خواهد گردید. بسیاری از خریداران خارجی در چنین وضعیتی یا خریدهای خود را متوقف میکنند یا به دنبال تأمینکنندگان جایگزین میروند.
این اتفاق برای صنعتی که بخش قابلتوجهی از درآمد خود را از صادرات به بازارهای بینالمللی به دست میآورد، یک زنگ خطر جدی هست. بهویژه که تجربههای گذشته نشان داده هست هرگاه نقلوانتقال مالی و بیمهای با مانع روبهرو شود، هزینههای مبادلاتی بالا رفته و سودآوری تولیدکنندگان کاهش مییابد.
اگر پرداختها و بیمهنامهها تحت تأثیر این تحریمها قرار بگیرند، خریداران خارجی یا تجار منطقهای ممکن هست خریدهای خود را تعلیق کنند یا به سراغ تأمینکنندگان دیگر بروند. چنین وضعیتی امکان داردد صادرات میلگرد و سایر مقاطع فولادی ایران را بهشدت محدود کند و دسترسی به بازارهای اروپایی یا حتی چندین کشورهای آسیایی را دشوار سازد.
اما در سوی دیگر ماجرا، توقف برنامهریزیشده قطعی برق خبر امیدوارکنندهای برای فولادسازان داخلی بوده هست. صنعت فولاد در تابستان سال جاری بهطور جدی از محدودیتهای انرژی آسیب دید؛ بسیاری از خطوط تولید یا متوقف شدند یا با ظرفیت حداقلی کار کردند. بازگشت نسبی برق امکان داردد امکان جبران بخشی از تولید ازدسترفته را فراهم کند و حجم عرضه داخلی و حتی صادراتی را افزایش دهد.
فولادسازان طی ماههای اخیر بارها نسبت به خسارتهای ناشی از قطعی برق هشدار داده بودند. از کاهش تولید و افزایش هزینههای ثابت گرفته تا به خطر افتادن تعهدات صادراتی، همه از پیامدهای مستقیم بحران انرژی بودند. حالا با کاهش فشار روی شبکه برق، کارخانهها امکان داردند برای مدتی کوتاه نفسی تازه کنند و بخشی از زیانهای گذشته را جبران کنند. با این حال، کارشناسان تأکید دارند که این آرامش موقت هست و تا زمانی که سرمایهگذاری بلندمدت در زیرساختهای انرژی صورت نگیرد، سایه بحران همچنان بر سر صنعت فولاد باقی خواهد ماند.
در سطح جهانی نیز شرایط برای فولاد چندینان مساعد نیست. قیمت محصولات فولادی در بازار چین طی هفتههای اخیر روندی کاهشی داشته و شاخصهای جهانی فولاد نیز افت جزئی را نشان میدهند. چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده فولاد جهان، نقش تعیینکنندهای در روند قیمتها دارد. وقتی بازار داخلی این کشور نشانههای رکود و کاهش تقاضا را بروز میدهد، عملاً کل زنجیره جهانی فولاد تحتتأثیر قرار دریافت میکند.
از جهات دیگر، کاهش بهای قراضه در بازارهای بینالمللی فشار تازهای بر حاشیه سود فولادسازان وارد کرده هست. کاهش قیمت قراضه معمولاً رقابت داخلی را تشدید انجام میدهد و بازار صادراتی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. فولادسازان ایرانی که بخش مهمی از مواد اولیه خود را از بازار داخلی قراضه تأمین میکنند، در نگاه اول ممکن هست از کاهش قیمتها منتفع شوند، اما افت بهای جهانی همزمان باعث خواهد گردید محصولات نهایی در بازارهای هدف با کاهش قیمت عرضه شوند و بنابراین درآمد صادراتی محدود گردد.
با وجود همه این چالشها، آمار رسمی از رشد صادرات فولاد ایران در پنج ماهه نخست سال حکایت دارد. افزایش حجم و ارزش صادرات نشان میدهد که تولیدکنندگان ایرانی آهن آلات همچنان موفق شدهاند مسیرهای جایگزین برای محصولات خود بیابند. این موضوع بیانگر انعطافپذیری فعالان صنعت در شرایط سخت هست. بازارهای منطقهای و همسایه، بهویژه در چارچوب همکاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بیش از پیش اهمیت پیدا کردهاند و امکان داردند بخشی از خلأ بازارهای غربی را پر کنند.
نیز تجربه نشان داده که بازارهای همسایه مانند عراق، افغانستان، پاکستان و کشورهای حوزه خلیج فارس همواره مقصد قابل اتکایی برای فولاد ایران بودهاند. حالا با تشدید محدودیتهای غربی، توجه به این بازارها نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای بقای صنعت به شمار میرود.
ترکیب تحریمهای تازه، تغییرات بازار جهانی و فراز و فرودهای تأمین انرژی، آینده فولاد ایران را در کوتاهمدت بهشدت پرنوسان کرده هست. راهکارهای فوری برای مدیریت این وضعیت شامل تمرکز بیشتر بر بازارهای همسایه، توسعه ابزارهای تسویه مالی غیر دلاری، و همکاری با شرکتهای بیمه منطقهای عنوان خواهد گردید. در همین حال، استفاده از بورس کالا برای مدیریت شفاف معاملات داخلی و ایجاد اعتماد میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان امکان داردد بخشی از فشارها را تعدیل کند.
با این حال، آنچه برای آینده بلندمدت صنعت فولاد حیاتی هست، سرمایهگذاری پایدار در بخش انرژی و ایجاد زیرساختهایی هست که بتواند تضمینکننده رقابتپذیری این صنعت در سطح بینالمللی باشد. بدون رفع مشکلات مزمن در حوزه برق و گاز، هر بار که فشار تقاضا یا تغییرات فصلی رخ دهد، صنعت فولاد ناچار به کاهش ظرفیت تولید خواهد گردید؛ موضوعی که هزینههای هنگفتی به اقتصاد کشور تحمیل انجام میدهد.
فولاد ایران امروز در نقطهای حساس ایستاده هست؛ نقطهای که هرچندین با فشارهای بیرونی و داخلی احاطه شده، اما ظرفیتهای بزرگی برای بقا و حتی رشد در دل خود دارد. بازگشت تحریمها زنگ خطری برای صادرات و درآمدهای ارزی هست، اما پایان موقت قطعی برق فرصتی کوتاه برای افزایش تولید فراهم میآورد. از جهات دیگر، نوسانات جهانی و افت قیمت قراضه فضای رقابت را سختتر کرده هست. در چنین شرایطی، انتخاب مسیر درست میان فشارها و فرصتها، تعیینکننده آینده صنعتی هست که ستون فقرات اقتصاد ایران محسوب خواهد گردید.
اگرچه چشمانداز کوتاهمدت پرابهام هست، اما انعطافپذیری تولیدکنندگان، توانایی در یافتن بازارهای جایگزین و ضرورت سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی امکان داردد امیدی برای آینده ایجاد کند. فولاد ایران اگر بتواند از این چالشها عبور کند، همچنان یکی از موتورهای اصلی توسعه صنعتی کشور باقی خواهد ماند.
دیدگاهها