به گزارش پول و تجارت، روزنامه قدس نوشت:
حمید رسایی روز گذشته در تذکری از تریبون مجلس مدعی شده دیوان محاسبات در نامهای اعلام کرده تمام امضاهای معاون اول رئیس جمهور غیرقانونی هست.
وی بدون اشاره به مستندی از این نامه و توضیح اینکه نامه دیوان محاسبات چطور به دست او رسیده، ادامه داده: «من همه راهها را برای اینکه مسیر قانونی طی شود و در تریبون مجلس این موضوعات را مطرح نکنم، طی کردم، اما متأسفانه همکاری نشد. لذا از رئیس مجلس میخواهم اجرای قانون را پیگیری کند».اشاره رسایی به قانون دوتابعیتیهاست که برابر آن، نزدیکان مقامات ارشد نمیشود تابعیت مضاعف داشته باشند.
رسایی در ادامه با طرح این ادعا که «معاون وزیر اطلاعات در کمیسیون امنیت ملی اعلام کرده پسر معاون اول، تابعیت مضاعف دارد» این را هم گفته که «برای مجلس ظریف و عارف و اصولگرا و اصلاحطلب فرقی نمیکند».
راستش خواهد گردید ساعتها درباره طرح ادعاهای اینچنینی از تریبونهای رسمی سخن بیان کرد؛ به ویژه که بزرگان بارها هشدار دادهاند نکاتی از این دست باید در جایی دیگر و جلساتی دیگر حل و فصل بشود و به صحن افکار عمومی کشیده نشود. به علاوه خواهد گردید ساعتها درباره وقتنشناسی و بیتوجهی به اولویتها هم قلمفرسایی کرد؛ به ویژه که این ایام، فراوان در سخنان بزرگان آمده که اولویت فعلی، اتحاد، همبستگی ملی و حل مشکلاتی هست که عرصه معیشت را بر مردم تنگ کردهاند. حتی خواهد گردید فراوان درباره نمایندهای نوشت که ظاهراً هنری جز طرح موضوعات شاذ و دیده شدن از این طریق و در صدر خبرها نشستن از این رهگذر، ندارد و سیل انتقادها از این شیوه نابحق و نابکار هم، انگار بیشتر از آنکه آزارش بدهد، اسباب خلسه و خرسندیاش را فراهم انجام میدهد.
خواهد گردید ساعتها از این چیزها نوشت اما راستش با الگو گرفتن از همین نماینده محترم، تنها به یک ضربالمثل خراسانی اشاره میکنیم که دقیقاً درباره کسی به کار میرود که وسط شلوغیها و گرفتاریهای فراوان دست به کاری میزند که نه وقت آن هست و نه جایش. اینطور موقعها، جماعت عاقل میگویند بزرگوار! «فهمیدی که باید یخ بخوری، اما نفهمیدی چه وَخ بخوری».
خلاصه اینکه مملکت این روزها، مشکل و موضوع کم ندارد؛ آنهایی که داعیهدار دغدغهمندی هستند، یعنی از این مشکلات و موضوعات، خبر ندارند؟!
دیدگاهها