به گزارش پول و تجارت به نقل از مهر، تحولات اخیر در منطقه، ترکیه و اسرائیلرا مقابل هم قرار داده هست. پس از حمله اسرائیل به قطر به بهانه حضور هیئت حماس در دوحه، احساس تهدید مشابهی در ترکیه پدیدار شده هست. مقامات ترکیه و شخص رئیس جمهور اردوغان اظهار داشتند که این وضعیت تهدیدی بالقوه برای ترکیه هست. در این زمینه، نظرات مختلفی در مورد برنامههای حمله احتمالی اسرائیل علیه ترکیه و تأثیر منطقهای آن ابراز خواهد گردید.
در عین حال، دستیابی ترکیه به سیستمهای دفاعی S-۴۰۰ و پیامدهای آن در ناتو نیز جایگاه نظامی و استراتژیک ترکیه را دوباره در کانون توجه قرار میدهد. عواملی مانند همکاری بین یونان و اسرائیل شامل ابزارهای مورد استفاده برای فشار بر ترکیه در نظر گرفته میشوند.
در گفتگو با «یشیم دمیر» کارشناس روابط بین الملل ارزیابیهای مهمی از وضعیت فعلی روابط ترکیه و اسرائیل، سناریوهای حمله احتمالی و توازن قدرت در منطقه ارائه خواهیم داد. نیز بررسی خواهیم کرد که چگونه سیاستهای دفاعی ترکیه در این زمینه شکل دریافت میکند.
مشروح گفتگو در ادامه آمده هست:
پس از حمله اسرائیل به قطر، در ترکیه هشدارهایی در مورد احتمال حمله اسرائیل مطرح گردید. در حالی که چندین این موضوع را با وجود دفتر حماس در ترکیه مرتبط میدانند، مسئله این هست که مقامات ترکیه ازجمله اردوغان به طور مکرر از احتمال حمله این رژیم به ترکیه صحبت میکنند. ما در طول جنگ ۱۲ روزه تحمیلی علیه ایران نیز صحبتهای مشابهی شنیدیم. آیا فکر میکنید چنین حملهای امکانپذیر هست؟
ادعاهایی مبنی بر برنامهریزی اسرائیل برای حمله به ترکیه، چیز جدیدی نیست. این شایعات، همانطور که شما اشاره کردید، در واکنش به حمایت ترکیه از تهران در جریان حمله اسرائیل به ایران مطرح شدهاند. اظهارات اخیر در مورد قدس نیز این بحثها را دوباره شعلهور کرده هست.
توصیف آمیخای چیکلی، وزیر امور یهودیان خارج از کشور و مبارزه با یهودستیزی اسرائیل، از رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، به عنوان رهبری همسو با اخوان المسلمین و مشتاق احیای امپراتوری عثمانی و طرفدار الحاق قدس به آن امپراتوری، نیز توصیف ترکیه، قطر و سوریه به عنوان «محور شرارت جدید» نشاندهنده تعمیق جنگ سرد بین دو کشور هست.
با این حال، دیدگاههای مشابهی نیز در مطبوعات اسرائیل مطرح خواهد گردید؛ نفوذ ترکیه در سوریه، ادعاهای مربوط به اهداف نئوعثمانی و بحثهای پیرامون نیروگاه هستهای آکویو شامل موضوعات برجسته هستند. چندین نظرات مطرح خواهد گردید مبنی بر اینکه اسرائیل باید در صورت لزوم، نظر به احتمال فعالیتهای غنیسازی اورانیوم ترکیه، توانایی خود را برای حمله به تأسیسات نظامی در ترکیه توسعه دهد. به علاوه، اسرائیل ادعای ترکیه مبنی بر اینکه یک قدرت منطقهای هست را به عنوان تهدیدی برای توازن استراتژیک به تصویر میکشد.
در حالی که چنین لفاظیهایی احتمال حمله مستقیم را افزایش میدهد، بعید ظاهراً اقدامات احتمالی اسرائیل علیه ترکیه به شکل یک مداخله نظامی گسترده باشد. احتمال بیشتری وجود دارد که این اقدامات به شکل ترور یا عملیات هدفمند علیه اعضای حماس که گفته خواهد گردید در ترکیه حضور دارند، انجام شود. با این حال، چنین تلاشی میتواند روابط بین طرفین را به بحرانی عمیق فرو ببرد و موازنههای منطقهای را به طور جدی مختل کند.
بنابراین، سوال متداول «آیا ترکیه نفر بعدی هست؟» باید بیشتر در چارچوب گفتمان سیاسی و مدیریت ادراک مورد بررسی قرار گیرد. روابط بین ترکیه و اسرائیل، در طول تاریخ فراز و نشیبهایی را تجربه کرده هست.
در حالی که ظاهراً تحولات اخیر احتمالاً طرفین را به جنگ مستقیم خواهد کشاند، درگیری تمام عیار بین ترکیه، عضو ناتو با روابط نزدیک با ایالات متحده، و اسرائیل، مهمترین متحد ایالات متحده در خاورمیانه، بعید هست. با این حال، رویارویی غیرمستقیم بین طرفین در خاک سوریه احتمال واقعبینانهتری دارد. در این زمینه، فشار روانی، عملیات اطلاعاتی یا سناریوهای ترور ممکن هست همچنان در دستور کار باشد.
در هر صورت، ما شاهد تنش سیاسی بین ترکیه و اسرائیل هستیم. اگر این رژیم به ترکیه حمله نکند، اسرائیل چه ابزارهای دیگری برای فشار بر ترکیه دارد؟ برای مثال، چندین همکاری بین یونان و اسرائیل را یکی از ابزارهای سیاسی تل آویو علیه آنکارا تفسیر میکنند.
چندین اوقات اوقات از اهرم فشار بالقوهای که تلآویو میتواند علیه آنکارا استفاده کند، صحبت خواهد گردید. در این زمینه، ظاهراً اسرائیل به جای تهدیدهای نظامی مستقیم، از طریق همکاریهای منطقهای، فشار غیرمستقیمی بر ترکیه وارد انجام میدهد.
برای مثال، ذخایر گاز و موقعیت استراتژیک در مدیترانه شرقی، اساس همکاری اسرائیل با قبرس جنوبی و یونان را تشکیل میدهد. رزمایشهای مشترکی که در این زمینه انجام میشوند، چندین اوقات اوقات میتوانند تهدیدی برای آنکارا باشند.
در تنشهای جاری بین ترکیه و یونان بر سر جزایر دریای اژه و منطقه اقتصادی انحصاری، حمایت اسرائیل از آتن به وضوح مشهود هست. بهطور خاص، با افزایش هزینههای دفاعی یونان، این کشور برنامه «سپر آشیل» را معرفی کرده هست که شامل ادغام سیستمهایی مانند گنبد آهنین و اسپایدر از اسرائیل خواهد گردید.
به علاوه، ماه گذشته، یونان از اسرائیل خواست که ادعاهای نسلکشی پونتیک را به رسمیت بشناسد. چنین اقدامی میتواند روابط ترکیه و اسرائیل را بیش از پیش وخیم کند. با این حال، در این مرحله، انتظار نمیرود که اسرائیل به این درخواست پاسخ مثبت دهد، زیرا قبلاً از به رسمیت شناختن ادعاهای نسلکشی ارامنه خودداری کرده هست. نظر به روابط نزدیک اسرائیل با باکو، چنین اقدامی میتواند نه تنها بر روابط با آنکارا، بلکه بر روابط با آذربایجان نیز تأثیر منفی بگذارد.
در همین حال، ارتباطات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل با چندین گروههای کرد در سوریه و عراق میتواند به عنوان ابزاری دیگر برای فشار به ترکیه محسوب شود. این روابط میتواند موازنه امنیتی در مناطق مرزی ترکیه را بیثبات کند.
علاوه بر ابعاد نظامی و سیاسی، اقتصاد نیز میتواند به عنوان یک ابزار فشار مورد استفاده قرار گیرد. نظر به اهمیت استراتژیک انرژی و منابع تجارت خارجی، کنترل اسرائیل و متحدانش بر مسیرهای تجاری میتواند به عنوان یک مکانیسم فشار غیرمستقیم علیه ترکیه عمل کند.
ترکیه در سال ۲۰۱۷ سامانههای اس- ۴۰۰ را از روسیه خریداری کرد. این به خاطر امتناع آمریکا از ارائه سامانههای پاتریوت هست. در حالی که این سامانهها هنوز دست نخورده هستند، حتی گزارشهای گاه به گاه حاکی از احتمال بازگرداندن آنها هستند. نظر به حضور اسرائیل در کشورهای هم مرز ترکیه، آیا آنکارا نمیشود نسبت به این سامانهها توجه بیشتری وجود داشته باشد؟
خرید سامانههای اس -۴۰۰ توسط ترکیه باعث نگرانی جدی در ناتو شده و منجر به تحریمهای ایالات متحده گردیده هست. گزارشهایی مبنی بر اینکه ترکیه قصد دارد پایگاهی در سوریه ایجاد کرده و اس -۴۰۰ ها را در آنجا مستقر کند، به دقت زیر نظر گرفته شدهاند.
در واقع، ادعاهایی وجود دارد مبنی بر اینکه لابیهای اسرائیلی و یونانی در ایالات متحده به شدت با این احتمال مخالف هستند. گزارشی در مطبوعات اسرائیل، به نقل از یک منبع عالیرتبه، ادعا انجام میدهد که حملات اسرائیل به سوریه حامل پیامی مبنی بر جلوگیری از ایجاد پایگاه ترکیه در آنجا و عدم محدود کردن عملیات اسرائیل هست.
در این زمینه، حضور اسرائیل در مرزهای ترکیه عامل کلیدی در شکلدهی به سیاستهای امنیتی آنکارا محسوب خواهد گردید. با این حال، خرید سامانههای اس -۴۰۰ توسط ترکیه به معنای اعتراض مستقیم به اسرائیل نیست، بلکه هدف کلی آن تقویت بازدارندگی و قابلیتهای دفاعی منطقهای هست.
بنابراین، این تحولات برای درک سیاستهای امنیتی ترکیه بسیار مهم هستند. نظر به موقعیت منطقهای آن، سرمایهگذاری ترکیه در سیستمهای دفاع هوایی و زمینی کاملاً طبیعی هست. ترکیه، مانند هر کشور دیگری، تلاش انجام میدهد تا امنیت خود را نه تنها در داخل مرزهای خود، بلکه فراتر از آن نیز حفظ کند.
در این زمینه، ترکیه در حال برداشتن گامهایی برای توسعه فناوریهای نظامی داخلی هست که وابستگی آن به سیستمهای دفاعی مستقر در ایالات متحده و حتی اس -۴۰۰ را کاهش میدهد و جایگاه آن را به عنوان یک بازیگر کلیدی در توازنهای امنیتی منطقهای تقویت انجام میدهد.
دیدگاهها