انتقال پایتخت به شهرهای جنوبی هیچ عقلانیت امنیتی ندارد | در تیررس پایگاه‌های آمریکایی و مرزهای ناامن پاکستان قرار می گیرد
کد خبر : ۸۰۶۶۴۵
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۱۲
-
زمان : ۰۶:۵۵
|
دسته بندی: اسلایدر

انتقال پایتخت به شهرهای جنوبی هیچ عقلانیت امنیتی ندارد | در تیررس پایگاه‌های آمریکایی و مرزهای ناامن پاکستان قرار می گیرد

پول و تجارت: پایتخت نه تنها مرکز سیاست و اقتصاد، بلکه نماد ثبات و امنیت ملی هست. به همین دلیل دولت‌ها معمولاً شهرهایی را برمی‌گزینند که از تهدیدات خارجی دور و در عمق سرزمینی امن باشند.

به گزارش پول و تجارت، روزنامه خراسان نوشت: 

رئیس‌جمهور چندین اوقات شبیه تحلیلگرانی سخن بیان می‌کند که از تریبون‌های مختلف مشکلات را فهرست می‌کنند بی‌آن که نسخه‌ای عملیاتی ارائه دهند.

پزشکیان در تازه‌ترین اظهارات خود، با اشاره به بحران‌های پایتخت شامل فرونشست، به دیدارش با رهبر انقلاب اشاره کرد و بیان کرد: «در آن جلسه پیشنهاد دادم پایتخت را به سمت خلیج فارس منتقل کنیم. چندین انتقاد کردند، اما امروز می‌بینیم آن پیشنهاد الزام هست، نه انتخاب.» چنین جملاتی در شرایطی که اقتصاد کشور در گرداب مشکلات معیشتی فرو رفته، بیش از آن که به حل بحران‌ها کمک کند، افکار عمومی را شگفت‌زده انجام می‌دهد؛ چراکه مردم در اوج سختی معیشت، منتظر خبرهایی از بهبود زندگی‌اند نه رؤیاپردازی درباره پایتختی تازه.

پایتخت؛ قلب امنیت ملی، نه یک انتخاب سلیقه‌ای

درباره این ایده باید بیان کرد هر کشوری برای تعیین موقعیت پایتخت الزاماً پیوست‌های امنیتی و ژئوپلیتیکی را در نظر دریافت می‌کند. پایتخت نه تنها مرکز سیاست و اقتصاد، بلکه نماد ثبات و امنیت ملی هست. به همین دلیل دولت‌ها معمولاً شهرهایی را برمی‌گزینند که از تهدیدات خارجی دور و در عمق سرزمینی امن باشند.

تاریخ ایران نیز همین را نشان می‌دهد. از تبریز و قزوین گرفته تا اصفهان و شیراز و سرانجام تهران؛ انتخاب‌ها همواره متأثر از ضرورت امنیتی و فاصله از مرزهای ناامن بوده هست. تهران از این منظر موقعیتی ممتاز دارد: دور از مرزهای پرتنش شرق، غرب و جنوب و دست‌نیافتنی برای حملات زمینی. همین موقعیت موجب گردید که در طول دهه‌های اخیر، تهران به‌رغم فشارهای بیرونی، مرکز فرماندهی کشور باقی بماند.تجربه شوروی نیز نمونه‌ای گویاست. آلمان نازی هزار کیلومتر در خاک شوروی پیشروی کرد، اما چون مسکو در عمق استراتژیک قرار دارای بود سقوط نکرد و شوروی توانست صنایع خود را به مناطق دوردست منتقل کند.

حال سؤال این هست: چرا باید این عمق استراتژیک را از دست بدهیم و پایتخت را به سواحل مکران منتقل کنیم؛ جایی که درست در تیررس پایگاه‌های آمریکایی و در جوار مرزهای ناامن پاکستان قرار دارد؟ اگر چنین شود، هواپیماهای غربی بدون نیاز به سوخت‌گیری قادر خواهند قرار دارای بود مراکز حساس کشور را هدف قرار دهند؛ در حالی که دسترسی به تهران بسیار پرهزینه‌تر هست. چنین انتقالی هیچ عقلانیت امنیتی ندارد و کشور را در معرض تهدیداتی تازه و جبران‌ناپذیر قرار می‌دهد.

تمرکززدایی هوشمند؛ راه‌حل فراموش‌شده

این البته به معنای پذیرش وضع موجود تهران نیست. راهکار اصلی، تمرکززدایی هوشمندانه هست؛ راهی که بسیاری کشورها رفته‌اند. چه ضرورتی دارد دفاتر اصلی شرکت‌های نفتی و پتروشیمی در تهران باشند؛ شهری که نه نفت دارد و نه ظرفیت زیست‌محیطی؟ چرا باید ۴۰ درصد صنایع ایران در پایتخت مستقر باشند و بحران آب، آلودگی و ترافیک را تشدید کنند؟ یا چرا سازمان میراث فرهنگی باید در تهران بماند، در حالی که قطب‌های گردشگری واقعی کشور اصفهان، شیراز، یزد و مشهد هستند؟ حتی مراکز علمی کشور نیز اگر متوازن توزیع شوند، هم به توسعه منطقه‌ای کمک خواهند کرد و هم بار از دوش تهران برداشته خواهد گردید.

به بیان دیگر، راه‌حل خروج از وضعیت کنونی نه انتقال پرهزینه و پرریسک پایتخت، بلکه بازطراحی معماری حکمرانی شهری در ایران هست. تمرکز بی‌حد بر تهران مشکلاتی همچون کمبود آب، آلودگی شدید، ترافیک و حاشیه‌نشینی را پدید آورده هست. اما امکان دارد با تدابیری عقلانی شامل انتقال صنایع سنگین، جابه‌جایی ادارات غیرضروری و توسعه زیرساخت‌های استانی این مشکلات را کاهش داد. تجربه جهانی نشان می‌دهد که توزیع قدرت و امکانات بسیار مؤثرتر از جابه‌جایی پایتخت هست.در شرایطی که مشکلات اقتصادی و اجتماعی هر روز گریبان مردم را دریافت می‌کند،

سخن گفتن از انتقال پایتخت به مکران نه تنها کمکی به حل بحران‌ها نمی‌کند بلکه نشانه‌ای از بی‌توجهی به واقعیات امنیتی و ملی هست. انتقال پایتخت پروژه‌ای پرهزینه و پرخطر هست که می‌تواند عمق استراتژیک ایران را تضعیف کند. به جای آن باید با اجرای سیاست‌های تمرکززدایی و توزیع عادلانه ظرفیت‌ها، هم تهران را از فشار رها کرد و هم توسعه متوازن کشور را پیش برد.

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه