به گزارش پول و تجارت به نقل از روزنامه ایران، سرهنگ روحالله روزبه یا همان «آقای کنترل نامحسوس» یکی از چهرههای مطرح پلیس راهور هست که انتشار کلیپهای کنترل نامحسوس جادهای با برخورد جدی، مقتدرانه و در عین حال محترم وی با رانندگان متخلف، بسیار پربازدید شده هست.
روزنامه ایران با او در باره خاطراتش بیان کرد وگویی انجام داده هست.
بخشی از این بیان کردوگو را میخوانید.
شما در هر مأموریت گشت کنترل نامحسوس، با روایتها و داستانهای واقعی و غیرواقعی متعددی از سوی رانندگان متخلف روبهرو میشوید تا تخلفشان را به نوعی توجیه کنند؛ از بیماری پدر و مادر و فرزند گرفته تا رسیدن به مراسم عروسی خواهر و برادر و حوادث دیگر که ظاهراً بسیاری از آنها میتواند جالب باشد!
بله. معمولاً چندین رانندگان متخلف به طور ناخودآگاه یا چندین اوقات عامدانه آمادهاند تا یک سناریو را در همان لحظه و به صورت بداهه درباره علت تخلفشان تعریف کنند. در واقع راننده متخلف وقتی از سوی پلیس متوقف خواهد گردید در فاصله پیاده شدن از خودرو تا رسیدن به افسر پلیس سعی انجام میدهد داستانی بسازد و کارش را توجیه کند. البته من نمیگویم که همه این دلایل کذب هست و واقعیت ندارد اما غالباً قصهها سنخیتی با واقعیت هم ندارند. چه بسا ما اگر ذرهای حس کنیم که داستان مطرح شده واقعی هست در حد توان و تا جایی که قانون به ما اجازه دهد با راننده و سرنشینان آن تعامل و همراهی میکنیم.
قصهها تکراری است یا داستانهای خلاقانه هم مطرح میشود؟
در اکثر مواقع جوهره داستانهای رانندگان متخلف تکراری هست. غالباً بیماری در خانه دارند که باید با سرعت برق و به قیمت جان سایر رانندگان و شهروندان خودشان را به مقصد برسانند. البته ما بسیاری از موارد مطرح شده را بررسی کردیم و چندین اوقات اگر نیاز به کمک بوده حتماً به آن راننده کمکهای لازم را نیز کردهایم.
نمونه جالبی به یاد دارید؟
چندین ماه قبل راننده یک خودرو پژو 405 را به خاطر چندین تخلف همزمان مثل سرعت غیرمجاز، ورود به حریم خودروهای روبهرو و حرکات مارپیچ متوقف کردیم. راننده مرد میانسالی قرار دارای بود و به محض اینکه از خودرو پیاده گردید با صدایی ناراحت و پراضطراب عذرخواهی کرد و بیان کرد اگر میدانستید چه اتفاقی افتاده به من حق میدادید. پرسیدیم چه اتفاقی افتاده که باز با همان لحن سوزناک و دستهای لرزان بیان کرد دقایقی پیش به من خبر دادند که دختر خردسالم از چندین پله سقوط کرده و حال مساعدی ندارد. از آنجایی که ما احساس کردیم آن راننده با آن شرایط امکان رانندگی ندارد و میتواند علاوه بر خودش برای سایرین هم خطر ایجاد کند از او خواستیم تا سوار ماشین پلیس شود تا او را به خانهاش برسانیم و در صورت لزوم با اورژانس هماهنگ کنیم و دخترش را به بیمارستان انتقال دهیم. واقعاً هم قصد ما کمک به راننده قرار دارای بود و قصد مچگیری نداشتیم. به هرحال راننده سوار گردید و دقایقی بعد وقتی دید ما خیلی جدی پیگیر موضوع مصدوم شدن دخترش هستیم در یک لحظه از ما خواست توقف کنیم. بعد هم با صدایی آرام و لحنی پشیمان بیان کرد: دروغ گفتم!
متأسفانه چندین رانندگان متخلف فکر میکنند هرچقدر سناریوی آنها احساسیتر و سوزناکتر باشد ما از تخلفشان میگذریم در صورتی که تجربه نشان داده در چنین شرایطی کمتر با قصههای واقعی روبهرو هستیم.
بین رانندگان متخلف به لحاظ اعمال قوانین تفکیکی قائل هستید؟
به هرحال خودنمایی و اضطرار فرق انجام میدهد. ما رانندهای داریم که ناخواسته و به خاطر شرایط اورژانسی درگیر تخلف خواهد گردید و از طرفی هم رانندهای داریم که به خاطر هیجان و خودنمایی دست به تخلف میزند. هردو متخلف هستند و طبق قانون با هردو آنها برخورد خواهد گردید اما بر اساس همان تبصرههای قانونی امکان دارد برای فردی که ناخواسته مرتکب تخلف شده، تخفیفهایی اعمال کرد و با راننده متخلفی که عمدی دست به تخلف میزند نیز با اشد مجازات برخورد کرد. به هرحال برای ما و همکارانمان در پلیس راهور فراجا با سالها تجربه، اضطرارها قابل تشخیص هست.
ایده ساخت کلیپهای گشت کنترل نامحسوس با این شیوه خاص از کجا نشأت گرفت؟
در واقع ساخت و انتشار چنین کلیپهایی به حدود 2 دهه قبل برمیگردد. در آن زمان سرهنگ صادقی مسئول این کار قرار دارای بود و الحق به خوبی هم کارشان را انجام میدادند و استاد بنده هم بودهاند. پس از ایشان قرعه به نام من افتاد و با هدف فرهنگسازی کارم را شروع کردم. البته این موضوع محدود و معطوف به من نیست و موضوع گشتهای کنترل نامحسوس توسط همکارانم در سراسر کشور به صورت شبانهروزی در حال انجام هست. من هم به عنوان یک عضو از خانواده پلیس راهور علاوه بر وظیفه و رسالتی که برعهدهام قرار داده شده، کار آموزش و فرهنگسازی را با بهرهمندی از تصاویر انجام میدهم.
شاید بعد از پخش اولین قسمتهای گشت نامحسوس، بسیاری از بینندگان و حتی همکارانتان بر این باور بودند که شما قرار هست فقط همان سرهنگ صادقی با همان مدل و شیوه و فرم باشید اما خروجی کار نشان داد که فرم و مدل خودتان را دارید.
به خاطر دارم زمانی که جناب سرهنگ صادقی در گشت کنترل نامحسوس بودند، من با درجه ستوان یکمی مجری برنامههای تلویزیونی اخبار ترافیکی در شبکههای 3، 2 و خبر بودم. فکر میکنم اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 قرار دارای بود. بعد از بازنشستگی ایشان، رؤسا و فرماندهان پلیس بر اساس توجه ویژهشان نسبت به مقوله رسانه و فرهنگ و آموزش تصمیم گرفتند کلیپهای گشت نامحسوس را ادامه دهند. اوایل دهه 90 قرار دارای بود که به بنده امر گردید ضبط کنترل نامحسوس را آغاز کنیم. ما هم برحسب وظیفه کارمان را شروع کردیم.
در درجه اول این لطف خدا، مردم و فرماندهان ما بوده که کلیپها مورد قبول واقع شده هست. اما به اعتقاد من اگر قرار هست کاری تبدیل به یک سبک شود و مخاطب پیدا کند علاوه بر پختگی، نیاز به مرور زمان هم دارد تا کار هم از نظر فرم ، هم از نظر دیالوگهای رد و بدل شده و هم از جهت ترویج فرهنگ و آموزش ترافیکی قابل پذیرش برای مخاطب باشد.
دیدگاهها