استارت‌آپ راه‌اندازی کنیم یا نکنیم؟ | تحریم‌ها مسیر استارت‌آپی را دشوار و پرریسک کرده‌اند
کد خبر : ۸۰۶۹۹۲
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۱۳
-
زمان : ۰۶:۳۰
|
دسته بندی: اسلایدر

استارت‌آپ راه‌اندازی کنیم یا نکنیم؟ | تحریم‌ها مسیر استارت‌آپی را دشوار و پرریسک کرده‌اند

پول و تجارت: در سال‌هایی که تحریم‌ها سایه خودش را بر اقتصاد ایران گسترده و حالا که ماجرای مکانیسم ماشه نیز نقل تمام محافل هست، پرسشی ساده ذهن هر کارآفرینی را به خودش مشغول انجام می‌دهد. آیا اکنون زمان مناسبی برای راه‌اندازی استارت‌آپ جدید هست یا باید در انتظار فرصت بهتر قرار دارای بود؟

به گزارش پول و تجارت، چشم‌انداز فعالیت استارت‌آپ‌ها در کشورمان تیره‌وتار قرار دارای بود که با فعال شدن مکانیسم ماشه، تیره‌تر هم گردید. فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های همه‌جانبه، فضای فعالیت اقتصادی را به‌شدت دشوار کرده و طبیعی هست که استارت‌آپ‌ها بیش از سایر کسب‌وکارها در معرض فشار قرار گیرند، زیرا این شرکت‌ها برای رشد و بقا نیازمند سرمایه‌گذاری، دسترسی به بازارهای جهانی، فناوری‌های روز و زیرساخت‌های مالی پایدار هستند. در شرایط تحریم، همه این مولفه‌ها محدود یا هزینه‌های بیشتری تحمیل خواهد گردید. بسیاری بر این باورند اقتصاد بن‌بست ندارد و در همین شرایط هم امکان دارد استارت‌آپ راه‌اندازی کرد. پرسش این هست که آیا در سال‌هایی که مکانیسم ماشه فعال هست، نمی‌شود استارت‌آپ راه‌اندازی کنیم؟

براساس گزارش مینا علیزاده در هفته نامه تجارت فردا، تجربه کشورهای گرفتار محدودیت‌های مشابه نشان می‌دهد که بحران‌ها چندین اوقات فرصت خلق می‌کنند. استارت‌آپ‌هایی که نیازمند ارتباط گسترده بین‌المللی، سرمایه‌گذاری خارجی یا فناوری‌های مرتبط با تحریم هستند، شانس کمتری برای موفقیت دارند. همزمان، محدودیت‌ها بازارهایی تازه در داخل ایجاد می‌کنند. وقتی واردات کالا و خدمات دشوار خواهد گردید، تقاضا برای جایگزین‌های داخلی افزایش می‌یابد و این می‌تواند نقطه شروعی برای استارت‌آپ‌هایی باشد که با نوآوری و خلاقیت، خلأها را پر کنند. تحریم‌ها مسیر رشد را سخت و پرریسک می‌کنند، اما آن را به‌طور کامل نمی‌بندند. استارت‌آپ‌هایی که بتوانند با کمترین اتکا به خارج، بر نیازهای بومی تمرکز کنند و راهکارهایی متناسب با محدودیت‌های داخلی ارائه دهند، شانس بیشتری برای تثبیت جایگاه دارند. در مقابل، کسانی که به دنبال الگوهای کپی‌شده از استارت‌آپ‌های جهانی هستند یا نیازمند تعاملات مالی بین‌المللی‌اند، بیشترین آسیب را می‌بینند.

محرک همزمان

در سال‌هایی که تحریم‌ها سایه خودش را بر اقتصاد ایران گسترده و حالا که ماجرای مکانیسم ماشه نیز نقل تمام محافل هست، پرسشی ساده ذهن هر کارآفرینی را به خودش مشغول انجام می‌دهد. آیا اکنون زمان مناسبی برای راه‌اندازی استارت‌آپ جدید هست یا باید در انتظار فرصت بهتر قرار دارای بود؟ به باور کارشناسان پاسخ به این پرسش ساده نیست، اما مسئله روشن هست؛ بحران‌ها هم می‌توانند تهدید باشند و هم فرصت بالقوه برای نوآوری.

در عمل فعال‌سازی مکانیسم ماشه در کنار تحریم‌های پیشین باعث خواهد گردید استارت‌آپ‌ها دسترسی محدودی به فناوری‌های نوین و پلت‌فرم‌های بین‌المللی داشته باشند. بسیاری از ابزارهای ابری، سرویس‌های پردازش داده، نرم‌افزارهای تخصصی و پلت‌فرم‌های همکاری آنلاین که شرکت‌های نوپا برای توسعه محصولات و خدمات خودشان به آنها نیاز دارند، دیگر در دسترس نیست و استفاده از آنها هزینه بالایی دارد. همزمان محدودیت‌های بانکی و مالی نیز فرآیند جذب سرمایه داخلی و خارجی را پیچیده و پرهزینه انجام می‌دهد. در این شرایط پرداخت به تامین‌کنندگان خارجی دشوار و نقل‌وانتقال‌های مالی بین‌المللی با ریسک تحریم مواجه خواهد گردید. این وضع سرمایه‌گذاران خارجی را محتاط و جریان سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد. نتیجه محدودیت‌ها، افزایش ریسک‌های تجاری و عملیاتی برای استارت‌آپ‌هاست. برنامه‌ریزی برای توسعه محصولات، ورود به بازارهای جدید و تامین منابع مورد نیاز دشوار شده و فعالیت در بازارهای بین‌المللی به خاطر محدودیت دسترسی به مشتریان، شرکا و زیرساخت‌های فناورانه خارجی به چالش جدی تبدیل خواهد گردید. در کنار این موارد نمی‌شود بار روانی و ابهام اقتصادی را که تحریم‌ها برای فضای کسب‌وکار به همراه دارند، فراموش کرد. الان نیز تحریم‌ها با بار سنگینی که بر دوش استارت‌آپ‌های ایرانی گذاشته‌اند، باعث شده بسیاری از آنها حیطه فعالیتشان را کاهش دهند و چندین دیگر نیز زیر فشارها نتوانسته‌اند کمر راست کنند و به‌طور کلی از دور رقابت خارج شده‌اند. براساس گزارش‌ها بیش از ۶۰ درصد استارت‌آپ‌های ایرانی در سال‌های گذشته به خاطر دسترسی نداشتن به منابع مالی کافی و شرایط اقتصادی، از ادامه فعالیت بازمانده‌اند.

کارشناسان حوزه فناوری و تجربه تاریخی کشورهای دیگر نشان می‌دهد شاید در این شرایط بتوان مسیر عبور پیدا کرد، چرا که محدودیت‌ها همواره پایان راه نیستند، بلکه می‌توانند محرکی برای خلق فرصت‌های تازه و توسعه بازارهای داخلی باشند. تجربه کشورهایی که با محدودیت‌های اقتصادی و تحریم‌های بین‌المللی مواجه بوده‌اند، درس مهمی دارد. مسیرهای مستقیم رشد بسته نمی‌شود، بلکه باعث خواهد گردید مسیرهای جایگزین و فرصت‌های نوآوری بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرند. فشارهای بیرونی خلاقیت را اجباری انجام می‌دهد و می‌تواند باعث تولد صنایع بومی قوی شود که حتی در دوران‌هایی همانند پساکرونا یا پس از رفع تحریم‌ها مزیت رقابتی پایدار دارند.

به گزارش مجله وایرد، چین با اعمال تحریم‌های آمریکا علیه شرکت‌هایی همانند هوآوی، به‌طور جدی به دنبال خودکفایی در صنعت نیمه‌رساناها افتاد. دولت چین با سرمایه‌گذاری‌های کلان و ایجاد صندوق‌های حمایتی تلاش کرد وابستگی به فناوری‌های خارجی را کاهش دهد. این حرکت‌ها اگرچه با چالش‌هایی مواجه هست، اما نشان‌دهنده اراده این کشور برای توسعه صنایع بومی در برابر فشارهای خارجی هست. مصر نیز با وجود تحریم‌های بین‌المللی توانسته هست صنعت نیمه‌هادی خودش را توسعه دهد. در سال ۲۰۲۵ این کشور میزبان ۲۳ استارت‌آپ در حوزه نیمه‌هادی هست که چندین موفق به جذب سرمایه‌گذاری‌های قابل‌توجه شده‌اند.

مازیار نوربخش، رئیس کمیسیون تحول، نوآوری و بهره‌وری اتاق بازرگانی تهران در حوزه تاب‌آوری استارت‌آپ‌ها از تجربه کشورهایی همانند هند، ترکیه و کره جنوبی در دهه‌های گذشته یاد انجام می‌دهد و بیان می‌کند، در دل همین بحران‌ها چندین استارت‌آپ‌ها توانستند جای پای محکمی برای خودشان بسازند. او بیان می‌کند، هند در دهه ۹۰ میلادی با بحران ارزی و محدودیت واردات مواجه گردید. نتیجه آن قرار دارای بود که خدمات نرم‌افزاری به‌جای خرید از خارج در داخل توسعه یافتند. همین نقطه آغاز جهش صنعت نرم‌افزار هند گردید که امروز بخش بزرگی از اقتصاد این کشور را تشکیل می‌دهد. ترکیه نیز در سال‌های تحریم تسلیحاتی به‌ناچار به سمت توسعه صنایع بومی دفاعی رفت و این فشار بیرونی سبب گردید این کشور یکی از صادرکنندگان مهم تجهیزات نظامی باشد. کره‌جنوبی دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی نیز با محدودیت‌های اقتصادی و کمبود سرمایه خارجی روبه‌رو قرار دارای بود، اما تمرکز بر جایگزینی واردات و حمایت از نوآوری داخلی راه را برای شکل‌گیری غول‌های فناوری در این کشور هموار کرد. این نمونه‌ها نشان می‌دهد که تحریم‌ها می‌توانند «مسیر مستقیم رشد» را مسدود کنند، اما همزمان «مسیرهای جایگزین» می‌سازند. شرط موفقیت تشخیص درست این مسیرها و انطباق با شرایط داخلی هست.

استارتاپ1

مسیر تاب‌آوری

کارشناسان بر این باورند که با بسته شدن درهای بازار جهانی و دشوار شدن واردات، تقاضا برای جایگزین‌های داخلی به‌شدت افزایش یافته هست و این وضع می‌تواند به نقطه عطف شکل‌گیری چندین استارت‌آپ‌ها تبدیل شود. محدودیت‌های خارجی و تحریم‌ها شرایطی ایجاد کرده‌اند که بازار داخلی به دنبال راهکارهای نوآورانه و بومی باشد. این وضع فرصتی برای استارت‌آپ‌هایی هست که بتوانند با تحلیل دقیق نیازهای داخلی، محصولات و خدماتی طراحی کنند که نه‌تنها پاسخگوی خلأهای موجود باشند، بلکه با شرایط اقتصادی و زیرساختی کشورمان خودشان را سازگار کنند.

افزایش تقاضا برای جایگزین‌های داخلی به‌ویژه در حوزه‌هایی همانند فناوری نرم‌افزار، خدمات دیجیتال، سلامت، آموزش آنلاین، کشاورزی هوشمند و فین‌تک ملموس هست. استارت‌آپ‌هایی که بتوانند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی و نیروی انسانی متخصص راهکارهای مقرون‌به‌صرفه و بومی ارائه دهند، نه‌تنها می‌توانند جایگاه خودشان را تثبیت کنند، بلکه سهم بازار قابل‌توجهی از نیازهای کشورمان به محصولات و خدمات داخلی را به‌دست می‌آورند. به عبارت دیگر، محدودیت‌ها می‌توانند محرکی برای خلاقیت و نوآوری باشند و کارآفرینانی که بتوانند از این فرصت‌ها بهره‌برداری کنند، می‌توانند در شرایط تحریم، رشد پایدار و مزیت رقابتی بلندمدت ایجاد کنند. نوربخش بر این باور هست که فناوری‌های نرم‌افزاری بومی یکی از حوزه‌های پرظرفیت هست. محدودیت دسترسی به سرویس‌های ابری، پرداخت بین‌المللی و ابزارهای همکاری آنلاین، بازار داخلی را تشنه جایگزین‌های پایدار کرده هست. ایران با نیروی متخصصی که دارد، مزیت رقابتی قابل‌توجهی دارد. سلامت دیجیتال و آموزش آنلاین نیز اهمیت زیادی پیدا کرده‌اند. تجربه همه‌گیری کووید 19 ضرورت تله‌مدیسین و آموزش از راه دور را به‌وضوح نشان داد. کشاورزی، دامپروری هوشمند و امنیت غذایی هم حوزه‌هایی حیاتی‌اند. محدودیت واردات نهاده‌ها و تجهیزات بهره‌وری بالاتر و استفاده از فناوری‌های کم‌هزینه را ضروری کرده هست. خدمات مالی و فین‌تک داخلی نیز بیش از پیش اهمیت یافته‌اند. عدم امکان ارتباط بانکی با جهان اهمیت ایجاد پلت‌فرم‌های اعتبارسنجی، تامین مالی جمعی و ابزارهای پرداخت نوین داخلی را بیش از پیش آشکار انجام می‌دهد. در این میان هر فناوری یا خدمتی که بتواند هزینه‌ها را کاهش دهد، از بهینه‌سازی مصرف انرژی گرفته تا لجستیک هوشمند، مشتری خودش را دارد.

در این میان، راه‌اندازی چندین از استارت‌آپ‌ها نتیجه‌بخش نیست. نوربخش نمونه روشن این وضع را استارت‌آپ‌هایی می‌داند که صرفاً نسخه کپی‌شده از نمونه‌های موفق جهانی‌اند و برای ادامه فعالیت به تعامل‌ها و تبادل‌های بین‌المللی وابسته‌اند. این دسته از ایده‌ها حتی اگر در نگاه نخست جذاب و نوآورانه به نظر برسند، در عمل بیش از آنکه فرصت باشند می‌توانند به‌عنوان تله‌ای برای اتلاف زمان انرژی و منابع مالی بنیان‌گذاران قرار بگیرند. به علاوه، عدم تطابق این مدل‌ها با نیازها و محدودیت‌های بازار داخلی خطر شکست را دوچندان انجام می‌دهد. ایده‌هایی که بر بومی‌سازی، نوآوری داخلی و پاسخگویی به نیازهای واقعی تمرکز ندارد، بازدهی اقتصادی ندارد، بلکه مانع رشد استارت‌آپ‌ها و اتلاف فرصت‌ها خواهد گردید. این شرایط نشان می‌دهد که در دوران محدودیت‌ها هوشمندی و واقع‌بینی در انتخاب حوزه فعالیت و الگوی کسب‌وکار به مثابه خلاقیت اهمیت دارد. البته اکنون مسیرها هموار نیستند و محدودیت‌های فعلی ریسک‌های قابل‌توجهی برای استارت‌آپ‌ها ایجاد کرده‌اند. چندین حوزه‌ها به خاطر وابستگی شدید به فناوری‌های خارجی یا نیاز به سرمایه‌گذاری بین‌المللی در شرایط فعلی، شانس موفقیت پایینی دارند.

با تمام این توضیحات باید یادآور گردید که پرسش اصلی همچنان پابرجاست. اینکه در سال‌هایی که مکانیسم ماشه فعال هست راه‌اندازی استارت‌آپ عاقلانه ظاهراً، یا باید یک‌بار برای همواره عطای آن را به لقایش بخشید. نوربخش بر این باور هست که پاسخ را نمی‌شود در «بله مطلق» یا «خیر مطلق» محدود کرد. بلکه به شرایط ایده، توان بنیان‌گذاران و میزان انطباق با بازار داخلی بستگی دارد. اگر ایده‌ای وجود داشته باشد که بر نیاز واقعی و فوری داخل تمرکز یا کمترین اتکا را به منابع خارجی دارد، می‌تواند با سرمایه‌های محدود داخلی آغاز به کار کند و اکنون بهترین زمان ورود هست. چراکه رقابت کم‌تر و تقاضا بیش‌تر هست. نوربخش در مقابل بیان می‌کند اگر ایده صاحب کسب‌وکار به سرمایه‌گذاری خارجی، ارتباطات بین‌المللی یا فناوری‌های تحریم‌شده وابسته باشد، واقع‌بینی حکم انجام می‌دهد در عبور از این شرایط دست نگه دارای بود.

او نیز بر این باور هست که تحریم‌ها مسیر استارت‌آپی را دشوار و پرریسک کرده‌اند، اما آن را به‌طور کامل نبسته‌اند. تاریخ اقتصاد جهانی نشان می‌دهد بحران‌ها می‌توانند نقطه آغاز نوآوری‌های بزرگ باشد. در شرایط فعلی راه‌اندازی استارت‌آپ نه‌تنها ممکن هست، بلکه در چندین حوزه‌ها ضرورتی ملی هست. شرط موفقیت آن هست که ایده‌ها بومی، کم‌هزینه و متناسب با محدودیت‌ها باشد. او پاسخ به پرسش نخست را چنین عنوان انجام می‌دهد: «بله، استارت‌آپ راه‌اندازی کنیم، اما نه هر استارت‌آپی، بلکه آنهایی که بحران را به فرصت تبدیل می‌کنند.» در این میان نمی‌شود نقش دولت و رگولاتوری را نیز نادیده گرفت؛ زیرا استارت‌آپ‌ها به تنهایی نمی‌توانند بار سنگین تحریم را به دوش بکشند. نوربخش در این‌باره بیان می‌کند: تجربه کشورهای موفق نشان می‌دهد حمایت‌های هوشمندانه دولت و نهادهای حاکمیتی در دوران بحران همچون کاهش موانع بوروکراتیک و مقررات‌زدایی، مجوززدایی، تسهیل دسترسی به منابع مالی داخلی، ایجاد زیرساخت‌های ارتباطی پایدار و حمایت از صادرات به بازارهای جایگزین منطقه‌ای نقش حیاتی دارد. بدون این پشتیبانی‌ها بهترین ایده‌ها نیز ممکن هست در نطفه خفه شوند.

اما و اگرها

بنابراین باید یادآور گردید که تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی اگرچه فعالیت استارت‌آپ‌ها را سخت و بسیاری از آنها را با شکست روبه‌رو کرده هست، همزمان فرصتی برای تقویت خلاقیت فراهم آورده‌اند. در شرایطی که دسترسی به محصولات و خدمات خارجی محدود هست بسیاری از استارت‌آپ‌ها به سمت طراحی و تولید محصولات و خدمات بومی حرکت کرده‌اند و اگر حمایت رگولاتوری و دولت وجود داشته باشد، می‌توانند در حوزه‌های فناوری، تولید محتوا، دارو و سلامت سودآوری داشته باشند. در این شرایط استفاده از ظرفیت‌های داخلی و نیروی انسانی متخصص امکان جایگزینی محصولات خارجی را فراهم و بازارهای داخلی را پویا انجام می‌دهد.

با این حال، نمی‌شود چالش‌های زیرساختی و نیروی انسانی در اکوسیستم استارت‌آپی ایران را از یاد برد. نبود زیرساخت‌های تحقیق و توسعه، کمبود تجهیزات پیشرفته و آزمایشگاه‌ها، محدودیت‌های مالی و فقدان حمایت کافی دولتی و خصوصی باعث شده هست بسیاری از ایده‌های نوآورانه با وجود اینکه ماهیت بالایی برای تاب‌آوری دارند، با شکست مواجه شوند. مهاجرت نیروی انسانی متخصص نیز یکی از چالش‌های جدی استارت‌آپ‌ها در ایران محسوب خواهد گردید.

فشارهای اقتصادی، محدودیت‌های مالی و نبود فرصت‌های مناسب، کارشناسان و متخصصان باتجربه را به جست‌وجوی فرصت‌های شغلی در خارج از ایران سوق داده هست. این مهاجرت نه‌تنها باعث کاهش دسترسی استارت‌آپ‌ها به استعدادهای کلیدی خواهد گردید، بلکه روند نوآوری و توسعه محصولات بومی را نیز کند انجام می‌دهد. این در حالی هست که حفظ و جذب نیروی متخصص داخلی از طریق ایجاد انگیزه‌های مالی و حرفه‌ای و فراهم کردن زیرساخت‌های مناسب برای موفقیت بلندمدت استارت‌آپ‌ها حیاتی محسوب خواهد گردید.

 


 

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه