به گزارش پول و تجارت، تحلیل های اقتصادی در روزهای پساماشه بر پیش بینی آینده بازارها متمرکز شده هست، از سوالاتی درباره بهترین بازار سرمایه گذاری تا برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلند مدت برای مدیریت شوک اسنپ بک به بازارهای مالی، سرمایه گذاران و مردم.
اثر بازگشت تحریم های سازمان ملل بر حوزه بانکی، انرژی و کشتیرانی
در همین رابطه جواد فلاحیان، کارشناس بازار سرمایه، در بیان کردوگو با اقتصادنیوز درباره آینده بازار سهام بعد از فعال شدن اسنپ بک، بیان کرد: بخشی از تحریمهایی که پس از فعال شدن اسنپ بک توسط شورای امنیت باز می گردد، پیشتر توسط آمریکا اعمال شده قرار دارای بود، اما نکته اصلی اینجاست که با اجرای مکانیسم ماشه، ریسکهای سیاسی به شکل محسوسی افزایش خواهد یافت. این مو ضوع احتمال بروز تنشها و حتی درگیریهای جدید را افزایش می دهد و بنابراین، ترس و خروج نقدینگی از بازار سرمایه در میانمدت شدت بیشتری خواهد گرفت.
وی افزود: تشدید تحریمها بهویژه در حوزههای بانکی، کشتیرانی، انرژی و صادرات نفت، میتواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم صنایع بزرگی همچون پتروشیمی، فلزات و پالایشیها را تحت تأثیر قرار دهد. در کنار این موضوع، شاهد نوسان نرخ ارز نیز خواهیم قرار دارای بود؛ بهگونهای که پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، دلار مجدداً روند صعودی پیدا کرد؛ نیز از آنجا که کسری در تراز پرداختهای کشور ایجاد خواهد گردید و نیازهای وارداتی همچنان پابرجاست، فشار تقاضا بر بازار ارز افزایش یافته و این خود عاملی برای رشد نرخ ارز خواهد قرار دارای بود.
فلاحیان در ادامه توضیح داد: هرچند رشد نرخ ارز در کوتاهمدت برای اقتصاد فشار وارد خواهد کرد، اما در میانمدت میتواند به نفع چندین صنایع تمام شود. تجربه نشان داده هست که صنایع ما با وجود تحریمها، راههایی برای ادامه صادرات از مسیرهای غیرمستقیم پیدا میکنند؛ بنابراین در صورت افزایش متناسب نرخ نیما با نرخ آزاد ارز، این شرکتها میتوانند از رشد نرخ ارز منتفع شوند؛ هرچند هزینههای بیشتری نیز متحمل خواهند گردید.
پیش بینی بورس در میان مدت و بلند مدت
این فعال بازار سرمایه درباره رفتار سرمایهگذاران در چنین شرایطی عنوان کرد: معمولا در این دورهها سرمایهگذاران به سمت سهمهایی حرکت میکنند که کم ترین آسیب را میبینند؛ یعنی شرکتهایی با نقدشوندگی بالا، ارزش بالاتر یا حجم معاملات مناسب. بخشی از سرمایهگذاران نیز ترجیح میدهند داراییهای امنتری مانند طلا، صندوقهای طلا یا حتی ارز را انتخاب کنند.
او خاطرنشان کرد: تجربه دورههای گذشته نشان داده هست که در کوتاهمدت با اعمال تحریمها و افزایش ریسکهای سیاسی، بازار سرمایه در وضعیتی مبهم یا منفی قرار دریافت میکند؛ اما به مرور زمان خود را با شرایط جدید وفق میدهد و وارد یک روند منطقی خواهد گردید. بنابراین امکان دارد بیان کرد در کوتاهمدت و میانمدت، بورس با فشار و بلاتکلیفی همراه خواهد قرار دارای بود، ولی در بلندمدت مسیر تعادلی خود را پیدا کرده و حرکت منطقیتری در پیش خواهد گرفت.
فلاحیان در پاسخ به این پرسش که کدام صنایع در برابر آثار مکانیسم ماشه کمتر آسیبپذیرند، توضیح داد: بهطور کلی امکان دارد بیان کرد بخش عمدهای از صنایع کشور از تبعات تحریمها متأثر خواهند گردید؛ صنایعی همچون بانکداری، حملونقل، پتروشیمی، فولاد، پالایشگاهها و بهطور کلی صنایع معدنی و انرژی، بیشترین آسیب را به خاطر وابستگی مستقیم به مبادلات بینالمللی و محدودیتهای مالی متحمل خواهند گردید.
او افزود: در مقابل، چندین صنایع ریالی کمتر تحت فشار قرار میگیرند. بهعنوان مثال، صنعت خودروسازی اگرچه به خاطر وابستگی به واردات قطعات و مواد اولیه در معرض ریسک هست، اما نسبت به گروههای ذکر شده فشار کمتری خواهد دارای بود. نیز صنایع ساختمانی و سیمان نیز شامل بخشهایی هستند که میتوانند آسیب کمتری ببینند، هرچند رکود عمومی و کاهش قدرت خرید ناشی از رشد نرخ ارز ممکن هست اثرات غیرمستقیمی بر آنها بگذارد.
صندوق های طلا؛ سرمایه گذاری مناسب در زمان تحریم
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: در شرایط تحریمی، داراییهایی مانند صندوقهای طلا و سرمایهگذاریهای دلاری مقاومت بیشتری از خود نشان میدهند. نیز در حوزه فناوری اطلاعات و خدمات، شرکتهای فعال در بخش انفورماتیک و خدمات مالی و غیرمالی، به خاطر ماهیت فعالیت داخلی، اثرپذیری کمتری خواهند دارای بود.
فلاحیان با اشاره به صنایع کشاورزی و غذایی بیان کرد: این بخشها نهتنها آسیب کم تری از مکانیسم ماشه خواهند دید، بلکه به خاطر شرایط تورمی اقتصاد کشور، احتمالا با رشد قیمتی مواجه خواهند گردید؛ بنابراین امکان دارد بیان کرد در مقایسه با صنایع بزرگ و صادراتمحور، صنایع کشاورزی و غذایی چشمانداز مقاومتری در برابر فشار تحریمها دارند.
این کارشناس بازار سهام در ادامه درباره ارزندگی بورس بیان کرد: اگرچه ااکثر بازارها پیشاپیش فعال شدن مکانیسم ماشه را در قیمتها لحاظ کردهاند، اما بورس ما مشکلات ریشهای و قدیمی دارد که ارتباطی به این موضوع ندارد و همچنان پابرجاست.
شرط بازگشت سرمایه گذاران به بازار سهام
او در ادامه اظهار دارای بود: ناترازیهای انرژی یکی از چالشهای جدی هست که باعث شده صنایع بزرگ کشور شامل فولاد، سیمان و پتروشیمی نتوانند با ظرفیت کامل تولید کنند و این مسئله مستقیماً بر سودآوری آنها تأثیر گذاشته هست. از جهات دیگر، قیمتگذاری دستوری سالهاست سود شرکتها را تحت فشار قرار داده هست. تصمیمات دولتی در حوزه نرخ خوراک پتروشیمیها، افزایش تعرفهها یا حتی سیاستهای مالیاتی بارها بر روند بازار اثر منفی گذاشتهاند.
فلاحیان افزود: مهمتر از همه، بیاعتمادی شدیدی که از سال ۱۳۹۹ در بازار شکل گرفت، هنوز ترمیم نشده و به شدت بر رفتار سرمایهگذاران تأثیر میگذارد. در کنار این عوامل، نرخ بهره بالا نیز یکی دیگر از دلایل اصلی عقبماندگی بورس هست. نیز نرخهای بالای سود بانکی، صندوقهای با درآمد ثابت و اوراق دولتی جذابیت سرمایهگذاری در بازار سهام را کاهش دادهاند.
این فعال بورسی با تأکید بر اینکه اصلاح این مسائل داخلی شرط اصلی بازگشت اعتماد به بازار هست،بیان دارای بود: اگر بخواهیم اثر مکانیسم ماشه را پایین در نظر بگیریم، بورس برای رقابت با بازارهای موازی همچون رمزارزها، فارکس، طلا و سایر داراییها نیازمند اصلاحات ساختاری در همین حوزههاست؛ تنها در این صورت هست که امکان دارد امید دارای بود سرمایهگذاران دوباره به بازار سهام جذب شوند.
سه سناریو پیش روی تالار شیشه ای
او در خصوص ارزندگی بازار سهام عنوان کرد: واقعیت این هست که بسیاری از سهمها امروز به خاطر فشار ریسکهای سیاسی و هیجانات منفی، به سطوح قیمتی بسیار پایین رسیدهاند؛ هرچند در سال جاری بازار تحت تأثیر عواملی همچون ریسک جنگ، تحریمها و موضوع مکانیسم ماشه با ریزشهای شدیدی روبهرو گردید، اما این شرایط به معنای بیارزش شدن سهام نیست. در واقع، بسیاری از نمادها در وضعیت "ارزانتر از ارزش ذاتی" قرار گرفتهاند.
این تحلیلگر بازار سهام خاطرنشان کرد: همانطور که در گذشته نیز شاهد بودیم، چندین صنایع مانند سیمان رشد داشتهاند و این نشان میدهد همه گروهها در وضعیت منفی نیستند. بنابراین امکان دارد انتظار دارای بود با فروکش کردن هیجانات منفی، بسیاری از سهمها به ارزش واقعی خود بازگردند و بازار سهام در مسیر رشد منطقی قرار گیرد.
فلاحیان در ادامه به پرسش مربوط به چشمانداز رشد بورس در وضعیت فعلی پرداخت و بیان کرد: اگر بخواهیم دلایل احتمالی رشد بازار سرمایه را بررسی کنیم، امکان دارد سه سناریو را در نظر گرفت.
افزایش انتظارات تورمی؛ متحمل ترین سناریو
این فعال بازار سرمایه توضیح داد: اولین سناریو، افزایش انتظارات تورمی هست. در گذشته معمولاً بورس متناسب با تورم رشد میکرد، اما در سالهای اخیر با وجود تورم بالا، بازار سرمایه رشدی نداشت و همین مسئله یک عقبماندگی جدی برای بورس ایجاد کرده هست؛ به همین دلیل انتظار میرود این شکاف در آینده جبران شود و تورم مجدداً محرک اصلی رشد بازار باشد.
فلاحیان بیان کرد: دومین سناریو به افزایش نرخ ارز بازمیگردد. افزایش نرخ دلار، بهویژه اگر در بازار مبادلهای نیز منعکس شود، میتواند به رشد سودآوری بسیاری از شرکتهای صادراتمحور منجر شود. همانطور که تجربه نشان داده، صنایع ما در شرایط تحریمی مسیرهایی برای صادرات غیرمستقیم پیدا کردهاند و رشد نرخ ارز میتواند به نفع آنها عمل کند.
او در ادامه افزود: سناریوی سوم نیز به اصلاح سیاستهای کلان اقتصادی مربوط هست. اقداماتی مانند سرمایهگذاری دولت در حوزه انرژی، ارائه تخفیفات مالیاتی و عوارض به شرکتها، یا کاهش نرخ بهره میتواند جذابیت سرمایهگذاری در بورس را افزایش دهد و به رشد آن کمک کند.
فلاحیان در جمعبندی تصریح کرد: باتوجه به شرایط فعلی، احتمال تحقق دو سناریوی دوم و سوم چندان بالا نیست؛ بنابراین مهمترین و محتملترین عامل رشد بورس در مقطع کنونی، افزایش انتظارات تورمی در آینده خواهد قرار دارای بود.
دیدگاهها