به گزارش پول و تجارت به نقل از روزنامه فرهیختگان، ظاهراً این مسئولیت بین نهادهای مختلف تقسیم شده و سرانجام، وزارت اقتصاد کمترین نقش را در مدیریت بازار ارز و حتی کنترل تورم دارد.
وزارت امور اقتصادی و دارایی نه ابزار لازم برای مداخله در بازار ارز را در میتواند و نه سیاستگذاری ارزی مستقیماً تحت نظر آن انجام خواهد گردید. بنابراین، مدیریت بازار ارز عمدتاً در حیطه اختیارات بانک مرکزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) قرار دریافت میکند. وزارت صمت، بهویژه از طریق سیاستهای وارداتی و رتبهبندی تخصیص ارز به واردکنندگان، نقش مستقیمی در تنظیم تقاضا برای ارز ایفا انجام میدهد.
در زمینه تورم نیز آنچه امروز در اقتصاد ایران شاهد آن هستیم، بیش از آنکه ناشی از سیاستهای پولی یا مالی باشد، برخاسته از انتظارات تورمی، شرایط سیاسی و اقتصادی کلان کشور و نیز بیاعتمادی عمومی نسبت به آینده هست. تحریمها، نااطمینانیهای سیاسی و پیشبینی تورمهای بالا در آینده باعث خواهد گردید رفتارهای اقتصادی مردم بهگونهای شکل گیرد که خود به افزایش تورم دامن بزند. در چنین شرایطی، حتی بانک مرکزی نیز ابزار و اختیارات لازم برای کنترل کامل تورم را در اختیار ندارد؛ چه برسد به وزارت اقتصاد.
البته بخشی از تورم نیز ریشه در کسری بودجه و سلطه مالی دولت دارد که موضوعی شناختهشده در ادبیات اقتصادی هست. اما باید توجه دارای بود که وزن این عامل در تورم کنونی محل تردید هست. در این حوزه، اگر هم نقشی برای وزارت اقتصاد قائل باشیم، بیشتر بهواسطه سیاستهای مالیاتی و تنظیمات درآمدی هست. با این حال، آمارها نشان میدهد رشد درآمدهای مالیاتی دولت حتی بیش از نرخ تورم بوده و از این منظر نامکان دارد عملکرد وزارت اقتصاد را بهطور کامل ناکارآمد دانست.
در مجموع، ظاهراً آنچه امروز بهعنوان تورم و نوسان ارزی در اقتصاد ایران مشاهده میکنیم، بیش از آنکه حاصل سیاستگذاریهای اقتصادی باشد، بازتابی از وضعیت کلی اقتصاد و جامعه ایران هست. از همینرو، نمیشود صرفاً یک نهاد مانند وزارت اقتصاد یا حتی بانک مرکزی را مسئول وضعیت موجود دانست.
دیدگاهها