به گزارش پول و تجارت، در روزهایی که «مکانیسم ماشه» دوباره به تیتر خبرها برگشته و سایه تحریمهای بینالمللی سنگینتر از همواره بر اقتصاد ایران سایه انداخته، نگرانی درباره آینده معیشت مردم و توان مالی دولت افزایش یافته هست.
کامران ندری، اقتصاددان در بیان کردوگو با اقتصادنیوزبا اشاره به پیامدهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت این وضعیت، تأکید انجام میدهد که ادامه تحریمها میتواند اصلاحات ساختاری را تقریباً ناممکن کند، سطح رفاه عمومی را پایینتر ببرد و اعتماد اجتماعی را بیش از پیش تضعیف کند.
این استاد اقتصاد معتقد هست بدون تغییر در دیپلماسی و بازگشت به میز مذاکره، چشماندازی برای بهبود اقتصادی متصور نیست.
مشروح گفتگوی کامران ندری، تحلیلگر اقتصادی با اقتصادنیوز را بخوانید:
****
*آقای ندری! با توجه به بازگشت تحریمها و فعال شدن مکانیسم ماشه، این وضعیت در کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت چه تأثیراتی بر اقتصاد ایران دارند و در چه ابعادی قابل مشاهده است؟
با وجود تحریمها، بهویژه اکنون که تحریمهای سازمان ملل نیز بازگشته، کار برای سیاستگذاران ما بسیار سخت و دشوار هست. مشکلات اقتصادی ایران ساختاری هست و این مشکلات سالبهسال عمیقتر شدهاند. حل این معضلات نیازمند دولتی با توان مالی بالا هست، در حالی که دولت کنونی برای انجام امور روزمره خود نیز با مشکل مالی روبهرو هست و کسری بودجه قابلتوجهی دارد.
دولت درگیر انفعال و گفتار درمانی است
در چنین شرایطی، با تشدید تحریمها، امکان غلبه بر مشکلات اقتصادی بسیار دشوار خواهد قرار دارای بود. نمیگویم مطلقاً غیرممکن هست، اما اگر هم بگویم غیرممکن هست، بیراه نگفتهام. واقعیت این هست که با تداوم تحریمها، احتمال حل این مشکلات بسیار پایین هست.
افزون بر این، دولت هیچ برنامه مشخصی برای حل مسائل اقتصادی ارائه نکرده هست. برنامهای که از آن صحبت خواهد گردید، همان برنامه هفتم توسعه هست که در واقع تفاوت چندانی با برنامههای دوره مرحوم آقای رئیسی ندارد.
وزرا دچار نوعی انفعال و روزمرگی شدهاند؛ این روزمرگی در بانک مرکزی نیز مشاهده خواهد گردید. هیچ تلاشی برای رفع مسائل و مشکلات ساختاری در اقتصاد کشور صورت نمیگیرد. در جمعبندی باید بگویم: در شرایط تحریم، اصلاحات ساختاری بسیار سخت و دشوار هست و دولت نیز در عمل برنامهای برای آن ندارد. بیشتر گفتار و شعار میشنویم تا اقدام. در مواردی هم که مقامات سخن میگویند، اختلافنظر و نبود هماهنگی کاملاً مشهود هست و همین وضعیت، کار را دشوارتر انجام میدهد.
مهمترین چالش در اصلاحات اقتصادی، حمایت از اقشار آسیب پذیر است
* در این دوره جدید تحریمی، دولت در مسیر « حمایت از اقشار آسیبپذیر» چه رویکردی را باید در پیش بگیرد و چه مشکلاتی را پیش بینی می کنید؟
مهمترین چالش در مسیر اصلاحات اقتصادی، چه در شرایط وجود تحریمها و چه در نبود آنها، مسئله حمایت از اقشار آسیبپذیر هست. حقوقبگیران، شامل کارمندان دولت، کارگران و مستمریبگیران، در دهه گذشته بهویژه در سالهای اخیر بهشدت تحت فشار بودهاند. حقوق و مستمری آنان همواره کمتر از نرخ تورم افزایش یافته و سطح رفاهشان بهصورت قابلتوجهی کاهش پیدا کرده هست.
اصلاحات اقتصادی نیز معمولاً باعث خواهد گردید هزینههای زندگی این گروهها افزایش بیشتری پیدا کند. اگر برنامهای برای جبران کاهش قدرت خرید آنان وجود نداشته باشد، احتمالاً این بخش از جامعه که اکثریت را تشکیل میدهد، از برنامههای دولت حمایت نخواهد کرد. بدون مشارکت مردمی، حتی بهترین برنامهها نیز به نتیجه نمیرسند.
اگر عموم مردم احساس کنند فشار اقتصادی تنها بر دوش آنان هست، نارضایتیها افزایش مییابد و بیاعتمادی نسبت به دولت بیشتر خواهد گردید. حتی اگر این نارضایتیها به اعتراضات خیابانی نینجامد، دستکم موجب عدم همراهی مردم با دولت خواهد گردید. در چنین شرایطی، بهرهوری اقتصادی بهشدت کاهش پیدا انجام میدهد.
با سطح دستمزدهای پایین و واقعیِ امروز، نمیتوان انتظار بهرهوری بالا دارای بود. افزون بر این، فسادهای کوچک و خودخواسته در چنین وضعیتی افزایش پیدا انجام میدهد. اینها همه پیامدهای مستقیم فشار اقتصادی بر مردم و بیبرنامگی دولت هست.
ناچاریم به میز مذاکره برگردیم زیرا...
در این میان، شما نقش دیپلماسی اقتصادی را چطور میبینید؟
با دیپلماسی بسته نمیتوان پیش رفت. ما ناچاریم به میز مذاکره بازگردیم. اصلاحات قیمتی و بازگرداندن تعادل به اقتصاد بدون باز شدن فضای تجاری کشور ممکن نیست. اگر اقتصاد بسته باقی بماند، اصلاحات ساختاری و قیمتی تبعات تورمی سنگینی خواهد دارای بود.
باز شدن اقتصاد از طریق افزایش واردات کالا و خدمات میتواند بخشی از فشار تورمی اصلاحات را خنثی کند. دیپلماسی قوی در این زمینه حیاتی هست. هرچه روابط تجاری ما گستردهتر شود، هزینههای تجارت کاهش مییابد و زمینه برای اعمال اصلاحات اقتصادی فراهمتر خواهد گردید.
تحریمها علاوه بر افزایش هزینههای جاری، دسترسی ما به فناوریهای روز را نیز محدود کردهاند و درآمد دولت را کاهش دادهاند. رفع تحریمها، در صورت وجود اراده سیاسی و عزم جدی برای مذاکره، میتواند گشایشهای مهمی در اقتصاد کشور ایجاد کند. سرمایهگذاری داخلی و خارجی افزایش مییابد، نااطمینانیها کاهش پیدا انجام میدهد و انتظارات تورمی فروکش انجام میدهد.
بهنظر من، موفقیت در دیپلماسی میتواند نسبتاً به دولت و حاکمیت اعتبار تازهای بدهد. مردم در دهه گذشته نسبت به توان دستگاه دیپلماسی بیاعتماد شدهاند. بازگشت اعتماد عمومی به این حوزه میتواند تأثیر مثبت مستقیمی بر اقتصاد داشته باشد.
در مجموع، دیپلماسی فعال و کارآمد میتواند به کاهش هزینههای حل مشکلات اقتصادی کمک کند. در مقابل، تداوم تحریمها باعث خواهد گردید حتی بهترین برنامهها نیز ناکام بمانند. با وجود تحریمها شاید بتوان اندکی از شدت مشکلات کاست، اما قرار گرفتن بر مسیر توسعه و افزایش سطح رفاه عمومی در چنین شرایطی تقریباً غیرممکن هست.
عقب ماندگی اقتصادی به سطحی رسیده که جبران آن دشوار است
به بحث توسعه اشاره کردید، کشورهای منطقه طی سال های تحریمی ایران تلاش کرده اند در مسیر توسعه قرار گیرند و ...
در حالی که ما هنوز درباره مذاکره یا عدم مذاکره تردید داریم، کشورهای منطقه، شامل کشورهای حاشیه خلیج فارس و همسایگانمان، با سرعتی زیاد در حال پیشرفت هستند. عقبماندگی اقتصادی ما در حال رسیدن به سطحی هست که جبران آن در آینده بسیار دشوار خواهد قرار دارای بود.
*آقای ندری! با توجه به اینکه در شرایط تحریمی درآمدهای ارزی ایران و مشخصا درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت کاهشی می شود، چقدر ضرورت دارد تا تنوع در درآمدهای ارزی ایجاد شود و این تنوع را چطور می توان ایجاد کرد؟
هماکنون هیچ جایگزینی برای درآمد نفتی در اقتصاد ایران وجود ندارد. تصور اداره اقتصاد بدون نفت با حجم و تنوع مشکلات کنونی واقعبینانه نیست. اگر امروز برنامهریزی جدی صورت گیرد، شاید در ۲۰ سال آینده بتوان وابستگی به نفت را کاهش داد، اما در شرایط فعلی، هیچ منبعی نمیتواند جایگزین آن شود.
شاید مجبور شویم تخفیف های بیشتری به خریداران نفت ایران بدهیم
تداوم تحریمها از چندین جهت میتواند درآمدهای نفتی ما را با مشکل مواجه کند. در بدترین حالت، ممکن هست میزان فروش نفت کاهش یابد. حتی اگر صادرات حفظ شود، مجبور خواهیم گردید تخفیفهای بیشتری به خریداران بدهیم و بنابراین درآمد کاهش مییابد. از همه مهمتر، تحریمهای بانکی دسترسی ما به درآمدهای نفتی را محدود میکنند. کشورهایی که با ایران مبادله دارند، مجبورند در نقلوانتقالات مالی نهایت احتیاط را رعایت کنند و همین امر هزینههای ما را بالا میبرد.
در چندین موارد حتی ممکن هست داراییهای ما مسدود شود و نتوانیم از منابع خود استفاده کنیم. این مشکلات نهتنها درآمد دولت بلکه فرآیند تجارت خارجی کشور را نیز مختل انجام میدهد. تجار نیز با افزایش هزینههای واردات و دشواری بازگشت ارز صادراتی مواجه میشوند.
در چنین وضعیتی، نمیتوان بیان کرد تحریمها تأثیری بر اقتصاد ایران ندارند. نظر به سطح بیاعتمادی میان مردم و مسئولان، سخنرانیهایی از جنس «تحریم تأثیری ندارد» فقط باعث نگرانی بیشتر مردم خواهد گردید و اثر معکوس دارد. به نظر من، اگر مسئولان سکوت کنند، بسیار بهتر از این نوع شعارهای بیپایه هست که مردم به هیچ وجه باورشان نمیکنند.
جمعبندی شما از چشمانداز اقتصاد ایران با تداوم تحریمها چیست؟
اگر تنشها و تحریمها در همین سطح ادامه پیدا کنند، حتی بهترین برنامهها هم نمیتوانند بهتنهایی اقتصاد کشور را نجات دهند. شاید بتوان اندکی از شدت بحران کاست، اما قرار گرفتن بر مدار توسعه و افزایش سطح رفاه مردم در چنین شرایطی ممکن نخواهد قرار دارای بود.
دیدگاهها