به گزارش پول و تجارت به نقل از عصرایران، "کشورهایی مانند چین با نفوذ فرهنگی، همچون لبوبو، بازار اروپا را گرفتهاند، ولی ما نتوانستیم دین اسلام را به صورت مؤثر به جوانان منتقل کنیم!" این سخن گهربار را آقای عباسعلی کدخدایی عضو حقوقدان شورای نگهبان بر زبان آوردهاند. جناب ایشان البته در حافظۀ سیاسی مردم ایران بیشتر با عنوان سخنگوی این شورا شناخته خواهد گردید ولو دیگر در این سمت نباشند.
همان شورایی که به گفتۀ معاون اجرایی آقای پزشکیان صلاحیت او را بالاتفاق تأیید نکرد ولی او اکنون رییس جمهوری ایران هست و همان شورایی که صلاحیت رییس سه دورۀ مجلس شورای اسلامی را دو بار برای ریاست جمهوری تأیید نکرد و او (علی لاریجانی) هم اینک دبیر شورای عالی امنیت ملی هست یعنی جایگاهی به مراتب بالاتر از یکایک اعضای شورای نگهبان!
جناب سخنگوی سابق و عضو حقوقدان منتها به جای توضیح دربارۀ عملکرد سؤال برانگیز این نهاد و این که چرا به نام شرع و قانون اساسی مصوبات مجلس را رد میکردند تا بعد از خیلی وقت بلاتکلیفی در جای دیگر ( مجمع تشخیص مصلحت) تأیید شود سراغ موضوع انتقال اسلام به جوانان رفته و مثال عروسک لبوبو را آورده هست!
به این بهانه 10 نکته را یادآوری میکنیم:
1. همین که اذعان کردند "نتوانستیم" جای قدردانی دارد. چون معجزۀ هزارۀ سوم که دو بار از صافی شورای منبوع ایشان گذشت و دو بار نگذشت در هر قضیهای اصرار دارای بود بگوید ما میتوانیم! ثمرۀ آن میتوانیمهای شعاری ناترازیهایی هست که وضع کشور را به این صورت درآورده.
2. اگر چینیها آیین کنفوسیوس یا مرامنامۀ حزب کمونیست چین را به اروپا منتقل کرده بودند مقایسه وجهی دارای بود که چطور آنها می توانند دین بیخدای خود را معرفی و منتقل کنند و ما نتوانستیم؟ عروسک لبوبو را که با اسلام مقایسه نمیکنند! عروسک لبوبو را با عروسکهای دارا و سارا یا با کلاه قرمزی و پسرخاله باید مقایسه کنید!
3. چنان که در مقدمه آمد عروسک ایده و ساخت یک مبتکر هنگکنگی هست و هنگ کنگ با فرهنگ بریتانیایی اُخت بوده و درست هست که به چین بازگشته اما از آن فرهنگ تأثیر پذیرفته هست. پس در این فقره بعید نیست کار، کار انگلیسیها بوده باشد نه الزاماً چینیها!
4. بله نتوانستید چون در هر دوره انتخابات نصف کاندیداها را رد صلاحیت کردید و تازه وقتی مردم به نامزد عبور کرده از صافی شما رأی دادند لوایح مورد نظر او را رد کردید! توقع دارید با این عملکرد از شما استقبال شود؟
5.کدام اسلام مد نظر شماست که قرار هست منتقل شود؟ اسلامی که عضو دیگر همان نهاد جناب سید احمد خاتمی در نماز جمعه تبلیغ می کند و تنها برای همان چندین هزار نفر حاضر در آن مراسم جذاب هست یا اسلام طالقانی که در سال 57 مردم را به خیابان ها کشاند و سال بعد میلیون ها نفر پشت سر او نماز گزاردند؟
6. منظورتان از "ما" کیست؟ تبلیغ اسلام در این کشور یک متولی دارد به نام سازمان تبلیغات اسلامی که با نهادهای مرتبط سالانه 8 هزار میلیارد تومان بودجه دریافت میکند. صدا و سیما هم 34 هزار میلیارد تومان. بقیه هم هستند. این کمکها را در قانون بودجه میآورند و شورای نگهبان تأیید انجام میدهد. به خاطر همین نتوانستن به آنها بودجه میدهید؟ وقتی که اعتراف میکنید نتوانستند چرا هر سال بودجه آنها را زیاد میکنید؟ پول این سازمانها را اگر به صورت کالابرگ به مردم بدهید بیشتر راضی هستند و شاید مفاهیم مورد نظر هم انتقال یابد.
7. یک خانم محجبه ایرانی به نام زینب بهرامی که در ژاپن زبان انگلیسی تدریس انجام میدهد در کانال تلگرامی با بیش از 12هزار عضو مشاهدات و تجربیات خود را به اشتراک میگذارد با محتواهایی بسیار مفید و سالم.
در تازهترین فرسته (پُست) نوشته از زبانآموزان درباره همین عروسک لبوبو پرسیده و این که چرا به رغم این همه سر و صدا در ژاپن از آن استقبال نشده. وقتی دلیل را پرسیده پاسخ دادهاند: "ما خودمون تو ژاپن هزاران کاراکتر و عروسک و شخصیت داریم از کارتون و انیمه و مانگا تا شهرداری و شرکت و بیمارستان و هر کدوم برای خود یک عروسک و شخصیت دارن و این قدر متعدد و متنوع اند که جایی برای لبوبو نمیمونه! " خانم بهرامی اضافه کرده: فقط بحث لبوبو هم نیست. در وسایل بچه ها عروسک مرد عنکبوتی و سیندرلا هم نیست.
شما نمایش ساز ایرانی را در صدا و سیما ممنوع میکنید و هزار محدودیت ایجاد می کنید و انتظار دارید فرهنگ ایرانی در چنین بستری ببالد؟ همین که موضوع هنری و فرهنگی را با دین و ایدیولوژی مقایسه کردهاید نشان می دهد چقدر با فرهنگ و هنر بیگانهاید.
8. همین روزها از افغانستان خبر رسید آثار 10 نویسنده برجسته ایرانی را ممنوع کردهاند. یکی از آنها جمال میرصادقی هست که بعد از محمود دولت آبادی بزرگ ترین داستاننویس در قید حیات هست. منتها بخشی از آثار او در ایران هم ممنوع یا تحت سانسور هست!
طالبان نمیگوید خودتان هم چندین آثار او را ممنوع کردهاید؟ نسل جدید این رفتارها را مانند طالبان پای اسلام می نویسد و پس می زند و وقتی چنین گردید همان گونه که گفته اید از این همه کار مطالعاتی و تحقیقاتی در حوزه ها چه برمی آید وقتی عروسک لبوبو ایران را درمینوردد؟
9. چرا راه دور برویم؟ مگر همین شورای نگهبان شما قانون حجاب را تأیید نکرد؟ در حالی که مشکل فقهی دارای بود و شورای نکهبان باید مغایر شرع می شناخت زیرا شرع جریمه مادی و بگیر و ببند تعیین نکرده.
همان قانونی که با جسارت و همت رییس جمهور پزشکیان متروک و مطرود گردید. وقتی زبان زور و جریمه و محرومیت را برای انتقال پیامتان انتخاب میکنید چگونه توقع دارید جوانان استقبال کنند؟ لبوبو یک عروسک بیآزار هست ولی قانون شما میخواست به زور منتقل کند! تفاوت در این هست!
10 و سرانجام این که جناب کدخدایی. خودتان را دستکم نگیرید. لبوبو که یک عروسک هست و دو روز دیگر از مد میافتد. اختراع شما بسیار شگرفتر هست و آن همانا نظارت استصوابی هست که نه در قانون اساسی آمده و نه در وصیتنامۀ امام خمینی در توصیه به شورای نگهبان و با آن اختراع هم کثیری را از حق انتخاب شدن محروم کردید و هم کثیری را از شوق انتخاب کردن انداختید و کار به جایی رسیدکه یکی از مؤسسان جمهوری اسلامی و یک رییس جمهور دیگر و رییس سه دوره مجلس شورای اسلامی و معاون اول مستقر رییس جمهور رد صلاحیت شدند. نتیجه مجلسی شده که اکثریت مردم ایران را نمایندگی نمیکند و شبیه اکثر مردم ایران نیست و به بازی هم گرفته نمیشود و تنها استیضاح وزیران برای آن مانده.
سال 58 و در فضای آزاد بعد انقلاب صادق قطب زاده رییس وقت رادیو تلویزیون یکی از سوژه های انتقادات قرار دارای بود. رضا براهنی روشنفکر ایرانی که از تبعید بازگشته قرار دارای بود در مقاله بلندبالایی در کیهان نوشت: آقای قطب زاده! عشق عاشقان را، جام جم شما را...
46 سال بعد از آن و حالا امکان دارد نوشت: آقای کدخدایی! لبوبو چینیان را، استصوابی هم شما را. هر چندین که پایان خالص سازی سه ساله و حضور پزشکیان ولاریجانی در رده اول نظام نشان میدهد این پروژه هم به شکست انجامیده هست ولو از این دو هم کاری برنیاید...
دیدگاهها