به گزارش پول و تجارت، روزنامه شرق نوشت:
در روزهایی که فشارهای اقتصادی سنگینی بر زندگی مردم سایه افکنده، بازار کالاهای دستدوم به یک گزینه محبوب و پرطرفدار تبدیل شده هست. آنچه زمانی شاید تنها بهعنوان راهکاری موقتی و جایگزین دیده میگردید، امروز به یک روند پایدار و گسترده تبدیل شده هست؛ بهویژه در میان تازهعروس و دامادها که برای شروع زندگی مشترک خود با محدودیتهای مالی جدی روبهرو هستند.
کاهش قدرت خرید، افزایش قیمتهای سرسامآور، تورمی که بیرحمانه میتازد و ارز ناپایدار که تأثیرش را حتی بر نان و پنیر مردم ایران نیز میگذارد، خانوادههای جوان را به جستوجو برای گزینههای اقتصادیتر سوق داده هست. این گزارش تلاش دارد تا تصویری از این فضا ارائه دهد؛ از بدهبستانهای کالاهای دستدوم در میان مردم تا سمساریهای سطح شهر، پلتفرمهای اختصاصی خرید و فروش کالای دستدوم، دادههای مدیران صنف و نظرات تخصصی کارشناسان جامعهشناسی اقتصادی، تبعات افزایش اقبال به خرید این کالاها، نه از سر انتخاب و سبک زندگی مبتنی بر توسعه پایدار و نگرانمند نسبت به محیط زیست بلکه تحت تأثیر جبر و وضعیت اقتصادی چگونه خواهد قرار دارای بود؟
مقایسه آگهیهای دو کالا در سایت «دیوار» از 1400 تا امروز
متأسفانه آمار مشخصی درباره میزان خرید مردم از فروشگاههای سمساری وجود ندارد، اما «شرق» برای مدونکردن هرچه بهتر دادههای این گزارش، سراغ پلتفرمی رفت که از سالها پیش در ایران با محوریت خرید و فروش لوازم دستدوم به صورت آنلاین راهاندازی گردید. تیم تحلیل داده سایت «دیوار» با بررسی آگهیهای درجشده در دو کالای خاص «ماشین لباسشویی» و «موبایل»، در بازه زمانی سال 1400 تا امروز، جدول آماری را در اختیار «شرق» گذاشت.
طبق این دادهها، تعداد آگهیهای ماشین لباسشویی «در حد نو» در سال 1400، عدد 31هزارو 981 مورد را نشان میدهد که این عدد در حدود شش ماه نخست امسال، 45هزارو 378 مورد بوده هست. نیز آگهیهای ماشین لباسشویی «کارکرده» در سال 1400 و طبق این جدول، 27هزارو 499 مورد بوده و در سال جاری، 47هزارو 836 مورد را نشان میدهد. براساس این دادهها، مردم سههزارو 578 ماشین لباسشویی «نیازمند تعمیر» در سال 1400 در سایت دیوار ثبت کرده بودند که این عدد برای امسال 10هزارو 522 مورد بوده هست.
بررسی جدول مربوط به کالای دوم یعنی موبایل هم جای توجه دارای بود. تعداد آگهیهای ثبتشده مربوط به موبایل «در حد نو» سال 1400، عدد 315هزارو 57 را نشان میدهد و این عدد در حدود شش ماه نخست سال جاری، 382هزارو 917 بوده هست. چهار سال پیش، 113هزارو 742 نفر آگهی موبایل «کارکرده» ثبت کرده بودند و 94هزارو 682 نفر در سال جاری. اما رصد آگهیهای مربوط به موبایل «نیازمند تعمیر» نشان میدهد 25هزارو 597 آگهی سال 1400 در مقابل 20هزارو 934 آگهی سال 1404 قرار دریافت میکند. اگرچه این اعداد نشان میدهد که تعداد ثبت آگهیها در تمام موارد جز موبایل نیازمند تعمیر، در سال جاری بیشتر از چهار سال گذشته بوده هست، اما این دادهها ضرورتا به معنای تأیید افزایش خرید لوازم دستدوم در جامعه نیست. نخست به دلیل اینکه پلتفرم دیوار تنها یکی از بسترهای بروز رفتارهای اقتصادی-اجتماعی مردم کشور هست و نتایج آن را نمیتوان تعمیم داد. نیز، متغیرهایی مانند سیاستهای محصولی این مجموعه، تغییر چندین قوانین یا استانداردهای انتشار آگهیها هم روی عدد نهایی سالانه اثر میگذارد. ضمن اینکه یکی از نخستین انگیزههای فروش کالای دستدوم، میل به خرید کالای جدید و غالبا نو هست؛ برنامهای که در فضای اقتصادی مغشوش و اوضاع تورمی نابسامان و شرایط ارزی ناپایدار، قطعا کاهش مییابد.
یخچال قدیمیام را برای جهیزیه دخترش خرید
علیرضا کلاهیصمدی، کارشناسی ارشد مدیریت از دانشگاه Aalto فنلاند پیشتر در یادداشتی توضیح داده قرار دارای بود که رونق بازار دستدوم نه براساس یک رویکرد فرهنگی بلکه مبتنی بر نیاز هست: «بازار کالای دستدوم که در دنیای توسعهیافته از نظر اقتصادی امری نهادینه و از نظر فرهنگی پذیرفتهشده و حتی توصیهشده هست، در جامعه ایرانی، نوپا اما مبتنی بر نیاز هست و به نظر میرسد در سالهای آتی شکل جدیتری به خود بگیرد و سهم بیشتری در اقتصاد به خود اختصاص دهد. یکی از دلایل عمدهای که در ریشهیابی این اقبال میتواند مورد توجه قرار گیرد، مسئله کاهش ناگهانی قدرت خرید مردم به واسطه جهش نرخ ارز هست. نیز کالاهای تولید داخل نیز که در زندگی روزمره مردم مورد استفاده قرار میگیرند، نظر به وابستگی که از نظر تأمین مواد اولیه یا ماشینآلات و فناوری تولید به خارج دارند، ناگزیر دچار افزایش قیمت شدهاند».
این را امکان دارد در فضای جامعه هم دید. «از لحظهای که شمارهاش را گذاشت و عکس یخچال را برایش فرستادم و فهمیدم که فروشنده نیست و برای خانه خودش میخواهد، تصمیم گرفتم که به یک قیمت توافقی برسیم. اما وقتی فهمیدم یخچال کارکرده من را برای جهیزیه دخترش میخواهد، واقعا لال شده بودم». اینها را «نوشین» بیان میکند که چندین وقت پیش تصمیم گرفت یخچال خانه را پس از 15 سال استفاده عوض کند و یک کالای نو بخرد: «یادم هست قدیمترها، کالایی با این میزان استفاده، دیگر خریداری نداشت، اما وقتی آگهیاش را روی سایت آپلود کردم، افراد زیادی متقاضی خرید شدند. از بین آنها فقط افرادی را الک کردم که متوجه شدم خریدار معمولی هستند و به نوعی دلال محسوب نمیشوند و از بین هفت نفر نهایی با یک خانم به مرحله بیان کردوگو و ارسال عکس و اطلاعات بیشتر کالا رسیدیم».
دقیقا در تماس آخر آنها قرار دارای بود که نوشین متوجه گردید زن، یخچال را برای جهیزیه دخترش میخواهد: «وقتی برایم بیان کرد که یخچال را نه برای مصرف شخصی ساده بلکه برای جهیزیه میخواهد، واقعا شوکه شدم. چیزی برای گفتن نداشتم. کمی مکث کردم و سعی کردم بیشتر بیان کردوگو کنم و حتی حرفهایش را به مقداری هم راستیآزمایی کردم. مشخص قرار دارای بود زن شریفی هست. آدرس خانهاش را هم که بیان کرد، بیشتر دریافتم که شرایط مالی مساعدی ندارند. زن معلم قرار دارای بود و همسرش هم راننده تاکسی، اما هزینهها هر سال بالاتر رفته قرار دارای بود و آنها هم نتوانسته بودند با سختترشدن شرایط اقتصادی پیش بروند».
نوشین سرانجام تصمیم گرفت یخچال را با کمترین قیمت ممکن به فروش برساند: «دلم میخواست هیچ پولی نگیرم اما عزتنفس زن زیاد قرار دارای بود و نمیخواستم ناراحتش کنم. برای همین گفتم که بخشی از این هزینه را هدیه من برای عروسی دخترش تلقی کند و برای ارسالش هم خودم وانت گرفتم و کارهایش را انجام دادم، اما هنوز بعد از چندین ماه از آن ماجرا قلبم به درد میآید وقتی به سختی زندگی آدمهای اطرافم فکر میکنم».
قبلا سابقه نداشت عروس و داماد به سمساری بیایند
سمساری خیابان یوسفآباد تهران از سال 1343 فعال هست. پیشتر پدر آنجا را اداره میکرده و از سال 71 تا به امروز آقا «تیمور» مدیر مغازه هست؛ مغازهای که در سالهای اخیر شاهد حال و روز خوشی نیست: «در همه سالهای گذشته تنها قسمت بد کار ما وقتهایی قرار دارای بود که راهی خانهای میشدیم که ساکنانش به دلیل یک مشکل مالی بزرگ اقدام به فروش وسایلشان میکردند. در غیر این صورت، همواره کار ما با خاطرات خوب آمیخته قرار دارای بود؛ جوانی که برای اولین خانه مستقلش وسیله جمع میکرد، افرادی که برای مهاجرت و داشتن یک زندگی جدید از ایران یا تهران میرفتند، آنهایی که قصد داشتند وسیلههای خانه را نو کنند و... . اما در سالهای اخیر کمتر شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. جز مهاجرت که از قبل بیشتر شده، بقیه موارد به ندرت دیده خواهد گردید. بسیار کم رخ میدهد که کسی قصد داشته باشد لوازم خانهاش را نو کند. اگر هم برای تغییر وسایل منزل سراغ ما بیایند، نه به دلیل اینکه بخواهند قدیمیها را برای خریدن جنس جدید بفروشند، بلکه برای خرید جدیدشان هم باز از ما لوازم میخرند و در واقع فقط میخواهند کمی فضای خانه را تغییر دهند».
آقا تیمور بیان میکند در پنج سال اخیر بارها شاهد حضور زوجهایی بوده که برای شروع زندگیشان به مغازه او آمدهاند: «قبلا سابقه نداشت عروس و داماد جنس دستدوم بخرند. حتی من خاطرم هست که خانوادههای کمبضاعتی که توان مالی مناسبی نداشتند، همسایهها و دوست و آشنا جمع میشدند و با جمعآوری مبالغی برای آن زوج لوازم اولیه شروع زندگی را تهیه میکردند. الان اما بیشتر مردم دستشان تنگ هست و قیمتها هم که سر به فلک میکشد. بنابراین چنین کارهایی شدنی نیست. الان من مشتری داشتم که زن و شوهر جوان هر دو شاغل بودند و مدرک تحصیلی بالا داشتند، اما در توانشان نبوده که لوازم زندگیشان را نو بخرند. حتی یخچال و ماشین لباسشویی و گاز را هم که جزء وسیلههای بسیار مهم محسوب خواهد گردید، از ما خریدند، چه رسد به تیر و تخته».
«خودم را میزنم به آن راه»
سمساریها در محلههای جنوب شهر اما قصههای تلختری دارند. «عزت» که صبحها در املاکی محله پیروزی کار انجام میدهد و بعدازظهرها در یک سمساری حوالی جوادیه، بیان میکند چندین اوقات اوقات دلش برای مردم میسوزد: «خانم، ما خودمون پولدار نیستیم اما دستمون به دهنمون میرسه. با این حال وقتی میبینم مردم اینهمه در مضیقه هستند قلبم ریش میشه براشون. دلم براشون میسوزه». او در پاسخ به اینکه آیا تا به حال زوج جوانی را دیده که برای تهیه وسایل اول زندگی به آنجا سر زده باشند، بیان میکند: «چندین بار شده که زوجها آمدهاند و هربار هم یکجوری رفتار کردند که ما نفهمیم. من هم خودم را زدم به آن راه که خجالت نکشند. البته خجالت هم ندارد. مردم دزدیهای بزرگ میکنند سرشان هم بالاست، اینکه دیگر ایرادی ندارد».
به گفته او، تعداد زوجهای جوان خیلی زیاد نیست اما در گذشته اصلا نبوده و حالا بیشتر به چشم میآید: «قدیمها اصلا از این خبرها نبود. حتی خانوادههای سطح پایین هم با یک پساندازی از پس خرج وسایل عروس و داماد برمیآمدند. حالا اما بیشتر شده. هم زوج جوون، هم مثلا یهو یه عاقله مردی که همسن پدر ماست و مثلا معلمه، میاد و برای خونهاش از ما گاز دستدوم میخره. باور کنید من خودم ناراحت میشم».
عروس و دامادهای خریدار از سمساری بیشتر شدهاند
اما مسئولان صنف دراینباره چه میگویند؟ «داوود عبداللهیفر»، رئیس اتحادیه سمساران و امانتفروشان تهران، سال گذشته اقبال تازه عروس و دامادها به کالاهای دستدوم را تأیید کرده و گفته قرار دارای بود: «چندین که میخواهند زندگیشان را شروع کنند، شاید تهیه جنس نو برایشان سخت باشد و به سمت کالاهای دست دوم میروند. تعداد عروس و دامادهایی که برای خرید لوازم دستدوم مراجعه میکنند بیشتر از گذشته شده هست. در مجموع صنف ما در رکود کامل به سر نمیبرد ولی جنس خوب نیست. خانوادهها معمولا ترجیح میدهند تا میتوانند استفاده کنند».
او البته بیان میکند در مجموع اوضاع بازار آنها هم مثل سایر مشاغل چندان تعریفی ندارد: «اگر بخواهیم به فروشمان نگاه کنیم، باید بگویم که به آن شکل نیست. چون همانطور که جنسهای نو گران خواهد گردید، روی اجناس دستدوم هم تأثیر میگذارد. از جهات دیگر هم بنیه مالی مردم ضعیف هست و هم قدرت خرید پایین آمده هست؛ حتی چندین اوقات مردم جنسهای دستدوم را هم بهسختی میخرند. مورد دیگر اینکه مردم هم کمتر فروشنده هستند. بدین معنا که یک زمانی حساب میکردند که وقتی میخواهند کالایی را تبدیل به پول کنند، مابهالتفاوتش زیاد نیست ولی الان این فاصله افزایش داشته هست. از این رو ترجیح میدهند از جنسهایشان استفاده کنند تا زمانی که فرسوده خواهد گردید و بعد اقدام به فروش کنند».
کاهش درآمد خانوادهها، قیمتهای بالا، تورم و ناپایداری ارز
«علیاصغر سعیدی»، جامعهشناس اقتصادی، دانشیار و مدیر گروه برنامهریزی و رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران معتقد هست در مسیر حرکت جامعه به این سو، دلایل متعددی نقشآفرینی کردهاند: «دلایل مختلفی منجر به ایجاد وضعیت فعلی شده هست که رفتار ما به عنوان مصرفکننده و بازار به عنوان بستر ارائه کالا و خدمات از افزایش میل به خرید لوازم دستدوم خبر میدهد. یکی از روشنترین دلایل که نیازمند تحقیق و تفحص ویژهای هم نیست -چون برای ارائه عدد دقیق و درصدها باید تحقیق انجام شود- قیمت پایینتر این کالاها در مقایسه با نمونه نوی آنهاست. کاهش درآمد خانوادهها، عرضه محدودتر کالاهای داخلی، قیمت بالای کالاهای نو، تورم و ناپایداری وضعیت ارز در کشور، شامل مهمترین دلایل حرکت جامعه به این سمت هست.
البته یک دلیل جهانی دیگر هم وجود دارد که آن مربوط به دغدغههای محیطزیستی هست که هماکنون در کشورهای توسعهیافته رایج هست و مردم به واسطه پیروی از توسعه پایدار سراغ کالاهای دستدوم میروند تا ضرر کمتری به محیط زیست و زمین بزنند که متأسفانه این دلیل رایجی در کشور ما به حساب نمیآید، چون هنوز دغدغههای محیطزیستی به این سطح از توسعه نرسیده هست». او با اشاره به نظریه «جورج آکلوف» که به دلیل آن جایزه نوبل هم دریافت کرده هست، بیان میکند: «بازار کالاهای دستدوم، نمونه واقعی از ارائه اطلاعات نامتقارن محسوب میشوند. وقتی گروهی از مردم به خاطر دلایلی که پیشتر معرفی کردم از این بازار استقبال میکنند در معرض این اطلاعات نامتقارن قرار میگیرند. اگرچه فروشنده از سابقه کالا مطلع هست اما خریدار چیز زیادی از آن نمیداند. موقعیتی که اقتصاددانان آن را «پدیده لیمو» نامگذاری کردند. منظور هم این هست که خریدار از آنجایی که نمیداند دقیقا کالایی که بابتش پول میدهد چه کیفیتی دارد، حاضر هست قیمت متوسط آن را بپردازد». همین بستر هم سرانجام به «شکست بازار» منجر خواهد گردید: «بنابراین پیامد این پدیده مساوی با اطلاعات ناقصی هست که خود مجددا پدیدهای جدید با نام «شکست بازار» را ایجاد انجام میدهد. یک مفهوم اقتصادی هست که به وضعیتی اشاره دارد که در آن بازار نمیتواند به طور کارآمد عرضه و تقاضا را تنظیم کند و منابع را بهینه تخصیص دهد. بنابراین تمام این شرایط، خریدار بابت کالایی پول میپردازد که نه نسبت به کیفیت آن اطلاعات دقیق دارد و نه میتواند از خدماتی همچون ضمانتنامه و خدمات پس از فروش بهره ببرد».
دیدگاهها