به گزارش پول و تجارت، در اقدامی که بسیاری از ناظران را شگفتزده کرده، ایران واکنش محتاطانهای به طرح صلح غزه رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، نشان داده هست. این اقدام پس از سکوت قابلتوجه اولیه در حالی صورت گرفت که جنبش فلسطینی حماس در حال بررسی این ابتکار قرار دارای بود. هرچند مقامات ایرانی عمدتاً سکوت اختیار کردند، اما رسانههای کشور بهشدت از این طرح انتقاد کردهاند.
استقبال از پایان جنگ
منیژه مؤذن با ترجمه گزارشی از امواج مدیا در اکوایران نوشت: با این حال وزارت خارجه ایران در بیانیهای که در ۶ اکتبر منتشر گردید، اعلام کرد که از پایان جنگ غزه استقبال انجام میدهد. در این بیانیه آمده هست که جمهوری اسلامی ایران «همواره از هر ابتکاری که شامل توقف پاکسازی قومی، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در غزه باشد و مسیر تحقق حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین را هموار کند، حمایت کرده هست.»
بیانیه تأکید کرده که ایران «هرگونه تصمیم در این زمینه را در صلاحیت مردم فلسطین و نیروهای مقاومت میداند» و افزوده هست که جمهوری اسلامی «از هر تصمیمی که توقف نسلکشی فلسطینیها، خروج ارتش اشغالگر صهیونیستی از غزه، احترام به حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین، ورود کمکهای بشردوستانه و بازسازی غزه را تضمین کند، استقبال انجام میدهد».
واکنش بهظاهر مثبت ایران مستقیماً از سوی ترامپ مورد اشاره قرار گرفت. او در ۶ اکتبر ادعا کرد: «ما حتی از ایران هم نشانهای داشتیم، یک نشانهی بسیار قوی. همانطور که میدانید، آنها هم میخواهند این مسئله حل شود».
واکنش رسانههای ایران
در روزهای پس از اعلام طرح ترامپ در ۲۹ سپتامبر، واکنش رسمی از سوی مقامات ایران مشاهده نشد. با این حال، واکنشها در رسانههای ایرانی سریع و یکدست انتقادی قرار دارای بود و رسانههای تندرو در صف مقدم این انتقادات قرار داشتند. روزنامهی تندرو کیهان این طرح را تلاشی برای «تصرف غزه با اسم رمز آتشبس» توصیف کرد و مدعی گردید که هدف آن «خلع سلاح حماس و واداشتن آنها به تسلیم» هست.
دیگر روزنامهی تندرو، جوان، آن را «دیکته نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو به خط ترامپ» خواند. روزنامهی همشهری که زیر نظر شهرداری تهران اداره خواهد گردید، این ابتکار را «عملیات آمریکایی برای نجات اسرائیل از باتلاق غزه» توصیف کرد.
رسانههای اصلاحطلب نیز تردیدهای جدی خود را ابراز کردند. روزنامهی «شرق» به نبود تضمین اجرایی در این طرح و ارتباط آن با گسترش روند عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل اشاره کرد و نوشت که این طرح «دست اسرائیل را باز میگذارد در حالی که خواستههای فلسطینیها را نادیده دریافت میکند.»
روزنامه «آرمان امروز» خوانشی دقیقتر از بیانیه مشترک هشت کشور مسلمان ارائه داد و نوشت که قدردانی این کشورها از واشنگتن به معنای تأیید کامل بخشهای بحثبرانگیز طرح، شامل خلع سلاح حماس، نیست. آرمان امروز نیز نوشت این کشورها «نمیخواهند ترامپ را خشمگین کنند». روزنامه «آرمان ملی» از قول امیرعلی ابوالفتح نوشت که این طرح ریشه در انگیزههای اقتصادی ترامپ دارد و با تمایل نتانیاهو به ادامه جنگ همسو نیست.
در شبکههای اجتماعی ایران نیز واکنشمسئولان عمدتاً با تردید همراه قرار دارای بود و از مرزهای جناحی فراتر رفت. عبدالله گنجی، روزنامهنگار اصولگرا، در ایکس نوشت که ماهیت طرح ترامپ «خلع سلاح دائمی مقاومت فلسطین» هست و افزود: «آنچه نتانیاهو در جنگ غزه نتوانست انجام دهد، در قالب یک طرح صلح بستهبندی کردهاند تا ترامپ را قهرمان جلوه دهند.»
محمدعلی ابطحی، از نزدیکان رئیسجمهور اصلاحطلب پیشین محمد خاتمی (۱۳۸۴–۱۳۷۶)، با لحنی آمیخته به اندوه نوشت که دیدن نتانیاهو و ترامپ در حال رونمایی از طرح، باعث گردید «تمام بدنم بلرزد از تحقیر ملت فلسطین.»
تحلیلگر اصلاحطلب، احمد زیدآبادی بیان کرد این طرح، حماس را تحت فشار قرار میدهد تا شرایط مطرحشده را بپذیرد، زیرا در غیر این صورت ممکن هست از سوی کشورهایی چون قطر و مصر که نقش کلیدی دارند، منزوی شود. زیدآبادی نیز به سکوت رسمی ایران در آن مقطع اشاره کرد و پرسید آیا تهران سرانجام موضعی صریح در رد طرح اتخاذ خواهد کرد یا ترجیح میدهد موضعی «مبهم و دوپهلو» داشته باشد، و افزود که همین انتخاب میتواند پیامی مهم در خود داشته باشد.
محکومیت یکپارچه
نتانیاهو و ترامپ در تاریخ ۲۹ سپتامبر بر سر طرحی ۲۰بندی برای پایان جنگ غزه به توافق رسیدند و این ابتکار را در کاخ سفید اعلام کردند. این طرح شامل آتشبس فوری، آزادی گروگانها و زندانیان، خلع سلاح کامل حماس و ایجاد ساختار حکمرانی جدید برای غزه تحت نظارت یک نهاد بینالمللی هست.
ترامپ همچنین بیان کرد تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا که بهخاطر مشارکت در حملهی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ در منطقه شناخته خواهد گردید، تمایل دارد به نهاد نظارتی غزه بپیوندد. محکومیت یکپارچه رسانهها در ایران بازتابی از مخالفت ایدئولوژیک ریشهدار حاکمیت با هرگونه توافقی هست که منجر به خلع سلاح حماس و دیگر گروههای فلسطینی عضو «محور مقاومت» شود.
انتقادات عمدتاً بر این بخش از طرح ترامپ متمرکز هست که از حماس میخواهد نقش خود در غزه و نیز سلاحهایش را واگذار کند، شرطی که بهعنوان تهدیدی مستقیم برای ساختار مقاومت تعبیر خواهد گردید؛ ساختاری که ایران سالها از آن حمایت کرده هست.
محاسبات استراتژیک و معادله دشوار
سکوت اولیه مقامات ایرانی و سپس حمایت محتاطانه آنها نشانه محاسبهای استراتژیک هست. این رویکرد نشان میدهد تهران میکوشد از آنکه بهعنوان مانعی آشکار در مسیر توافقی که بازیگران کلیدی منطقه از آن استقبال کردهاند (هرچند با ملاحظات)، شناخته شود، پرهیز کند.
در حالی که متحدان منطقهای صریح ایران، مانند «جهاد اسلامی فلسطین» (PIJ)، این طرح را محکوم کردهاند، رسانههای دولتی ایران بازتاب گستردهای به این مواضع دادهاند تا مخالفت خود را نشان دهند، بیآنکه دولت رسماً طرح را رد کند.
این ابهام میتواند اهداف متعددی داشته باشد: حفظ اهرم نفوذ در سیاست مقاومت فلسطین، جلوگیری از انزوای دیپلماتیک در میان تغییر موازنههای منطقهای، و باقی گذاشتن فضای لازم برای مانورهای آینده.
در اواسط سپتامبر، بیش از ۱۴۰ کشور از قطعنامهای غیرالزامآور در مجمع عمومی سازمان ملل که به ابتکار فرانسه و عربستان سعودی ارائه شده قرار دارای بود و بر راهحل دو دولت برای مناقشه اسرائیل و فلسطین تأکید دارای بود، حمایت کردند. انتخاب ایران برای رأی ندادن (ممتنع بودن) در این قطعنامه با استناد به عدم بهرسمیت شناختن اسرائیل انتقادهایی را در داخل کشور برانگیخت. چندین تحلیلگران گفتند چنین غیبتهایی میتواند نفوذ دیپلماتیک تهران را تضعیف کند.
در صورت آغاز مذاکرات جدی و حرکت به سوی اجرای بخشهای اصلی طرح ترامپ، ایران با یک معادلهی دشوار روبهرو خواهد گردید. یا باید موضع خود را تعدیل کند تا نفوذش حفظ شود، یا با اتخاذ موضع حداکثری خطر انزوای منطقهای را بپذیرد.
سرانجام، واکنش رسمی ایران بهگونهای تنظیم خواهد گردید که نقش آن بهعنوان حامی به اصطلاح «محور مقاومت» حفظ شود، بدون آنکه بهعنوان مانع اصلی در مسیر صلح شناخته شود.
همانطور که وبسایت امواج پیشتر گزارش داده، بهنظر میرسد حماس با بخشهای کلیدی طرح ترامپ مخالف هست و احتمالاً تلاش خواهد کرد در میز مذاکرات، مفاد نامطلوب را تضعیف کند، بدون آنکه حامیان منطقهای خود را در موقعیتی غیرممکن قرار دهد.
دیدگاهها