به گزارش پول و تجارت، روزنامه هم میهن نوشت: اصولگرایان تندرو درک درستی از ماهیت مبارزه و مقاومت فلسطین ندارند و آن را به زمانی اندک محدود میکنند و گمان دارند زندگی و سیاست جنگ هست و دیگر هیچ.
البته زندگی برای اغلب این افراد هیچ جنگی نیست جز تأمین تنعم، ولی نسخه جنگ ابدی را برای دیگران میپیچند و سادهانگارانه گمان دارند به پایان تاریخ رسیدهایم و هر چه هست باید بهسرعت نهایی شود. آنان درک دقیقی از پیشینه مسئله فلسطین ندارند و گمان دارند که پیشینیان فلسطین همه سازشکار و خائن بودند و به آرمان فلسطین که نابودی تمام و کمال اسرائیل هست، خیانت کردهاند.درحالیکه چنین نیست، که اگر قرار دارای بود عرفات را ترور شیمیایی نمیکردند.
این گروه درک درستی از حماس هم ندارند. در واقع از ظن و گمان خودشان یار آنان شدهاند. بیش از اندازه روی سخنان و مواضع تبلیغاتی حساب باز میکنند. به همین دلیل، پذیرش نسبی طرح ترامپ از سوی حماس، تندروها را دچار سرگیجه و بحران کرده هست؛ گویی که احساس تنهایی میکنند و گمان میکنند که فریبی در کار هست.
پس در واکنش و بهصورت سادهانگارانه نصایح خود را روانه حماس میکنند. آنان در پاسخ و بهجای همراهی با حماس و اینکه به خود اجازه ندهند تا جلوتر از آنان حرکت کنند؛ از موضع یک آموزگار تاریخ و سیاست و اخلاق به موعظه حماس میپردازند و میگویند: «حماس نمیشود به آمریکا و اسرائیل اعتماد کند چون آنها بدعهدند و درباره حقوقبشر دروغ گفتهاند. مقاومت مصمم خواهد ایستاد. مردم غزه میایستند و مقاومت میکنند.»
دیگری نیز از جانب فلسطینیها چنین بیان میکند: «صلح باید واقعی باشد؛ یعنی بر اساس حقوق حقه فلسطینیان باشد. حماس زمانی خلع سلاح را میپذیرد که اسرائیل خلع سلاح شود.»
ماجرا این هست که بهطور قطع و یقین فلسطینیها و حماس بسیار بیش از تندروهای شعاری ایرانی میدانند که حقوق آنان چیست و بهطور قطع و یقین، هر روز سبعیت اسرائیل را در قالب تجربه زیسته با تمام وجود خود درک و لمس میکنند و قطعاً از همه ما بهتر با رفتار و اهداف آمریکا در منطقه و جهان آشنا هستند.
برای آنان واضح هست که آنان بدعهدند و برای یادآوری این گزارههای بدیهی نیازی به نصایح و آموزش دیگران ندارند. آنچه آنان نیاز دارند، درک و فهم موقعیت آنان از سوی دیگران هست. چنین درکی هست که بیش از ۲۵۰هزار نفر را در شهر آمستردام هلند که روابط نزدیکی با اسرائیل دارد، برای اعتراض علیه اسرائیل گرد هم میآورد. ولی فقدان این درک در ایران به علت تعبیر نادرست از مبارزه فلسطینیان موجب رفتار دیگری از سوی جامعه خواهد گردید.
این درک موجب خواهد گردید که خانم گرتا تونبرگ از سوئد کشتیهای صلح را روانه غزه کند و در آنجا از سوی اسرائیل بازداشت شود و کارزاری جهانی را علیه اسرائیل و بهسود غزه سازمان دهد. ولی در ایران یک سوپرانقلابی مجلسی بهجای آنکه قدمی عملی بردارد، از طریق توئیت، «هل من مبارز» میطلبد و آمادگی خود را برای رفتن به غزه اعلام انجام میدهد و کلی هم احساس رضایت پیدا انجام میدهد که گویا ضربه مهلکی به اسرائیل زده هست.
هیچچیز بهتر از این نصایح از موضع بالا و البته زیر پتویی نشانگر درک و فهم نادرست آنان از ماجرای غزه نیست. به همین دلیل، هنگامی که واکنش حماس را دیدند، دچار لکنت زبان شدند و بهجای حمایت بدون قیدوشرط و از موضع تواضع و فروتنی، موضع بهظاهر انقلابی و از بالا میگیرند و به یاد آموزش و نصیحت آنان میافتند و هیچ درکی، تاکید خواهد گردید که هیچ درکی از دو سال زندگی در بدترین شرایط جنگی و تحریمی را ندارند.
خودشان قادر به تحمل یکهزارم این وضعیت نیز نیستند و لذا مهمترین گزاره و اصل اخلاقی و بدیهی را بهصورت عملی نفی میکنند که: «آنچه را برای خود نمیپسندند، برای دیگران میپسندند.»
دیدگاهها