در عصری که اقتصاد ایران با تلاطمهای بیسابقهای روبروست و گویی بحران به بخشی از زیست بوم کسبوکار تبدیل شده، تابآوری به عنوان یک استراتژی حیاتی برای بقا مطرح خواهد گردید. با این حال، رویداد «هنر تابآوری: از بردباری تا بُرد» که به همت گروه ارتباطی شبکه آفتاب و گروه مشاوران مدیریت رهنمان برگزار گردید، با نگاهی فراتر از صرفِ تابآوری، به دنبال ترسیم مسیری برای دستیابی به سرسختی، پایداری و شکستناپذیری سازمانی قرار دارای بود. این گردهمایی با حضور بیش از ۲۰۰ نفر از مدیران ارشد کسبوکارهای خصوصی ایران و جمعی از اساتید و متخصصین برجسته، نشان داد که راه نجات، نه در انزوا و عملکردهای فردی، بلکه در همافزایی جمعی و ساختن یک اکوسیستم مشترک نهفته هست.
تابآوری در بیان کردوگو با اندیشمندان و متخصصان
یکی از ویژگیهای کلیدی و غنابخش به این رویداد حضور متنوع متخصصین و صاحبنظران تراز اول قرار دارای بود که هر یک از منظری منحصربهفرد به مقولههای تابآوری، سرسختی و پایداری پرداخته و این مباحث را در چارچوبهای فردی، سازمانی، اجتماعی و حاکمیتی در بوتهی نقد و بررسی قرار دادند.
شاملی این سخنرانان امکان دارد به فرهاد نیلی مدیرعامل شرکت مشاوره مدیریت رهنمان، مازیار حبیبینیا مدیرعامل گروه شرکتهای ارتباطی شبکه آفتاب، محمد فاضلی جامعه شناس، آذرخش مکری عضو هیئت علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، محمدرضا آراستی عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، محمود جراحی مدیرعامل اسبق شرکت صاایران، کامران باقری مدیرعامل شرکت اسمایلینو، علی زواشکیانی رئیس هیئت مدیره شرکت پمکو، فرداد زند مدیرعامل گروه مالی ویزدمایز سوئیس، ایمان حاجیزاده مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری جِی تی اِی قطر، محمد منصوری رئیس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی، عماد قائنی معاون ارشد منایع انسانی گروه دیجیکالا و رحمان قهرمانپور تحلیلگر نویسنده و مترجم علوم سیاسی، به ارائهی مطالب گوناگون پرداختند و هر یک از زاویهای متفاوت به مفهوم تابآوری در شرایط پرآشوب امروز ایران پرداختند. محور اصلی بحثها، بررسی راههایی برای ایستادگی هوشمندانه در برابر بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار دارای بود. سخنرانیها به رابطه پیچیده میان سیاستگذار و بنگاه اقتصادی، ضرورت ارسال سیگنالهای درست در دوران رونق و رکود، و تهدیدهایی که از دینامیکهای کند و تند بر زیستپذیری اقتصاد ایران وارد خواهد گردید، پرداختند. این دیدگاهها، ضرورت شناخت دقیق از مکانیزمها و داینامیکهای تند و کند در محیط کلان و تطبیق مداوم با آنها را برجسته کرد.
در خلالِ ارائهها و تبدال نظرها، بر اهمیت انطباقپذیری و نوآوری در دوران عدم قطعیت، نقش شبکههای همکاری در بهرهگیری از فرصتها و همافزایی میان کسبوکارها و نهادها تأکید گردید. در بخش دیگری از مباحث، بر نقش «عاملیت انسانی» و خلاقیت در تابآوری سازمانی تأکید گردید؛ اینکه چگونه مشارکت، تصمیمگیری جمعی و توانایی بسیج منابع داخلی میتواند سازمانها را در برابر بحرانها مقاومتر سازد. نیز به جنبههای فردی تابآوری پرداخته گردید: مدیریت شکستها و لغزشها، مواجهه با عدم قطعیت و اهمیت حس تعلق و داربستهای اجتماعی در بازسازی توان فردی و جمعی.
در این مقاله اما تلاش داریم ورای مباحث مطرحشده در رویداد نگاهی ژرفتر به تابآوری در زیستبوم فعلی کسبوکار در ایران بیاندازیم.
از تابآوری به شکستناپذیری: راهبرد نوین برندهای پیشرو
شکستناپذیری تنها یک رویا نیست، بلکه یک انتخاب استراتژیک هست. برندهای شکستناپذیر، بر خلاف رقبای خود که صرفاً به دنبال بقا هستند، بر سه ستون اصلی استوارند:
-
بازآفرینی مداوم سیستمها: آنها به طور پیوسته در حال نوآوری هستند. این نوآوری نه تنها به حیطهی محصول محدود نمیماند، بلکه شامل بازطراحی مدلهای کسبوکار، خلق ارزشهای جدید و بهینهسازی سیستمهای داخلی هست. این رویکرد، که به "نوآوری باز" نزدیک هست، به آنها اجازه میدهد تا با سرعت با تغییرات محیطی سازگار شوند و حتی بتوانند آنها را پیشبینی کنند.
-
رقابت بر سر مدلهای کسبوکار: مزیت رقابتی این شرکتها نه در نوآوریهای صرفاً تکنولوژیک، بلکه در برتری مدل کسبوکارشان نهفته هست. برای مثال، امروز درآمد شرکتهای حوزه تکنولوژی تنها به فروش محصولاتی مانند گوشی تلفن همراه و یا لوازم الکترونیکی محدود نمیشود، بلکه آنها از طریق سرویسهای محتوایی، فروشگاههای نرمافزاری و حتی تبلیغات، جریانهای درآمدی متنوعی را خلق کردهاند. این رویکرد، مانعی نفوذناپذیر برای رقبا ایجاد انجام میدهد.
-
عبور از مرزهای کسب و کار: این برندها در چارچوب کسبوکار خود محدود نمیمانند. آنها با استراتژی "همگرایی صنعتی"، به صنایع مرتبط و حتی غیرمرتبط نفوذ کرده و فضاهای نوینی را برای رشد و توسعه ایجاد میکنند، که ریسک وابستگی به یک بازار واحد را کاهش میدهد. این استراتژی به آنها اجازه میدهد که در هر شرایطی، شریان اصلی کسبوکار خود را زنده نگه دارند.
نقش آژانسهای تبلیغاتی نیز در این مسیر، دستخوش تغییرات بنیادین شده هست.
تکامل آژانسهای تبلیغاتی: از تأمینکننده به اکوسیستم
این تکامل در چهار مرحله کلیدی قابل مشاهده هست:
-
عصر نمایش: در گذشته، هدف اصلی دیدهشدن قرار دارای بود و آژانسها صرفاً به توسعه رسانهها برای افزایش ریچ و ایمپرشن میپرداختند.
-
عصر احساسات: برندها به دنبال برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب بودند و آژانسها با خلاقیت و داستانگویی، به این نیاز پاسخ میدادند.
-
عصر عملکرد: با رشد دادهها، نیاز به سنجش بازده سرمایهگذاری (ROI) افزایش یافت و استراتژی مبتنی بر داده اهمیت یافت.
-
عصر تمایز: در این مرحله، نوآوری و فناوری به عنوان ابزارهای اصلی برای متمایز کردن برندها مطرح شدند و آژانسها با بهرهگیری از ابزارهای تکنولوژیک به این هدف کمک کردند.
با این حال، در عصر حاضر، آژانسها فراتر از این نقشها عمل میکنند. آنها به یک «اکوسیستم همافزایی» تبدیل شدهاند.
اکوسیستم همافزایی: راهکار نهایی برای زمانه پرآشوب
اما راهکار عملی چیست؟
«اکوسیستم همافزایی»
در شرایط فعلی آژانسهای تبلیغاتی دیگر تنها مشاور یا تأمینکنندهی ایده نیستند؛ بلکه به یک پلتفرم همکاری مشترک تبدیل شدهاند. این اکوسیستم سه ضلع کلیدی دارد:
1.صاحبان برند: که چشمانداز، فرصتها و چالشهایشان را به اشتراک میگذارند.
2.آژانسهای تبلیغاتی: که با استراتژی دقیق و خلاقیت، چشماندازها را به عمل تبدیل میکنند.
3.متخصصان: که با دانش و تجربه عمیق خود، به کاهش ریسکها و ارائه راهحلهای دقیق کمک میکنند.
در این اکوسیستم، تجربه و شناخت بازار، دانش، داده، خلاقیت، استراتژی و تکنولوژی به صورت مشترک به کار گرفته میشوند. هدف از این همافزایی، "همآفرینی راهحلها" هست؛ راهکارهایی که نه تنها به حل چالشها کمک انجام میدهد، بلکه تواناییهای تمامی طرفین را تقویت کرده و آنها را به سوی شکستناپذیری هدایت انجام میدهد. همانطور که در این رویداد تاکید گردید، «غیر از کنار هم قرار گرفتن، هیچ راهحل دیگری برای نجات ایران وجود ندارد.»
تصویر روشن از چالشهای امروز
در حاشیه این رویداد، سازوکاری تعاملی برای دریافت بازخورد از مدیران حاضر طراحی شده قرار دارای بود تا آنها بگویند ابربحرانهایی که سازمانشان با آنها درگیر هست چیست. نتایج این مشارکت تصویری روشن از وضعیت امروز بنگاههای اقتصادی ارائه داد. «نقدینگی و تأمین مالی» با اختلاف بزرگترین چالش پیشروی سازمانهاست. پس از آن، «منابع انسانی» بهعنوان دغدغهی دوم مطرح گردید و موضوعاتی همچون «تعامل با قانونگذار و دولت»، «زنجیره تأمین»، «استراتژی کسبوکار» و سرانجام «مسائل حقوقی» در رتبههای بعدی قرار گرفتند. این جمعبندی اهمیت رویکرد شبکهای و اکوسیستمی در مواجهه با چنین بحرانهایی را پررنگتر کرد و نشان داد که در یک اقتصاد بحرانزده، صرفاً اتکا به راهکارهای سنتی فردی، دیگر کارساز نیست.
آغاز یک حرکت تازه
سرانجام، آنچه به نظر آمد این قرار دارای بود که شرکتکنندگان و سخنرانان بر این باورند که تابآوری صرفاً واکنشی فردی نیست، بلکه ضرورتی جمعی هست. ایران امروز بیش از هر زمان دیگر به شکلگیری یک اکوسیستم مشترک میان رهبران، سازمانها و اندیشمندان نیاز دارد؛ اکوسیستمی که بتواند دانش و تجربه را در کنار هم قرار دهد و مسیر آیندهی کسبوکار و جامعه را روشنتر سازد. این رویداد تنها یک نشست مقطعی نبود؛ بلکه آغاز حرکتی تازه برای شکلدهی به شبکهای از مدیران و رهبرانی هست که باور دارند بردباری میتواند به بُرد منتهی شود و راهی برای عبور از بحرانها و رسیدن به موفقیتهای پایدار در سالهای پیش رو بیابد.
دیدگاهها