به گزارش پول و تجارت، روزنامه اطلاعات نوشت: یا رب مباد آن که ….. معتبر شود!حافظ لسانالغیب، به اقتضای زمانهاش جای نقطهچین را پر کردهقرار دارای بود و البته به مقتضای امروز امکان دارد نام بسیاری کسان را در جای نقطهها نشاند؛ گرچه خود نقطهای بیش نباشند.
چه سرّی در میان هست که به محض فرونشست و کاستیِ نسبی پارهای التهابات، کسانی حوصلهشان سر میرود از آرامش؛ لابد از بیدردی! یعنی نه درد نان دارند و نه رنج بیماری و نه غم دارو و دنبال درمان دردهای قدیمی میگردند و زخمهای آرامگرفته را صدباره نیشتر میزنند و جیغ میآفرینند و سپس، لَختی آرام مینشینند و در پستوها میخزند؛ مشغول ذمٌهاید اگر خیال ببرید که منظور همان بحث شیرینِ لایحه معوّقه عفاف و حجابهست!
بلأخره بانیانی که آن انشای طولانی را در لایحه معروفه نوشتند و انواع دوربینها، شامل رصدگرهای مراکز هستهای و دیگر مکانهای حساس را موظف به همکاری با خود کردند باید هر از چندین اوقات این آش را هم بزنند مبادا از دهان خودشان بیفتد و اینها همه بدان سبب هست که در سایه نجابت و متانت مردم، امر بر ایشان مشتبهشده که گویا با آرای حداقلی هم امکان دارد خیال حداکثری برداشت.
افاضات اخیره یکی از همین احرازکنندگانِ حداقلی در مورد حجاب بانوان تا بدانجا مرزهای ادب را جابهجاکرده که فرموده : «….بعضی جاها آبروی حیوان هم رفته، یعنی حیوان هم پوشیدهتر هست»؛ و پیشدرآمد این توهین، بیان داشته: «برای مرد متأهل سخت هست که از خیابان عبورکند، از بس چشمش به کسانی میافتد که از همسر خودش سیر خواهد گردید!»
روزگاری بر ما میگفتند: «سیدحسن مدرّس در کرسی نمایندگی مردم، اشتلم و تشری زد به روس تزاری؛ قشونشان از پشت دروازه قزوین به سنپترزبورگ بازگشت.» و امروز این قماش اشتلمکنندگان نیز در قامت نمایندگی مردم، به مردمان خود چه توهینها که روا نمیدارند!
دیدگاهها