پس از مرگ بالینی، تا چه زمانی بازگشت به زندگی امکان‌پذیر است؟
کد خبر : ۸۰۹۲۹۲
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۱۸
-
زمان : ۱۶:۵۳
|
دسته بندی: فناوری

پس از مرگ بالینی، تا چه زمانی بازگشت به زندگی امکان‌پذیر است؟

مرز بین زندگی و مرگ همواره قطعی نیست. علم نشان می‌دهد که در شرایطی خاص، بازگشت از ایست قلبی حتی پس از دقایق طولانی نیز ممکن هست.

در بیشتر مواقع، مرگ حالتی بازگشت‌ناپذیر هست. وقتی قلب انسان از تپش بازمی‌ایستد، به‌ندرت دوباره شروع به کار انجام می‌دهد. با این‌حال، چندین اوقات امدادگران امکان داردند فردی را حتی پس از توقف کامل قلب، دوباره به زندگی برگردانند. مرز بین زندگی و مرگ همواره قطعی نیست و شرایط خاص امکان داردد امکان بازگشت از مرگ را نیز فراهم کند.

طولانی‌ترین مدت زمانی که کسی از نظر بالینی مرده به حساب آمده و دوباره زنده شده باشد، به‌ندرت از ۳۰ دقیقه فراتر می‌رود، خصوصاً بدون آسیب مغزی جدی. بااین‌حال، در شرایط بسیار خاص، گزارش‌هایی از احیا بعد از ساعت‌ها و بهبودی کامل وجود دارد. برای درک نحوه‌ی وقوع این اتفاقات، نخست باید بدانیم «مرگ» دقیقاً به چه معناست و چه انواعی دارد.

به‌نقل‌از لایوساینس، دکتر دنیل مارک رولستون، پزشک اورژانس در مرکز سلامت نورث‌ول نیویورک، توضیح می‌دهد: «اغلب وقتی [پزشکان] می‌گویند فرد از نظر بالینی مرده هست، منظورشان مرگ قلبی هست؛ یعنی قلب دیگر نمی‌تپد.» این تعریف نشان می‌دهد که مرگ بالینی قلبی هنوز با چندین مداخله‌ها امکان بازگشت دارد، در حالی که مرگ مغزی، شرایطی جدی‌تر و بازگشت‌ناپذیرتر هست.

طولانی‌ترین مدت زمان مرگ بالینی به ندرت از ۳۰ دقیقه فراتر می‌رود

زمانی که قلب از کار می‌افتد، تمام سلول‌های بدن، به‌ویژه سلول‌های مغز، دیگر خون تازه و اکسیژن‌دار دریافت نمی‌کنند. پس از حدود پنج دقیقه بدون اکسیژن، سلول‌ها شروع به مردن می‌کنند؛ فرآیندی که بازگشت‌پذیر نیست و اهمیت مداخلات سریع پزشکی را آشکار انجام می‌دهد.

نوع دیگر مرگ بالینی، مرگ مغزی هست؛ وضعیتی که در آن مغز به‌قدری آسیب می‌بیند که قادر به کنترل عملکردهای حیاتی مانند تنفس و ضربان قلب نیست. این تفاوت نشان می‌دهد که نه همه‌ی مرگ‌ها به یک شکل رخ می‌دهند و نه همه‌ی آن‌ها امکان احیا دارند.

کپی لینک

احیا چگونه عمل انجام می‌دهد؟

عملیات احیا یا احیای قلبی ریوی (CPR) با هدف حفظ جریان خون تازه در بدن و زنده نگه‌داشتن سلول‌های مغزی پس از مرگ قلبی انجام خواهد گردید. فشاردادن قفسه سینه و ارائه تنفس مصنوعی به امدادگران امکان می‌دهد برای مدت کوتاهی سلول‌ها را اکسیژن‌دار نگه دارند، حتی وقتی قلب به‌طور مستقل نمی‌تپد. اگرچه سی‌پی‌آر به‌تنهایی قلب را دوباره به کار نمی‌اندازد، زمان حیاتی لازم برای سایر مداخلات پزشکی را فراهم انجام می‌دهد.

برای بازگرداندن تپش قلب، از روشی به نام دفیبریلاسیون (الکتروشوک) استفاده خواهد گردید؛ در این روش جریان الکتریکی خارجی به قلب اعمال خواهد گردید تا سیگنال‌های طبیعی عضله‌های قلب را شبیه‌سازی کند. پالس‌های الکتریکی در چندین موارد امکان داردند قلب را «بازتنظیم» و تپش را دوباره آغاز کنند. این مرحله نشان می‌دهد که قلب انسان به مقداری از قابلیت بازیابی برخوردار هست و امکان داردد به‌موقع نسبت به مداخلات واکنش نشان دهد.

هرچه زودتر عملیات احیا آغاز شود، نتایج بهتر خواهند بود

در شرایط ایدئال، روش‌های پشتیبانی حیاتی امکان داردند موفقیت نسبی داشته باشند. طبق داده‌های صلیب سرخ آمریکا، نرخ بقا پس از سی‌پی‌آر در بیمارستان حدود ۲۰ درصد هست، در حالی که این رقم برای افرادی که دچار ایست قلبی خارج از بیمارستان می‌شوند، به حدود ۱۰ درصد کاهش می‌یابد. علت اصلی تفاوت، آموزش کمتر افراد و طولانی‌تر بودن زمان واکنش در محیط‌های غیرپزشکی هست. این واقعیت، بیش‌از‌پیش به اهمیت آموزش عمومی سی‌پی‌آر و آماده‌سازی سریع در شرایط اضطراری می‌افزاید.

دکتر رولستون توضیح می‌دهد: «هرچه زودتر عملیات احیا آغاز شود، نتایج بهتر خواهند قرار دارای بود.» این نکته نشان می‌دهد که زمان نقشی حیاتی در شانس بقای بیمار دارد و مداخلات فوری امکان داردد تفاوت چشمگیری ایجاد کند.

با‌این‌حال، حتی در بهترین شرایط ممکن، موفقیت در احیا پس از گذشت زمانی بیش از نیم ساعت از ایست قلبی، بسیار نادر هست، حتی اگر عملیات سی‌پی‌آر بدون وقفه ادامه یابد. رولستون بیان می‌کند: «برای اکثریت قریب‌به‌اتفاق افرادی که دچار ایست قلبی طولانی‌مدت هستند، احتمال بقا بسیار پایین هست. اگر تا ۳۰ دقیقه نتوانید فرد را به زندگی بازگردانید، شانس زنده‌ماندن او در آن مرحله بسیار اندک خواهد گردید.» این واقعیت نیز اهمیت آمادگی و سرعت عمل در شرایط اضطراری را نشان می‌دهد.

کپی لینک

هیپوترمی: کاهش دما، افزایش شانس بقا

استثنای مهم در زمینه‌ی احیا، زمانی هست که ایست قلبی با هیپوترمی (افت دمای بدن) همراه باشد. هیپوترمی زمانی رخ می‌دهد که دمای مرکزی بدن به زیر ۳۵ درجه سانتی‌گراد کاهش یابد. به‌تنهایی، این وضعیت بسیار خطرناک هست و امکان داردد باعث از‌کار‌افتادن قلب و ریه‌ها و نهایتاً مرگ شود.

با‌این‌حال، اگر قلب پیش از هیپوترمی از تپش بازایستاده باشد، سرما امکان داردد اثر محافظتی ارائه دهد. دمای پایین، متابولیسم بدن را کاهش می‌دهد و از مرگ سلول‌های حساس مغزی جلوگیری انجام می‌دهد، زیرا مصرف اکسیژن کاهش می‌یابد و سلول‌ها مدت بیشتری زنده می‌مانند.

دکتر ساموئل تیشرمن، استاد جراحی در دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند، توضیح می‌دهد: «اگر بدن به‌سرعت سرد شود، سرما امکان داردد برای مدت طولانی از شما محافظت کند. گزارش‌های متعددی از افرادی وجود دارد که در آب بسیار سرد غرق شده‌اند، نزدیک به یک ساعت زیر آب مانده و بااین‌حال زنده مانده‌اند.» این موضوع نشان می‌دهد که شرایط محیطی امکان داردد اثر مهمی بر روند احیا و بقای بیمار داشته باشد.

مردی ۳۱ ساله، پس از هشت ساعت و ۴۲ دقیقه دوباره به زندگی بازگشت

طولانی‌ترین مورد ثبت‌شده از احیای موفق پس از ایست قلبی همراه با هیپوترمی تصادفی، مربوط به مردی ۳۱ ساله هست که پس از هشت ساعت و ۴۲ دقیقه دوباره به زندگی بازگشت. دمای بدن این مرد در اثر طوفان تابستانی به حدود ۲۶ درجه سانتی‌گراد کاهش یافت و سپس، دچار ایست قلبی گردید.

افراد حاضر در محل بلافاصله عملیات سی‌پی‌آر را آغاز کردند و بیش از سه ساعت و نیم آن را ادامه دادند. پس از انتقال به بیمارستان، او به دستگاه پشتیبانی حیاتی متصل گردید که به مدت پنج ساعت جریان خون تازه را در بدنش حفظ کرد. سرانجام، بدن او به‌آرامی گرم گردید و احیا با موفقیت به سرانجام رسید. سه ماه بعد، پزشکان گزارش کردند که این مرد به‌طور کامل بهتر شده و هیچ آسیب عصبی ماندگاری ندارد. شرایط استثنایی، امکان داردد مرزهای معمول بقا را جابه‌جا کند.

کپی لینک

آیا بازگشت از مرگ مغزی امکان‌پذیر هست؟

در حالی که مرگ قلبی در چندین موارد بازگشت‌پذیر هست، مرگ مغزی وضعیت متفاوتی دارد. وقتی بیمار از نظر مغزی مرده اعلام خواهد گردید، مغز دیگر نامکان داردد سیگنال‌های لازم برای کنترل عملکردهای حیاتی بدن را ارسال کند.

برای اعلام مرگ مغزی، پزشکان باید پس از شناسایی علت اصلی آسیب مغزی، اطمینان حاصل کنند که هیچ بیماری یا شرایط موقتی دیگری موجب بروز علائمی شبیه مرگ مغزی نشده هست. این فرآیند معمولاً شامل تصویربرداری از مغز با ام‌آر‌آی، آزمایش واکنش‌های عصبی پایه مانند رفلکس گشادشدن مردمک و بررسی توانایی بیمار در تنفس خودکار هست. بررسی دقیق تضمین انجام می‌دهد که تشخیص مرگ مغزی به‌طور صحیح انجام شده باشد.

بیشتر بخوانید
  • بیماران بازگشته از مرگ از تجارب شفاف نزدیک به مرگ صحبت می‌کنند
    04 مهر 02
    مطالعه ' 4
  • مرگ خوب از نگاه ناجیان زندگی: پزشکان ترجیح می‌دهند چگونه از دنیا بروند؟
    12 شهریور 04
    مطالعه ' 2
  • بازگشت به زندگی؛ دانشمندان در تلاش برای درمان مرگ با تکنیک‌های انقلابی
    18 آذر 03
    مطالعه ' 11

هرازچندین اوقات، گزارش‌هایی درباره‌ی بیمارانی در رسانه‌ها منتشر خواهد گردید که پس از اعلام مرگ مغزی و قطع دستگاه‌های پشتیبانی حیاتی، ناگهان به زندگی بازگشته‌اند. اما واقعیت این هست که حدوداً هیچ‌گاه چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. تعریف مرگ مغزی این هست که نواحی حیاتی مغز چنان آسیب دیده‌اند که امکان بازیابی عملکرد آن‌ها وجود ندارد؛ بنابراین، مرگ مغزی بازگشت‌پذیر نیست.

در مواردی که به‌نظر می‌رسد فردی پس از مرگ مغزی بهتر شده، محتمل‌ترین توضیح این هست که تشخیص اولیه اشتباه بوده هست. دکتر رابرت ام. سید، استاد جراحی در دانشگاه علوم پزشکی کارولینای جنوبی، بیان می‌کند: «در چندین موارد اشتباهاتی رخ داده هست؛ افرادی که مرده مغزی اعلام شده بودند، بعداً حرکات خودبه‌خودی از خود نشان دادند، در حالی که از نظر علمی چنین چیزی نمی‌شود ممکن باشد. حدوداً در تمام این موارد، فرآیند تعیین مرگ مغزی به‌درستی انجام نشده قرار دارای بود.»

بنابراین، هرگونه ادعای بازگشت از مرگ مغزی باید با شک و بررسی علمی مواجه شود.

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه