بسیاری از مدیران عامل، از تیم کوک در اپل گرفته تا ایندرا نویی در پپسی، به برنامههای صبحچندین اوقات طاقتفرسا و سفتوسخت خود میبالند. اما جف بیزوس در این دسته قرار ندریافت میکند. بنیانگذار آمازون شهرتش را مدیون این هست که ساعات اولیه روزش را به... خب، به وقتگذرانیهای بیهدف اختصاص میدهد؟
بیزوس در سال ۲۰۱۸ طی یک سخنرانی در «باشگاه اقتصادی واشنگتن»، از برنامه صبحچندین اوقات همیشگی خود صحبت کرد، برنامهای که شامل خواندن روزنامه، نوشیدن قهوه و صرف صبحانه با خانواده هست. اما میدانید این زمانِ به قول خودش «وقتگذرانی» چه چیزی را در بر ندریافت میکند؟ نگاهکردن به گوشی.
لورن سانچز، همسر بیزوس، بهتازگی در مصاحبهای با مجله «پیپل» تأیید کرد که شریک زندگیاش همچنان مثل سابق، خودش را به صبحهای آرام و آهسته متعهد میداند. او اضافه انجام میدهد: «ما سراغ گوشیهایمان نمیرویم. این یکی از قوانین هست.»
شاید این قانون یکساعته به مقداری ریشه در ترجیحات شخصی او دارد. هر یک از ما از نظر نوسانات سطح انرژی و آستانه تحمل در برابر محرکها، ساختار متفاوتی داریم و کارشناسان تأکید میکنند که عملکرد ما زمانی به اوج میرسد که برنامههای روزمرهمان با ریتم طبیعی بدنمان هماهنگ باشد، نه در تقابل با آن.
اما بیزوس ادعا انجام میدهد که این وقتگذرانیهای صبحچندین اوقات تأثیری فراتر از صرف لذتبردن از زندگی دارد. او در همان سخنرانی سال ۲۰۱۸ تأکید کرد که صبحهای آرام و بدون تلفن همراه، سطح انرژی و قدرت تصمیمگیریاش را در تمام طول روز افزایش میدهد.
علم عصبشناسی بیان میکند مغز در نخستین ساعت روز، بیشترین آمادگی را برای یادگیری و رشد دارد
تازهترین یافتههای علم عصبشناسی نشان میدهد که ادعای بیزوس چندینان هم بیاساس نیست. در واقع، ساعت اول روز، زمانی هست که مغز شما در هوشیارترین و انعطافپذیرترین حالتش خود قرار دارد و ظرفیت یادگیری، تغییر و ایجاد مسیرهای عصبی تازه به بالاترین حد خود میرسد.
به همین دلیل صبحهایی که کمتر در فضای آنلاین سپری شوند، به روزهایی هوشمندانهتر و سالمتر میانجامند و تحقیقات جدید بهشدت توصیه انجام میدهد که بهتر هست افراد بیشتری قانون یکساعته بیزوس را الگوی خود قرار دهند.
ماریس لوفلر از «برنامه پزشکی سبک زندگی استنفورد» در یک پست وبلاگی جدید توضیح میدهد: «اگر فقط یک روز صبح، به مدت یک ساعت در رختخواب خود با گوشی کار کنید، اثرات منفی آن حداقل خواهد قرار دارای بود. اما اگر این رفتار به عادتی هر روز و همیشگی تبدیل شود، امکان داردد عواقب سنگینی به همراه داشته باشد.»
گوشیهای هوشمند به بخش جداییناپذیر زندگی مدرن ما تبدیل شدهاند. راه فراری از آنها نیست و بهسادگی امکان داردیم در استفاده از آنها زیادهروی کنیم. این عادت مخرب، نام مشخصی هم دارد: «Doom-scrolling» یا گشتوگذار در اخبار منفی و محتوای یأسآور که امکان داردد به خستگی در تصمیمگیری و کاهش بهرهوری منجر شود.
استفاده منفعلانه از نمایشگر، برای مغز مثل شکر هست؛ شیرین در لحظه، مضر در درازمدت
پست وبلاگ استنفورد، مجموعهای از یافتههای نسبتاً هولناک اخیر علم عصبشناسی را درباره عواقب گذراندن زمان بیش از حد پای نمایشگرها بیان انجام میدهد. برای مثال یک پژوهش نشان میدهد که افزایش استفاده از نمایشگرها در بزرگسالان به یادگیری، حافظه و سلامت روان آسیب جدی میرساند.
پژوهشی دیگر حاکی از آن هست که بزرگسالانی که روزانه پنج ساعت یا بیشتر تلویزیون تماشا میکنند، با خطر بیشتری برای ابتلا به بیماریهای مرتبط با مغز مانند زوال عقل یا پارکینسون روبرو هستند. مطالعات دیگری نیز نشان دادهاند بزرگسالانی که خارج از ساعات کاری، روزانه دو ساعت یا بیشتر از وقت خود را با نمایشگرها میگذرانند، حجم ماده خاکستری مغزشان کمتر خواهد گردید.
علاوهبر تأثیرات منفی بر مغز، استفاده بیرویه از نمایشگرها، مشکلات چشمی، خواب بیکیفیت و کمردرد را هم در پی دارد. در مجموع، تصویری که از تأثیر وسواس جمعی ما نسبت به گوشیهای هوشمند بر ذهن و بدنمان ترسیم خواهد گردید، بسیار نگرانکننده هست.
لوفلر اینگونه جمعبندی انجام میدهد: «استفاده منفعلانه از نمایشگر برای مغز، حکم شکر را دارد. در لحظه «مزه» خوبی میدهد و دلتان آن را میخواهد، اما در واقع هیچ غذایی به مغزتان نمیرسانید. این کار هیچ ارزش غذایی برای مغز ندارد.»
خب، مهمترین توصیه او و دیگر کارشناسان برای اینکه همگی بتوانیم استفاده از نمایشگر را در محدودهای سالم نگه داریم چیست؟ چیزی نیست جز همان قانون یکساعته جف بیزوس.
قانون یکساعته بیزوس فقط حذف یک عادت نیست، بازگرداندن کنترل ذهن به دست خود ماست
در این پست وبلاگ بهروشنی توصیه شده: «کارشناسان پزشکی سبک زندگی استنفورد توصیه میکنند در اولین ساعت روز هیچ استفادهای از نمایشگرها نداشته باشید.» اما کلید موفقیت، صرفاً «حذف» یک عادت بد نیست، بلکه «جایگزینی هوشمندانه» آن با یک عادت خوب هست.
بهجای پر کردن این زمان با چرخیدنهای بیهدف، امکان دارد آن را به فعالیتهایی اختصاص داد که ذهن را تغذیه و بیدار میکنند. در ادامه، فهرستی از فعالیتهای جایگزین ارائه خواهد گردید که در این یک ساعت، برای مغز شما بسیار مفیدترند:
ورزش، تماس با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده، آمادهکردن یک صبحانه سالم، مدیتیشن، گوشدادن به موسیقی، کتابخواندن یا وقت گذراندن در فضای باز و بهرهبردن از نور صبحچندین اوقات.
لوفلر میپرسد: «دوست دارید انرژی و حالوهوای روزتان چگونه آغاز شود؟ اجرای آگاهانه یک برنامه صبحچندین اوقات که بهجای استفاده از نمایشگر، بر انتخابهای مبتنیبر سبک زندگی سالم استوار باشد، حالوهوای تمام روزتان را مثبتتر انجام میدهد و سلامت مغز و عملکردهای شناختی شما را بهبود میدهد.»
البته این توصیهها برای جف بیزوس چیز تازهای نیست. او سالهاست که یافتههای عصبشناسی را به خدمت گرفته تا برنامهای صبحچندین اوقات بسازد که ذهنش را تقویت کند و تمرکزش را بالا ببرد. شاید زمان آن رسیده باشد که ما هم صبحها گوشی را کنار بگذاریم؛ از چرخیدنهای بیهدف فاصله بگیریم و به عادتی سلام کنیم که کنجکاویمان را تغذیه انجام میدهد، ذهنمان را روشنتر میسازد و کمکمان انجام میدهد نسخه بهتری از خودمان باشیم.
دیدگاهها