روایت تازه‌ای از پیام مستقیم جان کری به رهبر انقلاب/ در پایان نوشتم: «استدعا دارم بعد از رویت، این مرقومه را معدوم فرمایید زیرا ...»
کد خبر : ۸۱۰۱۰۵
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۲۰
-
زمان : ۱۶:۴۸
|
دسته بندی: اسلایدر

روایت تازه‌ای از پیام مستقیم جان کری به رهبر انقلاب/ در پایان نوشتم: «استدعا دارم بعد از رویت، این مرقومه را معدوم فرمایید زیرا ...»

پول و تجارت: جان کری بیان کرد: «من و اوباما بیان کرد‌وگوهای مفصل دو نفری داشته‌ایم. می‌خواهم شما پیامی از جانب شخص من برای مقام رهبری ایران بفرستید.»

به گزارش پول و تجارت به نقل از خبرآنلاین، «ایران و آمریکا: تعامل یا تقابل» کتاب تازه‌حسین موسویان، دیپلمات کهنه‌کار سیاست خارجی ایران، تصویری کم‌سابقه از فرازوفرود روابط تهران و واشینگتن در دو مقطع حساس تاریخ معاصر ارائه می‌دهد. موسویان که پس از سه دهه حضور در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، پانزده سال گذشته را در دانشگاه پرینستون آمریکا در بیان کرد‌وگوهای مستقیم با سیاست‌مداران، اندیشمندان و روزنامه‌نگاران آمریکایی گذرانده، در این کتاب، حاصل آن تجربه‌ میدانی و نظری را به روایت کشیده هست.

کتاب، روابط دو کشور را در دوره ریاست‌جمهوری اوباما (بهمن ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵) و دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ (بهمن ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹) مورد بررسی قرار داده هست؛ یکی با شعار «تعامل حداقلی» و دیگری با سیاست «تقابل حداکثری». موسویان در پیش‌گفتار تأکید دارد که این دو دوره چهره‌ واقعی دو راهبرد متضاد را در روابط تهران و واشینگتن آشکار کردند و شاید تنها از رهگذر بازخوانی آن‌ها بتوان به درک درستی از چشم‌انداز آینده رسید.

در میان این تحلیل گسترده، یکی از روایت‌های کمتر شنیده‌شده، خاطره‌ شخصی موسویان از انتقال پیام مستقیم جان کری به رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۱ (دولت دوم احمدی‌نژاد) هست؛ روایتی که در ادامه از صفحات ۵۱ تا ۵۵ کتاب یادشده بازنشر خواهد گردید.

...در پانزدهم ژوئن ۲۰۱۲ (۲۶ خرداد ۱۳۹۱) در فرودگاه نیویورک عازم کنفرانسی در اروپا بودم که حدود ساعت ۱۵:۳۰ شماره ناشناسی به تلفن همراه من زنگ زد. پاسخ دادم، آن سوی خط بیان کرد: «من جان کری هستم آقای سفیر» من تعجب کردم. او بیان کرد: «می‌خواهم هرچه زودتر شما را ببینم.» گفتم جناب سناتور من در فرودگاه عازم اروپا هستم. بیان کرد: «پس خواهش می‌کنم در اولین فرصت یکدیگر را ببینیم. ولی اگر فرصت دارید چندین دقیقه صحبت کنیم.» ایشان سپس بیان کرد: «دوباره از شما برای نگارش کتاب هسته‌ای۱ تشکر می‌کنم. من این کتاب را به دقت خواندم و به واسطه درک و شناختی که از مواضع و رویکرد ایران کسب کردم برای من فوق‌العاده مفید قرار دارای بود. من بدون استثنا مقالات شما را دنبال می‌کنم و الان هم آخرین مصاحبه شما روی میز من هست که گفته‌ای غرب از ایران، الماس در برابر بادام‌زمینی طلب انجام می‌دهد. بسیاری از اعضای کنگره مثل من به دقت مطالب شما را مطالعه می‌کنند. از نظر ما شما مواضع تهران را به گونه‌ای تبیین می‌کنید که برای ما قابل درک هست. شما در مصاحبه‌ اخیر خود در مورد مذاکرات هسته‌ای آتی در مسکو ابراز نا امیدی کرده‌اید. آیا هیچ راه امیدوارکننده‌ای وجود ندارد؟»

به جان کری گفتم دولت آقای احمدی‌نژاد هم نه‌تنها به من ارادتی ندارد بلکه مرا به جاسوسی متهم کرد. اکنون هم اگر برگردم چه بسا با اتهامات واهی دیگری مرا به سمت زندان اوین هدایت کند.

در پاسخ گفتم: «من از وزارت خارجه بازنشسته شده‌ام و هیچ سمت و مسئولیتی هم ندارم. دولت آقای احمدی‌نژاد هم نه‌تنها به من ارادتی ندارد بلکه مرا به جاسوسی متهم کرد. اکنون هم اگر برگردم چه‌بسا با اتهامات واهی دیگری مرا به سمت زندان اوین هدایت کند. پس آن‌چه می‌گویم ارزیابی و تحلیل خودم هست. البته هیچ‌گاه کتمان نمی‌کنم که ۳۰ سال مسئولیت در وزارت خارج، مجلس و شورای امنیت ملی ایران، به من درکی داده که بتوانم مواضع ایران را تبیین کنم. در مورد مذاکرات مسکو، برداشت من این هست، تا زمانی که غرب غنی‌سازی ایران را به رسمیت نشناسد و برای رفع تحریم‌ها انعطاف به خرج ندهد، مسئله حل نخواهد گردید. همان‌طور که حضوری به شما گفتم من یقین دارم که رهبری ایران در پی بمب هسته‌ای نیست و هیچ مشکلی با شفاف‌سازی و همکاری با آژانس بین‌المللبی انرژی اتمی ندارد؛ بنابراین اگر غرب اصل این دو مورد یعنی غنی‌سازی و رفع تحریم را بپذیرد، ایران نیز مشکلی با پروتکل الحاقی، همکاری با آژانس و رفع چندین ابهامات و دادن تضمین‌های لازم برای نساخت بمب هسته‌ای ندارد.»

جان کری تشکر کرد و بیان کرد: «معادله را فهمیدم.» قرار گذاشتیم که یکدیگر را به‌زودی ملاقات کنیم.

من نه‌تنها هیچ دستورالعملی از جانب دولت ایران نداشتم بلکه دولت آقای احمدی‌نژاد همچنان من را به جاسوسی و خیانت متهم می‌کرد.

بعد از بازگشت از ژنو، نظر آقای خزاعی، سفیر ایران در سازمان ملل را در مورد دیدار دوباره جویا شدم که نظر موافق داشتند. احتیاط من به این علت قرار دارای بود که من نه‌تنها هیچ دستورالعملی از جانب دولت ایران نداشتم بلکه دولت آقای احمدی‌نژاد همچنان من را به جاسوسی و خیانت متهم می‌کرد. ضمن این‌که اگر بنا به توافقی باشد، خود آقای خزاعی باید با تهران مطرح و پیگیری کند.

۲۸ ژوئن ۲۰۱۲ (۸ تیر ۱۳۹۱) در کنگره آمریکا با سناتور جان کری، رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا دیدار دیگری داشتم. دستیار او هم حضور دارای بود و از بیان کرد‌وگوها یادداشت برمی‌دارای بود. جان کری بیان کرد:

«من کلمه به کلمه کتاب هسته‌ای شما را خواندم. با کلیات و اصول راه‌حلی که داده‌اید، موافقم. البته باید تعدیل و پیچ و مهره‌های آن محکم‌تر شود، چون برای ما موضوع کلیدی این هست که ایران به بمب اتمی دسترسی پیدا نکند. محور اصلی ایده شما این هست که کلید حل و فصل مسئله هسته‌ای ایران، به رسمیت شناختن غنی‌سازی هست. من قانع شده‌ام که چاره‌ای جز این نیست و ما ناچاریم در پایان در چهارچوب یک توافق قابل قبول، شامل مکانیزمی بسیار محکم برای اطمینان از دسترسی نداشتن به بمب هسته‌ای، غنی‌سازی را بپذیریم. ضمن این‌که جنگ بین آمریکا و ایران نیز فاجعه هست. من خودم در جنگ آمریکا علیه ویتنام شرکت داشتم و مدال هم گرفتم ولی به این نتیجه رسیدم که اصل این جنگ اشتباه قرار دارای بود، پس به جنبش ضد جنگ آمریکا علیه ویتنام پیوستم. به همین علت هم مایل نیستم کشورم درگیر جنگ دیگری شود.

محور دوم ایده شما این هست که تحریم و فشار موجب تسلیم ایران نمی‌شود. چندین در این شهر واشینگتن با نظر شما مخالف‌اند ولی من استدلال‌های شما را قابل تامل می‌دانم، ضمن این‌که تحریم‌ها قطعا اثر دارد ولی معتقدم تحریم‌ها، راه‌حل نهایی نیست. من به همه اعضای کنگره آمریکا توصیه کرده‌ام که کتاب شما را بخوانند چون هرکس آن را مطالعه کند، خواهد فهمید که سیاست‌های جاری راه‌حل نیست. شما در این کتاب و در مصاحبه‌ها مرتب می‌گویید که آمریکا دنبال تغییر رژیم هست و این مسیر هم به بن‌بست رسیده و خواهد رسید. ولی به شما می‌گویم که تغیر رژیم، سیاست اوباما نیست. افرادی به دنبال این مسیر هستند و معتقدند سیاست‌های جاری به تغییر رژیم در ایران منتهی خواهد گردید. من ولی نظر شما را قبول دارم که سیاست تغییر رژیم، راه‌حل نیست یا حداقل مبهم هست و خروجی آن معلوم نیست که چه خواهد قرار دارای بود. عده‌ای در واشینگتن معتقدند که رهبری ایران برای تحکیم قدرت خود نیاز به دشمنی با آمریکا دارد، برای همین رابطه با آمریکا خط قرمز اوست. بنابراین شانسی برای بهبود روابط نیست و خصومت‌ورزی مسیری هست که ایران به آن احتیاج دارد.»

جان کری سوال کرد: «آیا رهبر ایران مشکل داخلی ندارد؟ اگر بخواهد روابط را احیا کند با چالش داخلی مواجه نمی‌شود؟»

من در پاسخ گفتم: «ریشه قدرت رهبری در ایران از قدرت دین و روحانیت و مردم هست و نه داشتن یا نداشتن رابطه با آمریکا، نفوذ و قدرت روحانیت در ایران سابقه هزارساله دارد. مرجعیت شیعه قبل از پیدایش آمریکا بر قلب‌های شیعیان ایران و جهان حکومت کرده هست. آیت‌الله سیستانی یک ایرانی هست که در عراق محبوب شیعیان عراق و در اصل غیرعراقی هست. شما عراق را اشغال کردید ولی نتوانستید بر دل مردم عراق حکومت کنید. یک مرجع ایرانی‌الاصل در نجف بدون یک سرباز، هزاران برابر شما در عراق قدرت و نفوذ دارد. رهبری ایران به طور صریح و رسمی اعلام کرده که اگر آمریکا رابطه‌ای سالم و براساس احترام متقابل و مداخله نکردن بخواهد، او اولین کسی هست که در این راه پیش‌قدم خواهد گردید. ولی باور ندارد که شما رابطه‌ای برابر و براساس مداخله نکردن و احترام متقابل بخواهید. او معتقد هست که شما رابطه‌ای مثل دوران شاه می‌خواهید. بنابراین برای ایشان اصل رابطه مهم نیست، نوع و محتوای آن مهم هست. ضمن این‌که ظاهراً اوباما قدرت و توانایی برقراری چنین رابطه‌ای ندارد زیرا تحت فشار لابی اسرائیل و جمهوری‌خواهان هست.»

جان کری سوال کرد: «آیا رهبر ایران مشکل داخلی ندارد؟ اگر بخواهد روابط را احیا کند با چالش داخلی مواجه نمی‌شود؟»

در پاسخ گفتم: «آقای احمدی‌نژاد نمی‌توانست بدون موافقت رهبری به دو رئیس‌جمهور آمریکا یعنی آقای بوش و آقای اوباما نامه بنویسد. نیز آقای جلیلی، مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران، با نظر موافق رهبری با ویلیام برنز دیدار کرد. رهبری به نامه‌های اوباما پاسخ مثبت دادند ولی اوباما در نامه یک چیزی بیان می‌کند و در عمل خلافش را عمل انجام می‌دهد. من معتقدم رهبری ایران مسلط بر اوضاع داخلی هست و توانمندی این کار را دارد ولی در مورد توان اوباما تردید دارم.»

جان کری سپس بیان کرد: «من و اوباما بیان کرد‌وگوهای مفصل دو نفری داشته‌ایم. می‌خواهم شما پیامی از جانب شخص من برای مقام رهبری ایران بفرستید.»

گفتم: «من عین مطالب شما را از طریق آقای خزاعی، سفیرمان در نیویورک به اطلاع مقام رهبری می‌رسانم.» او موافقت کرده و پیام را مطرح کرد و من همان را یادداشت کردم.

گزارش این دیدار و پیام آقای جان کری به مقام عالی رهبری را مکتوب کردم و آقای خزاعی را در جریان کامل قرار دادم وایشان هم گزارش من را به مقام عالی رهبری در تهران تسلیم کردم. در پایان نامه نیز برای رهبری نوشتم که: «استدعا دارم بعد از رویت، این مرقومه را معدوم فرمایید زیرا علاقه‌ای به طرح اتهامات جدید علیه خودم و رفتن دوباره به زندان اوین را ندارم.»

آقای جان کری در این دیدار به من بیان کرد که «پیرو بیان کرد‌وگوی قبلی، ما مسیر بیان کرد‌وگوی مستقیم را از کانال سلطان عمان دنبال خواهیم کرد.» بعد از خداحافظی دستیار ایشان مرا بدرقه کرد و در طول راه بیان کرد: «بحث‌هایی مطرح هست که اگر اوباما دوباره انتخاب شود، جان کری وزیر امور خارجه خواهد گردید. ایشان کری فعلا می‌خواهد چراغ خاموش چهارچوبی مورد رضایت دو طرف تهیه کند و در این مدت تا انتخابات ۲۰۱۲ نیز تنش‌ها کنترل شود یا تشدید نشود. اگر چهارچوبی جدی وجود داشته باشد، آقای کری آن را آماده انجام می‌دهد و پیش از انتخابات اجرا انجام می‌دهد. اگر هم بنا گردید، حداقل چهارچوبی آماده شود برای بعد از انتخابات و تا انتخابات، تنش‌ها تشدید نشود.»

شناسنامه کتاب: سیدحسین موسویان، «ایران و آمریکا: تعامل یا تقابل»، تهرا: خبر امروز، ۱۴۰۴

6306515

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه