هشدار بهزاد نبوی درباره پیامدهای وقوع جنگ دوم ایران و اسرائیل
کد خبر : ۸۱۰۲۸۳
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۲۱
-
زمان : ۰۸:۵۰
|
دسته بندی: اسلایدر

هشدار بهزاد نبوی درباره پیامدهای وقوع جنگ دوم ایران و اسرائیل

پول و تجارت: بهزاد نبوی بیان کرد: من در آستانه سفر آقای پزشکیان به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، مواضع مثبت ایشان در خصوص تمایل به مذاکره و دیپلماسی را مناسب خواندم و به ایشان گفتم که در نیویورک حتماً با اروپایی‌ها مذاکره کنیم.

به گزارش پول و تجارت به نقل از روزنامه ایران، طرف‌های غربی بنا برهر محاسبه‌ای، به گفته سخنگوی دولت حاضر به حضور در نشست مشترک ایران، اروپا و آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل نشدند و سرانجام اسنپ بک اجرایی گردید. در کنار بحث درباره تأثیرات این مهم بر حوزه روابط خارجی و اقتصادی، اظهار نظرها و تحلیل‌ها به حوزه سیاست داخلی هم کشیده گردید و شامل چندین این را به معنای شکست برنامه‌های دولت پزشکیان ارزیابی کردند. درباره این تحلیل‌های داخلی و چندین پیشنهادها معطوف به عبور از دیپلماسی و مذاکره بیان کرد‌و‌گو کردیم با بهزاد نبوی از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب. رئیس سابق جبهه اصلاحات در این بیان کرد‌و‌گو تأکید دارد که مهم‌ترین اولویت در شرایط فعلی حفظ انسجام ملی و باز کردن راه دیپلماسی هست.

مجموعه تلاش‌های دیپلماتیک منجر به جلوگیری از اجرایی شدن اسنپ بک نشد. به گفته سخنگوی دولت، هیأت ایرانی در نیویورک حتی پیشنهاد جلسه با نمایندگان اروپا و آمریکا را داده اما طرف آمریکا نپذیرفته است. بنا بر اطلاعات خود و بر اساس آنچه در خبرها دنبال می‌کنید، آیا دولت چهاردهم در این باب کوتاهی داشته یا فکر می‌کنید طرف مقابل بر اساس محاسباتی (درست یا غلط) بنایی بر توافق برد- برد در شرایط فعلی نداشت؟

 نکته قابل توجه این هست که تیم مذاکره کننده دولت بر اساس خطوط کلی ترسیم شده نظام مذاکره انجام می‌دهد. یعنی آنان سرخود مذاکره نمی‌کنند. من در آستانه سفر آقای پزشکیان به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، مواضع مثبت ایشان در خصوص تمایل به مذاکره و دیپلماسی را مناسب خواندم و به ایشان گفتم که در نیویورک حتماً با اروپایی‌ها مذاکره کنیم. به ایشان گفتم حتی اگر لازم قرار دارای بود پیشنهادهای قابل توجهی هم به آنان بدهیم تا در این شرایط حساس مذاکرات به هم نخورد و به نتیجه برسد. آقای رئیس‌جمهوری هم در این خصوص کم و بیش نظر مثبتی داشتند و نظر منفی نداشتند. بعد از سفر، دیداری با آقای پزشکیان نداشتم و لذا از جزئیات آنچه گذشته خبر دقیق ندارم اما بر اساس آنچه سخنگوی دولت اعلام کرد طرف مقابل تمایلی برای مذاکرات نشان نداده هست. بنابراین در این مرحله کوتاهی از سوی دولت نبوده هست. یا آنگونه که شما اشاره کردید عدم تمایل آنان به توافق برد- برد بوده حالا بر اساس هر محاسبه‌ای که داشته‌اند یا در جزئیات طرفین به نتایج مورد نظر نرسیده‌اند و من از آنها بی‌اطلاع هستم. به نظر من کماکان تنها راه موجود، دیپلماسی و مذاکره هست. مضاف بر اینکه با گذشت زمان شرایط برای مذاکرات بهتر نخواهد گردید.

برخی در واکنش به این رویداد پیشنهاد داده‌اند که ایران از «ان پی تی» خارج شود و در دکترین هسته‌ای خود تجدید نظر کند. ارزیابی شما از چنین پیشنهادهایی چیست؟ آیا فکر می‌کنید همچنان روزنه‌ای برای مدیریت تنش‌ها باقی است؟

پیشنهادهایی مثل خروج از «ان پی تی» یا تجدید نظر در دکترین هسته‌ای کشور ناظر بر اینکه بمب بسازیم، بهانه‌ها برای تحمیل یک جنگ دیگر علیه ما را فراهم انجام می‌دهد. قابل توجه کسانی که چنین پیشنهادهایی می‌دهند؛ حتی در صورت پیروزی در جنگ احتمالی یا عدم شکست نظامی، به هر حال خسارات و زیان‌های ناشی از جنگ به راحتی قابل جبران نیست. چنانکه ما در جنگ 8 ساله که به تعبیر چندین دوستان، یک وجب از خاک کشورمان را هم به دشمن ندادیم و همین جنگ اخیر 12 روزه که شکست نخوردیم، ضرر و زیان‌هایی دیدیم بخصوص در شرایط فعلی که به لحاظ شرایط اقتصادی و معیشتی هم دچار مشکلاتی هستیم. حتی در صورت پیروزی در یک جنگ باز هم نمی‌شود از خسارات و هزینه‌های تحمیلی چشم‌پوشی کرد.

این قبیل مواضع تندروانه که بدون توجه به تبعات و هزینه‌ها مطرح خواهد گردید حتی ممکن هست از سوی چندین عوامل نفوذی هم برجسته‌سازی شود برای تحریک مردم و مسئولان که کشور را در شرایط بدتری قرار دهند. من کماکان معتقدم دیپلماسی حرف اول و آخر در این موضوع را می‌زند. باید تلاش کنیم راه را برای دیپلماسی باز کنیم. خروج از ان پی تی و تغییر دکترین هسته‌ای راه دیپلماسی را مسدود انجام می‌دهد.

برخی با توجه به بازگشت قطعنامه‌ها و تحریم‌های شورای امنیت حکم به آن دادند که این به منزله ناکامی دولت در تحقق برنامه‌های خود است. چنین حکمی از نظر شما قابل توجه است؟ این موضوع آیا توجیه قابل دفاعی هست برای اینکه گروه‌های حامی دولت در موضعشان نسبت به دولت پزشکیان تجدید نظر کنند یا فکر می‌کنید شرایط اقتضا می‌کند حمایت از دولت و تقویت انسجام ملی بیشتر شود؟ بخصوص که به نظر می‌رسد هجمه‌های منتقدان و مخالفان به دولت بیشتر خواهد شد.

من همچنان معتقد به ضرورت حفظ انسجام ملی هستم علی‌رغم وجود مواضع چندین نیروهای سیاسی تندرو. چندین نیروهای سیاسی طرح نابهنگام 4 استیضاح وزیر را در مجلس کلید زده‌اند. این اقدام در شرایط موجود اصلاً به صلاح کشور نیست. من به ضرورت حفظ انسجام و حمایت اصلاح‌طلبان از دولت معتقد هستم. حامیان دولت و بخصوص اصلاح‌طلبان باید روی موضع حمایتی‌شان نسبت به پزشکیان و دولت بایستند. تلاش برای تضعیف دولت یا القای ضعف دولت نه به نفع مردم هست و نه گروه‌های حامی دولت و البته به نفع کشور هم نیست.

گروه‌های اپوزیسیون و رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور هم در هفته‌های گذشته با برجسته‌سازی اسنپ بک، برای استعفای رئیس‌جمهوری فضا‌سازی کردند. البته در داخل هم برخی با این خواست همراهی کردند. به نظر شما طرح این موضع در شرایط فعلی رافع مشکلی خواهد بود؟

به نظر من استعفا نه تنها مشکل کشور را حل نمی‌کند بلکه شرایط آن را پیچیده‌تر هم انجام می‌دهد. اگر قرار باشد دولتی شبیه دولت رقیب انتخاباتی پزشکیان بر سرکار بیاید، اوضاع حتماً بدتر خواهد گردید.

بنابراین الان طرح چنین موضوعی ممکن هست اهداف سیاسی چندین گروه‌هایی را که نام بردید، تأمین کند اما به نفع کشور نخواهد قرار دارای بود. تنها نتیجه‌اش شاید این باشد که آقای پزشکیان از زیر بار فشارها خلاص شود! ولی به لحاظ منافع ملی و مصلحت مردم هیچ ضرورتی ندارد و شرایط را به مراتب بدتر انجام می‌دهد. من همواره دعا می‌کنم که خداوند به آقای پزشکیان کمک کند.

با توصیفی که شما از وضعیت کشور مطرح کردید و اینکه حفظ انسجام ملی را ضروری دانستید، فکر می‌کنید طرح یکسری از مطالبات به صورت حداکثری و بی‌توجه به مقدورات و امکانات کشور و دولت توجیه پذیر است؟

من پیش از این هم بارها گفته‌ام چنانکه حتی در جبهه اصلاحات هم تأکید کردم که نمی‌شود به دنبال مطالبات حداکثری قرار دارای بود. مطالبات حداکثری الان قابلیت اجرایی ندارد و اولویت‌های مهم‌تری در کشور وجود دارد که باید نسبت به آنها اهتمام دارای بود.

در نهایت برای مواجهه بهتر دولت با شرایط فعلی چه راهکارهای مشخصی را پیشنهاد می‌کنید؟ مسئولیت مواجهه با فشارها و چاره‌جویی برای کاستن از مشکلات آیا تنها بر عهده دولت است یا دیگر ارکان نظام هم باید در این مسیر همراهی و همکاری داشته باشند؟

پیش از شرایط فعلی و عدم تمایل احتمالی اروپا و آمریکا به مذاکره (آنگونه که سخنگوی دولت گفته قرار دارای بود) در کنار مسائل دیگری که در کشور وجود دارد، مشکل اصلی را اقتصاد و معیشت مردم می‌دانستم و می‌دانم و معتقد بودم حل آن در گرو تجدید نظر در سیاست خارجی هست. امروز با تأکید بر این موضع و تأکید بر ضرورت تلاش بیشتر برای مذاکرات گسترده معتقدم در کوتاه مدت برای حفظ توان داخلی و افزایش قدرت مقاومت در برابر تهدیدات و فشارهای خارجی- که به مقابله ملت با دولت و نظام امید بسته‌اند- باید به اقتصاد جنگی دوره جنگ 8 ساله روی بیاوریم و سهمیه‌بندی کامل کالاهای اساسی را عملی کنیم. به نظر من اینکه به 70‌درصد کالا برگ بدهیم درست نیست و آن 30 درصد که شامل نمی‌شوند ممکن هست که کل کار را خراب کند. همه مسئولان خوب هست توجه داشته باشند که ما تنها با نیروی نظامی صرف نمی‌توانیم از بروز مشکلات جلوگیری کنیم یا در برابر آنها مقابله کنیم. حمایت ملت از دولت و تقویت انسجام ملی هم نقش بسیار مهمی و چه بسا مهم‌تری در این مقابله خواهد دارای بود. این مهم البته فقط مسئولیت دولت یعنی قوه مجریه نیست و کل نظام در این باره باید تصمیم بگیرد و برنامه‌ریزی کند.

 

 

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه