به گزارش پول و تجارت، تاثیرپذیری اقتصاد ایران از مکانیسم ماشه و تحریم چقدر هست؟ دولت برای مدیریت تحریمهایی که پیشتر نیز اقتصاد کشور و زندگی مردم را تحتالشعاع قرار داده قرار دارای بود، چه مسیری را باید دنبال کند؟ این سوالاتی هست که امروز مردم بیشتر به آن فکر میکنند و برای آن پاسخ روشنی ندارند.
حسن فروزانفر ، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران در گفتگو با اقتصادنیوز به نقش مهم و کلیدی بخش خصوصی در شرایط تحریمی و پساماشه اشاره انجام میدهد.
او بر این باور هست که « دولت نهتنها بخش خصوصی را به رسمیت نمیشناسد، بلکه با تردید و نگرانی به آن نگاه انجام میدهد. فعالان اقتصادی نیز از تحریمهای داخلی مانند محدودیتهای ارزی، نظام چندنرخی و پیچیدگیهای اداری، بیشتر آسیب دیدهاند.»
گفتگوی پول و تجارت را با حسن فروزانفر در ادامه میخوانید.
*****
*آقای فروزانفر! بعد از فعالشدن مکانیسم ماشه، فضای اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ به عقیده شما کدام بخش از اقتصاد ایران همزمان با بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، بیشترین تاثیر را میپذیرد؟
فعالسازی مکانیسم ماشه، ظرفیتهای بینالمللی را علیه ایران فعال انجام میدهد و کشورهای عضو سازمان ملل را ملزم به اجرای تحریمها انجام میدهد. این سازوکار، مجوزهایی برای بازرسی، توقف در فرآیندهای حملونقل کالا و محدودسازی تعاملات ارزی صادر میدهد. بنابراین، اثرگذاری آن عمدتاً در دو حوزه لجستیک و تبادلات پولی و ارزی قابل مشاهده هست.
اما میزان اثربخشی این مکانیسم، بستگی مستقیم به اراده قدرتهای بزرگ، بهویژه آمریکا و تروئیکای اروپایی در اعمال فشار دارد. پرسش کلیدی این هست که این کشورها تا چه اندازه تلاش خواهند کرد، چین و روسیه را نیز به پایبندی به این تحریمها وادار کنند.
جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل تابوی رویارویی مستقیم را شکست
در شرایطی که جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل تابوی رویارویی مستقیم را شکست، منطقه وارد فاز جدیدی از تنشهای امنیتی و اقتصادی شده هست. حملات اسرائیل به زیرساختهای ایران و پاسخ موشکی تهران به اهداف نظامی اسرائیل، نشان داد که درگیریها میتوانند با سرعت از سطح نیابتی به سطح مستقیم ارتقا یابند. این تحولات، بر رفتار اقتصادی کشورها نیز اثرگذار خواهد قرار دارای بود.
شرط افزایش فشارهای تحریمی
در این شرایط اگر همراهی بینالمللی با فشارهای تحریمی افزایش یابد، تهیه، حمل و تسویه کالا برای ایران دشوارتر خواهد گردید. بهویژه در حوزه واردات کالاهای اساسی—مانند مواد اولیه دام و طیور، روغن و گندم—که در 2 سال گذشته بخش عمدهای از واردات کشور را تشکیل دادهاند. سختگیری در تأمین این اقلام، میتواند به کمبود و افزایش قیمت کالاهای مصرفی روزمره منجر شود.
از جهات دیگر، محدودیتهای ارزی و کاهش دسترسی ایران به منابع مالی خارجی، بستگی به میزان فشاری که آمریکا و اروپا به کشورهای واسط تبادل ارزی—مانند امارات، عراق و افغانستان—وارد میکنند، دارد. در صورت تشدید این فشارها، افزایش نرخ ارز و تورمهای سنگین محتمل خواهد قرار دارای بود. بهویژه اگر تهدیدهای نظامی، سیاسی و اقتصادی نیز به فضای عمومی کشور تزریق شود، تقاضا برای ارز افزایش یافته و زمینههای تورمی تشدید خواهد گردید.
آسیب چندوجهی تحریم به اقتصاد ایران
در چنین شرایطی، آسیبهای تحریم به اقتصاد ایران چندوجهی خواهد قرار دارای بود. از اینرو، حاکمیت باید دیپلماسی را فعالتر از گذشته دنبال کند. وظیفه وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی، استفاده حداکثری از ظرفیتهای دیپلماتیک برای حفظ تعاملات اقتصادی و جلوگیری از انزوای منطقهای هست.
رفتار ایران در این مقطع، میتواند تعیینکننده موضع کشورهایی باشد که ممکن هست تحت فشار غرب، به جمع تحریمکنندگان بپیوندند. حفظ روابط تجاری و ارزی با شرکای منطقهای و بینالمللی، بهویژه چین، ضروری هست. نمیتوان دیپلماسی را شکستخورده دانست و بهسرعت به گزینههایی چون خروج از NPT متوسل گردید. اتفاقاً برای حفظ تابآوری ملی و جلوگیری از بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، به دیپلماسی بیش از گذشته نیاز داریم.
تجربه ایران در مواجهه با تحریم ها بیشتر شد
*از نگاه شما، فضای ایران در تحریمهای سالهای 90 با امروز قابل مقایسه است؟
در مقایسه با تحریمهای سالهای ۱۳۹۰، امروز ایران تجربه بیشتری در مواجهه با فشارهای بینالمللی دارد. در آن دوران، تحریمها بیسابقه بودند و دولت وقت با شعارها و رفتارهایی که دارای بود، موجب شکلگیری ائتلافی منطقهای علیه ایران گردید. امروز اما، چندین پیشبینیهای ایران در حوزه منطقهای محقق شدهاند و رفتارهای اسرائیل واکنش منفی جهانی را برانگیخته هست. ملتهای همسایه نیز از پاسخ ایران به اقدامات غیرقانونی رژیم صهیونیستی احساس غرور کردهاند.
اگر فروش نفت به چین حفظ شود، دستاورد مهمی است
*آیا میتوانیم به چین گزینههای بیشتری برای همکاری بدهیم؟
چین و روسیه بهدلیل درگیریهای خود با غرب، همراهی بیشتری با ایران نشان میدهند. روسیه امروز با روسیه پیش از برجام قابل مقایسه نیست و چین نیز در تعاملات خود با ایران، محتاطتر اما همدلتر عمل انجام میدهد. با این حال، نمیشود انتظار دارای بود شرکتهای خصوصی چینی، که وابسته به بازارهای آمریکا و اروپا هستند، در شرایط فعلی سرمایهگذاری گستردهای در ایران انجام دهند. همین که روابط تجاری و فروش نفت به چین حفظ شود، دستاورد مهمی هست.
سرمایهگذار با سرمایهاش مهاجرت میکند و کسبوکار را نیز با خود میبرد
*در شرایط تحریم، بخش خصوصی به چه حمایتهایی نیاز دارد که بتواند به عنوان بازوی مدیریت تحریمها، نقش ایفا کند؟
نقش بخش خصوصی در اقتصاد ایران همچنان مبهم و کمرنگ هست. دولت نهتنها بخش خصوصی را به رسمیت نمیشناسد، بلکه با تردید و نگرانی به آن نگاه انجام میدهد. فعالان اقتصادی نیز از تحریمهای داخلی—مانند محدودیتهای ارزی، نظام چندنرخی و پیچیدگیهای اداری—بیشتر آسیب دیدهاند تا از تحریمهای بینالمللی. تحریم خارجی را امکان دارد با هزینهای دور زد، اما تحریم داخلی، غیرقابل عبور هست.
بنابراین، خروج سرمایه از کشور در سالهای اخیر شدت گرفته هست. سیاستهای مالی و پولی ناهماهنگ، منافع بخش خصوصی را تهدید انجام میدهد و بسیاری ترجیح دادهاند در کشورهای همسایه با ثبات ارزی و سیاستهای مالیاتی مشوق، فعالیت کنند. برخلاف گذشته که سرمایهها صرف خرید ویلا و ملک در خارج میگردید، امروز سرمایهگذار با سرمایهاش مهاجرت انجام میدهد و کسبوکار را نیز با خود میبرد.
دیدگاهها