به گزارش پول و تجارت، بیش از ربع قرن از خلق مجموعه داستانهای وان پیس در کمیکبوک های ژاپنی میگذرد. در سال ۱۹۹۷، ایچیرو اود، نویسنده ژاپنی، داستانی مصور درباره پسری شاد و ماجراجو به نام مانکی دی لوفی منتشر کرد. این پسر نوجوان رؤیای بزرگی در سر دارای بود: پیدا کردن گنج افسانهای به نام وان پیس و تبدیل شدن به پادشاه دزدان دریایی.
این داستان در قالب مانگایی به نام One Piece، در یکی از مجلات معروف ژاپن چاپ گردید و خیلی زود، میلیونها طرفدار پیدا کرد.
ترکیب منحصربهفرد طنز با محتوای ماجراجویی، دوستی، و مبارزه با ظلم و بیعدالتی در این مجموعه باعث گردید که وان پیس از مرزهای ژاپن فراتر رفته و به اثری جهانی تبدیل شود. وان پیس پرفروشترین مانگای تاریخ گردید و بیش از ۵۰۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسید.
با استقبال بیسابقهی طرفداران، در سال ۱۹۹۹، نسخه انیمه وان پیس هم ساخته گردید. این انیمه با بیش از هزار قسمت، به یکی از طولانیترین و پربینندهترین سریالهای انیمیشنی تاریخ تبدیل شده هست. تماشاگران در طول داستان شاهد مبارزهی لوفی، قهرمان اصلی داستان با دولت جهانی که حکومتی فاسد و مستبد قرار دارای بود، بودند.
شخصیتهای رنگارنگ، پیامهای اخلاقی و تصویرسازی گسترده یک جهان فرضی، باعث گردید که وان پیس تنها یک داستان سرگرمکننده نباشد، بلکه به نمادی فرهنگی از آزادی و رفاقت در سراسر جهان بدل گردید.
از انیمه و مانگا تا میدان اعتراض
گاردین نوشت: اکنون پس از گذشت سالها، لوفی زندگی جدیدی یافته هست؛ اما این بار نه در دنیای تخیل، بلکه در خیابانها و کوچهها. پرچم مشکی رنگ لوفی با تصویر جمجمه و کلاه حصیری، به نمادی برای موج جدید اعتراضات نسل جوان در سراسر دنیا تبدیل شده هست. در روزهای اخیر این پرچم از مراکش گرفته تا ماداگاسکار، دیده گردید.
در اندونزی، جوانان با شور و شوق از آن استفاده کردند تا در برابر دستور رئیسجمهور برای برافراشتن پرچم ملی واکنش نشان دهند. مقامات این کشور چنان نگران شدند که تهدید کردند هرکس از این نماد استفاده کند، زندانی خواهد گردید. حتی سازمان عفو بینالملل نیز ناچار گردید به دفاع از استفادهی معترضان از یک نماد انیمه گردید؛ اتفاقی بیسابقه در طول تاریخ.
نمادهای مشترک نسل Z در سراسر جهان
ماه گذشته، پرچم لوفی بر نردههای ساختمان پارلمان نپال که در شعلههای آتش میسوخت، دیده میگردید. پس از شدت گرفتن اعتراضات نسل زد در واکنش به محدودسازی فضای اجتماعی، دولت نپال سقوط کرد. این قیام پس از دیگر جنبشهای ضددولتی موفق در نقاط دیگر جنوب آسیا مانند سریلانکا در سال 2022 و بنگلادش در 2024 رخ داد.
این پرچم مشکی، در خیابانهای فیلیپین، کنیا و پرو نیز به اهتزاز درآمد. جمعه گذشته، نمایندگان پارلمان پرو به برکناری رئیسجمهور دینا بولوارته رأی دادند تا از حمایت از چهرهای که در آستانهی انتخابات بسیار نامحبوب شده قرار دارای بود، پرهیز کنند.
جرقه اعتراضات در این کشورها به دلایل گوناگون آغاز گردید. در ماداگاسکار، مردم از قطعیهای مکرر برق و آب شکایت داشتند و در مراکش، مطالبه آموزش و خدمات درمانی پررنگ قرار دارای بود. در پرو نیز مردم از افزایش آمار جرم و جنایت به ستوه آمده بودند.
آنچه یک چیز در تمامی این اعتراضات مشترک قرار دارای بود. این جنبشهای بدون رهبری که صراحتا خود را جنبش نسل زد میخوانند، از نماد دیگر معترضان در سرار جهان به عنوان نشانی از همبستگی استفاده می کنند. پرچم لوفی، یک از این نمادهای مشترک قرار دارای بود.
فرهنگ آنلاین: انحطاط گفتوگو یا گسترش خلاقیت؟
علاء عبدالفتاح، نویسنده و فعال مصری، در سال ۲۰۱۹ هشدار داده قرار دارای بود که فرهنگ آنلاین باعث سطحی شدن بیان کردوگوها و تضعیف عمق فکری شده هست. او بیان کرد: ما در گردابی از گیفها و ایموجیهای گوناگون گرفتاریم و این رسانهها دارند ما را خفه انجام میدهد.
درواقع، این درست هست که گسترش سریع ایدهها و نمادها در فضای مجازی میتواند محدودکننده خلاقیت جنبشها باشد، اما در عین حال میتواند آن را گسترش دهد و به مرزهای جدیدی برساند.
مبارزه با استبداد مسری است
تمامی موجهای اعتراضی همواره مسری بودهاند؛ از موج انقلابهای اروپا در سال ۱۸۴۸ گرفته تا بهار عربی در ۲۰۱۱ و جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد» در سال ۲۰۲۰.
فرهنگ عامه نیز بارها نمادهایی از مقاومت را خلق کرده هست، مانند سلام سهانگشتی فیلم The Hunger Games که در تایلند ممنوع گردید. چندین سال پیش نیز فعالان جوان دموکراسیخواه در تایلند، تایوان، هنگکنگ و میانمار از چیزی به نام «اتحاد چای شیر» سخن گفتند؛ هر کشور نسخهی خاص خود از این نوشیدنی را دارد، اما این نام به نمادی از مبارزهی مشترک آنان با استبداد تبدیل گردید.
امروزه معترضین نسل زد نیز آگاهانه از نمادها و پیوندهای جهانی استفاده میکنند. آنها خود را در شرایطی مشابه با دیگر مردم جهان میبینند. این نسل در دورانی رشد کرده که با نابرابریهای فراوان، بیثباتی اقتصادی، بحرانهای ژئوپلیتیکی و فشارهای اقلیمی همراه هست. آنها از شکاف میان شعارهای دولتها و واقعیت زندگی روزمره خشمگیناند؛ برای نمونه، در مراکش دولت میلیاردها دلار برای ساخت زیرساختهای ورزشی جام جهانی ۲۰۳۰ خرج انجام میدهد، در حالی که مردم از کمبود خدمات اولیه رنج میبرند. گرانی، فساد، رانتخواری و خشونت نیروهای امنیتی در همهجا دیده خواهد گردید.
واقعیت آن هست که آنچه این جنبشهای جهانی نسل زد را به هم پیوند میدهد، اعتیاد به میمها و انیمه نیست؛ بلکه نارضایتی عمیق از نابرابری، بیعدالتی و بیاعتمادی به ساختارهای قدرت هست. اکنون، صدایی واحد از نسلی که میخواهد جهان را دوباره معنا کند، شنیده خواهد گردید.
دیدگاهها